واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: انتقام گيري عشقي
رابطه ما روزبهروز بهتر ميشد كه متوجه شدم مرد ديگري هست كه ميخواهد دختر مورد علاقهام را از چنگم درآورد...
هموطن آنلاين _ پرونده سه برادر كه در يك انتقامگيري عشقي جواني را به قتل رساندهاند، يكبار ديگر رسيدگي ميشود.
ماموران پليس فروردين ماه دو سال قبل باخبر شدند درگيري خونباري در يك پاساژ در شهريار رخ داده است. وقتي ماموران به بازارچه رسيدند متوجه شدند جواني به نام «يونس» در حاليكه مورد ضربات شديد جسمسخت قرار گرفته است، جان خود را از دست داده و اهالي كه فكر ميكردند ميتوانند به او كمك كنند او را به بيمارستان منتقل كردهاند. بررسيهاي ماموران براي به دست آوردن سرنخي از عاملان اين قتل آغاز و پليس متوجه شد كساني كه دست به اين قتل زدهاند سه برادر هستند كه با يونس دشمني داشتند و مدتها بود كه درگيري بين آنها ادامه داشت.
يكي از مغازهداران پاساژ به ماموران گفت در محوطه پاساژ دوربين مداربسته كار گذاشته و از صحنه درگيري هم فيلمبرادري شده است.
اين بهترين سرنخ ماموران براي بازداشت سه برادر بود. با شناسايي متهمان، ماموران متوجه شدند اين سه برادر كه ميدانستند ماموران به سراغشان خواهند رفت، محل زندگي خود را ترك كردهاند اما اين فرار مدت زمان زيادي طول نكشيد و پليس موفق شد سه برادر را بازداشت كند. آنها در اعترافات خود گفتند چطور و چرا به يونس حمله كردند.
«هاشم»- يكي از متهمان -گفت: يونس با برادرمان اختلاف داشت و ميخواست عشق زندگي برادرمان را از دستش در بياورد.
به همين دليل هم ما تصميم گرفتيم او را بزنيم. آن روز هر كداممان چيزي در دست داشتيم، من چوب داشتم و دو برادر ديگرم ميله و زنجير. ما به سمت يونس حمله كرديم و او را زديم البته قصد كشتن او را نداشتيم و فقط ميخواستيم كاري كنيم كه پايش را از زندگي برادر ما بيرون بكشد.
اين در حالي بود كه پزشكي قانوني علت تامهمرگ را ضربات متعددي كه بر سر مقتول وارد شده بود، عنوان كرد. با تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست پرونده به دادگاه كيفري استان تهران شعبه ۷۱ فرستاده شد.
در ابتداي جلسه محاكمه نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضرشد و گفت: متهمان با يورش به يك پاساژ جواني را كه در آنجا مشغول به كار بود به قتل رساندهاند. بنابر گفتههاي شاهدان اين سه برادر جوان مقتول را با اجسام مختلف مورد ضرب و جرح قرار دادند بنابراين با توجه به اعترافات متهمان به عنوان نماينده دادستان درخواست صدور حكم قانوني دارم. در ادامه اوليايدم در جايگاه حاضر شدند و درخواست صدور حكم قصاص كردند.
سپس متهمان يك به يك از خود دفاع كردند. اولين متهم «جواد» نام دارد و درگيري كه به خاطر او ايجاد شده بود، گفت: مدتي قبل از اين حادثه با زني جوان در يك قهوهخانه آشنا شده بودم. اين زن جوان تنها بود و مشكلاتي داشت. من عاشقش شدم و تصميم گرفتم با او ازدواج كنم.
رابطه ما روزبهروز بهتر ميشد كه متوجه شدم مرد ديگري هست كه ميخواهد دختر مورد علاقهام را از چنگم درآورد. من آن مرد را شناسايي كردم. او يونس بود به همين دليل باهم مشكل داشتيم. ما قبل از اين موضوع اختلافي نداشتيم و در واقع ارتباطي با هم نداشتيم.
متهم در ادامه گفت: قبل از اينكه درگيري ايجاد شود به سراغ يونس رفتم و گفتم ديگر به دختر مورد علاقهام نزديك نشود و مزاحمتي براي او ايجاد نكند اما قبول نكرد و جواب داد اين موضوع به تو ربطي ندارد. برادرانم ميدانستند من چقدر آن دختر را دوست دارم و به هيچوجه نميتوانم او را ترك كنم. به همين دليل هم به من گفتند حاضرند در به دست آوردن آن دختر به من كمك كنند.
اين متهم ادامه داد: ما باهم به پاساژ رفتيم اما درگير نشديم و هر سه فقط به مقتول تذكر داديم كه پايش را از زندگي من بيرون بگذارد. در اين هنگام بود كه قاضي دادگاه از منشي خواست تا فيلم دوربين مداربسته را كه نشان ميدهد متهمان در درگيري شركت داشتند و ضرباتي به مقتول وارد ميكنند در دادگاه پخش كنند. با پخش اين فيلم مشخص شد متهمان يونس را به باد كتك گرفتند با اين حال همچنان سه برادر حاضر به اعتراف نشدند.
در نهايت هيات قضات براي هر سه متهم حكم قصاص صادر كردند. اين حكم مورد اعتراض متهمان قرار گرفت و ديوان عاليكشور اعتراض را قبول كرد.
وكلاي متهمان استدلال كرده بودند كه هيچكدام از برادران به زدن ضربه اعتراف نكردند و در فيلم هم معلوم نيست اين ضربات به دست چه كسي زده شده است.
به اين ترتيب پرونده يكبار ديگر براي برطرف شدن ايراداتي كه ديوانعالي كشور وارد كرده بود به دادگاه بازگردانده شد. وقتي زمان بررسي مجدد پرونده فرارسيد، متهمان يكبار ديگر در دادگاه حاضر شدند اما اينبار اوليايدم در دادگاه نبودند.
با توجه به اينكه متهمان مدعي بودند پدر و مادر يونس اعلام رضايت كردهاند اما اين رضايت در پرونده نبود، هيات قضات وقت رسيدگي به پرونده را تا تاييد ادعاي متهمان به تعويق انداختند.
يکشنبه|ا|28|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]