واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بسوی آرمانشهر(2) انصاف
(اکتفا به حقوق خویش)اشاره:انصاف؛ واژه ای که اگر در زندگی انسان مفهوم واقعی به خود بگیرد، به تنهایی می تواند قسمت زیادی از مشکلات زندگی وی را حل کند. اگر انسان خود نقاط ضعف خود را دریابد و با رعایت انصاف، در صدد برطرف ساختن آن باشد، بی شک آرمانشهری خواهد ساخت که از زندگی در آن لذت خواهد برد... انصاف از دیدگاه قرآنی « وَیلٌ لِلمُطفِّفِینَ * ألذینَ إذا اکتَالُوا عَلَی النّاسِ یَستَوفُونَ * وَ إذا کالُوهُم أو وَزِنُوهُم یُخسِرُونَ:وای بر کم فروشان! * آنان که وقتی برای خود پیمانه می کنند، حق خود را به طور کامل می گیرند؛ * امّا هنگامی که می خواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم می گذارند.» ( مطففین/ 3-1)انسان منصف، کسی است که هرگز به ضرر و زیان دیگران راضی نباشد و در عین حال، هیچ سود و منفعت غیر طبیعی و ناحقی را برای خود نپسندد. انصاف از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام) رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از خداوند متعال نقل نمودند که حضرت حق فرمود:ای بنی آدم! چرا انصاف نداری؟ من با دادن نعمت، دوستی خودم را به تو ثابت می کنم؛ ولی تو بر انجام گناه اصرار می ورزی؟! خیر من همیشه به سوی تو نازل است، اما شر تو به سوی من بازمی گردد و هر روز، فرشته کریمی از تو برای من، عمل غیر صالح می آورد. ای فرزند آدم! هنگام خشم، مرا یاد کن تا من هم هنگام خشم تو را یاد کنم و در عذاب هایی که تو را محو می کند، غرقت ننمایم. امام باقر علیه السلام: «لاعَدلَ کالانصاف: هیچ عدالتی چون انصاف نیست.» امام صادق علیه السلام فرمود:پیامبر، نگاه کردن خود را نیز میان اصحاب تقسیم می کرد و به این و آن، برابر می نگریست. انصاف از نگاه بزرگان حکایت اول مردی از حج برگشته بود. نزد امام صادق علیه السلام از همسفری تعریف می کرد که پیوسته مشغول به عبادت بوده است. امام فرمودند: پس چه کسی کارهای او را انجام می داد؟ آن مرد گفت: افتخار انجام کارهای شخصی او با ما بود. امام فرمود: بنابراین همه شما از او برتر بوده اید. حکایت دومتو تدارکات لشکر، یکی دو شب، می دیدیم ظرف های شام را یکی شسته. نمی دانستیم کار کیست. یک شب، مُچش را گرفتیم. آقا مهدی زین الدین (فرمانده لشگر) بود. گفت: من روز را نمی رسم کمکتون کنم، ولی ظرف های شب، با من. شهید زین الدین تازه همسرش را آورده بود اهواز. طبقه ی بالای خانه ی ما می نشستند. آفتاب نزده از خانه می رفت بیرون. یک روز، صدای پایین آمدنش از پله ها را که شنیدم، رفتم جلویش را گرفتم. گفتم: مهدی جان! تو دیگه عیالواری. یک کم بیشتر مواظب خودت باش. گفت: چی کار کنم؟ مسئولیت بچه های مردم گردنمه. گفتم: لااقل توی سنگر فرماندهیت بمون. گفت: اگه فرمانده نیم خیز راه بره، نیروها سینه خیز می رن. اگه بمونه تو سنگرش که بقیه می رن خونه هاشون. جلوه های انصاف در زندگی برخی از فواید انصاف عبارت است از:1. سبب خشنودی خدا و نزول نعمت می شود. خداوند، بنده ی با انصافی را دوست دارد که به حقوق دیگران احترام می گذارد. 2. برکت زندگی انسان را سبب می شود. انسانی که منصف باشد، ثروتی که کسب می کند، سرشار از برکات معنوی است؛ چرا که او عقیده دارد مال و ثروت کمتری که آلوده به حق مردم نباشد، ارزش بیشتری دارد. 3. با رعایت انصاف، مردم احساس احقاق حق می کنند. در جامعه ای که افراد آن خود را ملزم به رعایت حقوق دیگران می دانند، همگان احساس می کنند که حق خود را بدون هیچ مشکلی به دست می آورند که این، احساسی بس شیرین و اتفاقی فرخنده است. 4. سبب نزدیکی افراد اجتماع به هم می شود. در چنین جامعه ای مردم با توجه به احساس خوب احقاق حق، با یکدیگر روابط صمیمانه تری برقرار می کنند. علی علیه السلام در نامه ای به یکی از کارگزاران حکومت خود می فرماید:در برابر مردم فروتن باش و آنان را با گشاده رویی و نرمخویی بپذیر و با همگان (حتی) در نگریستن و نظر انداختن و اشاره نمودن و سلام و علیک کردن، یکسان رفتار کن تا بزرگان قوم به طمع ستم کردن بر ضعیفان نیافتند و ضعیفان از دادگری تو نومید نشوند. ادامه دارد ... منبع :طباطبایی، سید محمد هادی، کتابچه شهر قرآنی، شماره17، با اندکی تصرف، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]