تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816442290
شركت در انتخابات حق يا تكليف؟
واضح آرشیو وب فارسی:الف: شركت در انتخابات حق يا تكليف؟
انتخابات بعنوان مهمترين عرصه حضور مردم در صحنه تصميم گيري براي تعيين سرنوشت خويش در جوامع مردم سالار شناخته ميشود، در نتيجه، انتخاب نامزدهاي مورد نياز براي تصدي مسئوليتها اهميتي معادل تعيين آيندة يك نظام و مملكت را دارد.
در فقه اماميه تعيين سرنوشت مردم به دست خويش بعنوان يك اصل مسلم و غير قابل خدشه پذيرفته شده است. در واقع مردم مختارند تا با اراده ي خويش و با تشخيص مصالح و مفاسد خود حاكمان جامعه را تعيين كنند و اموراتشان را اداره نمايند.
اين امر در صدر اسلام و در زمان ائمة معصومين (عليهم السلام) و در طول دوران حاكميت خلفاي بني اميه و بني عباس و حتي بعد از آن، در بيعت مردم با خلفا متجلي مي شد.
همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري يك عالم ديني و با به رأيِ عمومي گذاشتنِ مدل حاكميتي نظام، اين اراده ي مردمي به شكل جديدي و در قالب رفراندوم متبلور گشت.
شكل گيري جمهوري اسلامي كه نظامي مبتني بر مردم سالاري ديني است، نمايانگر اهميت اراده و تصميم مردمانِ اين سرزمين در تعيين سرنوشت خويش است. لذا از آن به بعد بطور متوسط هر ساله يك انتخابات براي تعيين رئيس جمهور، نمايندگان مجلس خبرگان رهبري، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، شوراي هاي اسلامي شهر و روستا و … برگزار گرديده است.
اما مسئله مورد اختلاف اين است كه آيا رأي دادن و شركت در انتخابات حق مردم است يا تكليف آنان؟ و اين در حالي است كه در مفهوم حق «اختيار» و در مفهوم تكليف «الزام و اجبار» نهفته است.
اگر رأي دادن و شركت در انتخابات حق مردم باشد، فرد مي تواند از اين حق خويش صرف نظر كند و رأي ندهد و در مقابل اگر رأي دادن تكليف باشد، همة واجدين شرايط، مكلف و موظف به دادن رأي مي باشند و نتيجتاً نمي توانند از آن سرپيچي كنند.
در هر نظامي ميزان اراده و نقش مردم در تعيين سرنوشت خويش و اختيار انتخاب حكمرانان متفاوت است. اين تفاوت كه غالباً از نوع جهان بيني مادي يا الهيِ حاكميت ها و طرز نگرش آنها نسبت به انسان و طبيعت نشأت مي گيرد، موجب بروز اختلاف ديدگاه نسبت به حق يا تكليف بودن حضور در انتخابات و شركت در رأي گيري مي شود. طبعاً نظام جمهوري اسلامي ايران كه بر مبناي حاكميت خدا و دين شكل گرفته است نيز چارچوب هاي نظري و عملي خاص خود را كه منطبق با ارزشها و هنجارهاي مورد پذيرش اجتماع است، را دارد.
در انديشه فقهاي شيعه ميان حقوق و تكاليف اجتماعي همواره تلازم وجود دارد. در حيات اجتماعي كه قلمرو آن وسيع تر از زندگي فردي است، حقوق فردي افراد در اجتماع مبدل به حقوق اجتماعي مي گردد و تعامل افراد در آن افزون بر حقوق فردي حقوق ديگري را ايجاد مي كند. لازم حفظ كرامت انساني، رعايت حقوق افراد در اجتماع بشري و تعهد سپاري در عدم تخطي از آن است.
بنابراين نمي توان ملتزم شد كه در جامعه همه داراي حقوق باشند؛ اما افراد حاضر در آن ملزم به رعايت حقوق يكديگر نباشند. اثبات هرگونه حقي براي فرد در جامعه براي ديگران تكليفي ايجاد مي كند. حضرت علي (ع) در تبيين اين حق چنين مي فرمايند:
ثُمَّ جَعَلَ سُبْحَانَهُ مِنْ حُقُوقِهِ حُقُوقاً افْتَرَضَهَا لِبَعْضِ النَّاسِ عَلَى بَعْضٍ فَجَعَلَهَا تَتَكَافَأُ فِي وُجُوهِهَا وَ يُوجِبُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ لَا يُسْتَوْجَبُ بَعْضُهَا إِلَّا بِبَعْضٍ. ؛ پس، خداى سبحان برخى از حقوق خود را براى بعضى از مردم واجب كرد، و آن حقوق را در برابر هم گذاشت، كه برخى از حقوق برخى ديگر را واجب گرداند، و حقّى بر كسى واجب نمىشود مگر همانند آن را انجام دهد.
در واقع، هرچند انسان از لحاظ تكويني در انتخاب توحيد و شرك يا خير و شر آزاد آفريده شده ولي به لحاظ تشريعي اين گونه وضعيتي ندارد. انسان نمي تواند در برابر قانون گذاري و تشريع الهي به آزادي تكويني خويش استناد كند بلكه مكلف بودن وي بر انجام فرايض و قوانين ديني ريشه در حق انساني او دارد. دين مداري و مكلف بودن وي بر انجام فرايض و قوانين ديني ريشه در حق انساني او دارد.
در قضية انتخابات و رأي در حكومت اسلامي همين معنا را مي توان يافت يعني رأي هم حق است چون تعيين سرنوشت مردم را به خود مردم داده است و هم رأي دادن تكليف مي باشد. اين تكليف به اين خاطر است كه مردم با پذيرفتن اسلام به عنوان دين و مكتب مكلف مي باشند كه در تشكيل استمرار و رفع مشكلات نظام مطلوب اسلامي شركت و تلاش كنند. آنان بر اساس اصول مربوط به امر به معروف و نهي از منكر تعاون اصلاح امور جامعه سبقت در خير و نيكوكاري تبليغ دين قطع مادة فساد و … در اين تكليف مداخله و مشاركت دارند. در قوانين جمهوري اسلامي ضمانت اجراي خاصي براي مكلف كردن مردم به شركت در انتخابات و دادن رأي در نظر گرفته نشده ولي مذهب و معنويت مي تواند ضمانت اجرايي خوبي در اين رابطه باشد زيرا هنگامي كه ولي فقيه و مراجع ديني شركت در انتخابات را وظيفة شرعي و تكليف ديني معرفي مي كنند، مسلماً يك مسلمان به راحتي از آن سرپيچي نمي كند.
حضرت امام خميني (ره) بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي ايران، بارها ضمن تأكيد بر تكليف بودن شركت در انتخابات، نتيجه¬ي حضور مردم را حفظ نظام جمهوري اسلامي از تهديد¬هاي دشمنان دانسته اند و با توجه به اينكه حفظ نظام اسلامي نيز طبق ديدگاه ايشان از اوجب واجبات است در نتيجه مي¬توان دريافت كه حضور در انتخابات و شركت در آن نه تنها يك وظيفه اجتماعي است بلكه از واجبات ديني و شرعي نيز به حساب مي آيد.
در زير بخشي از فرمايشات امام راحل در اين زمينه ميآيد:
-امروز شركت در انتخابات رياست جمهور نه فقط يك وظيفه اجتماعى و ملى است، بلكه يك وظيفه شرعى اسلامى و الهى است كه شكست در آن، شكست جمهورى اسلامى است، كه حفظ آن بر جميع مردم از بزرگترين واجبات و فرايض است و وسوسه در آن از شيطان بلكه عمال شيطان بزرگ است.
-انتخابات سرنوشت حتى شمايى كه در آنجا هستيد را تعيين مىكند. يك امرى كه سرنوشت آحاد ملت در دست اوست، وظيفه آحاد ملت است كه در آن دخالت كند، مربوط به يك قشرى، دون قشرى نيست، همه بايد در اين دخالت بكنند.
-مردم هم خودشان مكلفند به اينكه هم شركت كنند در انتخابات. نروند كنار، تكليف است، حفظ اسلام است، رفتن كنار خلاف تكليف است، خلاف مصالح اسلام است.
-به يارى خداوند متعال، ملت شريف ايران با حضور گسترده خود انتخابات را در موعد مقرر و با قدرت و قاطعيت برگزار مىكنند؛ و مطمئناً در زير موشك و بمب هم اگر قرار بگيرند، به پاى صندوقها مىروند و به تكليف شرعى و الهى خود عمل خواهند نمود.
رهبر حكيم انقلاب اسلامي، حضرت آيت الله خامنهاي (مدظله العالي) نيز همچون بنيانگذار انقلاب اسلامي بر ارتباط و تلازم حق و تكليف شركت در انتخابات تأكيد ورزيده و اهميت آن را از دو جهت ذكر كرده اند:
جهت اول: نا اميد شدن دشمنان از طراحي ها و خنثي شدن توطئه هاي آنان . در نتيجه حفظ نظام اسلامي، كه از اين جهت حضور يك تكليف تلقي مي شود؛
جهت دوم: مردم با انتخاب صحيح و آزادانه، قانونگذارانشان را در قوّهى مقنّنه معيّن كنند و مجريان خودشان را با ترتيبى كه در قانون معيّن شده است، معيّن كنند و لذا از اين جهت، حق افراد به حساب ميآيد.
انتخابات دورهى پنجم در پيش است و مردم بايد شركت كنند. وظيفه و تكليف شرعى است.
ما گفتيم، بازهم تكرار مىكنيم: شركت و حضور در انتخابات براى مردم، هم يك فريضهى سياسى است، هم يك فريضهى دينى است. اين مثل اين است كه يك انسانى بدن خودش را با ويتامين و با غذاهاى مقوى تقويت كند؛ وقتى بدن تقويت شد، ميكروبها ديگر نمىتوانند در او نفوذ كنند؛ دشمنى هم اگر حمله كرد، مىتواند از خودش دفاع كند. اين، مهمترين مسئله در باب انتخابات است؛ يعنى حضور مردم.
مردم هم بايستى بگردند و در همين فرصتى كه تا انتخابات باقى است، بهعنوان يك وظيفه شرعى و اخلاقى، نامزدهايى را پيدا كنند كه وقتى در محضر خدا از آنها سؤال مىشود كه چرا تو اين آقا يا اين خانم را به قوه مقنّنه فرستادى، بتواند جواب بدهد و بگويد براى اين مصلحت. انتخابات، وظيفه است. انتخابات، يك كار بزرگ و يك اقدام شرعى و يك اقدام خدايى است؛ بگرديد آدمهاى مناسب را براى اين كار مهم پيدا كنيد.
ملت عزيز ايران، انتخابات را بايد اوّلًا به عنوان يك تكليف الهى و يك تكليف اسلامى محاسبه كند كسانى هم كه به مسائل دينى توجه نداشته باشند، بايد به چشم يك تكليف وجدانى و ملّى به آن نگاه كنند .
هم حق و هم تكليف مردم است كه بيايند و سرنوشت كشورشان را بهدست خودشان معيّن كنند؛ زيرا كه كشور متعلّق به مردم است. مردم بايد بيايند و با انتخاب صحيح و آزادانه، قانونگذارانشان را در قوّهى مقنّنه معيّن كنند؛ مجريان خودشان را با ترتيبى كه در قانون معيّن شده است، معيّن كنند. اين حقّ مردم است و متعلّق به آنهاست؛ اما تكليف هم هست. اينطور نيست كه يكى بگويد من نمىخواهم از اين حقّم استفاده كنم؛ نه، سرنوشت نظام بستهى به احقاق و استنقاذ اين حقّ است؛ اين تكليف است؛ بايد همه شركت كنند. نظام جمهورى اسلامى توانسته است اين حق را در اختيار مردم بگذارد؛ اما در گذشته ما اين حق را نداشتيم. در نظامهاى گذشته، مردم از استفاده از چنين حقّى محروم بودند. نظام جمهورى اسلامى اين حق را داده است.
انتخابات، مظهر حضور مردم است. انتخابات، هم حقّ مردم و هم وظيفهى آنهاست. حقّ مردم است؛ براى اينكه بيايند و مدير اجرايى كشور را انتخاب كنند. تكليف مردم است؛ چون با حضور شما، نظام تقويت پيدا مىكند؛ اسلام عزيز مىشود؛ حاكميت اسلام در دنيا سرافراز مىگردد و توطئهى دشمن- كه اسلام را به جدايى از آراء مردم متّهم مىكند- باطل مىشود. حضور شما مىتواند دفاع از اسلام و كشور و انقلاب محسوب شود.
مبناى مردمسالارى دينى با مبناى دمكراسى غربى متفاوت است. مردمسالارى دينى- كه مبناى انتخابات ماست و برخاستهى از حق و تكليف الهىِ انسان است- صرفاً يك قرارداد نيست. همهى انسانها حق انتخاب و حق تعيين سرنوشت دارند؛ اين است كه انتخابات را در كشور و نظام جمهورى اسلامى معنا مىكند. اين، بسيار پيشرفتهتر و معنادارتر و ريشهدارتر از چيزى است كه امروز در ليبرال دمكراسى غربى وجود دارد؛ اين از افتخارات ماست؛ اين را بايد حفظ كرد.
نتيجه گيري
بنابراين نمي توان ملتزم شد كه در جامعه همه داراي حقوق باشند؛ اما افراد حاضر در آن ملزم به رعايت حقوق يكديگر نباشند. اثبات هرگونه حقي براي فرد در جامعه براي ديگران تكليفي ايجاد مي كند.
بر همين مبنا ضمن تأكيد بر حق افراد براي شركت در انتخابات بايد گفت كه اگرچه رأي دادن براي تك تك افراد بعنوان حقي شمرده مي شود، اما با در نظر گرفتن جايگاه افراد در يك نظام اسلامي، حضور در انتخابات به لحاظ ارتباط اين حق با حقوق ديگران و نيز از جهت حفظ نظلم اسلامي از خطرات و تهديدات، در عين يك تكليف و وظيفه نيز قلمداد مي شود.
منبع: تريبون مستضعفين
پنجشنبه|ا|14|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]
-
گوناگون
پربازدیدترینها