واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > چهرهها - برترین تنیسباز ایرانی معتقد است جوکوویچ نمیتواند کارهای او را تکرار کند. فرهاد عشوندی / اغراق نیست اگر او را منحصر به فرد ترین تنیس باز جهان بدانیم. از نظر افتخار و قهرمانی در مقیاس جهانی دستاورد خیلی درخشانی ندارد ولی کسی در دنیای تنیس نیست که بتواند گوشه ای از «شیرین کاری های» منصور بهرامی را تکرار کند. برترین تنیس باز مرد تاریخ ایران گرچه خیلی زود و در 16 سالگی به تیم ملی ایران رسید، اما خیلی زود هم مجبور به ترک تیم ملی شد. بهرامی تنها تنیس باز ایرانی است که به فینال یک گرند اسلم (سال 1989 در مسابقات دونفره رولان گاروس به همراه اریک وینوگرادسکی از فرانسه) رسیده است. او کماکان نامی مطرح در تنیس جهان است. امسال در فینال اوپن فرانسه دوربین چند باری روی او «زوم» کرد و چند سال پیش دوربین ها در فینال ویمبلدون تصویر «مرد سیبیلو» را نشان دادند که مشغول خوش و بش با «بیورن بوگ» اسطوره سوئدی پیشین تنیس جهان بود. حالا بار دیگر نام بهرامی در ایران مطرح شده است، نه به خاطر شیوه یگانه اش، بلکه در ارتباط با دیگر چهره جهانی تنیس ایران؛ ارغوان رضایی. دختر طلایی ایران که فوق ستاره های بزرگی مانند ماریا شاراپووا، ونوس ویلیامز، دینارا سافینا و ژوستین هنین را شکست داده این روزها با خانواده اش دچار مشکل شده است. ارسلان رضایی، پدر ارغوان، بهرامی را در این میان مقصر می داند. این مسئله بهانه ای شد تا پای صحبت های بهرامی بنشینیم. گفت و گو با منصور بهرامی از نقش اش در رابطه با خانواده رضایی شروع شد و به بررسی وضعیت اسفناک تنیس ایران و نظر او درباره مرد شماره 2 تنیس جهان، نواک جوکوویچ رسید. بهرامی در این مصاحبه نیز شیرین و بازیگوش بود، درست مانند نمایشی که در زمین تنیس دارد. *آقای بهرامی می خواستیم از ماجرای ارغوان شروع کنیم. به جان دو تا پسرم من ارغوان را سالی یک یا دوبار بیشتر نمی بینم. نمی دانم چرا پدرش راه افتاده در نشریات فرانسوی و این موضوع را گردن من می اندازد. من یک ایرانی هستم و تنها برایم این مهم است که این دختر هموطنم خوب بازی کند. در سال بیشتر از 20 دقیقه نمی بینمش . شاید خیلی وقت ها حتی با ارغوان حرف هم نمی زنم. فقط می گویم سلام و خداحافظ. *اما پدرش می گوید پادرمیانی شما به جایی که شرایط را بهتر کند ، به هم ریخته است. نمی دانم گناه من این وسط چه بوده است. من نه شماره تماس ارغوان را دارم و نه او را می بینم. این قدر با هم در ارتباط نیستیم که بخواهم چیزی به او بگویم یا حرفی بزنیم. وقتی می برد خوشحال می شوم و بعد از باختش ناراحت. ما در تورنمنت های بزرگ تنیس دنیا شرکت می کنیم اما معمولا وقتی بازی های من شروع می شود ، او کارش تمام شده و رفته است. مثلا من دو هفته دیگر در مسابقات پیشکسوتان ویمبلدون رقابت دارم. معمولا ارغوان هم که آنجاست ، زودتر از من کارش تمام می شود و بر می گردد و ما حتی همدیگر را نمی بینیم. *آخرین دیداری که داشتید ، یادتان هست چه وقتی بوده؟ فکر کنم 2 دقیقه همدیگر را در بازی های رولان گاروش دیدیم . یک دیدار کوتاه قبل بازی اش بود . ارغوان در این بازی ها خیلی زود ، کنار رفت. من واقعا حرف های پدر ارغوان را درک نمی کنم. در کل زندگی مان فقط دو ساعت با هم حرف زدیم. 10 سال قبل بود که اولین بار همدیگر را دیدیم و او گفت شما به عنوان یک ایرانی اگر نصیحتی داری برای دخترم، به او بگو که من هم چند کلمه ای گفتم و دیدم ایشان اصلا به چیزهایی که من به دخترش گفتم، اعتقادی ندارد و برای همین دیگر اصراری نکردم. بعد می بینم مدام در روزنامه های فرانسوی علیه من مصاحبه می کند و می گوید بهرامی از دختر من سوء استفاده کرده و مشکلات را به راه انداخته . زنگ می زند روی موبایلم و به من توهین می کند و می گوید تو مقصری. باز هم می گویم به روح پدرم ، به جان دو پسرم واقعا درک نمی کنم او چه می گوید. *ایشان می گوید در استرالیا از شما خواسته بود بین او و ارغوان پادرمیانی کنید و مشکل شان را حل کنید اما انگار حرف های تان دعوا را بیشتر کرده! آنجا نمی دانم چه اتفاقی بین شان افتاده بود اما از من خواست تا با ارغوان حرف بزنم و من هم به خواست پدرش این کار را کردم اما اصلا دخترش نمی آمد. او مدام به من می گفت با ارغوان حرف بزن. شب و روز از من خواست. بعد دخترش را دیدم گفتم خانواده ات نگرانند. چرا بی خبرشان گذاشتی؟ برو و با آنها حرف بزن اما ارغوان گفت من نمی خواهم ببینمشان. من هم همین ها را به خانواده اش گفتم. این کل ماجرایی بود که من در جریانش هستم. بعد پدرش به من زنگ زد و توهین کرد و گفت با خبرنگاران حرف زدم و علیه او جو راه انداختم . گفت تو رفتی با رادیو فرانسه علیه ما مصاحبه کردی و من گفتم به جای این حرف ها نوار مصاحبه ام را بیاور. قسم می خورم من هیچ دخالتی در این اتفاق نداشتم . واقعا نمی دانم چرا او مرا انداخته وسط دعوا با دخترش. *حالا شاید او به عنوان یک پدر ناراحت ، دنبال دلیلی می گردد برای دلیل اختلاف با دخترش. من نمی دانم او چه دلیلی برای رفتارش دارد اما چرا اسم مرا وسط کشیدند. من خودم مدام پیگیرتمریناتم هستم و رقابت های سنگینی دارم. هر ماه باید گوشه ای از دنیا باشم. کاری به این کارها ندارم. *از این بحث خارج شویم. سالهاست که دیگر به ایران نمی آیید؟ بیایم ایران که چه کار کنم؟ آنجا که هیچ رقابت تنیسی نداریم تا من بیایم. تنیس در ایران خوابیده و خبری نمی شود تا من بیایم. خیلی دلم برای کشورم تنگ شده اما واقعا وقتی می بینم هیچ خبری نیست و خودم هم به سختی درگیر بازی های فشرده سالانه ام هستم و فرصتی پیدا نمی کنم تا بیایم ایران. من درگیر بازی های نمایشی هستم که در گرانداسلم ها برگزار می کنم. *حسابی هم فعال هستید. بله ، در رقابت های بالای 35 سال حاضر می شوم و سعی می کنم که با سبک خاصی که برای خودم دارم ، در بازی ها شرکت کنم و خدا را شکر از استرالیا تا فرانسه و آمریکا ، هر جایی که می روم ، کارم با استقبال خوبی روبرو می شود. فعلا هم که ویمبلدون را در پیش دارم. *در رولان گاروش ، شبکه عربی که بازی فینال را پخش می کرد بارها شما را نشان داد و از شما به عنوان یک استثناء در تنیس آسیا اسم برد اما در ایران... راستش خودم خیلی وقت ها دلم می گیرد که در کشورم کسی مرا تحویل نمی گیرد . خیلی دوست دارم که برای ایران خودمان کاری انجام بدهم و اثرگذار باشم اما در کشور خودمان که تنیسی نیست. نه بازیکنی نداریم نه برنامه ریزی دقیق داریم. فکر می کنید من دوست ندارم که جوان های مان بهترین های تنیس دنیا باشند؟ وقتی ما ملی پوش بودیم بودیم کشورهایی مثل سوئیس و فرانسه را می بردیم. آنها الان بازیکن های شان می آیند نیمه نهایی رولان گاروش اما تنیس ما الان کجاست؟ وقتی هیچ حرفی برای گفتن نداریم. الان در دیویس کاپ حتی رقیب هند و سری لانکا هم نمی شویم. *و فکر می کنید راه خروج از این بن بست چه باید باشد؟ ببینید بارها از من این سئوال را پرسیدند. تنیس باید رشد کند. باید پایه ریزی و زیرسازی داشته باشد. از همین الان اگر شروع کنیم شاید 20 سال بعد جواب بدهد. در زمان بازی ما ، من ، داداشی و .... با تیم های لهستان و انگلیس بازی می کردیم. الان با سریلانکا و هند. کشور ما 50 سال پیش صاحب تنیس شد. ما، 1976 در گالیاکاپ که خیلی مطرح بود به فینال رسیدیم. به چک باختیم ولی در همان جام هلند و سوئیس و فرانسه را بردیم که رسیدیم به فینال. باخت به ما برای فرانسوی ها فاجعه بود اما برای تیم سه نفره ما خیلی عادی بود که رسیدیم فینال چون خیلی خوب بودیم. الان ما باید تلاش کنیم از دسته دوم آسیا به دسته سوم سقوط نکنیم. *تازه تنیس رشته ای است که فکر می کنم در صورت سرمایه گذاری ، برایش استعدادهای خوبی داریم. استعداد در همه جای دنیا هست . البته اگر رسیدگی بشود. ولی اگر توجهی نباشد ، استعداد بازیکن خیلی زود خشک می شود. ایرانی ها بی استعداد نیستند. وقتی ما در تیم ملی بودیم هم هیچ کدام مان مربی نداشتیم. خود من در دوره بچگی ام توپ جمع کن بودم. 10 ریال به ما می دادند و با همین هفته ای 10 ریال من شدم ورزشکار. اینجا سالی 75 میلیون یورو بودجه تنیس فرانسه است در حالی که 4 سال قبل وقتی با رئیس وقت فدراسیون تنیس یعنی آقای خروشی حرف می زدم ،می گفت بودجه سالانه فدراسیون ایران به سختی 40 هزار دلار است. البته برای پیشرفت در ورزش باید در همه زمینه ها پیشرفت کنیم . من خودم یک ایرانی هستم . خانواده ام ایران هستند و از وضعیت اقتصادی آنها اطلاع دارم . این قدر مشکلات داریم ، الان مردم دنبال سخت دنبال نان شب هستند نه تنیس . *شما در تورنمنت های زیادی بازی می کنید ، آن هم در این سن. سنی که شانس کمی برای پیروزی دارید. من نمایشی بازی می کنم. بعضی وقت ها هم بالا می روم اما بیشتر هدفم سرگرمی است. اصولا بازی هایی که می کنم ، نمایشی هستند. می آیم تا ژست های قشنگ تنیس را انجام می دهم تا مردم لذت می برند. وقتی بازی می کنم ، مردم فکر می کنند رفتند سینما و فیلم می بینند یا در سالن تئاتر هستند. *یک جورهایی مثل بازی های جوکوویچ؟ نه اصلا. او دیگران را مسخره می کند و ادای شان را در می آورد اما من هیچ وقت این کار را نمی کنم. من ژست هایی را می آیم که منحصر به فرد هستند. جوکوویچ بازیکن بزرگی است که من هیچ وقت در سطح او نبودم اما او هم نمی تواند کارهای مرا تکرار کند. او معمولا بعد از پایان بازی ، ادای سرویس زدن های حریفانش را در می آورد و با این کارش گاهی آنها را دلخور می کند. ولی من در زمان بازی از حرکات نمایشی استفاده می کنم. کارهایی که دیگران یا نمی توانند انجام بدهند و یا جرات ریسک کردنش را ندارند. 43 43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 493]