واضح آرشیو وب فارسی:انتخاب: بيان خاطره نامه آقاي هاشمي به امام خميني (ره) در مورد آمريكا يك تاكتيك است نه استراتژي
* حجت الاسلام علي عسكري
پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :
آيت الله هاشميرفسنجاني، چهرهاي است كه تفسير قرآن و فقاهت، دلسوزي توأم با شجاعت، سياست و تدبير، برنامهريزي و آيندهنگري را به همراه خود دارد. او كسي است كه در دوران مبارزه با طاغوت، حضورش در هر نقطه از كشور، شاه و عوامل فرومايه ساواك را در دهشت و نگراني قرار ميداد، عملگرايي ديني توأم با عاطفه انساني او زبانزد همگان بود،
به شهادت بزرگاني همچون رهبر معظم انقلاب اسلامي، سرمايه و مكنت مالي خدادادي خود را در گذشته صرف انقلاب نمود و استواري و ثبات قدم او در همه حال سبب اميد و نشاط در ميان حقخواهان بود. آيت الله محيالدين انواري از چهرههاي برجسته و مبارز قبل از پيروزي انقلاب در بخشي از خاطرات ماندگار و ارزشمند خود گفته است: «در زندان پول هاشمي پول تمام زندانيها بود. خيلي چيزهايي كه عمومي استفاده ميشد، هاشمي تهيه ميكرد و تا وقتي كه بود، هيچ كس خرج نميكرد.
سخاوتمند بود. يك بار سيد تقوي ميخواست آزاد شود، هاشمي تمام لباسهاي خود را كه همسرش برايش آورده بود و فاستوني خيلي عالي بود، همه را به تقوي داد و فقط عمامه سياه نداشت بدهد و تقوي از زندان خيلي شيك بيرون رفت. روي هم رفته بايد بگويم كه معاشرت با او آن هم در زندان دژخيمان شاه، براي ما خيلي شيرين بود. ما از ايشان نه خشونت ديديم و نه بداخلاقي، بعدها هم همين طور بود».
عملگرايي دلسوزانه، رفتار شجاعانه، سياستورزي عالمانه، هوشمندانه و واقعگرايانه او سبب گرديد نه گرفتار دگمانديشي و تحجر شود و نه ذرهاي از امام خميني (ره) و مكتب فكري او غافل باشد و بدين جهت بود كه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران بيشترين اعتماد را به آقاي هاشمي داشت و او هميشه يار و مشاور امين امام خميني (ره) بود. روي همين جهت است كه وقتي در سال ١٣٥٨ ترور شد، همه كساني كه به نظام و انقلاب اسلامي تعلق خاطري داشتند و هاشمي را از اركان انقلاب ميدانستند، ناراحت شدند، به ويژه حضرت امام خميني (ره) كه پيامي تاريخي براي ايشان ارسال نمود و به طور ويژه ايشان را ستود.
از همان زمان كجانديشان و حسوداني بودند كه ميخواستند اين چهره اثرگذار، كارآمد و خدوم را از انقلاب و روحانيت بگيرند و حذف كنند ولي موفق نشدهاند. رفتارهاي خلاف اخلاق و افراطي بر عليه او مربوط به امروز و ديروز نيست. همچنان كه خدمات وي محدود به دوران مبارزه با طاغوت و سالهاي اول پيروزي انقلاب اسلامي نيست و به عنوان چهره جامعنگر ديني و انقلابي در سنگر رياست مجلس شوراي اسلامي، فرماندهي جنگ و دفاع مقدس، بازسازي خرابيهاي ناشي از جنگ در دوران سازندگي، رياست خبرگان رهبري و مجمع تشخيص مصلحت نظام منشأ بسياري از امور مورد نياز انقلاب و مطلوب مردم و رهبري بوده و هست.
طبيعت اصلي عملگرايي، معقول و منطقي او و صبر مثالزدنياش فضاي افراط و التهاب را از سر راه نظام دور ساخته و خطرهاي زيادي را از مردم و نظام دفع نموده است. هر چند كه در سالهاي اخير انسجام و حركت سازمانيافته و زنجيرهاي عوامل افراط، دلسوزيهاي سازنده و گفتمان اعتدال و كارشناسانه او را كمرنگ نموده است. با كمترين دقت و تأمل در اظهارات دلسوزانه و متين ايشان در ديدار پايان سال (١٣٩٠) با مسئولان فصلنامه مطالعات بينالمللي كه عوامل جريان سازمانيافته افراطي با آن گزينشي برخورد كردند و جنجالآفريني نمودند، ميتوان دريافت كه هاشمي به چه ميزان دلسوز و صادق است و تخريبگران او چقدر به دور از انصاف و جوانمردي رفتار ميكنند. خلاصهاي از مواضع اعلامشده رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام در اين ملاقات كه در قالب مصاحبه و پاسخ به سؤالات فني حاضران انجام شد، ذيلاً آورده ميشود.
«1. شيوه مورد پسند اسلام اين است كه انسان با عمل و كار دين را معرفي كند يعني به هر فكري كه تعلق دارد بايد آن را در ميدان عمل نشان دهد. او با استناد به روايتي كه عملگرايي را سفارش فرموده، گفت: «آنچه كه پايدار و تأثيرگذار ميماند، عمل است».
2. ايشان به تجربه دوران جنگ و دفاع مقدس كه سرانجام آن به پيروزي سياسي ايران منجر گرديد، اشاره نموده و اعلام كرد: «متأسفانه از شعار «نه شرقي، نه غربي» ، برخي تفسيرهاي عوامانه كردهاند به اينكه با همه بايد همكاري نداشته باشيم در حالي كه هدف اين نبود، بلكه ما بايد بدون وابستگي و با استقلال كامل سياست خودمان را داشته باشيم اما همكاري متقابل و محترمانه با شرق و غرب هم بايد داشته باشيم، بالاخره وقايع دفاع مقدس ثابت كرد كه نميتوان صرفاً با شعار كار كرد و بايد همراه عملگرايي وارد سياست شد».
3. اعتدال را هميشه براي خودم اصل قرار ميدهم و عقايدم هيچ وقت مرا تشويق به افراطگرايي نميكند و با كارهاي افراطي هر دو جناح سياسي موسوم به راست يا چپ ناسازگار بودم.
4. ايشان در پاسخ به سؤالي درباره تعامل و تزاحم ايدئولوژي و منافع ملي ميگويد: «كاري به اين ندارم كه ايدئولوژيهاي مختلف چگونه هستند و ممكن است تحجر و دگماتيسم در بعضي ايدئولوژيها باشد ولي اسلامي را كه من ميشناسم و به آن معتقدم و بسياري هم مثل من فكر ميكنند، اسلام دگم نيست» ايشان در اين رابطه سيره پيامبر (ص) و علي (ع) را به استناد فرمايش هر دو آن بزرگواران به طور مطلوب و كارشناسانه تبيين نمودهاند.
5. در قالب يك سؤال، پرسيده شد: «آيا تلاشهاي شما در رابطه با نزديكي ايران و عربستان و كشورهاي عربي را به بنبست رسيده ميدانيد؟»، ايشان ميگويد: «بنبست نميبينم، آنها دوست دارند كه راهشان به ايران باز باشد، آنها ميدانند ايران قدرت بزرگي در منطقه است، فكر ميكنم آنها ميتوانند و مايل هستند اگر روابط سنجيدهاي باشد با ايران همكاري و رابطه داشته باشند و من در گذشته دنبال احياي ميراث شيعه در عربستان بودم»
ايشان به آثار حضور ائمه (عليهم السلام) در اين سرزمين كه آثار ارزشمندي است، اشاره نموده و نامه كتبي آيت الله العظمي صافي را در اين رابطه يادآوري نموده و اعلام كردند: «خيلي از مسائل را از راه گفتگو حل كردم و موانع برطرف شده بود ولي وقتي به ايران برگشتم، چون بعضي فكر كردند اين توافقات و امتيازات به نام هاشمي تمام خواهد شد، از كل آن صرف نظر كردند، به طوري كه در همان مقطع، وزير خارجه عربستان براي پيگيري توافقات به ايران آمد، پيگيري كه نكردند، حتي برعكس هم عمل شد».
ايشان در ادامه سخنان خود، خطاب به حاضرين گفتند: «هر كشوري در دنيا عقايد خود را دارد و عقايد ما پابرجاست. آنجايي كه در عمل تضاد پيدا ميكنيم، بحث ديگري است. با تعامل ميشود بسياري از مشكلات را حل كرد و در مصوبات مجمع تشخيص به عنوان سياست كلي داريم كه بايد با دنيا تعامل داشته باشيم و رهبري هم اينها را براي اجرا ابلاغ كردهاند و كاملاً عملي است».
6. ايشان در رابطه با موضوع سياست هستهاي ايران اظهار نمودند: «ما واقعاً قصد ساخت تسليحات هستهاي و سيستم نظامي هستهاي نداريم. حتي خود من يك بار در نماز جمعه به رژيم اشغالگر اسرائيل توصيه كردم كه بمب اتم به نفع اسرائيل نيست. اگر روزي درگيري اتمي پيش بيايد، اسرائيل به عنوان يك كشور كوچك ظرفيت تحمل بمب اتم را ندارد، چون كشور كوچكي است و خيلي آسان همه امكانات او از بين ميرود، گرچه آنها اين نصيحت را تفسير به تهديد كردند؟! ما عميقاً معتقديم كه در منطقه نبايد سلاح هستهاي باشد و اين جزو اصول سياستهاي ما بوده و هست».
7. يار و مشاور امام خميني (ره) در پاسخ به اين سؤال كه: «يك اصل در سياست خارجي هست كه ميگويد: «در سياست خارجي دوست دائمي و دشمن دائمي وجود ندارد و آنچه كه دائمي است منافع ملي است»»، اعلام داشتند: «من در سالهاي آخر حيات امام خميني (ره) نامهاي را خدمت ايشان نوشتم، تايپ هم نكردم براي اينكه نميخواستم كسي بخواند و خودم به امام خميني (ره) دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام خميني (ره) مطرح كردم و نوشتم كه شما بهتر است در زمان حيات خودتان، اينها را حل كنيد در غير اين صورت ممكن است اينها به صورت معضلي سد راه آينده كشور شود. گردنههايي است كه اگر شما ما را عبور ندهيد بعد از شما عبور كردن مشكل خواهد بود.
يكي از اين مسائل رابطه با آمريكا بود، نوشتم بالاخره سبكي كه الان داريم كه با آمريكا، نه حرف بزنيم و نه رابطه داشته باشيم، قابل دوام نيست، مگر اروپا با آمريكا، چين با آمريكا و روسيه با آمريكا چه تفاوتي از ديد ما دارد؟ اگر با آنها مذاكره داريم، چرا با آمريكا مذاكره نكنيم؟ معناي مذاكره هم اين نيست كه تسليم آنها بشويم. مذاكره ميكنيم، اگر مواضع ما را پذيرفتند و يا ما مواضع آنها را پذيرفتيم، تمام است».
اين بخش از اظهارات رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام كه بيان خاطره يك مكاتبه با امام خميني (ره) بود و اگر ايرادي داشت آن عزيز سفركرده آن را محكوم ميكرد و هاشمي را از خود طرد مينمود، فيالحال دستمايه تخريب بر عليه او شده است. به نظر ميرسد بسياري از عوامل تخريب يا نميدانند كه هاشمي تنها كسي است كه در انجام كارهاي بزرگ و اظهارات خود از امام خميني (ره) اخطار و تذكر دريافت نكرده است و يا اينكه از انتصاب مجدد او از سوي مقام عظماي ولايت براي رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام كه نهاد قانوني مستشار عالي رهبري است، ناراحت هستند و منطق را برنميتابند. امري كه حضرات يادشده آن را در گذشته كتمان هم نميكردند و در مورد عدم استمرار رياست مجمع تشخيص توسط ايشان براي رهبري حتي تعيين تكليف ميكردند!».
در هر حال هاشمي فردي داراي فكر، انديشه، آيندهنگري و قدرت تحليل بالاست و توانسته كشور را در بسياري مقاطع از بحران نجات دهد. جا دارد به جاي گير دادن به خاطره نامه او به امام خميني (ره) در مورد مذاكره با آمريكا كه بيان آن از زبان خود ايشان در مقطع كنوني، يك تاكتيك است نه استراتژي، به نامه رئيس دولت اصولگرا به اوباما كه بيپاسخ ماند و جاي شرمندگي دارد، انديشه كنند و در شرايط حساس و خطير كنوني آقاي رئيس جمهور را با توجه به ابلاغ جديد رهبري، به شركت در جلسات مجمع تشخيص توصيه نموده و دست از تخريب و لجبازي كه منافع ملي و سياستهاي مصوب مورد نظر رهبري را تهديد ميكند، بردارند.
دوشنبه|ا|21|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: انتخاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]