واضح آرشیو وب فارسی:فارس: "بهار" در شعر پارسيگويان سرزمين پاك (1)خبرگزاري فارس:"بهار" و " نوروز" در تاريخ شعر فارسي و اردو تجلي پر شمار و انعكاس فراواني داشته است و شعراي پارسيگوي پاكستان تحت عنوان "بهاريه" سرودههاي زيادي از خود بر جاي گذاشتهاند.
خبرگزاري فارس:"بهار" و " نوروز" در تاريخ شعر فارسي و اردو تجلي پر شمار و انعكاس فراواني داشته است و شعراي پارسيگوي پاكستان تحت عنوان "بهاريه" سرودههاي زيادي از خود بر جاي گذاشتهاند.
به گزارش فارس، "بهار" به عنوان احياگر طبيعت و "عيد نوروز" به عنوان ايام پاسداشت اين گردش ليل و نهار با شور و شوقي كه در اقوام سرزمينهاي نوروزي از گذشتههايي دور ايجاد كرده است در حقيقت زندگي تازه و نويي را براي انسانها به دنبال خود ميآورد و نگاه شاعرانه به اين زيباييها و شور و شوق رستن و دوباره زنده شدن نگاهي توصيفي در آغاز و نگرشي دروني و معناگرا در پايان است.
نوروز و وصف بهار از موضوعاتِ مورد توجه شاعران قصيده سرا و غزلگوي فارسي در قرنهاي متمادي در ايران و شبه قاره بوده است.
در اين گفتار مضاميني در ارتباط با نوروز، نوبهار، فصل بهار و نظاير آن از سخنوران سرزمين پاكستان انتخاب و اقتباس شده است.
"علامه محمد اقبال لاهوري":
فصل بهار اينچنين، بانگ هزار اينچنين چهره گشا، غزل سرا، باده بيار اينچنين
باد بهار را بگو، پي به خيال من بَرَد وادي و دشت را دهد نقش و نگار اينچنين
زادۀ باغ و راغ را از نفسم طراوتي در چمنِ تو زيستم با گل و خار اينچنين
و يا اين شعر:
سبزه چون تاب دميد از خويش يافت هــمت او ســينه گــلشن شكــافت
چون خودي آرد به هم نيروي زيست مي گشايد قــلزمي از جــوي زيست
هنوز هم نفسي در چمن نمي¬بينم بهار ميرسد و من گـل نخستينم
بهار تا به گلستان كشيد بزم سرود گمان مبر كه سرشتند در ازل گلِ ما
به علم غرّه مشو كارِ مَي كشي دگر است بهار برگِ پراكنده را بهم بربست
نظر به خويش فروبسته را نشان اين است به خاك هند نواي حيات بياثر است
در چمن قافلهي لاله و گُل رخت گشود اي كه در مدرسه جويي ادب و دانش و ذوق
"امير حسن دهلوي":
وي بهار را در 2 بيت اين گونه به تصوير كشيده ميشود:
نوروز رسيد ياد مي دار گل پرده دريد ياد مي دار
قربان كردي دل ِحسن را اي غيرتِ عيد ياد مي دار
"منور لاهوري":
كه در زمان حكومت "سيكها" سمت استانداري لاهور را به عهده داشت و در عين حال دانشمند، طبيب و مسلّط به زبان فارسي و عربي بود، چنين سروده است:
ساقيا فصل بهار است بياور جامي عمر چون ميگذرد نيك برآور نامي
"غلام محمد خان لغاري":
براي چنين مضموني اين گونه سروده است:
ساقي نو است و باغ نواست و بهار نو بلبل نواست و نغمه نو و گلعذار نو
هر كس كه اندكي از آهنگ و وزن و موسيقي و ترنم بهرهاي داشته باشد، شوق فراوان براي سرودن شعري در مورد نوروز دارد بدين جهت در ادب فارسي و دري و اردو و عربي و ديگر زبانهاي شبه قاره، اشعار نوروزي بسيار فراوان است و شاعران در سرودن اشعار نوروزي از يكديگر پيشي گرفتهاند.
هرگاه اشعار نوروزي در پاكستان يكجا گردآوري شود از دهها جلد كتاب بيشتر خواهد بود و نوروزنامهها و قصيدهها و غزلها و غيره يادگار نامههاي نوروز است.
انتهاي پيام/.
شنبه|ا|27|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 773]