جرم، معضلي پايان ناپذير

واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: جرم، معضلي پايان ناپذير
يكي از معضلاتي كه هميشه موجب تهديد جوامع بوده است ارتكاب جرم از سوي مجرمان است معضلي كه تنها با فرهنگ سازي و ريشه‌يابي علل وقوع مي‌توان شاهد كاهش آن بود.

به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران، يكي از معضلاتي كه هيچوقت نمي‌توان مانع آن شد وقوع جرم است، مسئله‌اي كه از آغاز آفرينش انسان تاكنون يعني قتل هابيل به دست قابيل شكل گرفته و طي سال‌ها و قرن‌ها با شيوه ها و شگرد‌هاي مختلف گسترش پيدا كرده است.
وقوع جرم توسط افراد طي هزاران سال مسئله‌اي بوده كه در زمان و تمدن‌هاي مختلف هميشه تهديدي براي افراد جامعه به شمار آمده است.
محمد فياضي آسيب‌شناس در اين رابطه مي‌گويد: جرم عمل غيرقانوني و خلاف شرع است كه مجرم بنا به دلايل مختلف آن را مرتكب مي‌شود.
غالباً مجرمان معتقدند كه بروز برخي مشكلات خانوادگي و اقتصادي موجب سوق يافتن آنها به ارتكاب جرايم مي‌شود، ولي از نظر كارشناسان تنها مشكلات پيش آمده در مسير زندگي افراد دليل براي وقوع جرم به حساب نمي‌آيد و يكي از مهمترين علل آن خواست خود انسان براي ارتكاب جرم است.
در بررسي علل جرم به دلايل زيادي مي‌توان اشاره كرد كه رايج‌ترين آنها مشكلات اقتصادي و خانوادگي و فقر فرهنگي است غالباً اگر پاي صحبت هاي مجرمان بنشينيم نكات مشتركي را در عوامل ارتكاب جرم آنها پيدا مي‌كنيم.
نكات و دلايلي كه با بررسي عوامل وقوع جرم در سال‌ةاي گذشته شايد تفاوت و شايد هم شباهت‌هاي زيادي داشته باشد.
فياضي مي‌افزايد: مشكلات اقتصادي فردي يا خانوادگي، فقر فرهنگي، اختلافات خانوادگي اعم از اختلاف پدر بامادر، پدريا مادر با فرزند، تفاوت گذاشتن ميان فرزندان از سوي پدر و مادر، سركوب اعتماد به نفس فرد، ارتباط با دوستان ناباب، بيكاري، تورم و ... از عواملي است كه موجب سوق يافتن فرد به ارتكاب جرم مي‌شود.
گاهي هم شاهد آن هستيم كه پدر يا مادر بنا به دلايل مختلف مجرم بوده و براي انجام عمل مجرمانه خود از همان كودكي، فرزندانشان را در انجام اعمال غيرقانوني تشويق و يا آنها را درانجام جرم با خود همراه مي‌كنند كه به طور مثال مي‌توان سارقي را نام برد كه براي سرقت از كيف زنان در آرايشگاه هاي زنانه فرزند شش ساله خود را به همراه خود به اين محل‌ها برده و با آموزش به اين كودك، خود سرگرم صحبت با زنان حاضر در آرايشگاه شده و فرصت را براي دستبرد به اين كودك به كيف زنان فراهم مي‌كرده است.
وقتي پدر يا مادر به جاي آموزش‌هاي مثبت به فرزند خود او را با شيوه‌هاي جرم آشنا مي‌كنند مطمئناً اين كودك در سنين بالاتر نمي‌تواند شيوه زندگي را تغيير و در جهت مثبت گام بردارد چرا كه راحت طلبي و ورود به جرم شخصي افراد از همان ابتدا كه فرزند بايد مهارت‌‌هاي زندگي را بياموزد براي وي مسئله‌اي پيش پا افتاده و عادي مي‌شود و اينجاست كه فرد به جاي تحصيل و پيدا كردن شغل مناسب، از موقعيت‌هاي اجتماعي كه مي‌تواند مسير زندگي او را در جهت پيشرفت قرار دهد دور شده و با روآوردن به اعمال مجرمان مسيري انحرافي را در زندگي پيش‌ميگيرد و دلايل ارتكاب جرم را بيكاري و فقر و مشكلات خانوادگي بيان مي‌كند.

فريبرز زارع جرم شناس در رابطه با اين موضوع مي‌گويد: افراد مجرم هميشه براي ارتكاب جرم سعي مي‌كنند كه از شيوه‌هاي جديد بهره‌ببرند تا پليس كمتر يا ديرتر به آنها دسترسي پيدا كند و اين در مجرماني كه از شيوه‌هاي متفاوتي براي ارتكاب جرم بهره‌مي‌برند يا نوع جرايم خود را تغيير مي‌دهند به راحتي مشاهده مي‌شود.
مجرماني كه از سنين پايينتر دست به ارتكاب جرم مي‌زنند غالباً شيوه‌هاي متنوع‌تري را از پدر و مادر مجرم خود ديگر مجرمان هم سن و سالي كه با آنها آشنا مي‌شوند ياد مي‌گيرند و نسبت به ديگر قانون شكنان حبس و زندان را بيشتر تجربه مي كنند و وقوع اين اتفاقات در زندگيشان عادي مي‌شود.
خيلي مواقع پيش مي‌آيد كه فردي كه مدت زمان زيادي از مجرم شدنش نمي‌گذرد و به قول معروف سابقه كيفري ندارد و زماني كه از سوي پليس دستگير و به زندان مي‌افتد در اين محل با مجرمان ديگر آشنا و شيوه هاي جرم ديگري را ياد مي‌گيرد البته اين موضوع بيشتر شامل حال سارقان كلاهبرداران و جرايمي از اين قبيل مي‌شود و به طو ر مثال قاتلان تقريباً ا ز اين موضوع مستثني هستند چرا كه اين افراد اگر با نيت قبلي مرتكب جنايت شده باشند معمولاً ديگر به جامعه باز نمي‌گردند تا شيوه جديدي را در ارتكاب جرم در پيش بگيرند و طبق قانون اعدام مي‌شوند و پيش از دستگيري نيز معمولا در ارتكاب جرم به يك شيوه عمل ‌مي‌كنند و بيشتر قشرهاي مذكور در شيوه هاي جرايم خود تغييرات ايجاد مي‌كنند تا ردپايي از خود به جاي نگذارند اما غافل از آنند كه بالاخره روزي در دام قانون گرفتار مي‌شوند.
زارع معتقد است، براي كاهش جرايم بايد به ريشه‌يابي علل جرم پرداخت و فرهنگ‌سازي كرد به خصوص درخانواده‌هايي كه بي‌سوادي و كم‌سواري و فقر فرهنگي بيشتر به چشم مي‌خورد،‌خانواده هايي كه به دليل مشكلات مالي و بيكاري فرزندانشان بيشتر در معرض خطر قرار دارند.
البته گاهي مواقع نيز شاهد آن هستيم كه افراد با سطح بالاي فرهنگي و اقتصادي در جامعه ، مرتكب جرم مي‌شوند و مشكلات خانوادگي و كمبودهاي عاطفي و ارتباط با دوستان ناباب موجب گرايش آنها به ارتكاب جرم مي‌شود وقوع جرم غالباً ريشه در خانواده و گذشته فرد دارد.
مريم صادقي روانكاو در بررسي علت‌هاي وقوع جرم مي‌گويد: در روانكاري‌هايي كه برروي مجرمان به خصوص مجرمان سابقه‌دار انجام مي‌گيرد خيلي مواقع شاهد آن هستيم كه علاوه بر اين كه اين افراد دچار برخي مشكلات خانوادگي و اقتصادي و يا هر مشكل ديگري هستند از بيماري‌هاي دو شخصيتي، كمبود شخصيت و يا عقده‌هاي كهنه رنج مي‌برند.
صادقي مي‌افزايد: گاهي در صحبت‌هايي كه با مجرمان مي‌كنيم و در بررسي‌هايي كه روي اين افراد انجام مي‌دهيم مشاهده مي‌كنيم كه برخي از آنها ذاتاً تمايل به ارتكاب جرم دارند و اين موضوع برخي تحركات مغزي فرد و تمايل وي به ارتكاب جرم مربوط مي‌شود.
افراد مجرم به بهانه‌هاي مختلف كه غالباً بيكاري، بي‌پولي و فقر تحصيلي است دست به ارتكاب جرم مي‌زنند و عدم پايبندي به قانون آن هم در حالي كه از عواقب كار خود مطلع هستند برايشان موضوعي عادي، پيش‌پا افتاده و جزء روال عادي و حتي گاهي لذت‌بخش است مانند كودك آزاري كه در دوران كودكي خودمورد آزار و اذيت قرار گرفته و در سنين بالاتر با آزار كودكان قصد جبران عقده‌هاي گذشته را داشته و با انجام آن احساس آرامش و لذت مي‌كند و معتقد است با تكرار اين كار مي‌تواند اتفاقات بدي را كه در كودكي برايش پيش آمده جبران كند.
مطمئناً عقايد و تفكرات غلط افراد موجب كشانده شدن آنها به بيراهه در مسير زندگي مي‌شود و اينجاست كه فرهنگ سازي و آموزش به خانواده‌ها و افراد موجب كاهش وقوع جرايم مي‌شود.
اثرات مخرب خاطرات و اتفاقات دوران كودكي، فقر، كينه‌توزي، مشكلات خانوادگي مانند جدايي پدر و مادر از يكديگر، تربيت غلط فرزندان و ... همگي دلايلي است بر ارتكاب جرم كه بايد جدي گرفته شود. فردي كه مجرم است و آن هم مجرمي سابقه‌دار نه ديگران برايش اهميتي دارند و نه از قانون حساب مي‌برد و حتي ممكن است براي رسيدن به هدف خود به خانواده خود نيز آسيب برساند.
آنچه كه مسلم است ارتكاب جرم پايان پذير نيست اما تدابير مسئولان قضايي و انتظامي و اجراي قوانين بازدارنده مي‌تواند در كاهش جرم و پيشگيري از آن موثر باشد./ز

گزارش از ثنا احمدي

سه|ا|شنبه|ا|29|ا|فروردين|ا|1391

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]

[مشاهده در: www.yjc.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]