تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836315022
تاثير صعود دلار بر بازار سهام در گفتگو با مديرعامل شركت بورس/پشت پرده حذف تهران از فهرست فدراسيون جهاني بورس ها
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: تاثير صعود دلار بر بازار سهام در گفتگو با مديرعامل شركت بورس/پشت پرده حذف تهران از فهرست فدراسيون جهاني بورس ها
بازار مالي - گفت و گو با مديرعامل شركت بورس اوراق بهادار تهران
علي حق: دلايل كندي رشد شاخص كل قيمت، تاثير افزايش نرخ سود بانكي و نرخ ارز بر بازار سهام و نيز داستان حذف بورس تهران از فهرست فدراسيون بين المللي بورس هاي جهان محورهاي اصلي گفتگو با حسن قاليباف اصل، مديرعامل شركت بورس اوراق بهادار تهران است. گفتگويي كه فرصت آن در ميان مشغله هاي بسيار او و به واسطه حسن نظرش به خبرآنلاين در آخرين ساعات كاري بورس تهران در سال 90 فراهم شد. اين گفتگو بدين شرح است:
شاخص كل قيمت در حاضر در حدود 16 هزار و 500 واحد است؟
ما تا يه جايي اين شاخص را محاسبه كرديم ولي ديديم كه كاستي هايي دارد، الان هم شركت فناوري مشغول كار روي رفع اين كاستي هاست. تصميم هم داريم كه شاخص كل قيمت را منتشر كنيم. در حال حاضر عدد دقيقي در اين خصوص ندارم. منظورتان از اين سوال چيست؟
منظور اصلي سوال من اين است كه شاخص كل قيمت از آن اوج 13 هزار و 800 واحدي سال 83 در حال حاضر به حدود 16 هزار و 500 واحد رسيده است. يعني شاخص كل در مجموع كمتر از 4 هزار واحد رشد كرده است. لذا اين طرز تلقي پيش آمده كه ورود گسترده شركت هاي بزرگ اصل 44 در مجموع به اين منجر شده شركت هاي بورسي با افت قيمت سهام مواجه شوند. يعني بازار سهام به نوعي شركت هاي بزرگ را مي بلعد و آنها را كوچكتر مي كند. آيا شركت هاي تازه وارد كوچكتر شدند يا شركت هاي قبلي خيلي كوچك تر شده اند. چون بازخوردي از اين همه ورود به بورس در شاخص كل قيمت ديده نمي شود. نظر شما چيست؟
اين همه واقعيت نيست. اطلاعاتي كه در بازار هست واقعيت را بيشتر نشان مي دهد. سال 85 ارزش بازار 33 هزار ميليارد تومان بود الان شده 126 هزار ميليارد تومان. شركت هاي جديد آمده اند و قيمت ها بالا رفته است . شركت كه افزايش سرمايه مي دهد، بزرگ مي شود. مثلا سال 88 مجموع افزايش سرمايه ها 1000 هزار ميليارد تومان بوده سال 89 شد، 3800 ميليارد تومان شد. سال 90 شده 7500 ميليارتومان. چادرملو كه به بورس آمد سرمايه اش 50 ميليارد تومان بود الان شده 600 ميليارد تومان. چادرملو اوايل دهه 80 آمده است. سپس گل گهر هم با سرمايه 50 ميليارد تومان آمد و الان سرمايه اش 600 ميليارد تومان است.
دليل اين كه اين مساله در شاخص كل ديده نمي شود، چيست؟
چون اين شاخص تغيير قيمت را نشان نمي دهد و با ورود و خروج و افزايش سرمايه شاخص تغيير نمي كند. ارزش بازار بزرگ يا كوچك شدن شركت را نشان مي دهد. بانك هاي اصل 44 كه وارد بورس شده اند، افزايش سرمايه داده اند و شركت مس چند بار افزايش سرمايه داده است و سال 90 سرمايه اش دو برابر شده است. اتفاقا بورس جاي تامين مالي است. قطعا شركت مي خواهد بزرگ شود و تامين مالي راحت انجام دهد، بورس جاي اين شركت هاست.
اما شتاب رشد قيمت ها كند شده است. علت چيست؟
بله. اين وابسته به عوامل زايدي است. از عوامل كلان اقتصادي گرفته تا عوامل اجتماعي، سياسي و اقتصادي. بخشي هم وابسته به عوامل داخلي صنايع است كه آنها هم تحت تاثير عوامل زيادي است. بالاخر همه اين ها بايد دست به دست هم بدهند تا اوضاع همه جا خوب باشد تا بگوييم سرمايه گذار اميدوار به آينده است و در بلند مدت قيمت ها افزايش مي يابد.
ارزش بازار كه رشد كرده است. شاخص هم رشد كرده، قيمت ها هم بالا رفته است. در سال 89 بازدهي بورس 85 درصد بورس بود كه 25 درصد بازده نقدي بود و بقيه اش بازده قيمتي بود. سال 90 هم بورس حدود 11 درصد بازدهي داشته است. به هر حال قيمت ها تحت تاثير عوامل زيادي است. ما هم بايد نسبي نگاه كنيم يعني عملكرد شركت هاي داخل بورس را با شركت هاي خارج بورس مقايسه كنيم . شركت هاي بورسي قابل اتكاترند و خيلي از مسايلي كه براي شركت هاي خارج بورس رخ مي دهد، براي شركت هاي بورسي رخ نمي دهد. اين شركت ها دستچين و گلچين هستند. مگر در كشور چند تا مثل اين شركت ها هست. به هر حال ما آيين نامه پذيرش شركت ها داريم و براي ورود به بورس بايد شرايط زيادي احراز شود. رشد بورس را بايد با رشد ساير بخش هاي اقتصاد نيز سنجيد.
قبول داريد امسال بورس اگر نگوييم بي مهري، دچار كم مهري از سوي دولت بود؟
....
يعني آن توجهي كه در دولت نهم به بورس مي شد در دولت دهم شاهد نبوده ايم؟
بورس يك بازار رقابتي است و نمي شود انتظار داشت كه دولت ها زياد در آن مداخله كنند. البته در شرايطي كه بحران به وجود مي آيد قطعا بايد دولت كمك كند. مثلا زماني كه در غرب بحران اقتصادي رخ داد، دولت ها طرح نجات را تصويب كردند. لذا در شرايطي كه عدم تعادل رخ مي دهد، از دولت انتظار مي رود كه به بازار كمك كنند.
البته منظور من دخالت نيست، به نظر مي رسد در تصميم گيري هاي اقتصادي ديگر بورس در اولويت نيست. مثلا از منظر نرخ سود بازار سهام از دو بعد زيان كرده است. آن زماني كه بايد متعادل باقي مي ماند، پايين نگاه داشته شد، در نتيجه بازار سكه و ارز جذاب شد و حالا هم كه پس از افت بازار سهام، بورس نيازمند افزايش جذابيت بود، نرخ سود بانكي و اوراق مشاركت به بيش از بازده بازار سهام افزايش يافته است.
اين نكته، نكته درستي است، دولت به عنوان سياستگذار هم مي تواند به بازار كمك كند و هم موجب ايجاد محدوديت شود. دولت اگر مثلا تلاش كند كه اقتصاد را شفاف و رقابتي كند و نهادهاي توليد و محصول شركت ها در بازار قيمتگذاري شود به نفع بازارسهام است. در قانون اصل 44 و هدفمندسازي يارانه ها هم اين مسايل مورد توجه و تاكيد بوده است. لذا تقويت بازار سرمايه بيش از ساير بازارها مي تواند به نفع اقتصاد شود. بازار سهام كه تنها جاي خريد و فروش و بالا و پايين شدن قيمت نيست. در واقع اين خريد و فروش ها و بالا و پايين شدن قيمت ها و ركورد و رونقي كه در خصوص برخي سهم ها رخ مي دهد، علامت دهي به اقتصاد است. يعني رونق سهام يك صنعت منجر به جذب سرمايه هاي تازه به آن مي شود. پس اگر اقتصاد رقابتي و شفاف شود، علامت دهي بازار سرمايه نيز واقعي تر و دقيق تر خواهد شد. قطعا هدف دولت هم همين است چون قوانيني كه طي سال هاي گذشته تصويب شده اين موضوع را تاييد مي كند.
ولي اخيرا تصميم هايي گرفته مي شود همچون نرخ سود و بحث ارز كه اين نگاه خوشبينانه شما را نقض مي كند.
در خصوص نرخ سود توجه كنيد كه بانك مركزي يك نهاد سياستگذار است. به عنوان يك بازيگر در بازار پول سياستگذاري مي كند كه باعث مي شود نرخ سود بالا برود يا پايين اما اين تغيير نرخ نبايد دستوري باشد. البته گاهي پيش مي آيد كه بانك مركزي تلاش مي كند كه هدفي را محقق كند ولي نگاه بازار با اين هدف همسو نيست و اتفاق ديگري رخ مي دهد. لذا در خصوص تعيين نرخ سود هم بايد به سمت يك بازار شفاف و رقابتي حركت كنيم تا علامت دهي آن به اقتصاد واقعي شود. قطعا اين علامت دهي را در اين بخش نداريم.
حالا كه نرخ سود به طور دستوري افزايش يافته، به نظر شما اين تصميم به نفع بازار سرمايه است؟
دديدگاه ها در اين خصوص متفاوت است. نرخ سود كه در بازار پول بالا رفته يعني نرخ بازده بدون ريسك، پس اين به زيان بازار سرمايه خواهد شد. در واقع اين نگاه، بازار پول و سرمايه را رقيب هم مي داند. ولي در دنيا اين دو مكمل هم هستند.
يعني منظورتان اين است كه چون نرخ سود بانكي بالاي بانكها، به دليل سهم بالاي بانك ها در بازار پول موجب رشد بازار سهام هم مي شود؟
من مي خواهم فراتر از اين را بگويم. 20 درصد ارزش بازار بانك ها هستند. از طرف ديگر زماني كه نرخ سود بالا مي رود به اين معناست كه بانك مركزي مي خواهد پول ها روانه بازار رسمي شود. وقتي اين اتفاق بيفتد، قطعا اين اتفاق در بلندمدت به نفع بازار سرمايه است. پول هايي كه در بانك جمع مي شود به چه كسي مي خواهند بدهند؟ طبيعي است كه به همين شركت هاي بورسي مي رسد. وقتي منابع روانه شركت ها شود، خب بازار رونق مي گيرد.
البته اگر بانك ها در تخصيص وام ها واعتبار ها انقباضي عمل نكنند. در خصوص افزايش نرخ ارز چطور؟ آيا بررسي كرده ايد كه رشد نرخ ارز يا نوسان بالاي آن طي ماه هاي پاياني سال 90 چه تاثيري مستقيم و غير مستقيمي بر بازار سهام و شركت هاي عضو آن داشته و دارد؟
به هر حال در اين خصوص هم عده اي مي گويند كه بازار ارز هم مي تواند براي جذب سرمايه ها جذاب شود.
اين بيشتر در شرايطي است كه نوسان صعودي ارز رخ مي دهد ولي اگر افزايش هم با ثبات صورت گيرد، شرايط متفاوت است. قطعا شما هم با ثبات بازار ارز موافق هستيد؟
بله. صد در صد. بايد توجه داشت كه بازار ارز و سكه براي گردش دادن سرمايه يك فرصت كوتاه مدت است. كسي كه وارد بازار مي شود تنها از تورم منتفع مي شوند.
يعني تنها بازده قيمتي دارد و مثل بازار سهام بازده نقدي سالانه ندارد.
بله. بعد هم بازار ارز و سكه يك جايي اشباع مي شود، چون روند صعودي قيمت ها تا ابد حفظ نمي شود. اين ها نمي توانند رقيب بازار سهام باشند. چون بازار سهام بازار بلندمدت است. بورس آيينه تمام نماي اقتصاد و عملكرد شركت هاست. اينجا چيزي كه در قيمت سهم ها نمود پيدا مي كند، تورم نيست، توليد و سازندگي است. اينجا تنوعي داريم كه بازار ارز و سكه نداريم. اليته منكر نمي شوم كه در كوتاه مدت بخشي از سرمايه ها روانه بازار ارز و سكه مي شود و يك فشار قيمتي روي سهام بورسي وارد مي شود.
اثرات پايه اي رشد قيمت ارز بر بورس چيست؟
قطعا افزايش نرخ ارز موجب افزايش درآمد شركت هاي صادركننده بورسي مي شود.
به شرطي كه بانك مركزي ارز مورد نياز صنايع را تامين كند.
صادرات كه به ارز نياز ندارد.
صادرات كه بدون توليد نمي شود. به هر حال توليدكننده براي واردات مواد اوليه و تكنولوژي خود نيازمند ارز است. همه شركت هاي بورسي هم كه صادركننده نيستند.
بله. صادركننده ها ارز مورد نياز خود را خوشان تامين مي كنند. شركت هايي در بورس هستند كه قيمتگذاري محصولاتشان جهاني است. لذا در بلندمدت افزايش نرخ ارز به نفع بورس مي شود. شركت هايي داريم كه رقيب خارجي دارند. با افزايش نرخ ارز، اين رقابت براي شركت هاي داخلي راحت تر مي شود.
اما فعال اقتصادي مي خواهد پيش بيني كند. قطعا در فضايي مي تواند پيش بيني كند كه ثبات وجود دارد. سياست ارزي اي براي بازار سرمايه خوب است كه بتواند ثبات بازار ارز را تضمين كند.
افزايش نرخ ارز در متغيرهاي كلان بازار تا چه حد تاثيرگذار بود؟ مثلا ارزش جاري بازار با نرخ جديد ارز به مقياس دلار، كاهش يافته است. سوددهي بازار بر مبناي دلار كاهش يافته است. اين مساله در كاهش رتبه بورس ايران در رده بندي هاي بين المللي چقدر تاثيرگذار بوده است؟
حتما اثر مي گذارد. بالاخره آن نرخ رسمي 1226 تومان است. خيلي از شركت ها كه صادر مي كنند، صادرات خود را با نرخ مرجع محاسبه مي كنند. بايد نرخي به وجود بيايد كه بانك مركزي و شركت ها بر روي آن اجماع داشته باشند. بانك مركزي الان مي گويد نرخ من 1226 تومان است با اين نرخ كه خيلي متغيرهاي بازار دستخوش تغيير نمي شوند. ولي در بازار نرخ ديگري جاري است كه محاسبه ارزش جاري بازار برمبناي آن نتيجه ديگري به دست مي دهد. اما بايد نرخي بر پايه عرضه و تقاضا شكل بگيرد كه همه قبول داشته باشند. اگر روزي اين نرخ وجود داشته باشد، اثر آن در فروش محصول شركت و ارزش جاري آن ها معكوس خواهد بود.
شما به لحاظ فردي چه احساسي بهتان دست مي دهد زماني كه ارزش جاري بازار را پس از يكسال تلاش با نرخ جديد ارز محاسبه مي كنيد و مي بينيد كه كاهش يافته است؟ حس فردي را داريد كه ارزش ملكش بر مبناي دلار كاهش يافته است؟
من كه از باب بازار نمي توانم آن نرخ را استفاده كنم چون اساس فعاليت شركت ها بايد برمبناي آن نرخ باشد. فعلا نرخ 1226 توماني اعلام شده و دلار به نرخ ديگر قاچاق است. اگر اين نرخ روزي قانوني باشد قطعا با افزايش ارزش جاري بازار جبران خواهد شد.
حدود يكسال و سه ماه از اجراي قانون هدفمندسازي يارانه ها گذشته است. كدام صنايع بورسي از اجراي اين قانون منتفع شده اند؟
واقعيت اين است كه من دسته بندي صنعتي ندارم كه بتوانم چيز مشخصي بگويم. ما به كل بازار نگاه مي كنيم، سال 89 شركت هاي بورسي در اصل 16 هزار و 800 ميليارد تومان سود دادند.سال 90 رسيد به 20 هزار ميليارد تومان. يعني سوددهي صنايع بورسي سال 90 حدود 19 درصد رشد كرد. همكاران ما در حال تهيه گزارشي در خصوص تاثير اجراي اين قانون بر شركت هاي بورسي هستند كه هنوز كامل نشده است. در واقع هدف از تهيه اين گزارش اين است كه دولت بداند كه در آستانه اجراي فاز دوم هدفمندسازي يارانه ها، برآيند اجراي فاز اول بر شركت هاي بورسي چه بوده است.
پيش بيني شما از نتيجه اجراي فاز دوم هدفمندسازي يارانه ها هم مثبت است؟ يعني فكر مي كنيد روند افزايش سوددهي شركت هاي بورسي صعودي باشد؟
والا نتيجه آن گزارشي كه اشاره كردم براي پاسخ به اين سوال لازم است.
پشت پرده حذف بورس تهران از فهرست فدراسيون بين المللي بورس ها در سال 90 چه بود؟
آنها يك مقررات داخلي دارند. يك چك ليست دارند كه خود ارزيابي است. اين ها را هر سال براي بورس هاي مختلف مي فرستند. در شرايط عضويت بورس ها هم هست. سال گذشته كه 3 تا از بورس ها درخواست عضويت داده بودند، ذكر شده بود كه نهاد ناظر آنها بايد عضو ISCO باشد. نهاد ناظر ما عضو ISCO نيست. سازمان بورس و اوراق بهادار ما پس از اجراي قانون جديد بازار سرمايه در سال 85 شكل گرفته است. سازمان بورس درخواست عضويت داده است و در حال بررسي است. الان پس از بحران جهاني اقتصاد هم كه بحث اين است كمبود نظارت ها در آن نقش داشته است، توجه به نهادهاي ناظر پررنگ شده است.
مسايل سياسي چقدر در اين حذف ايفاي نقش كرد؟
قطعا اثر دارد. مي توانستند با مدارا و تساهل بيشتري با بورس تهران رفتار كنند. مثلا بگويند كه كار پذيرش سازمان بورس و اوراق بهادار ايران در ISCO دارد پيش مي رود و تا آن زمان صبر كنيم. آنجا هم بورس هاي غربي عضو هستند و موثر هم هستند.
پس بايد منتظر پذيرش عضويت سازمان بورس باشيم؟
بله ولي ما لغو عضويت نشده ايم ما عضويم ولي عضو تعليق شده ايم.
اين پروسه عضويت سازمان بورس چقدر طول خواهد كشيد؟
اين پروسه 3 مرحله دارد كه مرحله اصلي آن انجام شده است. البته آنها هم از اين حذف ابراز تاسف مي كردند چون بورس تهران بورس فعالي بود.
يعني شما ديگر گزارش هاي خودتان را ارسال نمي كنيد؟
ما ارسال مي كنيم.
ولي آنها منتشر نمي كنند.
بله. آنها ديگر گزارش هاي بورس تهران را منتشر نمي كنند و مي گويند چون گزارش هاي ما مي تواند در جذب سرمايه گذار خارجي مهم باشد و نهاد ناظر شما عضو ISCO نيست، براي ما مسووليت زاست. چون نظارت بر بازارها خيلي مهم شده است.
الان مديريت مجمع فدراسيون غلبه اش با كدام كشورهاست؟
آمريكا، انگليس، كانادا و هنگ كنگ كرسي دارند. رييس هيات مديره اش يك هنگ كنگي است. به تازگي سازو كار جديدي پيشنهاد شده كه تصويب نشده است. آن هم اين كه افزون بر كشورهايي كه بورس هاي بزرگ و پيشرفته دارند، بورس هاي نوظهور هم عضو مجمع شوند.
/3131
پنجشنبه|ا|24|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1536]
-
گوناگون
پربازدیدترینها