محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828813155
ما و خرافاتخبرگزاري فارس: آمريكايي ها معتقدند اگر شما روي پلي با دوستانتان خداحافظي كنيد، ديگر هيچ وقت آنها را نخواهيد ديد. وقتي شهاب سنگي ديديد، سريع آرزو كنيد؛ همه آرزوهاي شما برآورده خواهد شد. هنگام عطسه دستانتان را جلوي دهانتان بگيريد، ممكن است روحتان از فرصت استفاده كرده، فرار كند.
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ما و خرافاتخبرگزاري فارس: آمريكايي ها معتقدند اگر شما روي پلي با دوستانتان خداحافظي كنيد، ديگر هيچ وقت آنها را نخواهيد ديد. وقتي شهاب سنگي ديديد، سريع آرزو كنيد؛ همه آرزوهاي شما برآورده خواهد شد. هنگام عطسه دستانتان را جلوي دهانتان بگيريد، ممكن است روحتان از فرصت استفاده كرده، فرار كند.
خبرگزاري فارس: آمريكايي ها معتقدند اگر شما روي پلي با دوستانتان خداحافظي كنيد، ديگر هيچ وقت آنها را نخواهيد ديد. وقتي شهاب سنگي ديديد، سريع آرزو كنيد؛ همه آرزوهاي شما برآورده خواهد شد. هنگام عطسه دستانتان را جلوي دهانتان بگيريد، ممكن است روحتان از فرصت استفاده كرده، فرار كند.
زندگي انسان داراي دو بعد فردي و اجتماعي است و انسان در هر دو بعد، نيازمند مجموعه اي از دستورات است تا در سايه آن بتواند افكار، اعمال و گفتار خويش را تصحيح نمايد و به بهترين نحو در مسير زندگي خود حركت كند و در نهايت، رضايت حضرت حق را دنبال نمايد.
يكي از مسائلي كه پيوسته دامنگير بشر بوده و تأثيرات منفي در ابعاد فردي و اجتماعي زندگي او گذاشته، اعتقاد به خرافات است. بشر پيوسته به خرافات مختلفي معتقد بوده و بيشتر خرافات با زندگي او، مناسبتي نزديك داشته است.
به طور كلي، يك اصل مسلّمي وجود دارد و آن اين است كه انسان از قديم ترين زمان، همواره براي رفاه و آسايش خود و خويشاوندانش مي كوشيد و طالب مصون ماندن خود و آنان بود. او با استفاده از قواي خود و باور داشتن يك سري از خرافات مي كوشيد تا، از حوادث غير طبيعي و طبيعي و نيروهاي مافوق طبيعت، مصون بماند و چون دانش او اندك بود، به طلسم و مهره و ورد و امثال اينها پناه مي برد.
خرافات قبل از آنكه اثري مثبت در زندگي انسان داشته باشد، مانعي براي پيشرفت و انگيزه اي براي بي ارادگي و تعلل در انجام كارها و امور زندگي است.
در اين نوشتار بر آنيم تا ضمن تبيين مسئله خرافات، نظر واقعي دين و سيره معصومين عليهم السلام را در برخورد با اين گونه عقايد و كردار بيان كنيم.
معني و تعريف خرافات
خُرافه، واژه اي عربي است و ريشه آن «خرف» به معناي «چيدن ميوه» يا «پيري و فرتوتي» است. «خُرافه» مصدر اين فعل است و در تداول فارسي بر سخنان بيهوده و پريشان كه ناخوشايند باشند، اطلاق مي شود. عادت مألوفه و شيوه هاي متبعه اي كه بر مبناي عقل و خرد و يا شرع و شريعت نيست، بلكه به استناد خوابي كه كسي ديده باشد يا عملي كه از گذشتگان به يادگار مانده و مانند آن باشد، از اين قبيل است.[1]
پس به طور كلّي، مي توانيم خرافات را عبارت از باورهاي باطل و بي اساس كه فاقد مبناي عقلي و علمي باشند، بدانيم. و ذكر اين نكته ضروري است كه خرافه نسبت به درجه فهم و بصيرت بشر، معنا مي يابد و مي تواند وجود داشته باشد.
چه بسياري از مسائل كه به نظر ما خرافه مي رسند، اما در دوره هاي قبل به دليل محدود بودن علم بشر، معقول و مقبول بوده اند؛ مثلاً اين عقيده كه شكستن آيينه شگون ندارد، به نظر ما عقيده اي بي اساس، بچه گانه و خرافاتي به نظر مي آيد؛ اما بايد اشاره كرد كه در روزگار قديم، مردم، تصور مي كردند شكل و سايه و عكس انسان، قرين يا جزء روح انسان است و با شكسته شدن آيينه، نقش انسان باطل مي شود و در واقع، روح او صدمه مي بيند. اما در اين عصر كه نور علم، چنين تاريكيهايي را زدوده است، اگر هنوز هم كساني پيدا شوند كه در شكستن آيينه همان باور بدشگوني را داشته باشند، مي توان آنان را خرافاتي ناميد.
خرافات در جوامع مدرن
نبايد تصور كرد كه خرافات و ساده لوحي تنها منحصر به كشورهاي جهان سوم و مردمي عامي و بي سواد است، بلكه در كشورهايي كه خود را صاحب بلامنازع تكنولوژي و قدرت مي دانند نيز خرافات بيداد مي كند. به عنوان نمونه، گوشه هايي از اعتقادات عجيب برخي كشورها را مي خوانيم:
طبق آخرين آمار، نيمي از مردم آمريكا، افرادي خرافاتي هستند.[2] آمريكاييها معتقدند اگر شما روي پلي با دوستانتان خداحافظي كنيد، ديگر هيچ وقت آنها را نخواهيد ديد. وقتي شهاب سنگي ديديد، سريع آرزو كنيد؛ همه آرزوهاي شما برآورده خواهد شد. هنگام عطسه دستانتان را جلوي دهانتان بگيريد، ممكن است روحتان از فرصت استفاده كرده، فرار كند.
فرانسويها به شدت به طالع بيني معتقدند و اگر روزي از طريق اينترنت از پيش بيني آن روز با خبر نشوند، از جايشان تكان نمي خورند. فرقي هم نمي كند كارگر ساده يك كارخانه باشند يا يك دولتمرد بلندپايه. آنها اولين صفحه روزنامه اي كه سر ميز صبحانه مي خوانند، صفحه مربوط به طالع بيني و پيشگوييهاي روزانه است.
چيني ها هم دست كمي از بقيه ندارند. آنها براي دور كردن شيطان از خودشان، دست به هزار و يك كار عجيب و غريب مي زنند؛ مثلاً مقداري لوبيا قرمز جلوي در خانه شان مي پاشند تا شيطان بترسد و نزديك نشود. آنها معتقدند رنگ قرمز قدرت عجيبي در دور كردن نيروهاي پليد دارد.
به گزارش شبكه خبري «ورد نيوز»[3] طبق خرافات در ميان مردم چين، عدد چهار عدد نحسي است. بر اساس مطالعات يك جامعه شناس آمريكايي در دانشگاه «سن ديگو» كه بر روي چينيها و ژاپنيهاي مقيم آمريكا صورت گرفت، تعداد مرگ و مير ناشي از حمله قلبي در ميان چينيها در روز چهارم هر ماه ميلادي نسبت به روزهاي ديگر بيشتر است و اين مرگ و مير ظاهرا به دليل ترس از اين روز و فشارهاي رواني ناشي از آن است. اين جامعه شناس در طي 25 سال گذشته مرگ بيش از 47 ميليون نفر چيني را در آمريكا در روز چهارم هر ماه گزارش كرده و در مجله «مديكال انگليش» آن را به ثبت رسانده است.
«جيمي راكسبرگ»، محققي كه بر روي اين تحقيقات كار كرده است، مي گويد: اين تحقيقات به كمك چند رياضي دان صورت گرفت و معلوم شد كه در روز چهارم هر ماه شمار مرگ و مير ناشي از حمله قلبي در ميان چيني هاي مقيم آمريكا نسبت به روزهاي ديگر 13 درصد بيشتر است. وي مي افزايد: عدد چهار در زبان چيني تلفظ Si و در زبان ژاپني تلفظ Shi دارد كه داراي معنايي شبيه مرگ در هر دو زبان است. آنان به شوم بودن عدد چهار آن قدر معتقدند كه در كشورشان براي شماره گذاري اتاقهاي هتلها و بيمارستانها از عدد چهار استفاده نمي كنند؛ حتي در نيروي هوايي چين به دليل عقايد خرافي از عدد چهارم براي شماره گذاري هواپيماهاي نظامي دوري مي شود.
ايرلندي ها نيز براي اينكه از قافله عقب نمانند، فكر مي كنند نعل اسب شانس مي آورد و اگر بخواهند آن را در جايي نصب كنند، بايد سربالا باشد؛ چون در اين حالت تأثيرش بيشتر است. بعضي از آنها هم معتقدند اگر يك نعل اسب را بالاي تخت خوابشان بياويزند، محال است كابوس ببينند.
براي مصري ها گربه خيلي مهم و مقدس است؛ چون فكر مي كنند ايزيس كه يك الهه باستاني است، به شكل گربه بوده و هركسي گربه اي را بكشد، محكوم به مرگ است. آنها حتي فكر مي كنند گربه سياه براي صاحبش شانس مي آورد.
انگليسيها گربه را موميايي مي كنند و به ديواري مي زنند تا ارواح پليد را دور كند! آنها معتقدند اگر گربه سياهي به سمت شما بيايد، با خودش خوش شانسي مي آورد؛ اما اگر از شما خوشش نيايد و از پيشتان برود، شانسي باقي نمي ماند.
خرافات در اعصار مختلف
در اينجا سؤالي مطرح است و آن اينكه آيا خرافات به واسطه ظهور علوم، رو به تضعيف مي روند و يا اينكه هر عصر، خرافه جديدي را با خود مي آورد؟
وقتي دقيق تر به تاريخ زندگي بشر، نگاه كنيم، در خواهيم يافت كه به واسطه پيشرفت زمان، خرافات نيز لباس كهن از تن به در مي آورند و با لباس و نام ديگر، ظهور پيدا مي كنند. باورها، جزء لاينفك فرهنگ مردمانند. ذهنيات هر فرد، از باورها، پندارها، سخنان و ادبيات عامه انباشته است. هر عصر و نسلي، خرافات خاص خودش را مي پرورد؛ اما در كل مي توان اذعان داشت كه به هر اندازه «استدلال»، «تعقل» و «لزوم تجربه» در جامعه اي بيشتر حاكم باشد، دامنه خرافات در آن جامعه محدودتر و شيوع و پذيرش آن نيز كمتر است. در چنين جوامعي، خرافات را بيشتر با كاركرد طنز، سرگرمي، ادبيات داستاني و گزارش تاريخ، مي توان پيدا كرد.
به عنوان نمونه، «هفت سين» در سفره نوروز، روزگاري جنبه آييني (نشاني از هفت فرشته و هفت عنصر حيات و ...) داشت؛ امّا پس از اسلام آوردن و رونق علوم در اين سرزمين، اندك اندك، جنبه آييني خود را از دست داد و به خرافه نزديك شد. در روزگار معاصر، همين باور عاميانه، كاركرد فرهنگي نمادين (آگاهي بخشي، سرگرمي، جشنوارگي، پيوند با هويت تاريخي) يافته است. نمونه ديگر، سنّت «سيزده به در» است كه روزي «آيين» و روز ديگر، «خرافه» بوده است و امروزه، تنها كاركرد فرهنگي نمادين (بهره گيري از طبيعت، آشنايي با جلوه هاي آفرينش در آغاز بهار، سفر كردن از مسكن مألوف، و ...) دارد...
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و مبارزه با خرافات
يكي از اصول اساسي و جدي در سيره درخشان معصومين عليهم السلام توجه به واقعيات و حقايق، و دوري از هر گونه بيهودگي، خرافات و بدعتهاست. توجه به واقعيات در سيره پيامبران الهي عليهم السلام قرار داشته است. آنها امين و راستگو و واقع بين بودند و چهره حق را آن گونه كه بود، به مردم نشان مي دادند. به طور كلي، بخش مهمي از زندگي انبيا و ائمه عليهم السلام مبارزه و پيكار با بت پرستي و طاغوت پرستي و هر گونه تقليد كوركورانه و خرافات بوده است. آنها در صدد بودند كه خرافات و گمراهي ها را از آيينه دل امت ها بزدايند و مسير هدايت و حركت صحيح را پيش روي مردم نهند.
قرآن مجيد، هدفهاي مقدس بعثت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله را با جمله هاي كوتاهي بيان كرده است. از جمله، اينكه مي فرمايد: «وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الاْءَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِمْ»؛[4] «[پيامبر خدا [تكاليف شاق و غل و زنجيرهايي را كه بر آنها بود، بر مي دارد.» مسلما مقصود از غل و زنجير، غلهاي آهنين نيست، بلكه منظور همان اوهام و خرافاتي است كه فكر و عقل آنها را از رشد و نمو بازداشته بود و يك چنين گير و بندي كه به بال فكر بشر بسته مي شود، به مراتب از سلسله آهنين، زيان بخش تر و ضرر بارتر است؛ زيرا زنجيرهاي آهنين پس از گذشت مدتي، از دست و پا برداشته مي شود و فرد زنداني با فكر سالم و منزه از خرافات گام در زندگي مي گذارد، اما سلسله هايي كه از اوهام و اباطيل، بسان رشته هاي سردرگم، به عقل و شعور و ادراك انسان پيچيده مي شود، چه بسا تا دم مرگ با انسان همراه مي باشد و او را از هر گونه تلاش، حتي براي باز كردن اين قيد و بند، باز مي دارد.
انسان با فكر سالم و در پرتو عقل و خرد مي تواند هرگونه قيد و بند آهنين را در هم شكند، ولي فعاليت و تلاش انسان بدون فكر سالم، نقشي بر آب و عاري از فايده مي شود.
يكي از بزرگترين افتخارات پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله اين است كه با خرافات و اوهام و افسانه و خيال، مبارزه كرد و عقل و خرد بشر را از غبار و زنگ خرافات شستشو داد. آن حضرت براي اين آمده بود كه قدرت فكري بشر را تقويت كند و با هر گونه خرافات، به هر رنگ كه باشد، حتي اگر به پيشرفت هدفش هم كمك نكند، سرسختانه مبارزه كند.
سياستمداران جهان، پيوسته از هر پيش آمدي به نفع خود استفاده مي كنند. حتي اگر افسانه هاي باستاني و عقايد خرافي ملتي به رياست و حكومت آنها كمك كند، از ترويج آن خودداري نمي كنند؛ ولي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نه تنها از آن عقايد خرافي كه به ضرر خود و اجتماع تمام مي شد، جلوگيري مي كرد، بلكه حتي اگر يك افسانه محلي و يك فكري بي اساس به پيشرفت هدف او كمك مي كرد، با تمام قوا و نيرو با آن به مبارزه بر مي خاست و كوشش مي كرد كه مردم بنده حقيقت باشند، نه در بند افسانه و خرافات.
گرفتن خورشيد همزمان با مرگ ابراهيم، فرزند آن حضرت و شايعه عرب مبني بر اينكه خورشيد به خاطر مرگ فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله گرفته است، مي توانست ابزار خوبي براي فخر فروشي باشد؛ اما پيامبر اين جمله را كه شنيد، بالاي منبر رفت و فرمود: «آفتاب و ماه، دو نشانه بزرگ از قدرت بي پايان خدا هستند و سر به فرمان او دارند. هرگز براي مرگ و زندگي كسي نمي گيرند. هر موقع ماه و آفتاب گرفت، نماز آيات بخوانيد.» بعد از منبر پايين آمد و با مردم نماز آيات خواند.[5]
آن حضرت در تمام ادوار زندگي، حتي در زمان كودكي با اوهام و خرافات مبارزه مي كرد. يكي از روزهايي كه سن آن حضرت از چهار سال تجاوز نمي كرد و زير نظر دايه و مادر رضاعي خود «حليمه» به سر مي برد، از مادر خود درخواست كرد كه همراه برادران رضاعي خود به صحرا رود. «حليمه» مي گويد: فرداي آن روز، محمد را شستشو دادم، به موهايش روغن زدم، به چشمانش سرمه كشيدم و براي اينكه ديوهاي صحرا به او صدمه نرسانند، يك مهره يماني را با نخ به گردن او آويختم. محمد صلي الله عليه و آله مهره را از گردن درآورد و به مادر خود چنين گفت: «مادر جان آرام! خداي من كه پيوسته با من است، نگه دار و حافظ من است.»[6]
پيشوايان معصوم عليهم السلام و پرهيز از خرافات
در دعاهايي كه از زبان ائمه معصوم عليهم السلام در مناجات با خدا جاري مي شد، چنين آمده است: «اَلَلَّهُمَّ اَرِنِي الْاَشْيَاءَ كَمَا هِيَ؛[7] خداوندا! امور را آن گونه كه هست، به من نشان بده.» در قسمتي از دعاي بعد از نماز عشاء نيز كه از امام صادق عليه السلام نقل شده است، چنين آمده، «اللَّهُمَّ ... أَرِنِي الْحَقَّ حَقّا حَتَّي أَتَّبِعَهُ وَ أَرِنِي الْبَاطِلَ بَاطِلًا حَتَّي أَجْتَنِبَهُ وَ لَا تَجْعَلْهُمَا عَلَيَّ مُتَشَابِهَيْنِ فَأَتَّبِعَ هَوَايَ بِغَيْرِ هُدًي مِنْكَُ؛[8] خداوندا! واقعيت و حق را به من نشان بده تا از آن پيروي كنم و باطل را به من بنمايان تا از آن دوري كنم و حق و باطل را براي من مبهم و نامشخص نكن كه در نتيجه از هواي نفس خود به دور از راه هدايت تو پيروي كنم.»
اهل بيت عليهم السلام براي حفظ دين الهي و دستورات آن به قدري دقت داشتند كه امام صادق عليه السلام در جمع اصحاب خود يادي از عصر غيبت كردند و براي ثبات عقايد مؤمنين به خواندن دعاي غريق سفارش كردند. عبدالله بن سنان مي گويد: پرسيدم دعاي غريق چيست؟ آن حضرت فرمود بگو: «يا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ! يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ! ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَي دِينِكَ!» عبدالله مي گويد: «من اين دعا را خواندم، ولي بعد از جمله "مقلب القلوب"، جمله «والابصار» را از خودم افزودم. امام صادق عليه السلام به من رو كرد و فرمود: درست است كه خداوند گرداننده دلها و چشمهاست، ولي آنچه را كه من گفتم، همان را بگو! و چيزي از خودت بر آن كم و زياد نكن!»[9]
بنابراين، پيشوايان معصوم عليهم السلام تا اين اندازه نسبت به اصحاب و ياران خود و اعتقادات آنان توجه داشتند و خود هم به شدت به آن مقيد بودند تا آنجا كه خطاب به حضرت حق عرض مي كردند: «يا رَبِّ أَرِنِي الْحَقَّ كَمَا هُوَ عِنْدَكَ؛[10] خدايا حق را همان گونه كه در نزد توست، براي من نمايان كن!»
امامان ما با اين برنامه به ما مي آموزند كه مردم نبايد از صراط مستقيم و حقيقي خارج گردند و فريب دغل كاران را بخورند و به اموري مانند: رمالي، معركه گيري، شعبده بازي، كف بيني، سركتاب باز كردن، و ... دل ببندند و به دنبال خرافات و اراجيف ياوه سراها بروند. همچنين از بازيهاي صوفيان دغلباز هم بايد پرهيز نمايند.
اين مسئله در روزگار ما نيز كه عصر دانش و فن آوري است، وجود دارد. اكنون شياداني هستند كه منافع مادي شان در ترويج خرافه هاي خاصي است و هيچ جاي جهان از وجودشان خالي نيست. نمونه بارز آن وعده هاي كساني است كه انواع نسخه هاي حيات بخش را به صورتهاي عجيب و غريبي به مردم عوام و ساده لوح قالب مي كنند.
اگر به اين مسئله توجه شود، راه بر بسياري از كساني كه از اين طريق ارتزاق مي كنند، بسته مي گردد. متأسفانه روزگار ما، زمان بي حوصلگيها، بي دقتيها و درهم آميزي واژه ها و مفاهيم است. اكنون در كشور ما مجله هايي چاپ مي شود كه سراسر آن چيزي جز انواع طالع بيني ها و فال قهوه، فال چاي و ورق و امثال اينها نيست. بعضي به انواع فالگيري، جن گيري، دعانويسي، و رمالي، روي آورده اند و اسمش را گذاشته اند: امور "فراروان شناسي". اين روزها كمتر است كه در روزنامه خبري از دستگيري و فاش شدن خيانت افرادي كه از اين طريق مردم را مي فريبند، ديده نشود.
اين مسئله نه تنها در روزنامه ها و مجلات ديده مي شود، بلكه در شبكه اينترنت هم افرادي باب فالگيري و پيشگويي را بر اساس روز تولد يا ماه تولد به راه انداخته اند و از اين طريق، چه درآمدهاي كلاني را به جيب مي زنند.
اشتباه گرفتن دين و خرافه
خرافه گرايي و پيروي از اوهام از نظر دين اسلام مردود و ناپسند است. اما اين طور نيست كه هر چه در ديد اوليه با نظر و عقيده يا عقل ما سازگار نبود، آن را خرافه بدانيم و مهر خرافاتي بر پيشاني كسي كه به آن عمل
مي كند و ملتزم است، بزنيم.
در همين خصوص توجه دقيق به چند نكته لازم است:
1. تذكر اول متوجه جوان ترهاست؛ زيرا آنان معمولاً روشنفكرانه به مسائل مي نگرند و افراد مسن خانواده خود را قديمي و كم فرهنگ مي دانند و به همين علت، در مواردي كارهاي آنها را خرافه و غلط تلقي مي كنند؛ در حالي كه بسياري از كارهاي پدر بزرگها يا مادربزرگها يك عمل ريشه دار و مستحبي است كه در مورد آن دستورات ديني رسيده است و حتي گاهي فضائل بسياري هم براي آن شمرده شده است. اين نوع نگاه و تفكر معمولاً ريشه در عدم آگاهي و جهل يا كمبود اطلاعات ديني و مطالعات علمي دارد.
2. تذكر دوم متوجه بزرگ ترهاست؛ همانهايي كه معمولاً خود را به مسائل ديني و مذهبي ملتزم مي دانند. اين گروه بايد مواظب باشند كه اعمال آنها موجب سستي عقايد جوان ترها و افراد كم تجربه نگردد.
گاهي از سوي عده اي افراد مذهبي كه فاقد بصيرت در مسائل ديني هستند، كارهايي ديده مي شود كه ريشه مذهبي ندارد، اما آنها آن را از مذهب مي دانند و كسي را كه منكر آن باشد، فردي ضد مذهب مي شمارند. براي مثال، جهت رواگشتن حاجت خود به درخت متوسل مي شوند و به آن پارچه يا نخ مي بندند؛ اگر كسي حين انجام دادن كاري عطسه اي كرد، از كار مورد نظر اجتناب مي كنند؛ براي شفاي مريض خود به رمال متوسل مي شوند؛ براي مصون ماندن از چشم زخم، اسفند دود مي كنند؛ فلان زمان يا فلان مكان را نحس مي دانند، براي اطلاع از حوادث آينده به فال و فالگير متوسل مي شوند و كارهاي ديگري از اين قبيل، كه نه ريشه عقلي و علمي دارد و نه ريشه وحياني و مذهبي، نه آيه اي دستور چنين كارهايي را به ما داده و نه روايتي آن را تأييد كرده است.
اين مسئله يكي از علل دوري جوانان از مذهب است. جوانان فطرت پاك و دست نخورده اي دارند و يكي از علتهايي كه بسياري از آنها را از مذهب دور مي كند و تصور نادرستي از مذهب و مسائل ديني، در ذهن آنها بر جاي مي گذارد و فطرت پاك آنها را خدشه دار مي سازد، عملكرد ناشايسته بعضي افراد مذهبي است. آنها با عمل بعضي افراد، از دين زده مي شوند و كار يك شخص مذهبي را به حساب مذهب مي گذارند و از دين و تمام انسانهاي مذهبي تنفر پيدا مي كنند.
خرافات، دروغ و افراط و تفريط در عزاداري ها
امروز مي بينيم كه سوگواري بر امام حسين عليه السلام دچار دروغ و خرافات آميخته به جهالت و افراط و تفريط شده است كه ما را از هدف اصلي امام حسين عليه السلام دور مي كند. بر ماست كه مردم را از اين خرافات، دروغها و افراط وتفريطها دور كنيم. در زيارت اربعين مي خوانيم: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَةِ وَ قَدْ تَوَارَزَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالاْءَرْذَلِ الاْءَدْنَي؛[11] حسين بن علي، جان و خون خود را در راه تو داد تا بندگان تو را از جهل نجات دهد و آنها را از سرگرداني ناشي از ضلالت و گمراهي برهاند؛ در حالي كه دنيا آنها را به خود مشغول كرده بود و سهم انسانيت خود را به بهاي پست و ناچيز و غير قابل اعتنايي فروخته بودند.»
يكي از مصاديق اين خرافات، قمه زني است و اكنون قمه زني بهانه بسيار خوبي براي كساني است كه از هر فرصتي استفاده مي كنند و سعي در تضعيف پايه هاي اعتقادي و ديني ما دارند.
به فرموده مقام معظم رهبري:
«وقتي كمونيست ها بر منطقه آذربايجان شوروي سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامي را از آنجا محو كردند؛ مثلاً مساجد را به انبار تبديل كردند، سالنهاي ديني و حسينيه ها را به چيزهاي ديگري تبديل كردند و هيچ نشانه اي از اسلام و دين و تشيع باقي نگذاشتند. فقط يك چيز را اجازه دادند و آن «قمه زدن» بود! دستورالعمل رؤساي كمونيستي به زيردستان خودشان اين بود كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار كنند، قرآن بخوانند، عزاداري كنند، هيچ كار ديني نبايد انجام دهند؛ اما اجازه دارند كه قمه بزنند! چرا؟ چون خود قمه زدن، براي آنها يك وسيله تبليغ بر ضد دين و بر ضد تشيع بود. بنابراين، گاهي دشمن از بعضي چيزها اين گونه عليه دين استفاده مي كند. هر جا خرافات به ميان بيايد، دينِ خالص بدنام خواهد شد.»[12]
سخن پاياني
از مجموع مطالب گذشته به دست مي آيد كه مهم ترين عوامل ايجاد خرافه عبارت است از:
1. جهالت و ناداني؛
2. سودجويي؛
3. استقراء ناقص، مانند: نحس شمردن يك روز به جهت اتفاق ناگواري كه در آن رخ داده است؛
4. حوادث فراموش شده، مانند: نام گذاري ايام؛
5. انحراف واقعيتها و برداشتهاي نادرست؛
6. رسوم و عقائد غلط اقوام پيشين، مثل: چهارشنبه سوري، سيزده بدر و عيد نوروز.
بعضي معتقدند كه عقايد خرافي نتيجه مثبت هم دارد و براي آن به زواياي روان شناسي اين امر مي پردازند؛ مثلاً برخي افراد معتقدند اگر فلان لباس را بپوشند، يا فلان شي ء خاص را با خود حمل كنند، برايشان خوش شانسي و موفقيت به همراه مي آورد و همين حس به آنها اعتماد به نفس كاذب مي دهد؛ اما ناگفته نماند كه گاهي اين طرز فكرها سد راهي براي عملكرد مناسب شماست.و بايد به اين حقيقت توجه كرد كه واقعيت در زندگي حرف اول را مي زند و تنها با ياد خدا مي توان آرامش حقيقي را به دست آورد؛ «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[13]
پي نوشت:
[1] . معارف و معاريف، سيد مصطفي حسيني دشتي، مؤسسه فرهنگي آرايه، چاپ سوم، 1379، جلد 5، ص 109.
[2] . پايگاه خبري عياران [ine on] 0036/http://www.ayaran.com/archives .html52 (دسترسي 17 ارديبهشت 1384).
[3] . پايگاه خبري ورد نيوز [on line] http://www.world-news.org/persian/default.aspx (دسترسي 10 ارديبهشت 1384).
[4] . اعراف/157.
[5] . بحارالانوار، محمد باقر مجلسي، چاپ مؤسسة الوفاء، بيروت، ج 22، ص 155.
[6] . همان، ج 5، ص 392.
[7] . همان، ج 14، ص 10 و 11.
[8] . همان، ج 86، ص 120.
[9] . اعلام الوري، فضل بن حسن طبرسي امين الاسلام، دارالكتب الاسلاميه، قم، چاپ سوم، ص 432.
[10] . بحارالانوار، ج 14، ص 10 و 11.
[11] . مفاتيح الجنان، زيارت اربعين.
[12] . بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار عمومي با مردم مشهد، در اول فروردين 1384 .[on line] www.khamenei.ir (دسترسي 10 ارديبهشت 1348.)
[13] . رعد/28.
اكبري، احمد؛
منبع :مجله مبلغان، شماره 75،
انتهاي متن/
شنبه|ا|6|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]
-
گوناگون
پربازدیدترینها