واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: وعدههاي نادرست
جام جم آنلاين: وعده هاي انتخاباتي ديگر معضلي است كه متاسفانه در اين روزها با غلظت بيشتري ديده مي شود. نماينده مجلس در قوانين اساسي و عادي داراي وظايف و اختياراتي است كه با بسياري از وعده هاي امروزي تناسبي ندارند.
بارها گفته و نوشته ام، و هر بار كه تجربه جديدي از انتخابات پيدا مي شود، بيشتر باور مي كنم كه مدل كنوني انتخابات مناسب با مباني ديني و شايسته پيشينه ملي ما ايرانيان نيست.
شيوه فعلي براي مراجعه به راي مردم گرته برداري كوركورانه از فرهنگ غربي است كه آثار و لوازم خاص خود را به همراه خواهد داشت. بايد تا دير نشده طرحي نو در انداخت كه البته نشاني از آن ديده نمي شود.
به هرحال يكي از مهمترين نمودهاي تفاوت فرهنگي درحوزه انتخابات ، مساله تبليغات نامزدها و چيزي است كه امروزه رقابت هاي انتخاباتي خوانده مي شود.
آيا اصولاً رقابت، به اين معني، در فرهنگ اسلامي پذيرفتني است يا مردان خدا تنها زماني تن به پذيرش تحميلي مسئوليت مي دهند كه حجت بر آنان تمام شده وراهي براي گريز نداشته باشند؟
بدون شك تعريف خويش كردن كار ناپسندى است؛ اما شايد درتوجيه پذيرش اين روش گفته شود: گاهى شرائط ايجاب مى كند كه انسان خود را به جامعه معرفى كند تا مردم او را بشناسند و از سرمايه هاى وجودش استفاده كنند و بصورت يك گنج مخفى و متروك باقي نماند؛...(همانگونه) كه يوسف به هنگام پيشنهاد پست خزانه دارى مصر خود را با جمله "حَفيظٌ عَليمٌ" ستود، زيرا لازم بود سلطان مصر و مردم بدانند كه او واجد صفاتى است كه براى سرپرستى اين كار نهايت لزوم را دارد.
لذا در تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم كه در پاسخ اين سؤ ال كه آيا جايز است انسان خودستائى كند و مدح خويش نمايد؟ فرمود: آرى هنگامى كه ناچار شود مانعى ندارد آيا نشنيده اى گفتار يوسف را كه فرمود: مرا بر خزائن زمين قرار ده كه من امين و آگاهم ، و همچنين گفتار بنده صالح خدا(هود) من براى شما خيرخواه و امينم.
با اين حال، وحتي درصورت قبول اصل رقابت، تازه سخن ازكميت وكيفيت تبليغات به ميان مي آيد. بي ترديد حجم ونوع تبليغاتي كه گاهي شاهد آن هستيم، در بسياري ازموارد قابل پذيرش نيست. اسراف، گزافه گويي، سوء استفاده از اموال عمومي، رانت خواري هاي رسانه اي، عوام فريبي،و تخريب رقيبان تنها مثال هايي هستند كه بالاخره روزي بايد چاره انديشي شوند.
داوطلبان تصدي مناصب عمومي بايد يوسف صديق (ع) را الگوي خود قرار دهند. هنگامي كه پذيرش يكي ازمناصب مهم كشور به آن پيامبر بزرگوار پيشنهادشد(ونه او پيشقدم شد)،و ايشان احساس تكليف كرد و دريافت كه امنيت اقتصادي و تامين معيشت جامعه تنها به دست او امكان پذير است؛ فقط به معرفي خود بسنده كرد و بدون دادن هيچ وعده اي اعلام كرد: «: سرپرستى اموراقتصادي را به من بسپار كه من هم كاردانم و هم امانت دار».
وعده هاي انتخاباتي ديگر معضلي است كه متاسفانه در اين روزها با غلظت بيشتري ديده مي شود. نماينده مجلس در قوانين اساسي و عادي داراي وظايف و اختياراتي است كه با بسياري از وعده هاي امروزي تناسبي ندارند.
نامزدها بايداز توهين به شعور مردم بپرهيزند، وضمناً بدانند هر آنچه درباره قبح خلف وعده در متون ديني واخلاقي ما گفته شده است، در خصوص مواردي است كه وعده كننده از ابتدا قصد وتوان وفاي به عهد داشته است؛ اما پس از تعهدي كه مي كند، بدون دليل و عذر موجه از اجراي آن خودداري نمايد؛ نه اينكه از ابتدا بداند كه اصولاً انجام اين وعده ها در توان او نيست، ويا در هنگام تعهد قصد انجام آن را نداشته باشد.
اين آيه شريفه در چنين مواردي بسيار راهگشا و تكان دهنده است كه مي فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده ايد، چرا مي گوييد آنچه را به آن عمل نمي كنيد؟! خدا به شدت خشمگين مي شود از اينكه بگوييد آنچه را انجام نمي دهيد.»( سوره صف،آيات2و3).
وعده ها نمايانگر ميزان صداقت و وارستگي نامزدها است ونشان مي دهد تا چه اندازه شيفته خدمتند يا تشنه قدرت. درمكتب ما دروغ جايي ندارد، حتي اگر به ظاهر جاذب آراء و موجب برنده شدن گردد!! ما مدعي پيروي ازامامي هستيم كه بيست و پنج سال خانه نشين شد و بيش از نيمي از اين مدت، يعني 13 سال (دوره خلافت عثمان) تنها به اين دليل بود كه حاضر نشد به هنگام انتخاب، يك وعده دهد كه انجام آن را درست نمي داند.
در همان زمان و هم اكنون نيز بسياري مي پرسند آيا بهتر نبود در آن دوران حساس حضرت امير (ع) به يك پرسش ساده پاسخ مثبت مي داد و به اين ترتيب سرنوشت تاريخ را تغيير مي داد و جامعه بشري را بيش از اين از بركات و آثار حكومت خويش محروم نمي ساخت؟!
آيا مصلحت ايجاب نمي كرد علي عليه السلام با پذيرش صوري اين خواسته، از چرخش قدرت به سوي خليفه سوم جلوگيري مي كرد؟! چه اشكالي داشت كه با يك تعهد صوري، كه حتي مي توانست از نوع توريه و خالي از دروغ باشد، مسير تاريخ را عوض مي كرد؟!
شارح سني مذهب نهج البلاغه، اين ايراد را به تفصيل نقل كرده و توضيح داده است، و با اشاره به پاسخ هاي علماي شيعه و سني به آن، مي گويد: پاسخ حقيقي آن است كه علي (ع) ارتكاب خلاف شرع براي سياست ورزي را قبول نداشت.
آري! علي عليه السلام، علي است چون چنين نكرد و حاضر نشد ننگ مبادله اخلاق با قدرت را بر پيشاني شيعه بچسباند. او مقتداي هميشه انسان ها (و نه تنها مسلمان ها) است؛ چون تا اين اندازه به موازين اخلاقي و انساني پايبند بود. واين مي تواند معياري براي ارزيابي، گزينش وانتخاب مردم ما باشد. اگر مردم عزيز اصرار داشته باشند كه نام چنين داوطلباني را در برگه هاي خود ننويسند، درس بزرگي به آنان خواهند آموخت كه مي پندارندو مي گويند عقل مردم به چشم آنها است!
دكتر محسن اسماعيلي
دوشنبه|ا|8|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]