واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش > دانشهای بنیادی - رهبران گروههای تندرو و خشنی مانند القاعده، از ادبیات خاصی در سخنرانیهایشان استفاده میکنند. حتی این الگو را در سخنرانیهای هیتلر و بوش هم، مدتی قبل از حمله به سایر کشورها و آغاز جنگ میتوان دید. بهنوش خرمروز: به نظر شما نقطه اشتراک اسامه بن لادن و جورج بوش، رییس جمهور سابق آمریکا چیست؟ شاید در مورد خشونت یا جنگ، کلماتی به ذهنتان رسیده باشد که درست هم هست، اما از دید روانشناسان، این دو مرد یک نقطه اشتراک بارز دارند، آنها برای بیان تصمیمات خود در مورد اعمل خشونتبار مانند جنگ، از زبانی استفاده میکردند که متفاوت است و ویژگیهای خاص خود را دارد. به گزارش نیوساینتیست، جیمز پنهبیکر، روانشناس دانشگاه تگزاس، در همایش سالانه انجمن آمریکایی پیشرفتهای علمی، در اینباره چنین بیان کرده است: «مهم نیست جز چه گروهی باشید، اگر قرار باشد به سمت جنگ بروید، این تغییرات زبانی اتفاق میافتند.» پنهبیکر یکی از محققانی است که روی جملاتی که گروههای تندوریی مانند القاعده و القاعده عربی به کار میبرند، مطالعه میکند. از مهمترین اهداف این مطالعات، تحلیل هوشمندانه برای پیشبینی احتمال رفتارهای خشونتبار و حملات تروریستی است. دانش و بینش محققینی چون پنهبیکر به محتوای کلمات اصلی به کار رفته مربوط نمیشود، مثلا اسمها و فعلها را در نظر نمیگیرند، بلکه آنها کلمات عملکردی را که در اطراف این کلمات اصلی قرار میگیرند، بررسی میکنند. میتوان ضمایر، حروف تعریف، کلمات ربطی، کلمات اشاره و مانند آنها را از این دست دانست: این، آن، از این دست، از وقتی، توسط، به واسطه، من و ... . به گفته محققین، بین جملاتی که این دو گروه تروریستی تندرو استفاده میکنند، با گروههای مذهبی دیگری که سابقه رفتار تروریستی یا خشونتآمیز ندارند، مثل جنبش اصلاح اسلامی عربی یا حزبالتحریر، تفاوت فاحشی وجود دارد. گروههای خشن و تروریستی معمولا بیشتر از ضمیرهای شخصی استفاده میکنند. همچنین کلماتی را به کار میبرند که معنای اجتماعی دارد و یا برانگیزاننده احساسات مثبت و یا منفی است. در حالی که سخنرانیها و جملات گروههایی که خشونتی به کار نمیبرند، باشکوهتر، رسمیتر و البته خنثیتر است. البته ارزش این مطالعات فقط به این حد محدود نمیشود که تفاوتهای سخنرانیهای گروههای خشن و غیرخشن را پیدا کند، بلکه مهم این است که با این روش، بتوان فهمید چه زمانی یک گروه حال و هوای تروریستی به خود میگیرد و باید از آن ترسید. گفته میشود این نشانههای گفتاری در فاصله دو تا شش ماه قبل از یک حمله بزرگ، کاملا مشهود میشوند. پنهبیکر و همکارانش متوجه شدند در همین دوران، سخنرانان این گروهها بیش از هر وقت دیگری ازکلمات مرتبط با صداقت در سخنرانیهایشان استفاده میکنند. بخش جالبی از این مطالعه به بررسی سخنرانیهای رهبرانی میپردازد که در طول تاریخ، دست به جنگهای خونینی زدهاند، مثل آدولف هیتلر و فرانکلین روزولت. حتی جورج بوش هم در این فهرست قرار دارد. سخنرانیهای این افراد، شاهد محکمی برای نظریه پنهبیکر و همکارانش است. به گفته محققین، جورج بوش تنها در دو دوره به طور ناگهانی شروع کرد به کاهش استفاده از ضمیر من و به جای آن، بیشتر از ما استفاده کرد: یکی بعد از فاجعه 11 سپتامبر بود که احتمالا منعکسکننده حس همدردی ملی او بوده است. دفعه بعد در سال 2002 بود، درست زمانی که یکسال بعد از آن مشخص شد تصمیم حمله به عراق در پشت درهای بسته گرفته شده است. اینبار اما دلیل مشخصی برای شکوفا شدن کلمه ما در سخنرانیهای آقای بوش وجود نداشت. به گفته پنهبیکر، همین نشانههای گفتاری، میتوانند کمککننده باشند، البته تا حدی! وی معتقد است که این دانش را هنوز باید خیلی خام دانست. 50172
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]