محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829374534
جهل در عرصهسياست وسعت آفات و گستردگي خطرات
واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: "جهل" در عرصه"سياست" وسعت آفات و گستردگي خطرات
وقتي سخن از "جهل" به ميان ميآوريم، هميشه مقصود از آن، جهالت و ناداني به مفهوم قصور در آموختن علم و دانايي نيست، زيرا اگرچه هركس به هر نحو و در دين شناسي به كسب آگاهيهاي لازم اهتمام نورزد و نسبت به وظايف و مسئوليتهاي اسلامي خود كه تعاليم و قوانين اخلاقي، تربيتي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي دين الهي براي او تبيين و تعيين كرده است مسامحه و غفلت و قصور كند، جاهل در دين باوري و دينداري در مفهوم حقيقي و ابعاد وسيع آن باقي ميماند، لكن اينها تمام مصاديق و جلوههاي جهل نيست. زيرا بسيار ديدهايم و تجربه كردهايم كه كساني بودهاند كه بهره از دانش دين داشتهاند و تعاليم و قوانين اسلامي را آموخته و فهم كردهاند و در همان حال، در عمل به آنها قصور ورزيده و همانند جاهلان از هرگونه دستورالعملهاي برخاسته از شناخت و عقلانيت ديني گريختهاند. بنابر اين جهل فقط به نياموختن و ندانستن محدود نميشود، كه كساني هستند كه آموختهاند و دانستهاند و همچنان در جهل ماندهاند و هيچ حاصل و ثمرهاي از آموختههاي خود را در ايجاد تحول دروني و باروري شخصيت خويش و رساندن آثار مفيد و سازنده به جامعه انساني به بار نياوردهاند.
قرآن كريم با آيات روشن و متقن خود، هر جا سخن از "جهل" به ميان ميآورد، به اين آفت مهلك در همه ابعاد و جلوهها و در تمام عرصههاي حيات فردي، گروهي، اقتصادي و سياسي نظر دارد.
موضوع ديگري كه ميتوان از اين آيات فهميد اين است كه مقصود قرآن از جهل، هرگز قصور در آموختن و انباشتن اطلاعات نيست، اگرچه قرآن به اين موضوع هم نظر دارد، لكن در سطحي كلان و گسترده كه شامل جهالت ناشي از نفسانيت است، خطر و آسيب جهل در عرصه فعاليتهاي اقتصادي و سياسي و حكومتي را وسيع و گسترده ميداند.
آيه ذيل، يكي از آياتي است كه به اين موضوع ميپردازد:
"وما يستوي الاعمي والبصير"
"كور و بينا با هم برابر نيستند."(1)
مقصود از "كوري" در اين آيه، كوري دل و جان است، نه كوري ناشي از نقص عضو چشم كه از اعضاي جسماني پيكر انسان ميباشد. همچنين مقصود از "بينايي" در اين آيه، بينايي ظاهري كه با سالم بودن عضو چشم حاصل ميشود نيست، بلكه مقصود بينايي فكر و جان و روح است كه دريچههاي عقل را به روي حقايق هستي ميگشايد و عقلانيت را در عرصههاي گوناگون فعاليتهاي اقتصادي و مديريتهاي سياسي حاضر و فعال و راهنما ميكند.
قرآن كريم در آيهاي ديگر ميفرمايد:
"هل تستوي الظلمات والنور"
"آيا ظلمت و تاريكي با نور و روشنايي برابر ميباشند؟"(2)
در اين آيه شريفه، دانايي و عقل به "نور" تشبيه ميشود و جهل و بيعقلي، "ظلمت" نام ميگيرد. اين آيه با صراحت نشان ميدهد كه جهالت ناشي از نفسانيتها فضاي دل و جان را ظلماني و تاريك ميكند و علاوه بر زيانهاي فردي، در سطحي وسيع كه شامل عرصه فعاليتهاي كلان سياسي ميباشد مانع ايجاد ميكند و ركود و سكون به وجود ميآورد.
اين كه خداوند متعال "آموزش تعاليم و علوم قرآن" را در كنار "تزكيه و تهديب نفس" ضروري و لازم ميداند(3)، نشان ميدهد كه علم و دانش اگرچه از متن قرآن برخيزد درصورت وجود نفسانيتهاي فردي و گروهي، از آثار مفيد و سازنده در حيات اجتماعي و سياسي تهي ميباشد و براي جامعه و كشور رشد و پيشرفت به ارمغان نميآورد.
همچنين وقتي خداوند در آيات قرآن همواره به عقلانيت فرمان ميدهد و فعال سازي عقل را درخواست ميكند (4)، اهميت خاص مهار نفس و گشودن ميدان عقل براي فعاليت سالم و راهگشا به مقصد رساندن انسان در سه عرصه فرهنگ و اقتصاد و سياست است.
و نيز ترغيب و دعوتهاي مكرر قرآن كريم به "تفكر" و "انديشيدن"(5)، به وضوح و صراحت به ضرورت رهاسازي ذهن و فكر از حلقههاي اسارت نفس اشاره دارد كه تا نفسانيتها به ميدانداري بپردازند، محال است تفكر و آزادانديشي به ظهور و عينيت در آيند.(6)
با اين مقدمه ضروري كه مبنا و زيرساخت فكري در موضوع اين نوشتار است، به تبيين موضوع و درك مفهوم تازهاي از جهل و ناداني ميپردازيم. اين نوع جهل، بسيار خطرناك است و اين تمايلات نامشروع و خواهش و تمناهاي حرام و گفته آلود فردي و گروهي و اقتصادي و سياسي است كه باعث به وجود آمدن آن ميشود.
در اين نگرش، در مييابيم كه "جهل ناشي از نفسانيت" از "جهل ناشي از ناآموختن و نادانستن" آسيب زاتر است، اگرچه هر دو نوع جهل، به دليل همان جهل بودن و بروز و ظهور فردي و اجتماعي، خطر و تهديد به شمار ميروند.
از تفاوتهاي ميان اين دو جهل، يكي اين است كه جاهلان درس نياموختهاي مييابيم كه گرفتاريها و موانعي همچون فقر مادي باعث ترك تحصيل و رها كردن علمآموزي آنان شده است، لكن در جاهلان تابع نفسانيتهاي فردي و گروهي و سياسي اين مانع وجود نداشته و آنها به راحتي تحصيل كرده و آموختهها را به روي هم انباشتهاند.
تفاوت ديگر اين دو نوع جهل در اين است، كه جاهلان درس نياموخته، محدودهاي خاص از زندگي فردي خود و خانواده خود را با ضرر و زيان و ركود مواجه ميسازند و چون نادانسته اند، ناداني آنان به مراتب بالاي رشد و پيشرفت در امور اقتصادي و موقعيتهاي اجتماعي راه ندارد، اما جاهلان تسليم نفسانيت به دليل آموختههاي بسيار به مدارج بالا در شغلهاي اقتصادي و فرهنگي و سياسي ميرسند و از آنجا كه نفسانيت را بر عقلانيت غالب و حاكم كردهاند و روح و جانشان را به زيور تعاليم و ارزشهاي اسلام مزين نساخته اند، در تمثيل به دزدي ميمانند كه با چراغ علم مجهز است و كالاهاي برتر و بهتر را ميربايد.(7)
و يا در تمثيل، به دانش آموختهاي شباهت دارند كه قلم در دست دارد و در مسير ناصحيح بر كاغذ مينگارد و فرمان ستم صادر ميكند.
چون قلم دردست غداري فتاد
لاجرم منصوربرداري فتاد(8)
به همين دليل است كه در فرهنگ متعالي اسلام از يكسو عقل بزرگترين ثروت نام ميگيرد(9) و همه خوبيها و نيكيها در پرتو عقلانيت به دست ميآيد(10) و تجربهها و آزمودگيها و معلومات مفيد در پرتو عقل حاصل ميشود(11)، و از سوي ديگر همين عقل با ارزشها و منزلتها، وقتي در معرض يورش و تهاجم هواهاي نفساني قرار ميگيرد رو به ضعف و نقصان ميرود(12)، و آدمي را به پرتگاهها نزديك ميكند(13)، زيرا بهره وري از عقل با خواست و اراده و تصميم انسان ارتباط دارد و كسي كه نخواهد به عقلانيت گرايش فكري و عملي يابد، صحنههاي حضور عقل براي راهنمايي و مقصدرساني را مسدود ميكند و به جاي آن نفس و خواستههاي ضدانساني و وسوسهها و اهداف خلاف شرع و عقل آن را بر خويش مسلط ميسازد و در اين جاست كه يافتهها و دانستههاي علمي به كار نجات انسان نميآيد و او بايد بخواهد و اراده كند تا عقل به صحنه آيد و با اين "جهل برخاسته از علم و آميخته با نفس" در آويزد و آن را منزوي و كم اثر و در مراحل بعد بياثر سازد و همان گونه كه در متون فرهنگ اسلامي آمده است همچون سلاحي نيرومند به نبرد با هواي نفس بپردازد (14) و نقش اصلي خود در راه نماياندن به انسانها را به مرحله عمل در آورد.(15)
جهل سرچشمه يافته از نفسانيتهاي فردي و گروهي و سياسي، هميشه مغفول مانده است و همواره به جهل ناشي از ناآموختن و نادانستن توجه شده و جاهلان در آن وادي شناخته و ياد شدهاند.
بايد اذعان داشت، جهل برخاسته از نفسانيتهاي فردي و گروهي، نامرئي و مرموز عمل ميكند و خزنده پيش ميرود و از همين رو ناشناخته باقي ميماند و از آن ياد نميشود. مثلاً كساني كه علم و دانشي آموختهاند و به موقعيتهاي فرهنگي و اجتماعي و سياسي دست يافتهاند و در عين حال از "تزكيه" بيبهرهاند و شخصيت دروني خود را نپرورده و به تعادل نرسانده اند، به جاه و مقام و قدرت به صورت "هدف" مينگرند و تمام همت و تلاش آنان در مسير دست يابي به اهرمهاي مستحكم در تشكيلات وسيع حكومتي در هر عصر و زمان ميباشد تا به اين وسيله هم به "نام" برسند و هم به "نان". هم ثناي اين و آن را به سوي خود جلب كنند و از دست افشاني و چاپلوسي و حمايتشان به شوق و شعف آيند و در اوج خودشيفتگي و غرور بر مركب سركش تمايلات نفساني سوار شوند و خود را قدرتي بينظير و حاكمي بيمانند و مديري توانمند احساس كنند. و هم از اين رهگذر، خورجينهاي مركب نفس را از ثروتهاي كلان انباشته سازند و در اشرافي گري و سرمايهداري لجام گسيخته و بيرحمي اوقات سپري سازند كه در اثر پايمال شدن حقوق ستمديدگان به وجود آمده است.
در نقطه مقابل، كساني كه از جهل برخاسته از نفس رها شدهاند و تمام وجودشان را از زنگارهاي گناهان زدودهاند و در عشق الهي ذوب شده و به رهايي و وارستگي رسيده اند، جاه و مقام و قدرت را "ابزار" ميدانند و نه هدف. و از آن براي خدمت به جامعه و اداره صحيح كشور و گشودن راههاي رشد و پيشرفت در همه ابعاد و سطوح بهره ميبرند. اينان تابع پيشواي بزرگ متقين حضرت علي(ع) هستند كه مقامات و مناصب و قدرتها و رياستها را بيارزشتر از آب بيني بزغاله ميدانست و حاضر نبود امارت و حكومت را بگيرد و كفش پاره و بيارزش و وصله زدهاش را با آن معاوضه كند، مگر فقط به صورت ابزار و وسيله و براي احياي حق مظلوم و مقابله با ظالم و اجراي حق و عدل.
امروز و هر روز، هر صاحب قدرت و حكومت و رياستي در تمام سطوح مديريتهاي كوچك و بزرگ و به صورت رئيس و معاون و مشاور و وزير و مدير، اگر علم و دانشي آموخته و از تهذيب و تزكيه نفس دور مانده و كوچكترين حركت و تلاشي براي دست يابي به وارستگي و آزادگي روح و جان و صاف و زلال كردن انگيزهها و اهداف براي خدا و در مسير خدمت به خلق خدا انجام نميدهد و به اصل "قدرت براي قدرت" معتقد است و "علم آميخته با تزكيه" را عملاً نفي ميكند، بداند كه به "جهل برخاسته از نفسانيتهاي فردي و گروهي" مبتلا ميباشد و از مصاديق بارز اين كلام پيشوايان معصوم(ع) است كه:
"من طلب الرياسه هلك"
"كسي كه به دنبال رياست طلبي به صورت هدف و نه ابزار است، رو به هلاكت و نيستي دارد."(16)
اين رياست طلبي به آن دليل كه با جهل آميخته و به قدرت و جاه و مقام از زاويه نفس و مطامع و منافع سياسي مينگرد، عوارض و آثار ناگواري دارد كه از ديدگاه حضرت اميرالمؤمنين(ع) "بلندپروازي" و "نافرماني و سركشي در برابر عقل" از آن جمله اند:
"من استطاره الجهل فقد عصي العقل"
"كسي كه جهل و نادانياش او را به بلند پروازي واداشته است، عقل را عصيان و نافرماني كرده است"(17)
---------------
* پاورقي:
1- قرآن كريم، سوره فاطر (35)، آيه 19
2 - سوره رعد (23)، آيه 26
3- سوره آل عمران (3)، آيه 164
4- سوره بقره (2)، آيه 264 - سوره روم (30)، آيه 24
5 - سوره نحل (16)، آيه 11 - سوره اعراف (7)، آيه 176
6- از شگفتيهاي روزگار اين است كه فاقدان عقلانيت و آگاهيهاي ژرف و عميق درحالي كه به شدت در حلقههاي اسارت نفسانيتهاي فردي و گروهي به سر ميبرند، ادعاي فضل و آزادانديشي ميكنند، و حال آنكه هيچ نسبتي بين آزادگي جان و فكر با نفسانيتگرايي و عقلانيت گريزي وجود ندارد و بهتر است كه اين افراد همچنان كه "جامي" گفت لاف فضل نزنند و اين فضل را كه همان دانستههاي ممزوج با جهل است از كيسه خود جستجو كنند و از مائده عيسوي هرگز دم نزنند و همچنان سر در تو بره نفس كنند و به آن ناداشتههايي كه داشته ميپندارند و آزادي فكر و عقل ميدانند دل مسرور سازند وخوش باشند!
جاهل كه لاف فضل زند كاش از نخست
آن نقد را زكيسه خود جست و جو كند
خركي زند زمائده عيسوي نفس
گرزآنكه سر به توبره خود فرو كند
7 - چه نيك و بجا گفتهاند و آموختهاند كه:
چو دزدي با چراغ آيد
گزيدهتر برد كالا
8 - مثنوي مولوي، دفتر دوم، ص 100
9- كلام امام جعفر صادق(ع)، اصول كافي، ج 1، ص 29
10 - كلام پيامبر اكرم(ص)، تحف العقول، ص 54
11 - كلام حضرت علي(ع)، الحديث، ج 2، ص 312
12 - فهرست غررالحكم، ص 426
13 - همان منبع، ص 427
14 - نهج البلاغه، ترجمه فيض، ص 1275
15 - كلام امام صادق(ع)، اصول كافي، ج 1، ص 25
16 - منبع پيشين، سخن امام جعفر صادق(ع)
17 - غررالحكم، تنظيم موضوعي، ج 1، باب الجهل، ص 212، روايت 93
* در تشكيلات حكومتي در هر عصر و زمان، پرورش نايافتگان با اخلاق سياسي اسلام تلاش ميكنند تا هم به "نام" برسند، هم به "نان"، هم ثناي اين و آن را به سوي خود جلب كنند و از چاپلوسي و حمايتشان به شوق آيند و در اوج خود شيفتگي و غرور بر مركب سركش تمايلات نفساني سوار شوند و خود را قدرتي بينظير و حاكمي بيمانند و مديري توانمند احساس كنند!
* وقتي مقام و قدرت از بيت نفس مايه گيرد و به صورت هدف در آيد، هم منافع سياسي افراد و گروهها رخ مينمايد و هم از اين رهگذر، خورجينهاي مركب نفس را از ثروتهاي كلان انباشته ميسازند و در اشرافي گري و سرمايهداري لجام گسيخته و بيرحمي اوقات سپري ميكنند كه در اثر پايمال شدن حقوق ستمديدگان به وجود آمده است
* اين از شگفتيهاي روزگار است كه فاقدان آگاهيهاي ژرف درحالي كه به شدت در حلقههاي اسارت نفسانيتهاي فردي و گروهي به سر ميبرند، ادعاي فضل و آزادانديشي ميكنند و حال آنكه هيچ نسبتي بين آزادگي جان و فكر با نفسانيت گرايي و عقلانيت گريزي وجود ندارد و بهتر است اين افراد لاف فضل نزنند و همچنان سر در توبره نفس كنند و به آن ناداشتههايي كه داشته ميپندارند و آزادي فكر و عقل ميدانند، دل مسرور سازند و خوش باشند!
* حضرت اميرالمؤمنين(ع) مقامات و مناصب و قدرتها و رياستها را بيارزشتر از "آب بيني بزغاله" ميدانست و حاضر نبود امارت و حكومت را بگيرد و كفش پاره و بيارزش و وصله زدهاش را با آن معاوضه كند، مگر فقط قدرت و حكومت را به صورت ابزار و وسيله و براي احياي حق مظلوم و مقابله با ظالم و اجراي عدل پذيرا شود
پنجشنبه|ا|24|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[مشاهده در: www.jomhourieslami.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]
-
گوناگون
پربازدیدترینها