واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اینجا دیگر بالاشهر نیست!
در قدیم مركز شهرهای امروزی از مناطق اعیانی به حساب می آمدند و افراد متمول در آنجا زندگی می كردند اما با گسترش شهر، این افراد با حفظ موقعیت های شغلی خود در مركز، به خانه های تازه ساز و مناطق خوش آب و هواتر اطراف نقل مكان كردند و كم كم از ارزش مسكونی مركز شهر نسبت به مناطق اطراف شهر كاسته شد.وقتی شهرهای كوچك دیگر جوابگوی نیاز جمعیت رو به افزایش خود نبودند و فضای كافی برای زندگی خود نداشتند، به ناچار ساخت وساز در اطراف این شهرها آغاز شد. ابتدا شهرك هایی بودند كه كم كم به همین شهر كوچك می پیوستند تا یك شهر بزرگ را بسازند كه سر و تهی نداشته باشد و ما امروز به آن كلان شهر بگوییم؛ مثل تهران كه روزی بیابان های دور و اطرافش پر از ترس بود و بعد از تاریك شدن هوا كسی جرات بیرون رفتن از خانه اش را نداشت، اما امروزه به راحتی می توان تا صبح در خیابان های سرشار از نور آن قدم زد و از هیچ كس و هیچ چیز نترسید. به هر حال شهر بزرگ شد اما شهر تازه ای نبود بلكه دایره ای بزرگتر بود كه دور دایره كوچك حلقه زده بود. دایره كوچك، آن قدر كوچك شد كه از دیده ها دور ماند، اما بدون آن نیز زندگی ممكن نبود. مركز شهر جایی است كه قسمتی از آن، روزی شمال شهر بوده ولی حالا دیگر نیست. با این حال، جنب و جوش خود را حفظ كرده و نمی خواهد نبض زندگی را كه همان حضور مردم است از دست بدهد. سردرگمی و مركز شهرمیل روز افزون انسان ها به زندگی شهری باعث شد كه روز به روز بر ابعاد شهرهای كوچك افزوده شود تا جایی كه آنها تبدیل به كلان شهرهای امروزی شدند. بیشتر این كلان شهرها به دور همان هسته اولیه و یا مركز شهر امروزی شكل گرفتند. ساخت و سازهایی كه در اطراف محله های قدیمی صورت گرفت، مناطق جدیدی را ایجاد كرد كه با آن هسته اولیه تفاوت بسیاری داشت. این تفاوت ها با توجه به نیازهای مردم صورت گرفت. ساخت و سازهای جدید براساس رفاه و زیبایی بیشتر طراحی شد. بنابراین یك دست نبودن و ناهمگون بودن بناها و معابر، باعث بروز مشكلات فراوانی شد. تهرانی كه ما می شناسیم هم در واقع همان كوچه پس كوچه های منتهی به بازار و محله های اطراف بود. هنوز هم كه هنوز است بار بسیار بزرگی بر دوش این مركز شهر خسته از سرفه های خشك سرب با ساختمان های در حال مرگ است.
مركز تراكمبا وجود گسترش شهرها و به وجود آمدن مراكز تجاری و اداری در مناطق جدید، هنوز تراكم و تمركز اكثر فعالیت های مردم، در مركز شهر است. مردم برای خرید به بازار می روند و كاسب ها، قیمت های خود را با فروشنده های مركز شهر هماهنگ می كنند. این نشان می دهد با وجود اینكه بازارها و ساختمان های تجاری بسیاری در مناطق جدید شكل گرفته، اما نقطه مركزی همچنان تاثیر خود را بر زوایای زندگی مردم دارد و در تار و پود زندگی شهری ریشه دوانده است. از طرفی صاحبان سرمایه های بزرگ بیشتر تمایل به ایجاد واحدهای پیشرفته در اماكن تازه تاسیس و جدید دارند تا بتوانند با استفاده از اعتبار خود، سود بیشتری را به دست بیاورند. اما صاحبان سرمایه های اندك بیشتر میل به ماندن در مركز شهر را دارند چرا كه یافتن بازارهای تازه برای آنها هزینه های هنگفتی در پی دارد كه مقرون به صرفه نیست.در قدیم همین مركز شهرهای امروزی از مناطق اعیانی به حساب می آمدند و افراد معتبر در آنجا زندگی می كردند اكنون مهاجران جای برخی از آنها را گرفته اند هر چند هنوز این محله ها بوی اصالت می دهد.مجموعه تمام این عوامل نامساعد محیطی باعث شده كه مركز شهرها نیز از تجمع افراد ولگرد و دلال و سودجو بی بهره نماند. این افراد در مركز شهر مستقر می شوند و فعالیت های خود را انجام می دهند. این پدیده مركز شهر را گاه به یك فضای ناامن و مرده تبدیل كرده است كه مردم از آنجا دوری می كنند. وجود چنین فضایی به این ناحیه قدرتی مرموز می دهد كه هر نوع برنامه ریزی شهری را با انواع مشكلات روبه رو می كند.
آلودگی زمین و زمانیكی دیگر از مشكلاتی مركز شهر، وجود بدترین و شدیدترین آلاینده های زیست محیطی در این منطقه است. تردد وسایل حمل بار، مشكلات و مزاحمت های رفت و آمد ترافیك های سنگین را به دنبال دارد و وجود كارگاه های صنعتی كوچك كه با بزرگ تر شدن شهر به اطراف منتقل نشده اند. ضمن اینكه كمبود فضای سبز در مركز شهر باعث می شود كه آلودگی ناشی از وسایل نقلیه كه در طول روز ایجاد می شود هوای نامطبوعی را ایجاد می كند كه در درازمدت موجب بروز بیماری نیز می شود. از این رو تنها كسانی كه مجبور باشند، آنجا زندگی می كنند. مركز شهر تهران نیز از این مشكل رنج می برد چرا كه این كلان شهر، بسیاری از مشكلات تجاری را در مركز خود جای داده است. یادگار گذشتگانمركز شهر به دلیل قدمت و عمر طولانی كه دارد، یكی از مظاهر تاریخی شهر به حساب می آید كه اكثر مردم از آن خاطرات فراوانی دارند. به عنوان مثال، بازار بزرگ تهران با مشاغل گوناگون و وجود مسجد جامع در آن، هرگز از یاد رفتنی نیست. بنابراین اگر این منطقه دچار هرگونه آسیبی شود شهر دچار بی هویتی خواهد شد. برای این كار باید با دمیدن روحی تازه در بناهای قدیمی، آنها را با ساخت و سازهای جدید پیوند زد. مركز شهر به علت درگیر بودن با حضور مردم، می تواند زیبایی های طبیعی، جاذبه های فرهنگی و آیین های سنتی را در خود جای دهد تا همراه بقیه بافت های شهر حركت رو به جلویی داشته باشد. ناهید جعفرپور كامی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 886]