واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس:دولت در اجراي اصل 43 قانون اساسي اهمال نكند
دكتر لاله افتخاري، عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي معتقد است: قانون اجرا مي شود اما انتظار اين است كه نظارت دقيق تري بر حسن اجراي آن باشد. بايد به اين كار بودجه هم اختصاص بگيرد. البته دولت هنوز اقدامات صريح و شفافي در اين خصوص انجام نداده و بخش قابل توجهي از آن در ابهام است.
آفتاب: نرخ بيكاري فارغالتحصيلان بيش از نرخ متوسط بيكاري جامعه است. اين در حالي است كه افراد ديپلمه بهدليل نداشتن مهارت، بيكاري و فشارهاي اجتماعي، سعي ميكنند هر طور كه شده وارد دانشگاه شوند، پس از فارغالتحصيلي نيز توقع دارند با وضعيت بهتري نسبت به گذشته جذب بازار كار شوند.
ولي آمار نرخ بيكاري فارغالتحصيلان نشانگر مشكلات ساختاري در بازار كار كشور است. از سوي ديگر اين موضوع ناكارآمدي و نامتناسب بودن سامانه برنامهريزي در نظام آموزش عالي با نيازهاي بازار كار كشور را به اثبات ميرساند. در حالي كه آمار نرخ بيكاري فارغالتحصيلان دانشگاهي بالاست، فارغالتحصيلان مراكز مهارتآموزي با كمترين نرخ بيكاري مواجه هستند.
در اين ميان مسئولان و برنامهريزان وزارت علوم بارها اعلام كردهاند كه اشتغال فارغالتحصيلان دانشگاهها و مراكز آموزش عالي هيچ ربطي به آنها ندارد و اين وظيفه ساير دستگاههاست.
در همين خصوص مصاحبه اي داشته ايم با دكتر لاله افتخاري، عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس كه در ادامه مي خوانيد:
به نظر شما چرا نرخ بيكاري فارغ التحصيلان چند برابر افراد زير ديپلم و ديپلمه است؟
چرايي بالا بودن نرخ بيكاري در فارغ التحصيلان دانشگاه ها نسبت به كساني كه دانشگاه نرفته اند را بايد مورد بررسي كارشناسانه قرار داد. به گمان من اكثر جوانان ما در تلاشند كه وارد دانشگاه شوند و تحصيلات خود را ادامه دهند، از اين رو به فكر كسب مهارت نيستند. از طرفي زماني كه تحصيلات عاليه كسب مي كنند، دنبال كارهاي دولتي و يا كارهاي پردرآمد و با پرستيژ هستند و به اختيار كردن هر شغلي راضي نمي شوند. اما كساني كه تحصيلات دانشگاهي ندارند هر كاري را قبول مي كنند.
مشاهده مي شود فارغ التحصيلان دانشگاه ها، مهارت كمتري نسبت به افرادي دارند كه بدون مدرك دانشگاهي وارد بازار كار مي شوند. از اين رو بازار كار ترجيح مي دهد افرادي را كه مهارت دارند(هرچند مدرك نداشته باشند) را جذب كند. به نظر شما چرا اينگونه است؟
ما بايد اين را كاربردي كنيم. جلساتي داشتيم و مطرح كرديم كه چه كنيم كه دروس تئوري و عملي با هم باشد كه فارغ التحصيل بازدهي بيشتري داشته باشد. مثلا در رشته كشاورزي بايد فعاليت سر زمين كشاورزي هم آموخته شود و امكانات آن فراهم باشد. در بازديدي كه از دانشگاه ها داشتيم، با اينكه زمين كشاورزي كنار دانشگاه ها وجود داشت اما كمتر دانشجويي سر زمين مي رفت. از طرفي كشاورزاني داريم كه از آخرين دستاوردهاي دنيا بي خبرند. اين دو (فعاليت علمي و عملي) بايد در كنار يكديگر باشند تا نتيجه مطلوب بدهند. در كميسيون هم بحث و بررسي زياد مي شود و علي الخصوص مراكز فني و حرفه اي مورد نظر هستند كه گسترده شوند.
در بسياري از كشورهاي دنيا، معيار اعتبار دانشگاه ها، درصد اشتغال پس از فارغ التحصيلي دانشجويان است اما در ايران نظام آموزشي هيچ مسئوليتي در قبال فارغ التحصيل ندارد. اين مشكل چگونه بايد حل شود؟
البته اين موضوع در همه جاي دنيا مطرح نيست اما ضرورت است. در رشته هايي كه نياز كشور ما نيست نبايد دانشجو گرفته شود. دانشگاه ها بايد از تمام امكانات خود استفاده كنند تا در نهايت فارغ التحصيلان آن دانشگاه به راحتي وارد بازار كار شوند.
اصل 43 قانون اساسي مي گويد: دولت مكلف است از فرد در حال رشد حمايت كند. آيا اين قانون اجرا مي شود؟
اين قانون اجرا مي شود اما انتظار اين است كه نظارت دقيق تري بر حسن اجراي آن باشد. بايد به اين كار بودجه هم اختصاص بگيرد. البته دولت هنوز اقدامات صريح و شفافي در اين خصوص انجام نداده و بخش قابل توجهي از آن در ابهام است.
دانشگاه و بازاركار ناهماهنگ عمل مي كنند. افراد متقاضي تحصيل در دانشگاه نمي دانند چه رشته اي را انتخاب كنند تا بعدها به راحتي وارد بازار كار شوند. اطلاع رساني در خصوص چگونگي انتخاب رشته به عهده كدام دستگاه است؟
در اين خصوص وظيفه وزارت علوم است كه بايد اطلاع رساني دقيقي داشته باشد.
شفاف
كد مطلب : 153949
شنبه|ا|9|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]