تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):كوتاه كردن ناخن، از آن رو لازم است كه پناهگاه شيطان است و فراموشى مى آورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816494670




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اسلام، حيات ابدي، نياز فطري


واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: اسلام، حيات ابدي، نياز فطري
جاويد ياري -عليرضا موفق

نگرش پوچ گرايانه به زندگي، ايدئولوژي‌اي است نه مختص به نخبگان و روشنفكران بلكه مردمان معمولي با سطح علمي متوسط يا ضعيف و طبقه اجتماعي بالايي يا پاييني جامعه، به‌واسطه عدم نگرش الهي و متعالي و يا برخورداري صرف از نگاه مادي به زندگي، پس از گذشت مدت زماني از اين رفتار ايدئولوژيك، خواسته يا ناخواسته، گرفتار و متحير اين تفكر در حيات خويش خواهند شد.‏

از نگاه تفكر پوچ‌گرايي، زندگي مادي از ارزش و اهميت قابل اعتنايي برخوردار نيست. وضعيت عالم در عين برخورداري از يك نوع نظم ظاهري اما از آرمان و هدفي عقلاني برخوردار نبوده و انسان را به سعادت سوق نمي‌دهد بلكه سرانجام و مقصد آن ناكجا آباد است. دنيايي است كه با اتلاف عمر انسان چند صباحي آدمي را مشغول بازي كودكانه مادي نموده و گرفتار نمودن وي در دام رنجها و شرور عالم در نهايت با قهقهه‌اي مستانه وي را به دامان مرگ و نيستي و پوچي نهايي مي‌سپارد. (1) ‏

ادله پوچ‌گرايان بر پوچي در زندگي مادي: 1- رنج و شكست؛ 2- مرگ و نيستي. تبيين و بررسي اين دو دليل از نگاه مدعيان پوچي، در مطالب ارائه شده ماتقدم انجام گرديد.‏

در ادامه مقاله به بررسي و تدقيق در نوع نگاه مترقي و متعالي اسلام راستين درخصوص ادله پوچ نگري در زندگي مي‌پردازيم. هدف از اين پردازش نشان دادن اين امر است كه اسلام مترقي چگونه با ارائه تئوري كاملا معقول و ملائم با نفس، به تفسير شرور، رنجها و مصائب زندگي دنيوي و در نهايت مرگ و هجرت از زندگي مادي مبادرت ورزيده و با اين تفسير مترقي واقع نگر خويش، چنان نگرش و زاويه ديد متعالي به آدمي اعطاء مي‌نمايد كه رنها و شدايد در نيل به كمال و سعادت مطلوب را با كمال ميل در حق جان خويش طالب خواهد بود.‏

آموزه‏هاي اسلام در خصوص رنج و مرگ: ‏

‏1-رنج: نگاه اسلام به مقوله رنج را در دو شماره قبل به نظاره نشستيم.‏

‏2- مرگ

پديده مرگ از زواياي مختلف از ديدگاه دين مورد مداقه قرار گرفته است. بنا به تناسب بحث معناي زندگي و مطالب متناظر، لازم است به سه سئوال در اين رابطه‌پر ژرداخته شود. اول اينكه چرا مرگ در نگاه برخي موجب پوچ انگاري زندگي شده و احساس كمبود انسان در اين رابطه چيست؟ دوم اينكه نما و جلوه مرگ از ديدگاه ديني چگونه است؟ سومين مطلب آن‌است كه نوع نگاه دين نسبت به مرگ چه تاثيراتي را ممكن است بر زندگي آدمي باقي گذارد؟ لازم است دانسته شود كه يك معتقد به اسلام چگونه با استفاده از نگاه ديني مي‌تواند از پوچي حاصل از فقدان نگاه ديني هايي يابد.

قبل از شروع بحث و بررسي سئوالات لازم است با نگاهي به متون ديني، حقيقت مرگ در جمله‏اي ساده و كوتاه مورد دقت قرار گيرد: «قال الحسين
(عليه‌السلام): فما الموت الا تنظره تعبر بكم؛ مرگ چيزي نيست مگر پلي كه از آن عبور مي‏كنيد». (2)

در اين جمله مرگ به «محل عبور» تعبير شده كه آدمي با گذر از آن زندگي
بي‌انتها و جاودان خود را در عالمي ديگر ادامه مي‏دهد. از اين تصور ساده به همراه تبيين‏هاي ديگري كه از مرگ در متون آيات و روايات مشاهده مي‏شود به سه نگاه مي‏توان دست يافت كه به نظر مي‏رسد در آنها دست كم از مشكلات مكاتب بشري و پوچ گرا خبري نيست. اين موارد ناظر سئوالات پيش گفته است كه سعي مي‏شود در خلال آنها پاسخهاي مناسب دين عرضه شود.

1- نگاه فطري

برداشت ساده‏اي كه از كلمه معبر در حديث فوق مي‏شود، آنكه مرگ گرچه پايان بخش زندگي در اين عالم است اما هيچ‌گاه پايان هستي نيست. به نظر مي‏رسد اين جمله برداشت اصلي‏تري ديدگاه اسلام و ديگر اديان نسبت به مرگ است اما با تاملي بيشتر مي‏توان دريافت كه اين جمله، تنها بيان آموزه‏اي ديني نيست بلكه بيان توقع و انتظار آدمي از زندگي خود است. توقعي كه از درون او مي‏جوشد و به نوعي حقيقت حيات وي را دستكم از ديدي ذاتي و فطري برملا مي‏سازد. انسان به دنبال جاودانگي است و اين جستجو گري را در طول تاريخ نشان داده است. جستجوي آ ب حيات كه در ادبيات به گونه‏اي متفادت و برجسته تاكيد شده، بيانگر روح پر تلاطم آدمي به دنبال استمرار هميشگي زندگي خود است. لازم نيست در اين رابطه به تاريخ يا ادبيات گذشته و معاصر مراجعه كنيم، چون اين خواست با تاملي ساده در خواسته‏هاي خود از زندگي، قابل دسترسي است. قرآن كريم نيز معتقد است خواست آدمي براي زندگي هميشگي از امري فطري و ذاتي نشأت مي‏گيرد. قرآن كريم با توجه به آياتي مانند آيه ذيل كه بر تطابق امور فطري و دين حنيف تاكيد مي‏شود، حقيقت معاد و جهان پس از مرگ را پاسخي به نياز فطري بشر به جاودانگي مي‏داند: «فاقم وجهك للدين حنيفا فطرت الله اللتي فطر الناس عليها؛ بيا روي خود را به‌سوي دين پاك كن و پيوسته از طريق دين خدا كه فطرت خلق را بر آن آفريدن است، پيروي كن». (3)

از نظر ديني انسان بر پايه نيازي فطري و ذاتي به دنبال زندگي جاودانه است پس بديهي است كه اگر به گونه‏اي مادي مي‏انديشيد و مرگ را پايان هستي خود مي‏پندارد، آن‌را وحشتناك و دهشتبار بداند. چه چيزي وحشتناكتر از آنكه انساني از نياز فطري‏اش نسبت به زندگي محروم شود و برخلاف توقعش به وادي نيستي و فنا سوق داده شود. زندگي او به گونه‏اي جلوه‏گر شود كه از آنچه فطرتا و ذاتا دنبال اوست، فارغ شود و حتي به كلي در تعارض با آن قرار گيرد. نظر پوچ‌گرايان كه مرگ را به معني پوچي مي‏دانند در حقيقت دغدغه‏اي است كه بر اساس آن‌نمي‏خواهند زندگي موقت را باور كنند. زمان كوتاه زندگي در باور آنها نمي‏گنجد لذا اساس آن‌را به مسخره مي‏گيرند. با كمي تامل ما نيز مي‏توانيم به اين نتيجه برسيم؛ زندگي‏اي كه پس از آن‌همه فراز و نشيب يكباره اساسش در هم مي‏پيچد و ذره‏اي از آن باقي نمي‏ماند، مستحق نام و عنوان پوچي است. هم خود «پوچي» است و هم مرگي كه باعث پوچي شده است. هيچ‌يك هدفي ندارند و مقصودي بر آنها مترتب نيست. ‏

تدقيق بيشتر در نگاه فطري به زندگي و مرگ را به شماره‏ بعد موكول مي‏نماييم.‏

‏ پي نوشتها:‏

‏1- اين نوشتار، تلخيص، تنظيم و بازنويسي جاويد ياري از كتاب «معناي زندگي، تاملي بر ديدگاه دين و مكاتب بشري»، عليرضا موفق، انتشارات كانون انديشه جوان، 1388.

2- معاني الاخبار، ج 3، ص 288‏

‏3- سوره روم، آيه 30‏

دوشنبه|ا|8|ا|اسفند|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رسالت]
[مشاهده در: www.resalat-news.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن