تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):فريب نماز و روزه مردم را نخوريد، زيرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مى كند كه اگر آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816422578




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به مناسبت سالروز بزرگداشت سيد جمال الدين اسد آبادي مبارز خستگي ناپذير


واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: به مناسبت سالروز بزرگداشت سيد جمال الدين اسد آبادي مبارز خستگي ناپذير
در شهر اسد آباد همدان در محله با سابقه «امامزاده احمد» مردماني نجيب از سادات حسيني زندگي
مي‌گذرانند و پاكمردي از تبار پيامبر (ص) راهبري آنان را بر عهده دارد. سيد صفدر عالمي پرهيزگار و دانشمندي پارساست كه ساكنان كوچه سيدان، سالاري آن بزرگوار را پذيرفته و دل به فرمانش سپرده اند.سيد صفدر و همسرش (سكينه بيگم) كه زني باسواد و آشنا بر آن بود همچون شوي خويش از تربيت خانوادگي و نجابت ذاتي برخودار بود. سيد جمال الدين در ماه شعبان 1254 ق (1217 ش) در چنين خانواده پاك وارسته اي پا به عرصه وجود نهاد.‏

تحصيلات

سيد از پنج سالگي در نزد پدر و مادر آموزش قرآن را آغاز كرد و مقدمات عربي را طي سالهاي اول تحصيل به‌خوبي فرا گرفت.در سال 1264 ق، به همراه پدرش «سيد صفدر» وارد شهر قزوين مي شود و چهار سال در آنجا ماندگار مي گردد. وي با پشتكار و جديت در حوزه علميه اين شهر به درس و بحث پرداخت و علوم و فنون مختلف را با اشتياق ياد گرفت و در ادبيات عرب، منطق، فقه و اصو سرآمد همدرسان خود شد.سيد جمال الدين در سال 1266 ق به همراه پدر وارد تهران شد. در اين هنگام امير كبير در سمت صدارت عظمي همچنان قدرت را در دست داشت.سيد در تهران تحصيلات خود را ادامه داد و نبوغ علمي و فضل و كمال سيد به‌سرعت فضاي شهر تهران را فرا گرفت.‏

هجرت به نجف

سيد صفدر در مدت اقامت خود در تهران، به اسرار پيچيده اي كه در روح و روان فرزند دلبندش نهفته بود، بيش از پيش پي برد. او جوان خود را در برخورد با عالمان بزرگ و مجتهدان بلند پايه، همانند دانشمندي زبردست و مطلع از رموز علوم يافت كه زباني گويا و سخني نافذ داشت. بر اين اساس مصمم شد وي را به مركز حوزه علوم و معارف اسلامي (نجف اشرف) ببرد و به درياي پرتلاطم علم شيخ انصاري (استاد بزرگوار خود او) وصل سازد.سيد در سال 1266 ق همراه پدر به قصد نجف اشرف از تهران حركت
مي‌كند. و در آنجا به خدمت شيخ مرتضي انصاري ـ
طاب ثراه ـ مي رسد. وي چهار سال در خدمت آن عالم فرزانه مشغول تحصيل علوم اسلامي
مي‌شود و در علوم تفسيري، حديث، فقه، اصول، كلام، منطق، فلسفه، رياضي، طب، تشريح، هيئت و نجوم به تحقيق مي پردازد و در تمام اين مدت مخارج
سيد‌جمال الدين را شيخ انصاري به عهده مي گيرد و در نهايت درجات علمي او را تصديق و به فتوا دادن در امور شرعي اجازه اش مي فرمايد. اين در حالي بود كه آوازه فراست و نبوغ سيد جمال، عالمان نجف، كربلا و سامرا به حيرت واداشته بود، تا اينكه مورد حسد و كينه برخي نا اهلان قرار گرفت و به توصيه استاد بزرگش، در سال 1270 ق روانه شهر بمبئي در هندوستان شد. ‏

سيد در هند و افغان

وي در 16 سالگي به همراهي يكي از علماي مورد وثوق به هندوستان رفت. در مدت دو سال اقامت در آنجا و ضمن ملاقات با عالمان و روشنفكران و مشاهده زندگي مردم به‌خوبي دريافت كه هندوستان يكسره در اختيار دولت انگليس است و كشور بريتانيا گرچه به اندازه يك ايالت هندوستان نيست و جمعيتش در مقايسه با جمعيت هندوستان ناچيز به شمار
مي‌رود توانسته است به آساني اين كشور پهناور را زير سلطه در آورد.از اين زمان بود كه فعاليتهاي سياسي و اصلاحي سيد جمال الدين آغاز شد. او در ضمن شناسايي دشمن استعمارگر و بررسي جنبه هاي قوت و رمز موفقيتشان، به تجزيه و تحليل علل و منشأ ضعف مسلمين برآمد و در پي يافتن راه حلها ، شب و روز تلاش كرد.‏ او در سال 3ـ1272 ق (1234 ش) به قصد مكه و زيارت خانه خدا از هندوستان خارج شد. پس از زيارت خانه خدا به افغانستان رفت و حدود پنج تا 6 سال در آنجا اقامت كرد و دوباره به هندوستان بازگشت.و با سخنرانيهاي آتشين به روشنگري مردم هندوستان بر ضد استعمار پير پرداخت.دولت انگليس بيش از اين نتوانست تماشاگر اين صحنه ها باشد لذا دستور اخراج وي از هند را صادر كرد. اين بود كه سيد تصميم گرفت هندوستان را به سوي كشور مصر ترك گويد. ‏

حضور در مصر

او در سال 1285 ق، از راه دريا وارد مصر شد و در مدرسه جامع الازهر با علماي بزرگ آن كشور ملاقات كرد و در اقامتگاه خود براي جوانان عرب كرسي درس برپا نمود و با سخنرانيهاي پرشور آنان را مجذوب خويش ساخت. ولي اين سفر چهل روز دوام نياورد زيرا حكم اخراج وي از سوي «خديو مصر» صادر شد و سيد به ناچار روانه اسلامبول شد. وقتي تركان عثماني خبر آمدن سيد را شنيدند بسيار خوشحال شدند و دو شخصيت علمي و سياسي امپراتور عثماني «عالي پاشا» صدر اعظم و «فؤاد پادشا» به پيشواز سيد شتافتند و او را در دربار مورد تكريم و مشاور خويش قرار دادند. ولي چندي نگذشت كه در اثر كج انديشي و ترس درباريان و حسادت «شيخ الاسلام»، سلطان عثماني دستور داد تا سيد مدتي را به خارج از اسلامبول سفر كند. از اين رو، وي در سال 1287 ق. به بهانه سفر سياحتي و مشاهده آثار باستاني بار ديگر وارد كشور مصر شد. در اين سفر، پس از ديداري كه ميان سيد و رياض پاشا (رئيس دولت مصر) انجام پذيرفت، رياض پاشا سخت شيفته كمالات روحي و معنوي سيد شد و از او خواست تا در مصر اقامت گزيند. سيدجمال الدين
از اين فرصت طلايي استفاده جست و نخست در منزل جلسه درس و بحث براي جوانان دانشگاهي و طلاب پر شور تشكيل داد و سپس آن را به دانشگاه الازهر انتقال داد و شاگردان بسياري را مشتاق خويش ساخت. او علاوه بر اساتيد و دانشمندان بزرگ مصر با روشنفكران و مردم ارتباط برقرار مي كرد. حتي در قهوه خانه هاي مصر حاضر مي شد و افكار و انديشه هاي خود را براي مردم بيان مي داشت، به طوري كه در طول چند سال اقامت در آن كشور توانست تحولات بزرگي را از نظر فرهنگي، سياسي و اجتماعي در اذهان مردم ايجاد كند.‏

ضمن رشد و آگاهي دادن به مردم، توطئه هاي پشت پرده دشمنان را برايشان معرفي كرد.تا اينكه در شب 17 رمضان 1299 توقيف و بار ديگر از اين كشور تبعيد گرديد. پس از آن به مكه عزيمت كرد و با شخصيتهاي مهم اسلامي تماس برقرار ساخت. آن‌گاه به سوي كشور هند روانه گشت.سيد در پي توطئه هاي دشمنان اسلام خصوصا استعمار پير مرتب از اين كشور به آن كشور سفر مي كرد.وي پس از تبعيد از مصر به هند رفته و براي چندمين بار
از هند اخراج گرديد.بعد از آن به قلب اروپا، پاريس رفت و مبارزات خود را در آنجا دنبال نمود و در آنجا بود كه تبديل به يك چهره جهاني گشت.از عمده فعاليت هاي او در سال هاي تبعيد مي توان به موارد زير اشاره كرد:‏

تاليف كتاب رد طبعيون تشكيل جمعيت سري عروه در حيدر آباد هند و تربيت جوانان شجاع و بزرگي همچون محمد اقبال, شوكت علي و محمد علي جناح.راه اندازي مجله عروه الوثقي, ديدار با ارنست رنان حكيم و مورخ مشهور فرانسوي و تغيير بسياري از عقايد او در باره اسلام و قرآن. ديدارهاي وي با «چرچيل» ، «سردروندلف» و «لرد سالسبري» در مورد حل مسئله سودان. در اين ديدار رهبران سياسي از انگلستان پس از تعريف و تمجيد از وي، پادشاهي كشور سودان را به سيد پيشنهاد كردند. او بر آشفت و گفت:‏ ‏« اين تكليف بسي شگفت انگيز است و اين كارها دليل ناداني در امور سياسي شماست. حضرت لرد اجازه دهيد كه از شما سئوالي نمايم. آيا سودان را مالك شده ايد كه مي خواهيد مرا پادشاه آن كنيد؟! » ‏

بازگشت به وطن

وي با هدف ايجاد مركز خلافت اسلامي در جزيره العرب از پاريس به سوي قطيف رهسپار گشت. در اين ايام سيد توسط اعتماد السطنه و حاج سياح محلاتي از طرف ناصرالدين شاه به تهران دعوت شد.‏ در روز 23 ربيع الاول 1304 ق وارد تهران شد و در منزل حاج امين الضرب براي خود مسكن گزيد، ولي ديري نپاييد كه مورد ترس و وحشت و كينه شاه و اطرافيان قرار گرفت. شاه به طور محرمانه از حاجي امين الضرب خواست تا عذر مهمان خود را بخواهد! از طرفي سيد نيز كه بنا به درخواست سياستمدار و روزنامه نگار روسي (كاتكوف) به مسكو دعوت شده بود، در نهم شعبان 1304 ق به آن كشور عزيمت كرد. وي در آنجا دو سال اقامت گزيد و با رجال سياسي، نظامي و مذهبي روسيه ديدار و مذاكره نمود. يك روز تزار روسيه از وي خواست تا «شيخ الاسلامي» مسلمانان آن كشور را به عهده گيرد ولي سيد در جواب گفت: من خود را مدافع منافع تمام مسلمانان جهان
مي‌دانم. به علاوه سيد از تيرگي ميان دولت روس و انگليس استفاده مناسب كرد و افشاگريهاي وسيعي را بر ضد دولت بريتانيا در نشريات روسيه انجام داد كه تا آن روز نظير نداشت.

در اين زمان بود كه ناصرالدين شاه بار ديگر از سيد براي آمدن به ايران و اصلاح وضع سياسي و اقتصادي كشور دعوت نمود.‏ سيد نخست وارد مذاكره با رجال سياسي روسيه شد و آنها را راضي كرد تا از امتيازاتي كه در آن زمان مي خواستند از ايران بگيرند، دست بردارند. سپس در هفتم ربيع الثاني همان سال به ايران بازگشت تا كار اصلاحات را به طور جدي آغاز كند.ولي در اثر توطئه هاي پشت پرده استعمار پير (انگلستان)، زمينه بدبيني درباريان و شاه فراهم شد. هنوز شش ماه از حضور سيد در تهران نگذشته بود كه از حكم اخراج خود آگاه گرديد. سيد به عنوان اعتراض به شهر ري (حرم حضرت عبدالعظيم حسني) عزيمت كرد و در آنجا اعلان تحصن نمود و با سخنرانيهاي پرشور، حرم را به دژي استوار مبدل ساخت.

چندي بعد فشار سفارت بريتانيا فزوني يافت و ناصرالدين شاه حكم توقيف و اخراج وي را صادر كرد. وقتي دستخط شاه به دست «مختارخان» حاكم شهر ري رسيد، بي درنگ بيست نفر فراش فرستاد و سيد را از بست حرم حضرت عبدالعظيم بيرون آورده، در 28 جمادي الاولي 1308 ق. روانه غرب كشور كرد. ‏

چهارشنبه|ا|17|ا|اسفند|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رسالت]
[مشاهده در: www.resalat-news.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 391]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن