واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: برای یك زندگی مطلوب و منطبق بر اصول اخلاقی ، مسئله مهم میزان آگاهی و تقیّد كسانی است كه می خواهند با تشكیل خانواده بهره مناسبی از گذران عمر بگیرند. به طور معمول برای دادن اطلاعات از بایدها استفاده می شود، ولی در این مقاله بنا براین داریم كه از نبایدها شروع كنیم و نتیجه گیری اصلی را به عهده شما بگذاریم. 1- ازدواج نباید بدون توجه به شرایط و موقعیت های زوج جوان صورت گیرد. این پسرو دخترند كه بایستی با تلفیق مجموعه ی توان ها و توانمندی های خود ، به یك زندگی سروسامان دهند نه دیگران . یكی از مشكلات اساسی زوج های جوان درجامعه ما این است كه جوان با یك فكر و اندیشه ی آرمانی در صدد رسیدن به یك مدینه فاضله است و این گونه تفكر به او اجازه نخواهد داد تا واقعیت های موجود را احساس ولمس كند. از سوی دیگرواقعیت های موجود درجامعه ، خود را به گونه ای دیگر جلوه می دهند واولین تضاد این گونه ایجاد می شود. ازاین رو بهترین زندگی را كسانی دارند كه بتوانند از این جدال و تضاد به عاقبت رهایی یابند. ازجمله شرایط و موقعیت ها، شرایط اجتماعی و فرهنگی زوج جوان یعنی طبقه و پایگاه اجتماعی پسر ودختر است كه بایستی این شرایط همخوان باشد. از شرایط دیگر ، تناسب جسمی و سنی زوج است كه براساس دیدگاه ها ی بزرگان دین و همچنین روان شناسان ، بایستی به میزانی معین از رشد جسمی و سنی رسیده باشند و دقیق تر از رسیدن به این رشد، تناسب این دو با هم است . برای مثال اگر پسری همسری بزرگ تر از خود برگزیند ، یا فاصله سنی زوجین ده سال یا بیشتر باشد ، مشكلات عدیده ای برایشان رخ می نماید كه مجال طرح آنها نیست . 2- انگیزه ازدواج نباید شهوت وخوش گذرانی باشد. برای ازدواج انگیزه های عالی و ارزشمندی چون پاسخ به ندای فطرت ، تلاش دربقای نسل، عمل به سنت رسول الله ، تكمیل و تكامل ، و ازهمه قوی تر اطاعت فرمان خداوند وجود دارد كه چنانچه هر كدام از اینها به عنوان انگیزه ازدواج باشد، لذت و شهوت وغریزه و... را به همراه خواهد داشت تا جایی كه برای این لذت و شهوت ثواب هم خواهد بود. اما اگر این ارزش های عالی ملاك قرار نگیرد ، چون آن خواست ها مادی وهدف هایی سهل الوصل اند، مداومت برآنها انسان را خسته ، سرخورده ومحدود خواهد كرد. 3- ازدواج نباید همراه با انگیزه های مادی و دنیوی باشد. ازدواج هایی كه برای رسیدن به عشق ، جاذبه های مادی و قدرت ومال و موقعیت اجتماعی یا دستیابی به امكانات و بهره های دنیوی انجام شود، به علت مادی ونسبی بودن این اهداف و به ویژه این كه در كوران حوادث و اتفاقات تحت تأثیر شدید قرار می گیرند و از بین می روند، معمولاً به نتیجه مطلوب نخواهند رسید. 4- ازدواج نباید برای برآورده شدن خواست های دیگران باشد. به طور معمول ، آرزوهای پدران و مادران ، ایده آل های آنان، خود سری ها و كج فكری های آنها یا حتی انتقام جویی آنان از زندگی ومحرومیت های قبلی شان ، فرزندان را به سوی ازدواج هایی سوق می دهد كه در آن یا بایستی یك طرف ، یك عمر مظلومیت و تحقیر را تحمل كند وگذشت وصبوری از خود نشان دهد وبه قول معروف بسوزد و بسازد یا این كه هر دو طرف ( زن وشوهر) خود را محكوم به پذیرش این تحكم بدانند یا با به دست آوردن اندك بهانه ای بخواهند خود را از این تحكم پذیری رها ساخته ، در نتیجه با طلاق یا جدایی یا ... زندگی را بر خود و خانواده ، ناگوار و تلخ كنند. ناگوارتر از این ، خواست های افراد دیگری به غیر از پدر و مادر است. در بعضی جوامع دیده شده است كه دختر خون بهای مقتول است یا دختر به همراه مادر در خانه ناپدری یا ... زندگی كرده ، برای امرار معاش تن به سرنوشتی می دهد كه خود در شكل گیری آن نقش ندارد. 5- انگیزه ازدواج نباید چشم وهم چشمی ها ومقایسه های اجتماعی باشد. چه بسا مشاهده شده است كه پسر یا دختری تنها به خاطراین كه مادر یا پدرش می خواهد فرزندشان از دیگر هم سن وسال ها وبستگان كمتر و... جلوه نكند ناخواسته درگیرسرنوشتی می شود كه نه به صلاح اوست و نه خود نقشی درشكل گیری آن داشته است . 6- ازدواج نباید بدون جلب نظر و راهنمایی و هدایت والدین باشد . هرچند كه درموارد بالا ، معمولاً گناه متوجه پدران و مادران و جامعه است ، لیكن توجه به این نكته نیز ضروری است كه والدین بایستی به طور حتم درزندگی وتشكیل خانواده فرزندانشان نقش داشته باشند. یعنی لازم است حد ومرزها رعایت شود و فرزندان خودسرانه برای رسیدن به آن چه امروز می بینند اقدام به ازدواج نكنند. تناسب میان زوج جوان ، چنانچه همراه با نظر و راهنمایی والدین باشد ، نتیجه بخش خواهد بود. 7- ازدواج نبایستی بدون مشورت وچاره اندیشی با بزرگترها صورت گیرد. تجربه ای كه بزرگ ترها از زندگی خود آموخته اند در موقعیت هایی بایستی مورد استفاده كوچك ترها قرار گیرد. سخن بجایی است كه گفته شده است انسان باید دوبار زندگی كند ، باراول تجربه كسب كند و بار دوم با استفاده از آن تجارب گذشته ، یك زندگی سالم داشته باشد. انسان اندیشمند با كمی تأمل به این نتیجه می رسد كه از آن جا كه دو بار زندگی كردن ممكن نیست پس به جای زندگی اول می توان از تجربه دیگران و پیشینیان بهره جست . البته این امر در مسئله ازدواج بسیار ضروری است ، چرا كه آگاهی نسبت به مسائل اجتماعی از یك سو و شناخت اصل و نسب و نژاد و ویژگی های اخلاقی هر فرد با توجه به تعلقی كه به اصل و نژاد خود دارد از سوی دیگر، در مسئله ی همسر گزینی و توافق زن وشوهر در زندگی بسیار مهم و حساس است . 8- ازدواج نباید بدون توجه به قوانین و دستورهای الهی اسلام باشد. غریزه جنسی دربسیاری از موجودات زنده از جمله حیوانا ت وجود دارد وانسان نیز دراین ویژگی ، با حیوانات مشترك است . لیكن آن چیزی كه موجب تفاوت انسان از سایر حیوانات شده ، موقعیت ومقام ومنزلت انسان در نظام هستی است. به همان اندازه كه انسان در نظام هستی متمایز از سایر حیوانات ، از برتری و شرافت برخوردار است ، مسئله ی برآورده كردن غریزه نیز باید با شرافت ، ارزش و توجه همراه باشد. لذا مكتب حیات بخش اسلام برای رسیدن انسان به زمینه ای كه بتواند غریزه جنسی را ارضا نماید، دستورازدواج و زوجیت مرد و زن را مطرح كرده ، بر مشروعیت آن تأكید دارد. دستورها و آداب خاصی كه اسلام برای زن و شوهر قرار داده ، همه برای حفظ شرافت وجایگاه انسان است تا جایی كه تمّرد و سرپیچی زن از شوهر را به نوعی مستوجب عِقاب دانسته و افراط و تفریط در این موارد را بین زن و شوهر مورد ملامت و سرزنش قرار داده است . بنابراین توجه به قوانین اسلام موجب سعادت وپیشرفت خواهد بود ودر هیچ موردی تاكنون قانونی بهتر ومتعالی تر از اسلام ارائه نشده است. 9- در ازدواج، انتخاب همسر نباید بدون معیار وملاك باشد. مكتب انسان سازاسلام وهمچنین روان شناسان برانتخاب همسر وتوجهی كه دراین بحث مورد نظر است تأكید فراوان دارند. همه ی این تأكیدات برای به كارگیری ملاك ومعیار در انتخاب است . آنچه در اسلام به نام قانون كفویت مطرح است تعبیر بسیار جامع و پر محتوایی است كه بررسی آن درجایگاه خود نیاز به ارائه مقالات متعددی دارد كه در این جا به اختصار از آن خواهیم گذشت . دركفویت همسران مسئله كفایت و جامعیت مطرح است وآن هم در ارتباط بین زن و شوهر ودر جنبه های جسمی ، جنسی ، عقلی ، فرهنگی ، علمی ، اخلاقی ، اجتماعی ، روحی وروانی ، دینی ، خانوادگی و ... مورد نظر است. آن دو باید همه این جنبه ها را به عنوان ملاك برای انتخاب همسر در نظر بگیرند. 10- ازدواج نباید فقط تحت تأثیر عوامل اجتماعی صورت گیرد. انگیزه های اجتماعی ، مخصوصاً آن دسته كه در ارتباط با گروه همسالان ، علت و انگیزه ی انجام فعالیتی می شوند، درازدواج بایستی بسیار كنترل شده ودقیق مورد تحلیل و توجه قرار گیرند. این انگیزه ها اغلب آنی و زودگذر است وبسیاری از اوقات هم فریبنده و كاذب . دوست یابی ها، محبت ها وعشق های خیابانی و كوچه بازاری كه معمولاً ازموارد منفی عوامل اجتماعی اند ومقبولیت عام اجتماعی نیز ندارند، باید در ازدواج كاملاً كنترل بشوند، زیرا اگر ازدواجی با این انگیزه ها وعوامل انجام شود دارای عاقبت و پایان خوبی نخواهد بود. 11- ازدواج نباید مخالف امور ومقتضیات طبیعی باشد. در نظام هستی كه نظامی دارای ضابطه وحساب دقیق است، مسئله زوجیت یكی از مسائل مهم است. زوجیت ، لازمه تكمیل وتكامل و ثمردهی هستی موجودات است و برای این امر مهم ، شرایط طبیعی نیز درنظر گرفته شده است . به عنوان مثال گرده افشانی گیاهان در زمانی معین به نتیجه خواهد رسید و ازدواج هم در كودكی یا میان سالی و پیری نتیجه خوبی نخواهد داشت . لذا لازم است در ازدواج به این گونه امور و موارد دقت و توجه كافی شود .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 439]