واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: نظام سرمايه داري در وضعيت نامناسبي قرار داد در آستانه ورشكستگي بزرگ
عباس علي مرادخاني
اوضاع اقتصادي آمريكا در سال 2012 همچنان وخيم ارزيابي شده است.طي سه ماه ابتدايي سال 2012 نشانه اي از حل بحران اقتصادي ايالات متحده مشاهده نشده و بحران در همان مقياس وسيع خود ادامه دارد .
ورشكستگي اقتصاد آمريكا و اروپا مسئله اي نيست كه امروز بتوان با شعارها و ادعاهاي متعارف رسانه ها
و مقامات غربي آن را كتمان كرد .اخيرا صندوق بينالمللي پول در نشست جديد خود با مقامات ارشد مالي كشورهاي بزرگ در واشنگتن در مورد افزايش دوبرابري ارائه وامهاي اين صندوق به اقتصادهاي بحران زده اروپا موافقت كرد. مقامات ارشد مالي جهان روز جمعه توافق كردند كه به منظور حمايت از اقتصاد جهاني و مقابله با تهديد بحران مالي اروپا قدرت مالي مشترك خود را افزايش دهند.صندوق بين المللي پول كه وام هاي اضطراري پرداخت ميكند اعلام كرد به منظور ايجاد ديواري در برابر بحران بدهيهاي اروپا وامهاي خود را به بعضي از اعضاي آن دوبرابر ميكند و ظرفيت آن را به بيش از 700 ميليارد دلار افزايش خواهد داد.طبق اين گزارش، سرمايههاي جديد كه براي مناطق خاصي تدارك ديده شده است ميتواند براي نجات اقتصادهاي ورشكسته اروپا مورد استفاده قرار بگيرد.صندوق بينالمللي پول با تمجيد از تعهدات دولتها براي كمك به كاهش بحران بدهي كشورهاي اروپايي همچنين اعلام كرد كه حتي اين افزايش سرمايه و كمكها نيز باعث پايان بحران بدهيهاي اروپا نميشود.
براساس اين گزارش، توافقات جديد صندوق بين المللي پول همزمان با اجلاس گروه 20 در واشنگتن حاصل شده است. بعضي از
تحليلگران اين شرايط را با بحران اقتصادي جهاني در اوايل سال 2009 مقايسه ميكنند.شايد اگر چند سال پيش اين پيش بيني را مي شنيديم كه در روزگاري خيابان وال استريت به نمادي از شكست نظام اقتصادي ربوي غرب تبديل شود كمي دور از انتظار مي نمود اما امروز واقعيت نشان مي دهد كه اقتصاد آمريكا لكوموتيو اقتصاد غرب در حال ايست است و اتفاقاً بحران ها از درون آمريكا و از خيابان وال استريت آغاز شده است. هرچند برخي از تحليلگران سياسي معتقدند كه در تظاهرات هاي
اخير به نوعي اعتراض به رفتارهاي سياسي دولت آمريكا مانند به راه انداختن جنگ هاي
طولاني نيز وجود دارد اما بايدتاكيد كرد كه اين اعتراض در حقيقت قلب اقتصاد غرب را نشانه رفته است و بحث آن بيش از يك اعتراض صرف سياسي است كه به عنوان مثال جنبش هاي
ضدجنگ درآمريكا به راه مي اندازد.
امروزه اقتصادهاي غربي به هيچ عنوان وضعيت مناسبي ندارند و نظام سرمايه داري خود را روز به روز بيشتر در مقابل اعتراضات گسترده و
توقفناپذير ملتهاي آمريكايي و اروپايي مي بازد .
از سوي ديگراصلاحات مالي در آمريكا و اروپا نتوانسته است مرهمي بر زخم عميق نظام سرمايه داري در برهه حساس فعلي باشد و اين زخم هر روز عميق تر مي شود .
وضعيت وخيم نظام سرمايه داري از دل آمار رسمي قابل استنباط است .در بين اعضاي گروه بيست، كشورهاي اروپايي بدترين وضعيت ممكن را دارند. رشد اقتصادي مجموعه كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در سه ماهه آخر سال 2011 ميلادي 0.3 درصد بوده است. تشديد بحران اقتصادي در كشورهاي عضو اتحاديه اروپا مي تواند بر شدت روند فعلي بيفزايد. مسلما تشديد بحران اقتصادي اروپا بر وخامت اوضاع اقتصادي كشورهاي صنعتي اروپا كه در گروه بيست عضويت دارند نيز خواهد افزود.نكته جالب توجه اينكه كشور اندونزي به عنوان يكي از اعضاي گروه بيست بهترين و سريع ترين
رشد اقتصادي را نسبت به دفعه قبل داشته است. چنانچه موسسه تحقيقاتي OECD گزارش داده است اندونزي در سه ماهه آخر سال 2011 ميلادي رشد اقتصادي 2/1 درصدي را تجربه كرده است.
از اين رو رشد اقتصادي اندونزي نسبت به ساير اعضاي گروه بيست سريع تر بوده است. ايالات متحده آمريكا نيز كماكان وضعيت مطلوبي ندارد و در سه ماهه آخر سال 2011 ميلادي رشد اقتصادي 0/7 درصدي را تجربه كرده است. اين رشد اقتصادي اندك نشان مي دهد كه سياستهاي دولت باراك اوباما در راستاي مهار بحران اقتصادي در ايالات متحده كارساز نبوده است. در چنين وضعيتي موقعيت واشنگتن و اتحاديه اروپا در گروه بيست تنزل يافته و ديگر نمي توانند
نقشآفريني قبلي خود را در معادلات اقتصادي جهاني ايفا كنند.
قيام وال استريت نشان مي دهد كه در هر صورت سرمايه داري در اوج خود به گل نشسته است و اين كشتي نمي تواند صاحبان خود را به سلامت به مقصد برساند . اگر روزي ناكارآمدي نظام هاي سوسياليستي به چشم مي آمد امروز نيز اقتصاد سرمايه داري در نهايت به شكاف طبقه كارگر و متمول تبديل شده است و منتج به آن شده است كه در آمريكا اين غول اقتصاد جهاني مردم به خيابان ها بريزند و بگويند كه حق 99 درصد مردم در چپاول 1 درصد سرمايه داران است . امري كه هيچ گاه مورد نظر نظريه پردازان نظام سرمايه داري نبود.
اين روزها شاهد انتشار نظرات متنوع و گسترده در خصوص افول نظام سرمايه داري هستيم .انديشكده «مطالعات راهبردي و بينالملل» آمريكا در مقالهاي به قلم «جيمز لوئيس» مينويسد: «آمريكا در اواخر قرن نوزدهم قدرت بزرگي نبود. هرچند كشور ثروتمندي بود و خود را دست بالا ميگرفت؛ اما تأثير و آبروي بينالمللي كمي داشت. كشور ما دارد به سمت همان وضعيت قرن نوزدهم خود بر ميگردد.
شايد شكست نظريههاي آمريكايي به دليل رقابت ايدئولوژيكي باشد كه [پس از جنگ سرد] دههها ادامه پيدا كرد. شوروي به دنبال نظامي بود كه در زندگي تمام مردم نفوذ داشته باشد؛ اما آمريكا پي آزاديهاي فردي بود. ما تلاش كرديم ضدايدئولوژي بسازيم تا بتوانيم استبداد را شكست دهيم؛ اما ابعاد اين نظريهها از عملگرايي بسيار فاصله گرفته و وارد دنياي شعار و حتي [منجر به] نابودي خود ما شده است. ما مانند كسي كه از آن سوي بام پايين ميافتد، داريم به سمت پرتگاه حركت ميكنيم.»
دوشنبه|ا|4|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]