تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كسب خود را حلال كند و حق مردم را بپردازد. دعاى ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816989813




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حبيب‌الله بهمني در گفت‌وگوي مشروح با فارس سكوتش را شكست«سيب و سلما» آماده بود اما براي داوران جشنواره فجر نمايش ندادند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حبيب‌الله بهمني در گفت‌وگوي مشروح با فارس سكوتش را شكست«سيب و سلما» آماده بود اما براي داوران جشنواره فجر نمايش ندادند
خبرگزاري فارس: كارگردان «سيب‌‌و‌سلما» با اشاره به حضور فيلم در بخش گفت‌وگوي اديان جشنواره فجر گفت: داور جشنواره به من گفت چرا فيلم‌تان را نمي‌آوريد، گفتم ما فيلم را داديم، ايشان گفتند نمايش ندادند و ما منتظر فيلم شما هستيم.
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، «سيب و سلما» فيلمي است كه در جشنواره بيست و نهم فيلم فجر به نمايش درآمد اما كمتر ديده شد. فيلم برگرفته از يك رويداد واقعي است كه به حق‌الناس مي‌پردازد. اين فيلم در جشنواره كازان روسيه مورد توجه قرار گرفت اما در بخش گفت‌وگوي اديان جشنواره فيلم فجر براي داوران نمايش داده نشد!

درباره فيلم، ديده نشدن آن در جشنواره، سينماي جشنواره‌پسند و سينماي انقلابي و آرماني با «حبيب‌الله بهمني» كارگردان «سيب و سلما» به گفت‌وگو نشستيم.

** قصه «سيب و سلما» اقتباسي از يك رويداد واقعي در 200 سال قبل است

* فيلم نگاهي ديني و معنا‌گرا دارد و به فضايي مي‌پردازد كه ارزشمند است، اين در حالي است كه اين روزها در سينما كمتر به اين مفاهيم پرداخته مي‌شود.

- ساخت اين نوع فيلم‌ها از دغدغه‌هاي من بوده و هست اما شرايط ساخت، آن‌گونه كه بايد فراهم نمي‌شد. خدا را شاكرم اين فرصت به وجود آمد و لطف الهي شامل حال من شد و توانستم موضوعي را كار كنم كه مشمول زمان و مكان نيست و تاريخ مصرف‌دار نيست كه تنها براي يك مناسبت به كار آيد و يا به خاطر تجارت يا سياست باشد، يا به خاطر مسئله زودگذر روزمره باشد، مسئله‌اي كه عجين با فرهنگ ملي و ديني ما است.

** عالم بزرگ «مقدس اردبيلي» از نوادگان اين طلبه است

قصه، اقتباسي از يك رويداد واقعي است و حدود 200 سال گذشته رخ داده است. داستان طلبه‌اي كه يك سيبي مي‌خورد و از صاحب آن حلاليت مي‌طلبد و عالم بزرگ شيعه، «مقدس اردبيلي» از نوادگان اين طلبه است. اين اتفاق يك رويداد واقعي است كه در تاريخ علماي ما نقل شده است. حتي در يك دوره فيلمي تلويزيوني هم از آن ساخته شد كه من آن را به خاطر نمي‌آورم اما با فضاي تاريخي ساخته شده است. خداوند اين توفيق را داد كه با يك پيشنهاد اين چنيني از سوي مسئولين وقت حوزه هنري آقاي «نيرومند» مواجه شدم. طرح اوليه مربوط به آقاي الماسي است و ناصرهاشم‌زاده نويسنده ‌فيلمنامه بودند و به اتفاق بازنويسي آن را انجام داديم. اين جزء دغدغه‌ها و آرزوهايم بود كه در چنين فضاهايي كار كنم اما شرايط هيچ وقت فراهم نمي‌شد.

** فيلمنامه‌هايي اين‌چنين با هزار و يك بن‌بست روبرو مي‌شود

* چه شرايط خاصي مد نظر شما بود كه تاكنون فراهم نشده بود؟

- من به شخصه فيلمنامه‌هايي دارم كه در اين حس و حال و فضاها است، وقتي مي‌خواهيد بسازيد با هزار و يك بن‌بست و مانع روبرو مي‌شود، اين‌كه بتواني صاحبان سرمايه و امكانات را راضي براي پشتيباني كنيد تا سرمايه‌گذاري كنند يك پروسه نفس‌گير، سخت و سنگيني است، به همين دليل اين نوع كارها ده سال يك بار اتفاق مي‌افتد.

* ارتباط فرهنگي كه سينما ايجاد كرده، سفارت‌خانه‌ها ايجاد نكرده‌اند

* چرا اين‌قدر پروسه توليد اين نوع كا‌رها نفس‌گير و سخت است، مگر ارگان‌هاي دولتي كه رديف بودجه دارند با نگاه‌هاي شما هم عقيده نيستند؟

- اصولاً نمي‌گويند اين نگاه‌ها را نمي‌پسنديم اما در پروسه انتخاب و اجرا است كه با موانع روبرو مي‌شويم و يا با مشكلات سليقه‌اي و يا كارشناسي مواجه مي‌شويم و يا با افرادي مواجه مي‌شويم كه با اين تفكرات مخالف هستند اما نمي‌توانند اعلام كنند. اما اين نوع مخالفت‌ها اجرايي مي‌شود و اين جنس كارها كمتر ساخته مي‌شود. علي‌رغم اينكه انقلاب ما يك انقلاب فرهنگي است و داعيه جهاني شدن دارد و بايد با دنيا صحبت كند، سينما در پيشاني فرهنگ انقلاب در دنيا قراردارد و مي‌شود گفت رسول انقلاب ما سينما است‌. سينما اين‌قدر ارتباط فرهنگي ايجاد كرده است كه سفارت‌خانه‌ها اين ارتباط را نتوانستند فراهم كنند، وقتي ما با اين پديده مواجه هستيم و مي‌توانيم واقعيت فرهنگ، دين و انقلاب را از كانال اين سينما منتقل كنيم، چرا از آن بهره نبريم. ‌وقتي ده سال يك بار چنين تفكراتي فرصت بروز و ظهور پيدا كند بايد مشكل را در برنامه‌ريزي و هدايت صنعت سينما به طور كلي و به طور خاص در بخش‌هايي كه مدعي و مجري عمل‌كننده به اين سياست‌ها هستند، جست‌و‌جو و آسيب‌شناسي كرد. ‌چرا اين نوع فيلم‌ها كمتر ساخته مي‌شود و تبديل به يك جريان نمي‌شود. حتي در داخل هم اين نياز احساس مي‌شود.

رعايت حلال و حرام و رعايت حقوق مردم و حق‌الناس از اعمال شرعي ما محسوب مي‌شود و مسلمان‌ها به آن اعتقاد دارند اما مي‌بينيم كه در دوره‌اي زندگي مي‌كنيم كه به خاطر اختلاس‌هاي چند ميلياردي، دادگاه‌ها تشكيل مي‌شود كه به اتهامات رسيدگي شود. در صورتي كه پايه اصلي دين ما رعايت حق‌الناس و رعايت لقمه حلال و حرام است و بسياري از اين مسايل كه درس‌هاي اوليه ديني ما هستند.

** امروز با آوردن نام «طلبه» حساسيت‌ها بالا مي‌رود و كار سخت مي‌شود

* فيلم داستان يك طلبه جوان را مطرح مي‌كند و به ناديده گرفتن حقوق مردم مي‌پردازد، نزديك شدن به زندگي طلبه‌ها و قشر روحاني حساسيت‌برانگيز است، چگونه به اين سوژه نزديك شديد؟

وقتي امروز اسم طلبه را مي‌آوريم يك بار معنايي را با خود همراه دارد و كلمه طلبه براي ما تنها يك دانشجوي ديني صرف مفهوم پيدا نمي‌كند. طلبه اسم دانشجوي علوم ديني است كه درس ديني مي‌خواند، تبليغ دين مي‌كند و ارشاد، هدايت و رفع مشكلات ديني خاصي را انجام مي‌دهد. امروز وقتي مي‌گوييم «طلبه» بار عظيمي از مسايل سياسي، انقلاب و فرهنگي و مسايل روز در اين كلمه جمع مي‌شود و كار را پيچيده و سخت مي‌كند، وقتي سراغ اين سوژه مي‌رويد حساسيت‌ها بالا مي‌رود و همه نظرها جلب مي‌شود.

* حتي يك خودسانسوري هم در كارها ديده مي‌شود

- فضاي عجيبي به وجود آمده و اين به خاطر بار سياسي انقلاب ماست كه روحانيت آن را شكل داد. روحانيت پرچمدار انقلاب است و حضرت امام خميني (ره) از برجسته‌ترين روحانيون عصر دوران معاصر است و مي‌توانيم ادعا كنيم در طول تاريخ علماي شيعه و اسلامي (بعد از معصومين) يك دگرگوني عظيمي ايشان به وجود آورند. اين پرچمداري نه تنها در ايران بلكه در سراسر دنيا تاثير ايجاد كرده و يك بار فرهنگي و سياسي به وجود آورده است. وقتي سراغ يك شخصيت مي‌رويد كه در قالب چنين جرياني قرار مي‌گيرد همه توجه‌ها را به خود جلب مي‌كند و بارها و قضاوت‌هاي مختلف را با خود مي‌آورد و كار را سخت مي‌كند، مثل اين است كه بخواهيد يك فيلم درباره يك مسئله تاريخ اسلام بسازيد. ممكن است در قرن‌ها پيش آن اتفاق رخ داده است اما همه مدعي هستند و مي‌خواهند بدانند چه چيزي مي‌خواهيد بسازيد و چه تحليل و نگاهي داريد، مستند است، واقعي و يا تخيل است؟ پرداختن به سوژه‌هايي كه روحانيت و طلبه‌ها در آن است يك چنين حساسيتي را با خود به همراه دارد و در جامعه امروز ما طبيعي است. ما سعي كرديم به دور از پرداختن به حواشي سياسي وارد اين موضوع شويم و ماهيت طلبه را فارغ از زمان و مكان در نظر بگيريم، ما در قصه امروزي فيلم را مي‌بينيم اما پهلو به ماجراهاي سياسي نمي‌زنيم و كدهاي آشنا نمي‌دهيم. به موضوع حق‌الناس و حلال و حرام كه در هميشه تاريخ وجود داشته و دارد مي‌پردازيم. رعايت حقوق انسا‌ن‌ها، متشرع بودن و رعايت قوانين الهي هميشه وجود دارد و يكي از جنبه‌هاي انقلاب ما اين بوده كه انسا‌ن‌ها را به سمتي سوق دهد كه با توجه به احكام الهي به سوي تعالي حركت كنند. با توجه، توسل و توكل و با اتكا به احكام ديني است كه ما ادعا داريم در دنيا تعالي انسان از طريق دين است و دين هم از راه شريعت و علاوه بر آن عرفان و طريقت و... است، ما همه دين را مطرح مي‌كنيم‌. رعايت جزء جزء اصول و فروع دين راه رسيدن به تعالي و كمال و راه نجات انسان است. اصولي‌ترين راه حل مسايل اجتماعي ما رعايت حق‌الناس است. مردم به حقوق يكديگر احترام بگذارند و كسي حق فردي را پايمال نكند. اگر اين به عنوان يك ايمان، اعتقاد و فرهنگ در درون مردم جاري شود، كار دادگاه‌ها و نيروهاي امنيت و جرايم پايين مي‌آيد و مسايل به صورت معمول رعايت مي‌شود و پيشگيري‌ها اتفاق مي‌افتد، چون آحاد مردم ايمان دارند، آخرت وجود دارد و اگر با ايمان به مسايل زندگي كنند مشكلات كمتري را شاهد خواهيم بود.

** يكي از نيازهاي سينماي انقلاب اسلامي رسيدن به زبان ويژه است

* گفتيد اين داستان برگرفته از يك واقعيت است، چقدر به اصل واقعيت نزديك بوديد.

- در كار اقتباسي الزامي ندارد كه عين قصه را بازسازي كنيم، ما هسته مركزي قصه را اقتباس مي‌كنيم، تم اصلي رعايت حلال و حرام است و هدف آن قصه است و اگر شما رعايت كنيد خداوند پاداش مناسب را خواهد داد، ما اين محور را مي‌گيريم ضمن رويداد اصلي كه خوردن سيب و حلاليت طلبيدن است اما قصه‌اي بايد ايجاد كنيم تا با مخاطب امروزي هم ارتباط برقرار كند و با نيازها و الزامات صنعت سينما هم بتواند مرتبط و قابل ترجمه به زبان سينما باشد، ما تلاش كرديم به زبان سينمايي اين مطلب را بيان كنيم اما زباني كه حامل محتواي ديني و اين مفاهيم باشد. هر زبان سينمايي نمي‌تواند اين مفاهيم را انتقال دهد. در ژانرهاي مختلف وقتي كنكاش كنيد خواهيد ديد هر مفهوم به يك ژانر نزديك‌تر است اين نوع مفاهيم زبان ويژه خودش را مي‌طلبد كه شايد ژانرهاي موجود پاسخگوي ما نباشد.

يكي از نيازهاي سينماي انقلاب ما اين است كه به زبان ويژه خودمان دست يابيم. ما در حال حاضر با زباني مفاهيم خودمان را منتقل مي‌كنيم كه براي فرهنگ ما ساخته نشده است. ما با الفباي سينماي غرب مي‌خواهيم مفاهيم خودمان را مطرح كنيم. سينما زباني است كه جنبه‌هاي بين‌المللي مشتركي در آن وجود دارد كه انساني است و ارتباط برقرار مي‌كند اما خيلي از جنبه‌ها مربوط به فرهنگ ما نيست. ما در سينما بايد به دنبال زباني باشيم كه علاوه بر استفاده از زبان مشترك و انساني كه همه دنيا از آن برخوردار است، ويژگي‌هاي فرهنگ ما را هم لحاظ كند. ما در اين قصه‌ها بايد به گونه‌اي عمل كنيم كه فضاسازي خاصي صورت گيرد، در فرم، قصه و فضاي فيلم يك كنتراست خوب و بد نمي‌بينيم‌. يك فضاي جريان مثبتي در تمام فيلم جاري است و اين فضا ملحم از نگاه آرماني ديني است. نگاه واقع‌بينانه داريم، واقعيت‌هاي اجتماعي را مي‌بينيم اما يك نگاه آرماني داريم كه دوست داريم جامعه اين‌گونه باشد. سعي كرديم آنچه دوست داريم در دنيا وجود داشته باشد و در اين فيلم جاري شود.

** فيلمساز بايد به آنچه مي‌گويد مؤمن باشد

* اين نوع نگاه به مسايل ديني كمتر به زبان تصوير شده است و كمتر اين مسايل را در سينما داريم‌.

- بخشي از آن بازمي‌گردد به سياستگذاري مديريتي ‌سينما. وقتي بودجه تصويب مي‌كنند قرار است اين نوع نگاه در سينما دنبال شود. اما وقتي در عمل مي‌آييم بخشي‌اش برمي‌گردد به مديريتي كه نمي‌داند چگونه اين تفكر را مديريت كند و بخش ديگر به هنرمندها بازمي‌گردد. هنرمندان بيشترين تاثير را دارند. هنرمندي كه در مكتبي تربيت و رشد كرده كه مملو از نگاه‌هاي غيرديني، سكولار و امانيستي و متاثر از فرهنگ غيرملي و ديني و سنتي ماست، از كوزه همان برون تراود كه در اوست. با اين شرايط هنرمند ما نمي‌‌تواند به گونه‌اي ديگر فكر كند، زيرا اين‌گونه آموخته و رشد كرده و تمام تفكراتش در دنياي ديگري سير كرده، ما چه توقعي از اين انسان داريم كه بيايد و راجع به دنيايي ديگر صحبت كند و يا اگر از او با تهديد و تشويق و ترغيب و... بخواهيم تا درباره اين تفكرات و نگاه ما فيلم يا اثر هنري خلق كند، باعث مي‌شود يك كار غيرماندگار و بي‌تاثير و سفارشي ساخته شود كه از دل برنمي‌آيد‌. ممكن است يك كار تكنيكي باشد اما چون ايمان و اعتقاد به موضوع در عقبه كار نيست، پس تاثيرگذاري هم نخواهد داشت. شرط تاثيرگذاري اين است كه فيلمساز به آنچه مي‌گويد مومن باشد و همدل و ‌همراه باشد. براي دلش كار كند، اين مطلب متاسفانه وجود ندارد.

اگر هنرمندان سينما را مورد بررسي قرار دهيم به چند دسته خواهيم رسيد. يك گروه سينماگراني هستند كه قبل از انقلاب رشد كردند و حركت كردند و در فضاهاي قبل از انقلاب فيلم ساختند و به بعد از انقلاب منتقل شدند، اين‌ها برخي‌شان تحت تاثير انقلاب قرار گرفتند و نگاه مشتركي پيدا كردند و همدل شدند، بعضي‌ها نه. گروهي ديگر بعد از انقلاب شكل گرفتند كه در ميان آن‌ها ادامه‌دهندگان راه فيلمسازان قبل از انقلاب ديده مي‌شود. قبل از انقلاب را هم مي‌توان دسته‌بندي كرد. جريان تجاري و مبتذل‌ساز سينما، روشنفكر سينما كه در ميان اين افراد جريان روشنفكر انقلابي هم بعدها شكل گرفت. سينماگراني كه پا به عرصه گذاشتند ادامه‌دهنده راه آن‌ها بودند و در مكتب آن‌ها شكل گرفتند.

** درخشش فيلم‌ها در جشنواره‌ها نشان از سينماي آرماني فرهنگ و انقلاب ما نيست

* شايد به اين علت كه سينماي اين افراد را ديده و تجربه كرده بودند...

- بله اين هنرمندان ادامه‌دهنده راه آن‌ها شدند يا به شكل تجربي و يا به شكل آموزشي و يا همكاري، همدلي و همراهي ادامه‌دهنده آن مسير شدند. سينماي انقلاب به آن معنا كه توقع داريم شكل نگرفت، مگر بخش جديدي كه در سينما به وجود آمدند كه آن‌ها دغدغه‌هاي‌شان به نوع ديگري بود و تحت تاثير مكاتب قبل از انقلاب و برون‌مرزي قرار نگرفتند. فيلمسازان ما تحت تاثير مكاتب برون‌مرزي هم هستند، يعني مكاتبي كه در بخش سينماي هنري، سينماي سياسي، تجاري و... نبايد از اين مطلب غافل شد كه سينماي ما متشكل از تهيه‌كننده، سينماگر، بازيگر، نويسنده و... تحت تاثير جريان كلي سينماي جهان هم هست، ما نمي‌توانستيم يك جريان مستقل از سينماي جهان باشيم. يك بده بستان دائمي وجود دارد. اگر سينماي ما در دنيا به نوعي مي‌درخشد، ضمن اين‌كه تحت تاثير سينماي بين‌المللي حركت مي‌كند حرف‌هايي از خودش دارد كه تحت تاثير استقلال فرهنگي ما است. ممكن است دقيقاً منطبق بر نيازهاي ما نباشد اما تحت تاثير فرهنگ مستقل ما هست. يك جور استقلال‌طلبي فرهنگي در سينماي وجود داشته كه اين بخش‌ در دنيا درخشيده و مورد توجه قرار گرفته است وگرنه جهان به لحاظ تكنيك، فني، نگاه‌هاي فلسفي و... تجربيات گسترده‌اي دارد اما وقتي ما حرف‌هايي مي‌زنيم كه آن‌ها ندارند و براي‌شان تازگي و ويژگي دارد مورد توجه قرار مي‌گيرد و براي ما امتياز است. اينجا نبايد اشتباه كنيم كه اين نوع سينما كه در دنيا درخشيده است، يعني سينماي آرماني ما‌. اين نوع سينما سينماي آرماني فرهنگ و انقلاب ما نيست، اين درخشش نشان از استقلال فرهنگي ما دارد اما نشان از آرمان ما ندارد. اين هم به اين خاطر است كه سينماي آرماني ما بعد از انقلاب آن‌گونه كه بايد قدرت پيدا نكرده و در مسيري قرار نگرفته كه بتواند متناسب با بخش‌هاي مختلف‌ از جمله سياسي و انقلابي رشد كند. اين مطلب دلايل و آسيب شناسي‌هاي بسياري دارد كه به صورت مختصر اگر بخواهم به آن اشاره كنم، سيستم آموزشي ما در دانشگاه‌ها تحت تاثير سيستم قبل و سينماي جهان و جريان روشنفكري سينماي قبل از انقلاب فعاليت مي‌كند و نيروي انساني كه تربيت كردند در ادامه همان جريان است. ما براي سينماي انقلاب و سينماي آرماني كه فرهنگ ديني ما به دنبال آن است برنامه‌ريزي آموزشي خوبي نداشته و در حال حاضر هم نداريم و هنوز همان مسير را طي مي‌كنيم. يا عزم مديران ما برخورد سياسي با سينما بوده، به اين نحو كه سينماي موجود را حفظ كنيم تا بتوانيم به صورت يك ويترين در دنيا از آن بهره ببريم و يك پز دموكراتيك و روشنفكرانه در دنيا بدهيم. از اين دست كارهاي سياسي تاريخ مصرف‌دار انجام شده، كارهاي اصولي كه ريشه‌اي باشد و بتواند انتقال فرهنگي داشته باشد و دين اسلام و انقلاب را به دنيا و يا حداقل به يك ميليارد و نيم يا دو ميليارد مسلمان منتقل كند، صورت نگرفته است. دوستان فكر مي‌كنند سينماي جشنواره‌پسند كن و حتي اسكاري كه الان اتفاق افتاده و فيلم‌هايي كه در اين جشنواره‌ها مي‌رود نماينده انقلاب اسلامي است و فرهنگ ديني و انقلابي كه دنيا تشنه آن است كه ببيند. درحالي كه هيچ يك از اين‌ها نيست، اين نياز اساسي است كه در سينماي ما وجود دارد.

* به محور اصلي سوال كه هنرمندان چقدر بايد در مسير ساخت آثاري از اين دست قرار گيرند، بازگرديم...

- هنرمند بايد يك نوع همدلي و همراهي با اين فرهنگ و نگاه داشته باشد و كارش را به خوبي بلد باشد و بتواند زبان ويژه خودش را پيدا كند و در آن وادي حرف بزند كه ما در اين بخش مشكل داريم. ما هنوز اين جريان هنرمند مسلمان و مومني كه قدرت پيدا كند و بتواند در اين فضا قدم بزند نداريم، چه به لحاظ فني و ساختاري و محتوايي كه هنرمند بايد حاملش باشد و چه در بخش مديريتي كه بايد بسترسازي و حمايت كند و فضايي را براي آزمون و خطا ‌در نظر بگيرد. اين بستر را بايد مديريت فرهنگي و مديريت سينما بايد به وجود بياورد، بخشي از بودجه‌هايي كه گرفته مي‌شود براي سينما براي كارهاي تجربي تخصيص داده شود، در اين زمينه ما دستگاه‌هايي داريم مانند مركز گسترش سينماي مستند و تجربي اما تجربه به اين معنا صورت نمي‌گيرد و به دنبال زبان ويژه سينمايي براي انتقال فرهنگ ديني و ملي خودمان با مضامين خودمان هستيم. اين مطالب جزء برنامه‌ها و ادعاي مديران است اما در سيستم اجرايي جايي ندارد يا اگر مي‌خواهد اجرا شود، فراموش مي‌شود. ما بايد آزمون و خطا كنيم تا به نتيجه برسيم همه به دنبال اين هستند كه چقدر بازده اقتصادي و مالي دارد و چقدر نتيجه سياسي و فوري دارد كه گزارش كار ارايه دهند و مطلب در كل فراموش مي‌شود.

* نگاه شما در اين فيلم ديني است و بسياري از مسلمان‌ها دوست دارند اين نوع فيلم‌ها را ببينند چقدر در ساختار فيلم دقت كرديد كه بتواند با مخاطب جهاني حداقل مسلمانان كشورهاي اطراف ارتباط برقرار كند؟

- اين فيلم از ابتدا با اين هدف، هدف‌گذاري نشده بود اما از آنجايي كه قصه فيلم، موضوع، رويدادها و فضايي كه فيلم ساخته يك فضايي است كه مي‌توان گفت به نوعي انساني و جهان‌شمول است، خود به خود اين حس را به وجود مي‌آورد. به طور نمونه در جشنواره «كازان» روسيه كه توسط نماينده اين جشنواره فيلم انتخاب شد و من با تماشاگران غير ايراني و مسلمان فيلم را ديدم همه اشك مي‌ريختند و فيلم ارتباط عاطفي عميقي با مخاطب برقرار كرده بود و همين صداي قرآن را كه در سينما مي‌شنيدند براي‌شان لذت‌بخش بود‌. مخاطب خارجي ديد سينما تنها جاي فيلم‌هاي سكس و خشونت نيست و همين باعث تعجب شده بود، از اين كه قرآن در بخش‌هايي از فيلم قرائت مي‌شد، براي‌شان جذاب بود. مسلمانان دنيا يك نوع تشنگي و نوستالژي عجيبي نسبت به مسايل ديني دارند. شايد در ايران خواندن قرآن در فيلم شعار طلقي شود البته ما سعي كرديم شعاري نباشد ولي ممكن است اين برخورد صورت گيرد اما در دنيا براي‌شان لذت‌بخش است چون ما نقاط مشترك داريم و «واعتصموا به حبل الله جميعا و لا تفرقوا» يكي از آن‌ها قرآن است و ديگري ولايت. اين‌ها مسايلي است كه در دين ما وجود دارد و در ميان مسلمانان به آن اهميت داده مي‌شود. فيلم من در بازار كن نمايش داده شد، ديدم آدم‌هايي كه تبريك مي‌گفتند، حس انساني و صميميتي كه در فيلم وجود داشت و مي‌گفتند از فيلم‌هاي سياسي، خشونت و سكس خسته شديم و از فيلم لذت بردند و ابراز مي‌كردند كه با ديدن فيلم احساس آرامش كردند. در جشنواره بيست و نهم فيلم فجر، فيلم برتر دو شهر اصفهان و تهران انتخابي مردم بود تا قبل از اين كه فيلم «جدايي نادر از سيمين» اكران شود.

** صاحبان سرمايه و سياست به هنرمندان اعتماد كنند

* چرا از ابتدا نگاه بين‌المللي در فيلم نداشتيد، با توجه به اين‌كه مي‌دانستيد مسلمانان زيادي در جهان داريم كه مي‌توانند مخاطب فيلم شما باشند؟

- ما نياز به يك خودباوري داريم، سينما خيلي پيچيده است، در سينما اگر قصد ساخت كاري را داشته باشيد بايد با يك صنعت پيچيده همراه شويد و آدم‌ها و فكرهاي مختلف را با خود همراه و همدل كنيد. بايد يك جايي صاحبان سرمايه، سياست و مديريت فرهنگي ما به هنرمندان اعتماد كنند و اين فرصت را بدهند كه آنچه كه فكر مي‌كنند درست است، انجام بدهند. اين اعتماد است كه مي‌تواند اتفاقات خوب و بزرگي را شكل دهد، اگر اين اعتماد وجود نداشته باشد و هنرمند تحت چنبره سليقه‌هاي گوناگون فشرده، كنترل و هدايت شود، آنچه كه بايد اتفاق بيافتد به خوبي انجام نمي‌شود. من بايد تشكر كنم از مسئولين وقت حوزه كه فرصت ساخت فيلم را به من دادند و آقاي عظيمي كه تهيه‌كننده بي‌نظيري بودند و من مورد حمايت كامل بودم، اما فضاي سينما اين‌گونه است كه هميشه با يك احتياط و خودسانسوري همراه هستيم و آن‌گونه كه درست است با آسودگي و به راحتي كار نمي‌كنيم. من مطمئنم براي بين‌المللي شدن يك فيلم نيازي به انجام كار خاصي نيست، ممكن است انتخاب بازيگر بين‌المللي يكي از پارامترهايي است كه كار را بين‌المللي مي‌كند اما انتخاب سوژه‌ها و مفاهيم انساني كه در همه دنيا بر روي عواطف و عقلانيت تاثير مشترك دارند، خود به خود مي‌توانند بين‌المللي باشند، به‌خصوص اگر متكي به فرهنگ خودمان باشد. بين‌المللي شدن به اين معنا نيست كه تحت تاثير فرهنگ ديگري قرار گرفته باشد و از آن استفاده كند، كافي است با فرهنگ ملي، بومي و ديني خودت حرف بزنيد، اما حرف جهاني بزنيد، حرف به دل خواهد نشست.

** اگر از موضع فرهنگ خودمان فيلم مي‌سازيم بايد به فرهنگمان وفادار باشيم

* چقدر بايد روي فرم و ساختار دقت لازم صورت گيرد تا اين حرف ملي و ديني مخاطب بهتري را با خود همراه كند؟

- در فرم و ساختار هم بايد انتخاب مناسب صورت بگيرد. زبان سينما يك زبان مشترك جهاني است. بينندگان جهاني در آثار به يك نقاط مشتركي دست مي‌يابند و مفاهيمي را به صورت بديهي به عنوان نشانه‌ها، معاني و نحوه انتقال اطلاعات مي‌پذيرند، زيرا سينما زبان بين‌المللي دارد اما يك چيزهايي است كه ويژه فرهنگ هر كشور است اگر از موضع فرهنگ خودمان فيلم مي‌سازيم بايد وفادار به فرهنگ خودمان باشيم و روابط خودمان را حفظ كنيم. اين براي دنيا جالب است اما كمپوزيسيون‌ها و تركيب‌بندي‌هايي كه آن زبان جهاني را مي‌سازند آن هم بايد رعايت شود، به علاوه ويژگي‌هايي كه برخاسته از فرهنگ ماست‌. اين تركيب مي‌تواند تركيب بين‌المللي و جهاني باشد.

* در انتخاب بازيگران سعي شده از بازيگران تئاتر و يا نابازيگران كه كمتر چهره‌شان براي مخاطب ديده شده است، بهره ببرديد

- يكي از دلايلي كه به سراغ بازيگران نام آشنا و سوپراستار نرفتم اين بود كه دوست داشتم فضاي فيلم بكر باشد. هر سوپراستاري باري از فيلم‌هاي ديگر را با خود به همراه مي‌آورد و سوپراستارهايي داشتيم كه در فيلم ديگري كار كردند كه فضايش متفاوت بوده است اما كار شكست خورده است، زيرا بيننده از سوپراستار توقع خاصي دارد زيرا از بازي آن‌ها دنيايي در ذهن‌شان ساختند كه هميشه دوست دارند آن تكرار شود. در دنياي سوپراستارها تكرار تيپ و كاراكترهاي قبلي يكي از دلايل موفقيت‌شان است كه اين اتفاق به فيلم من ضربه مي‌زد زيرا حس كردم فيلم را از اصالت مي‌اندازد و آن اصالت فرهنگي و ديني كه در فيلم بايد وجود داشته باشد، مي‌شكند. فكر كردم از بازيگراني استفاده كنم كه علي‌رغم اين كه بازيگران خوبي هستند در عرصه تئاتر يا تلويزيون كار كردند. آقاي ديباجي قبلا كار كرده بود اما احساس كردم چهره مناسبي براي اين كار داشت و ميان بازيگران زيادي به ايشان رسيديم. خانم سوگل قلاتيان هم بازيگر تئاتر هستند و بازيگر قدرتمندي بودند و اولين فيلم سينمايي‌شان بود اما با تسلط خوبي ظاهر شدند و از عهده نقش برآمدند.

** «سيب و سلما» آماده بود ولي براي داوران جشنواره فيلم فجر نمايش ندادند

* چرا فيلم در جشنواره بيست و نهم ديده نشد و مهجور ماند.

- به نظرم فيلم در جشنواره فيلم مهجور ماند و بي‌توجهي به آن شد اما از دلايل آن اطلاعي ندارم. اين نكته را اينجا مي‌گويم اما در سال 89 مطرح نكردم، دوست نداشتم در آن فضا و تنش‌هايي كه به وجود آمده بود، سهمي داشته باشم و سكوت كردم. در آن سال به فيلم ما ظلم شد و فيلم براي بخش گفت‌و‌گوي اديان انتخاب شده بود اما فيلم به داوران نشان داده نشد. اين اتفاق به نظرم اجحاف بود. در اين بخش كه داورهاي ايراني و خارجي فيلم‌هاي ديني را قضاوت مي‌كردند اين فيلم كه ديني‌ترين فيلم جشنواره آن سال بود، نشان داده نشد. داور آن بخش در زمان جشنواره به من زنگ زد و گفت چرا فيلم‌تان را نمي‌آوريد گفتم ما فيلم را داديم و ايشان گفتند: نمايش ندادند و ما منتظر فيلم شما هستيم. فكر مي‌كردند كارهاي فني فيلم مانده و فيلم هنوز به جشنواره نرسيده است، در حالي كه فيلم آماده و در اختيار جشنواره قرار گرفته بود. اين فيلم ديني‌ترين فيلم جشنواره بود و مي‌توانست نماينده ايران در آن بخش باشد و همان زمان فيلم توسط جشنواره ديني كازان روسيه براي منبر طلايي انتخاب شد. اما دوستان گرداننده جشنواره سستي كردند و يا ‌خداي ناكرده قصد و قرضي بوده كه نمي‌دانم، اين را بايد به خدا، خودشان و وجدان‌شان جواب بدهند. فيلم ما را نشان ندادند و اين فرصت را از فيلم گرفتند و به هرحال فيلم در نگاه تجلي اراده ملي حوزه علميه قم و ستاد اقامه نماز جايزه گرفت و در اين بخش چهار يا پنج جايزه بهترين فيلم، بهترين فيلمنامه و بهترين كارگرداني را دريافت كرد. اين براي من يك سوال ايجاد مي‌كرد، آن زمان مطرح نكردم چون يك تنشي به وجود آمده بود، براي فيلم «گلوگاه شيطان» مسئله‌اي پيش آمد، همزمان براي من هم به وجود آمد اما من مطرح نكردم و نمي‌خواستم به اين تنش اضافه كنم زيرا دوست داشتم جشنواره به دور از حاشيه باشد و من هم همراهي و همدلي خودم را به مديريت جشنواره و سينما نشان داده باشم‌، اما الان كه قضايا گذشته مطرح مي‌كنم، چون احساس مي‌كنم وقتي مردم به سراغ يك فيلم مي‌روند به سوابق فيلم و موفقيت‌هايش توجه مي‌كنند و يك جا بايد گفته شود كه فيلم چه ويژگي‌هايي دارد. يكي از ويژگي‌هاي فيلم شرافت ديني‌اش است كه فكر مي‌كنم خانواده‌هاي ايران با طيب خاطر بتوانند ببينند، به عنوان يك فيلم شريف، سالم و انساني استفاده كنند و از رفتن به سينما لذت ببرند و دغدغه‌اي نداشته باشند.

* جغرافياي خاصي در فيلم ديده نمي‌شود و بازيگران هم لهجه خاصي ندارند اما فيلم در زمان حال و عصر امروز مي‌گذرد.

- قصه فيلم مي‌طلبيد كه در يك فضاي روستايي و طبيعي و بكر باشد، چون موضوعي كه اتفاق مي‌افتد خوردن سيب است و آنجايي كه طلبه نماز مي‌خواند در يك باغ است و وضويي كه مي‌گيرد و فضايي كه به وجود مي‌آيد كاملا طبيعي است و بايد از فضاي شهري دور مي‌شديم و از سوي ديگر فضاي طبيعت يك فضاي آرام‌بخشي است و فضايي است كه انسان به خدا نزديك‌تر مي‌شود. در شهر اين ديوارها، تابلوها و ساختمان‌ها جلوي نگاه ما را به آسمان و آيت‌هاي الهي مي‌گيرد، فيلم‌هاي شهري بين انسان و معنويت فاصله مي‌گذارند. فشار تكنولوژي و مدرنيته، سرعت نيازهاي اقتصادي زندگي، كار و فعاليت‌هاي روزمره بين انسان و معنويت فاصله مي‌گذارد و دور شدن از اين فضا و ورود به طبيعت انسان را به خدا نزديك‌تر مي‌كند و انسان را بهتر به فكر وامي‌دارد و به آيات الهي نزديك‌تر مي‌شود. اين فضا به فيلم كمك مي‌كرد و قصه هم مي‌طلبيد كه از فضاهاي بكر طبيعت و آرام‌بخش و حس معناگرا و معنويت استفاده كنيم. البته روي لهجه هم كار كرديم اما ديديم لهجه باعث مي‌شود كه جغرافيا به كار بدهيم و آدرس به فيلم بدهيم و مشكلي هم از فيلم حل نمي‌كرد‌. ما قرار نبود يك فيلم بومي بسازيم و بومي بودن براي انتقال مفاهيم موثر باشد. فيلم يك قصه عام جهان‌شمول است كه پرداختن به مسئله حق‌الناس و عشق و عاطفه است. انتخاب و اراده است، مسايل انساني كه در هر جاي دنيا ممكن است اتفاق بيافتد، اگر آدرس مي‌داديم شايد فيلم به سمت آدرس‌هاي غلط پرت مي‌شد و فاصله مي‌گرفت.

* در اين وضعيت كه هيچ‌كس مايل به اكران فيلم نيست، فيلم را اكران كرديد لطفا درباره شرايط اكران فيلم هم اگر توضيحاتي داريد بفرماييد...

- خوشحالم و خدا را شاكرم كه فرصت به اين فيلم داده شد كه اكران شود. خيلي از فيلم‌ها اين فرصت را پيدا نمي‌كنند. اميدوارم اين فرصت براي همه فيلم‌ها فراهم شود. در چنين زماني فيلم فرصت اكران پيدا كرد، خدا را شكر مي‌كنم، اين هم از الطاف الهي است، همانطور كه لطف خداوند به ما شد كه فيلم ساخته شود زيرا يك قداست و سادگي و معنويت در فيلم وجود دارد كه ناشي از روح آن قصه اصلي است و طلبه‌اي كه اين كار را كرد، يك چيزي با خود داشت كه به ما منتقل شد و توفيق نصيب ما شد‌. از دوستان حوزه هم تشكر مي‌كنم كه تلاش كردند اين فيلم اكران شود. متاسفانه يك هفته از زمان اكران فيلم مي‌گذرد اما هنوز يك تيزر تلويزيوني از آن پخش نشده است و اميدوارم تبليغات مناسب‌تري صورت گيرد. تبليغات اطراف سينما و مترو انجام شده اما اطلاع‌رساني در حد كافي نبوده و اميدوارم با تلاش و توجهي كه دوستان حوزه دارند، به همان نسبت كه براي فيلم‌هاي ديگر حوزه سرمايه‌گذاري در بخش تبليغات و حمايت كردند، اگر بيشتر نمي‌كنند، كمتر نكنند. از اين فيلم هم در حد ديگر كارها حمايت تبليغاتي كنند تا فيلم بتواند فرصت ديده شدن پيدا كند و تاثير فرهنگي خود را بگذارد. فيلم براي اين ساخته مي‌شود كه عملكرد فرهنگي خود را درست انجام بدهد، نبايد تنها به مسايل اقتصادي فيلم فكر كرد، بلكه تاثيرات فرهنگي آن را بايد لحاظ كرد. اگر قرار است فيلمي ساخته شود كه كاركرد فرهنگي خود را نداشته باشد كار بيهوده‌اي است و بايد از عوامل موثر براي جذب تماشاگر به سينما استفاده شود تا ديده شود. بايد بيننده‌ها مطلع شوند و از نقاط قوت فيلم آگاهي پيدا كنند تا فيلم را انتخاب كنند.

** اگر مخاطب از بازيگر فيلم انتظار ديگري داشته باشد، عدم صداقت مطرح مي‌شود

* در اين فيلم چه المان‌هايي براي جذب مخاطب وجود دارد؟

- شرافت انساني و قصه‌اش به نظرم براي مخاطب جذاب خواهد بود. ما در پارامترهايي مانند بازيگر كار نكرديم كه به عقيده من يك عنصر فريبنده است. اگر با يك بازيگر موضوعي را مطرح كنيد كه تماشاچي از آن بازيگر توقع ديگري داشته است عدم صداقت است و به ارزش معنوي فيلم لطمه مي‌زند ولي اين حق مردم و گروه سازنده فيلم است كه فيلم درست معرفي شود. وقتي معرفي شود مردم خودشان انتخاب مي‌كنند، اطلاعات كافي داشته باشند. بايد تبليغات مناسب صورت گيرد كه مردم بتوانند انتخاب كنند. توقع ديگري كه دارم از رسانه ملي است، همان‌گونه كه مشي آن اين بوده كه برخي از آثار را مورد حمايت قرار داده و تبليغات رايگان براي آن در نظر گرفتند، ارزش اين كار را داشتند، اين فيلم ارزش دارد و اميدوارم مهندس ضرغامي و مديران تلويزيون اين فيلم را به عنوان يك فيلم ارزشي و ديني مورد توجه و حمايت قرار دهند.

----------------------------

گفت‌وگو: زهرا قزيلي

----------------------------

انتهاي پيام/ي

دوشنبه|ا|11|ا|ارديبهشت|ا|1391





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن