محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840530498
بخش اول/ روانبخش در گفتوگوي تفصيلي با فارس:حتي زير بار ثروت مشروع افراد نميرويم/ ماجراي تذكرات آيتالله مصباح به احمدينژادخبرگزاري فارس: عضو مؤسس جبهه پايداري انقلاب اسلامي با اشاره به مباحثي كه درباره ثروت صادق محصولي از اعضاي اين جبهه مطرح است، تأكيد كرد كه جبهه پايداري بنا ندارد حتي زير بار ثروت مشروع افراد برود.
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بخش اول/ روانبخش در گفتوگوي تفصيلي با فارس:حتي زير بار ثروت مشروع افراد نميرويم/ ماجراي تذكرات آيتالله مصباح به احمدينژادخبرگزاري فارس: عضو مؤسس جبهه پايداري انقلاب اسلامي با اشاره به مباحثي كه درباره ثروت صادق محصولي از اعضاي اين جبهه مطرح است، تأكيد كرد كه جبهه پايداري بنا ندارد حتي زير بار ثروت مشروع افراد برود.
خبرگزاري فارس: عضو مؤسس جبهه پايداري انقلاب اسلامي با اشاره به مباحثي كه درباره ثروت صادق محصولي از اعضاي اين جبهه مطرح است، تأكيد كرد كه جبهه پايداري بنا ندارد حتي زير بار ثروت مشروع افراد برود.
"اينجانب قاسم روانبخش دبير سياسي هفته نامه پرتوسخن و عضو هيأت علمي مؤسسه آموزشي و پزوهشي امام خميني هستم كه افتخار تلمذ در محضر آيات عظام فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، جوادي آملي و مصباح يزدي را داشته و دارم..."
اينها جملاتي است كه حجتالاسلام و المسلمين قاسم روانبخش در معرفي خود در وبلاگش نوشته است.
روانبخش هم روحاني است، هم فعال سياسي و هم روزنامهنگار و هم استاد حوزه. كارشناسي ارشد فلسفه، خارج فقه و اصول دارد و الان هم دانشجوي دكتري مدرسي معارف گرايش انقلاب اسلامي است.
هيئت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، شوراي مركزي قرارگاه فرهنگي عمار، هيئت رييسه مجمع طلاب حوزه علميه قم و چند جاي ديگر ازجمله نهادها و مراكزي هستند كه روانبخش در آنها عضويت دارد.
عضويت در شوراي اسلامي شهر قم و رياست كميسيون فرهنگي اين شورا و نايب رييسي شوراي كميسيونهاي فرهنگي استانها نيز در كارنامه اجرايي روانبخش به چشم ميخورد.
او كه افتخار شاگردي علامه مصباح يزدي را دارد، از مؤسسان اصلي جبهه پايداري انقلاب اسلامي ايران و عضو شوراي مركزي اين جبهه است.
متن زير بخش اول گفتوگوي حدود ۲ ساعته خبرنگاران خبرگزاري فارس با حجتالاسلام روانبخش است.
* فارس: به عنوان اولين سؤال بفرمائيد آخرين وضعيت جبهه پايداري انقلاب اسلامي به چه صورت است؟ در شهرستانها چند كانديدا قطعي شدند؟
- روانبخش: در جبهه پايداري اسلامي بر اساس حركت تكليفمدارانه و وظيفهمدارانهاي كه در ابتدا تأسيس و تشكيل شده است، سعي كرديم در اين انتخابات هم كه يك وظيفه ديني، اسلامي و ملي است، شركت كنيم و به مردم هم در معرفي نامزدهاي اصلح صرفنظر از هرگونه گروهگرايي و حزبگرايي مشاوره دهيم.
قاعدتاً جبهه پايداري انقلاب اسلامي از هيچ حزب و گروهي تشكيل نشده و زير مجموعه آن نيز احزاب و گروهها نيستند بلكه بر اساس شاخصهاي اصولگرايي كه حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري تبيين كردند و جامعه محترم مدرسين و جامعه روحانيت مبارز به رياست آيتالله يزدي و آيتالله مهدويكني آنها را در يك منشور به صورت 12 بند آوردند و ما آنها را دقيقا قبول داريم چراكه اين شاخصها از خودشان نيست بلكه از همان شاخصهايي است كه امام و رهبري بيان كردند، بر اساس اين شاخصها و اصول نامزدهايي كه در استانها ثبتنام كردند و از سوي شوراي نگهبان تأئيد صلاحيت شدند را مورد تحقيق و دقت قرار ميدهيم و آن كساني كه عيار بيشتري از اين شاخصها دارند را به مردم معرفي ميكنيم تا كساني كه اين خط و مشي جبهه پايداري انقلاب اسلامي يعني پايداري بر اصول را قبول دارند و اعتمادي كه به اين ليست دارند، بتوانند وظيفهشان را انجام دهند.
در برخي از حوزهها، فردي كه با اين شاخصها مطابقت داشته باشد را نداشتيم لذا در برخي از حوزهها اصلا نامزدي معرفي نكرديم، در برخي از حوزهها نامزدهاي جبهه پايداري با نامزدهاي جبهه متحد مشترك هستند كه شايد وضعيت اكثريت حوزهها اينگونه است و در شهرستانها حدود 70 درصد حوزههاي انتخابيه كانديداهاي ما با جبهه متحد مشترك است و شاخصهاي ما با هم تطبيق كرده است.
در برخي حوزهها هم جبهه متحد نامزد ديگري دارد و جبهه پايداري نامزد ديگري معرفي كرده است، چراكه نامزدهاي آنها با معيارهاي ما مطابقت نداشت.
در تهران هم جبهه متحد اصولگرايي چند روزي زودتر از جبهه پايداري ليست خود را ارائه كرده و برخي افراد را جابجا ميكنند؛ يكبار آقاي نجابت را از ليست بيرون بردند و آقاي بذرپاش را آوردند و دوباره آقاي نجابت را برگرداندند و جايگزين يكي از ديگر اعضا يعني آقاي ميردامادي كه ظاهراً انصراف داده، كردند و يا آقاي غفوريفرد را بيرون بردند و دوباره فرد ديگري را آوردند.
در ليست جبهه متحد در تهران دوستان جبهه پايداري انقلاب اسلامي حضور ندارند و از شاخصهاي اين جبهه پايداري ازجمله آقايان آقاتهراني، حسينيان، دكتر زارعي، كوچكزاده و رسايي در ليست جبهه متحد آورده نشدند و بيشتر دوستاني كه در مجموعه ائتلاف جبهه پيروان خط امام و رهبري، ايثارگران، رهپويان، آقاي قاليباف، آقاي لاريجاني، جامعه روحانيت مبارز و كساني كه در آن جمع حاضر بودند، نامزدهايي از بين آنها در ليست جبهه متحد آورده شد ولي البته ما گلايهاي هم نداريم. جبهه پايداري انقلاب اسلامي بنا دارد كه به دور از هرگونه گروهگرايي و حزبگرايي بر اساس همان وظيفه شرعي چه در حوزههاي شهرستاني و چه در شهر بزرگ تهران اقدام كند.
در ليست جبهه پايداري در تهران اگرچه وظيفهاي نسبت به جبهه متحد نداشتيم كه كساني را از ليست آنها در ليستمان قرار دهيم اما تعداد قابل توجهي از اعضاي جبهه متحد در ليست جبهه پايداري قرار دارند، بنابراين بر اساس آن معيارها و شاخصها ليست بسته شده است البته نميگويم آنچه را كه به آن رسيديم، قطعا درست است و ما معصوم از خطا هستيم، اما بر اساس برآوردهي و مقايسههايي كه انجام داديم، به اين جمعبندي رسيديم و اميدواريم دوستاني را كه در اين تحقيق و جستجو براي رسيدن به يك ليست تلاش كردند، ماجور باشند و اميدواريم نامزدهايي هم كه معرفي شدند، اگر مورد اعتماد مردم قرار گرفتند و راي آوردند، در مجلس جبهه پايداري را روسفيد كنند.
* فارس: تعداد دقيق نامزدهاي جبهه پايداري در شهرستانها چقدر است؟
- روانبخش: حدود ۲۰۰ نفر.
* فارس: سرليستي اعلام كرديد؟
- روانبخش: بله سرليست در تهران آقاي آقاتهراني است.
* فارس: الان بيشتر حرف جبهههاي مختلف انتخاباتي در اثبات خود و نفي ديگران بر اساس مسائل سياسي است. تاكنون از هيچ جبههاي برنامه مشخص و مدوني براي رفع مشكلات مردم نديديم. جبهه پايداري هم يا برنامه ندارد و يا تاكنون اعلام نكرده است، ايا اين افراد كه در ليستها هستند، براي كميسيون خاصي انتخاب شدهاند و براي آن كميسيون برنامه دارند يا خير؟ در اين خصوص صحبتي شده يا خير؟
- روانبخش: جبهه پايداري انقلاب اسلامي، جبهه نوپايي است و شايد هفت - هشت ماه از تاسيس آن بيشتر نميگذرد كه با بحث انتخابات روبرو شديم. در استانها هم بايد به تاسيس شوراهاي استاني ميپرداختيم و هم همايشهاي استاني برگزار ميكرديم تا افرادي كه در انتخابات گذشته و سال 84-88 پاي كار بودند و سرخوردگي برايشان ايجاد شده بود را زير پرچمي واحد و هستههاي مقاومتي كه حضرت امام پيشبيني ميكردند و در ايران هم شكل گرفته بود و اكنون نيز در جهان اسلام شكل گرفته است، جمع كنيم كه هدف اصلي ما اين بود كه اين هستههاي مقاومت در زير يك پرچمي كه پرچم ولايي باشد، گره بخورند و شخصيتي هم كه نقش معنوي اين جريان را ايفا ميكند، مثل آيتالله مصباح ميتواند نخ اين تسبيح باشد كه اين حركت بايد انجام ميشد.
از طرفي بحث انتخابات پيش آمد كه هم وقت ما را بسيار گرفت و هم بايد ميرفتيم سراغ نامزدهاي حوزههاي انتخابيه كه كار بسيار سنگيني ميطلبيد.
در عين حال ما يك كميتهاي را در قم سازماندهي كرديم كه مجموعهاي از اساتيد در آن كميته نشستند و راجع به برنامههاي جبهه پايداري درباره مسائل اقتصادي، فرهنگي، سياسي و مواضعي كه اين جبهه بايد داشته باشد و اعلان شود، بحث و تبادل نظر كردند كه بنده هم در آن جلسات حضور داشتم كه مجموعهاي براي ارائه آماده شد كه نقطه نظرات و ديدگاههاي ما در رابطه با مسائل مختلف را بيان ميكند و در واقع مانيفست اين جبهه است كه بايد آن را ارائه كنيم تا مردم با يك نگاه روشني مواجه شوند كه فقط يك شعار نباشد.
اين مانيفست تهيه شده و همين روزها براي مردم ارائه ميشود اما راجع به برنامههاي جبهه پايداري باز هم دارد كار ميشود.
برخي از اعضاي جبهه پايداري از چهرههاي شاخصي هستند كه ميتوانند در مجلس كارآمد باشند كه برخي از اين دوستان در تهيه برنامه پنجم توسعه نقش بسزايي داشتند؛ مثلاً اقايان محمود دهقاني عضو هيئت علمي مؤسسه امام خميني (ره) يا دكتر رجايي كه يك اقتصاددان است. اين دوستان افرادي هستند كه در بحث اقتصاد توانمندي دارند و ميتوانند در كميسيونهاي اقتصادي و مسائل اقتصادي يا برنامه و بودجه حضور پيدا كنند.
برخي از دوستان هم هستند كه در بحثهاي آموزشي توانمندند و در كميسيون آموزش و تحقيقات ميتوانند موثر باشند، مثل آقاي دكتر نبويان و بنده كه بهتر است در بحث آموزش فعاليت كنيم. بيشتر به دنبال اين هستيم كه اسلامي كردن دانشگاهها و مباحثي از اين دست مثل اسلامي كردن علوم انساني را دنبال كنيم.
برخي از دوستان در رشته حقوق كار كردهاند و اگر به فراخور رشتههاي تخصصي افراد بتوانيم در مجلس كميسيونها را غني كنيم، هم در بحث تقنين و هم در بحث نظارت ميتوان مجلس را توانمندتر كرد.
در بحث تقنين فكر ميكنم اكنون وضعيت مجلس اينگونه است كه افرادي كه به مجلس ميروند، كمتر در بررسي طرحها و لوايح كار علمي و فكري ميكنند و غالباً نگاه ميكنند به فردي كه شاخص است و وقتي اين فرد طرح يا موضوعي را مطرح ميكند، ديگران هم اعتماد ميكنند در حالي كه اين كار درست نيست چراكه ممكن است آن فرد اشتباه كرده باشد.
به نظر من افرادي كه در مجلس حاضر ميشوند، يا نبايد بيايند و يا اگر ميآيند، وظيفهاي كه بر دوششان است، اگر انجام ندهند، همانطور كه رهبري فرمودند حضورشان در آنجا حرام است و حقوقي هم كه دريافت ميكند، حرام است؛ مثل كسي كه واقعا لايحه بودجه را مطالعه نكند و بعد راي دهد، حداقل اگر هم نميفهمد، با مشورت ديگر دوستان براي آن وقت بگذارد و طرحها و لوايح را واقعا مورد دقت و بررسي قرار دهد تا رأي او آگاهانه باشد.
به نظر من اگر اينطور باشد، قوانين بسيار پختهتر ميشود. گاهي قانوني در مجلس تصويب ميشود كه وقتي از نمايندهاي ميپرسيم كه اين قانون چيست، خبر ندارد، همانطور در بعد نظارت، به نظر من در اين بعد كه يكي از وظايف مهم مجلس است، اگر در جايي نظارت نباشد، مجري به خوبي كار نميكند.
به عنوان مثال مدير در كارخانهها دوربين نصب ميكند كه گرچه مدير در اتاقش هم نباشد اما كارگر وقتي ميداند كه در اطاق رئيس امكان ديدن فعاليت او وجود دارد، سعي ميكند درست كار كند، پس نظارت بايد همه جا باشد، چه آنكه قوه مجريه كه مردم به آن راي ميدهند و عنان كار را در دست ميگيرد، اگر بداند كه ناظري وجود ندارد و يا اگر ناظراني هستند كه اعمال نظارت نميكنند، طبيعي است كه اين افراد هر كاري كه دلشان بخواهد در وزارتخانهها انجام ميدهند ولي اگر بدانند كه در مجموعه اين وزارتخانه ناظراني هستند كه اهل معامله هم نيستند و نميشود آنها را خريد، اينجا كار بسيار دقيقتر انجام ميشود.
به نظر من اگر يك مجموعه همفكري وارد مجلس شود، بايد نظارتها را بر اساس تخصصي كه دارند، تقسيم كنند. كساني كه مثلا توان دارند كه بر وزارت راه و شهرسازي نظارت كنند، بايد چند نماينده براي اين كار بگذاريم تا به صورت جمعي نظارت كنند. به صورت سرزده به آنجا بردند و سركشي كنند.
نماينده حق دارد كه هر كجا رفت بتواند به راحتي نظارت كند، لذا نمايندگان بايد همراه مشاوراني كه دارند، تيمي تشكيل دهند و دائما بر حوزه نظارتي خود نظارت كنند و اهل معامله هم نباشند.
كساني كه در بخش آموزش تخصصي دارند، بايد بر وزارت علوم و آموزش و پرورش نظارت كنند لذا همه وزارتخانهها بايد مورد نظارت قرار گيرند.
همه نمايندگان مجلس بايد در بعد نظارتي خود فعال شوند كه اگر اين اتفاق بيفتد، ولو اينكه نمايندگان يك ماه هم براي نظارت به وزارتخانه مربوط به خود سر نزدند، اما مسئولان اجرايي همين كه بدانند اين وزارتخانه تحت نظارت قرار دارد، سعي ميكنند عملكردشان صحيح و درست انجام شود كه اين در كلان به نفع مردم خواهد بود اما اگر نماينده اهل معامله شد، يك مبلغي به او ميدهند و ميگويند كه اين مبلغ را بگير و در فلان منطقه حوزه انتخابيه خود كاري انجام بده و ما در آنجا سرمايهگذاري ميكنيم اما اين كار به اسم شما تمام ميشود كه شايد اين كار موقتا به نفع مردم آن شهر باشد اما در جهت كلان به نفع مردم نيست.
* فارس: شما چه كميسيوني در مجلس مدنظرتان است؟
- روانبخش: من در چند تا كميسيون از جمله آموزش، شوراها و امور داخلي و فرهنگي ميتوانم شركت كنم چراكه در اين زمينهها كار كردهام.
به عنوان مثال بنده دو دوره نماينده شوراها بودم و با شوراهاي استانها در ارتباط بودم، همچنين در كميسيونهاي فرهنگي شوراهاي سراسر كشور كه آقاي خادم رئيس اجلاس كميسيونهاي فرهنگي بود، من نائب رئيس آنجا بودم كه طرحهاي بسيار خوبي در آن جلسات به تصويب ميرسيد كه يكي از آن مصوبات، مصوبه مؤلفههاي شهر اسلامي بود كه تقديم آقاي افروغ شد اما متاسفانه نسبت به اين مصوبه در مجلس هفتم هيچ توجهي نشد.
بنابراين بنده در كميسيون شوراها ميتوانم عضو شوم. در بحث سياسي هم در كميسيون امنيت ملي ميتوانم حضور داشته باشم و همچنين در كميسيون فرهنگي هم ميتوانم حاضر شوم.
* فارس: در بحث شوراي مركزي جبهه پايداري شائبهاي پيش آمده كه بحث محفلي شده و اعضاي شوراي مركزي بيشتر مشغول خودشان هستند و در بدنه ممكن است برخي رفتارهاي برخي اعضاي اين جبهه مورد قبول نباشد و ممكن است مورد انتقاد قرار بگيرد لذا چه اقداماتي صورت گرفته كه اين شوراي مركزي يك محفل نشود، يعني اسمش يك جبهه باشد اما عملاً حزبي كار كند؟ سازوكار رفتاري جبهه چگونه است؟
- روانبخش: جبهه پايداري كه تشكيل شده است، تعدادي از دوستان قم و از مؤسسه امام خميني (ره) هستند و برخي ديگر از دوستان هم در مجلس نماينده بودند و برخي ديگر افرادي بودند كه در دولت نهم بودند و سپس از دولت جدا شدند و مجموعه ديگري نيز هستند كه عضو هيچ يك از اين گروهها نبودند لذا اين جبهه توسط افرادي كه همفكر بودند، شكل گرفت.
قاعدتا اگر جبهه پايداري بخواهد فعاليتي انجام دهد، اين دوستان بايد يك اشتراكات و همفكري با هم داشته باشند، چراكه نميتوان ديمي و بدون همفكري كار كرد. جبهه هم يك فرمانده و شوراي مركزي دارد و جمعي هستند كه با هم ارتباط برقرار ميكنند.
* فارس: وجه تمايز جبهه پايداري با يك حزب چيست؟
- روانبخش: سازوكار حزبي اين است كه حزبي داشته باشيم و سپس دفاتري در استانها داير كنيم و به عنوان يك حزب عضوگيري كنيم و هرچه دبيركل حزب گفت، براساس آن عمل كنيم و هرچه او تصميم گرفت، همان را انجام دهيم. اين سازوكارهاي حزبي غالباً در كشورهاي غربي وجود دارد و در ايران هم از همان سازوكارها مدلسازي شده است كه ساز و كار جبهه پايداري اينگونه نيست. مقام معظم رهبري هم فرمودند من آن تشكل و حزبي را ميپسندم كه براي كسب قدرت شكل نگيرد بلكه براي كانالكشي ارزشها به جامعه و دورترين نقاط جامعه تشكيل شود.
حضرت آقا پس از شكل گرفتن جبهه پايداري اين فرمايشات را در كرمانشاه فرمودند اما حقيقت اين است كه ما قبل از تشكيل جبهه پايداري دفتري در قم به نام دفتر پژوهشهاي فرهنگي داشتيم و سالانه اجلاسي در قم برگزار ميكرديم و دوستانمان در سراسر كشور نيز مشخص بودند كه در سال جاري نيز چند نشست فرهنگي سياسي غير از جبهه پايداري برگزار كرديم. در اهواز يك نشست سنگيني داشتيم. در اردبيل، خراسانها و در برخي از استانهاي ديگر نيز اين نشستها برگزار شد كه كار فرهنگي انجام ميدهيم و بدنهاي قوي هم داريم. مثلاً دانشجويان طرح ولايت تشكلي راه انداختند و حدود 40-50 هزار نفر هستند كه در طرح ولايت حضور دارند و با ما همفكري دارند.
جبهه پايداري كه جبهه ناميده شده است، خواسته تا يك حلقهاي ايجاد كند كه همه اينها در يك راستا حركت كنند. چه اينها و چه كساني كه حتي عضو اين مجموعهها هم نيستند و دوست دارند در اين مسير حركت كنند، اما اينكه آقاتهراني دبيركل جبهه پايداري يك مطلبي بفرمايند و همه مكلف باشند طبق آن عمل كنند، اين طور نيست. در جلسه شورا هم ايشان ممكن است يك مطلبي بفرمايند و ما نپذيريم و نظر خود را بگويم اما حاصل جلسه پس از صحبت همه اعضا با يك رايگيري مشخص ميشود و همه به راي غالب تسليم هستند لذا طبيعي است كه اين نوع اقدام بهترين سازوكاري است كه ما اكنون ميتوانيم داشته باشيم.
* فارس: بنابراين وجه مميز جبهه پايداري و يك حزب در همان هدف است، نه كسب و قدرت.
- روانبخش: بله؛ ما در جبهه اصلا به دنبال اين نيستيم. نميخواهم از خودمان تعريف كنيم اما ما ميخواهيم اينگونه باشيم و جهتگيري ما اينگونه باشد كه شهيد بهشتي فرمودند ما شيفتگان خدمت هستم، نه تشنگان قدرت.
زماني كه در شورا بودم، حضرت آيتالله مصباح ميفرمودند كه بترسيد از پول، بترسيد از پول، بترسيد از پول و پس از اينكه از شورا هم بيرون آمدم، ايشان ديگر اين جمله را نفرمودند چراكه احساس ميكردند در جايي قرار داشتم كه پول ممكن بود من را به خطر بيندازد لذا همواره هشدار ميدادند، در ديدارهايي كه خدمتشان داشتيم زياد اين تكيه كلام را داشتند و ميفرمودند.
جمله ديگري كه در زماني كه در شورا بودم، بارها از آيتالله مصباح شنيدم، اين بود كه فلاني براي هر دست بالا كردن و هر دست بالا نكردن روز قيامت بايد جواب دهيد.
اگر انسان به اين نكته دقت كند، با اين نگاه، ورود به مجلس ميتواند ورود به بهشت باشد و ورود به مجلس ميتواند ورود به جهنم باشد. نامزدها هم بايد نگاه كند كه به جهنم ميروند يا به بهشت، لذا بايد دقت كرد چراكه در مجلس براي كل كشور ميخواهند تصميم بگيريند.
اگر جايي بايد راي دهند و يك قانوني با يك راي نفر تصويب ميشود، اگر مطالعه نكردند و اطلاع نداشتند و راي ندهند و قانون تصويب نشود، خسارتش به كل كشور ميخورد، از سوي ديگر اگر به قانوني نبايد راي دهند اما راي دادند و آن قانون تصويب شد، اين راي گردن راي دهنده را ميگيرد. يا اينكه نمايندهاي بر امري نظارت نكرد.
اگر كسي بداند كه به چه مجموعهاي وارد ميشود، واقعا بايد وحشت كند. نماينده مجلس شدن ترس دارد نه خوشحالي كه بگويم من راي آوردم و حالا بر صندلي مجلس مينشيم. اين صندلي ميتواند براي انسان جهنم درست كند و همين صندلي ميتواند براي انسان بهشت درست كند.
جبهه پايداري قصد دارد با اين نگاه جلو برود، البته قصد تعريف از خود نداريم چراكه به دنبال اين هدف هستيم و مدعي هم نيستيم كه به اين هدف ميرسيم، چراكه كسي اگر بگويد من منحرف نميشوم، اين آغاز انحراف است.
انسان همواره بايد به خدا پناه ببرد و مراقبت كند چراكه شيطان قسم خورده كه همه انسانها را فريب دهد، همچنين هواي نفس هم هست لذا اينها دست به دست هم ميدهند و انسان را بيچاره ميكنند، لذا يك نماينده مجلس بايد كار خود را با اين نگاه شروع كند و شب، نگاهي به روزش كند و ببيند روزش چگونه بوده است.
* فارس: اگر احيانا برخي از اعضا اين نگاهشان تغيير كرد، جبهه پايداري اين ظرفيت و قدرت را دارد كه آرايش اعضا را عوض كند؟
- روانبخش: بيترديد؛ همانطور كه ما در گذشته هم اين را اثبات كرديم. ما در انتخابات دو دوره از آقاي احمدينژاد با تمام قدرت حمايت كرديم اما وقتي ايشان از مشايي و جريان انحرافي زاويه نگرفت و هنوز هم گرفته است، اولين كساني بوديم كه در ماجراي حكم معاونت اوليه ايشان و در بحث ورود زنان به ورزشگاهها موضع گرفتيم همچنين نخستين كسي كه اين موضوع را تذكر داد، آيتالله مصباح بودند.
وقتي خبر ساعت 14 پخش شد، ساعت 16، آقاي دكتر آقاتهراني، آقاي بيريا را فراخواند و مطالبي را به ايشان منتقل كرد و فرمودند همين الان به سمت تهران حركت كنيد و اين مطلب را به آقاي احمدينژاد برسانيد.
پس از آن جلسات متوالي و پيدرپي برگزار شد تا اينكه احمدينژاد اين موضوع را پس گرفت و آن كار انجام نشد. در مسائل ديگري نيز خود شخص آيتالله مصباح حضوراً با آقاي احمدينژاد صحبت كردند ولي وقتي تأثيري بر ايشان گذاشته نشد ما راهمان را جدا كرديم و اكنون دولت را تا حدي قبول داريم و چون كليت و جايگاه حقوقي دولت مورد تأييد ولايت است، ما هم آن را مورد تأييد قرار ميدهيم.
اما اينطور نيست كه همه كارهاي احمدينژاد را جزء به جزء بپذيريم و مواردي را كه ايشان از آن شخص خاص حمايت ميكند، ما قبول نداريم همچنين برخي ديدگاههاي فرهنگي او را نميپذيريم و قبول نداريم، در عين اينكه زحمات دولت و احمدينژاد را هيچگاه فراموش نميكنيم و اين زحمات در جاي خود قابل تقدير است.
* فارس: برخي معتقدند ورود آيتالله مصباح به سياست، به جايگاه اجتماعي و مذهبي ايشان لطمه ميزند، مثلاً ايشان زماني از احمدينژاد كردند اما مسير وي عوض شد، لذا اگر جبهه پايداري مسيرش عوض شود، جايگاه آيتالله مصباح در ذهن مردم خراب ميشود؟
- روانبخش: حضرت آيتالله مصباح شخصيتي بودند كه در طول عمر خود، تكليف محور و وظيفه محور بودند و آنجايي كه تشخيص ميدادند، بايد ورود كنند، ورود ميكردند و اينكه كسي خوشش نياد و يا خوشش بيايد، براي ايشان موضوعيت نداشت.
ايشان در انتخابات 84 خطراتي را احساس ميكردند لذا اجازه دادند كه ما ورود كنيم گرچه خود ايشان هم در انتخابات 84 و 88 رسماً از آقاي احمدينژاد حمايت نكردند كه مثلا براي حمايت از وي بيانيه بدهند.
* فارس: مثلاً از صحبت آيتالله مصباح مبني بر اينكه "اطاعت از رئيسجمهور اطاعت از خداست" برخي برداشت اشتباه كردند و آن را براي هجمه به آيتالله مصباح دستاويزي قرار دادند...
- روانبخش: اين موضوع را روزنامه اعتماد ملي زد و بحث دروغي بود كه بعد هم تكذيب شد چراكه اين صحبت، در يك جلسه كاملاً علمي و تخصصي مطرح شده بود. نه اسمي از آقاي احمدينژاد برده شده بود و نه آن جمله گفته شده بود، اما آنها يك بحث علمي ولايت فقيه را كاملا يك بحث روزنامهاي كردند.
اسم رئيسجمهور را گذاشتند احمدينژاد، ايشان در آن جلسه اينگونه فرموده بودند كه مشروعيت اين نظام با ولايت فقيه است و مسئوليت ولايت فقيه به خداست. همانطور كه حضرت امام فرمودند اگر در راس نظامي ولايت فقيه نباشد، آن طاغوت است.
همچنين امام فرموده بودند اگر رئيسجمهور 20ميليون هم رأي بياورد اما تأييد ولايت فقيه را نداشته باشد، طاغوت است و ورود در حوزه او ورود در حوزه طاغوت است.
آيتالله مصباح در آن جلسه همچنين بحث مشروعيت را مطرح كرده و فرموده بودند اينكه ما از وليفقيه اطاعت ميكنيم، به اين دليل است كه مشروعيت ولي فقيه از جانب خداست و به اين اعتبار امر و نهي او را، امر و نهي الهي ميدانيم. بعد فرمودند كه پرتويي از اين ولايت حتي بر رئيسجمهور نيز ميتابد و وقتي رئيسجمهور منصوب وليفقيه ميشود، امر و نهي او نيز مطاع ميشود. قانوني كه هيئت دولت ميگذارد و رئيسجمهور ابلاغ ميكند، به اعتباري كه منصوب وليفقيه است، اعتبار پيدا ميكند.
اما روزنامه اعتمادملي زده بود كه "آيتالله مصباح: اطاعت از احمدينژاد اطاعت از خداست" كه اين موضوع تكذيب شد اما آنها تكذبيه را نزدند و ما در هفتهنامه پرتو كاملاً اين بحث را تحليل كرديم و متن سخنراني آيتالله مصباح را نيز آورديم.
در اين شرايط حساس يك مجموعه عظيمي از نيروهاي ارزشي و حزبالهي در سراسر كشور پاي كار آمدند، البته اينها به سادگي نيامدند و در سال 84 و 88 همه احزاب يك طرف بودند چه احزاب جريان راست و چه احزاب جريان چپ، اما يك جريان اجتماعي بود كه آمد و بر همه آنها غلبه كرد، اين جريان هم به سادگي شكل نگرفت، آنها بچههايي بودند كه زحمت كشيدند، يكي از آنها كانون دانشآموختگان طرح ولايت بود كه ستادهاي احمدينژاد در سراسر كشور دستشان بود. حالا آقاي احمدينژاد فكر ميكند كه خودش رأي آورد اما اين مجموعه عظيم انسانهاي نخبهاي بودند كه پاي كار آمدند.
اكنون هم بر اساس پيشبيني مقام معظم رهبري كه در حكم عزل معاون اولي آقاي مشايي، خطاب به احمدينژاد فرمودند "اين موضوع سبب سرخوردگي دوستان خودتان هم ميشود" پس از آن 11 روز خانهنشيني واقعاً سرخورده شدند و اين جمعها پس از اين سرخوردگي ناراحت و دچار از هم پاشيدگي شدند لذا لازم بود يكي اينها دوباره جمع ميكرد و كسي هم جز آيتالله مصباح نميتوانست اين كار انجام دهد.
حالا برخي فكر ميكنند جبهه پايداري يك جبهه انتخاباتي فصلي است؛ نه فصلي نيست، اگر انتخابات هم نبود، ما چند جلسه از قبل داشتيم تا به اين جمعبندي رسيديم كه چه كار كنيم كه اين بچهها از پراكندگي نجات پيدا كنند.
ايشان (آيتالله مصباحيزدي) اين تشخيص را دادند و به فضل الهي هم محقق شد، يعني الان شما در همه شهرستانها كه ميرويد، همان بچههايي كه سال 84 پاي كار بودند، الان هم پاي كار هستند، درحاليكه تبليغات آنچناني هم نداريم اما همين كه يك پيامك ميزنند، همه آنها پاي كار ميآيند.
در اصفهان كه آقاي آقاتهراني رفته بودند، چهار طبقه جمعيت آمده بود كه حتي وقتي آقاي حسينيان ميخواستند صحبت كنند، جايي براي ايستادن و سخنراني نداشتند اما اكنون برخي ميگويند كه اين موضوعات آيتالله مصباح يزدي را سياسي ميكند! امام مگر سياسي نبود، مقام معظم رهبري مگر سياسي نيست، خوب سياسي بودن كه عيبي ندارد، سياست ما عين ديانت ماست، آنچه كه وظيفه ماست، بايد آنرا انجام دهيم اما اينكه ميگويند ايشان براي احمدينژاد مايه گذاشت و آقاي احمدينژاد الان اينجور شد و از كجا معلوم كه جبهه پايداري و نامزدهاي اين جبهه هم چند صباحي ديگر آنگونه نشوند، اين چيز تازهاي نيست.
امامان معصوم ما براي كساني مايه گذاشتند كه بعداً آنها جور ديگري شدند. امام (ره) در وصيتنامه خود فرمودند ميزان وضع فعلي افراد است. ما كه علم غيب هم نداريم، امام معصوم و پيامبر خدا كه علم غيب داشتند، قطعاً ميدانستند كه طلحه و زبير بعدها چه خواهند كرد اما در آن شرايط بايد از اينها استفاده ميكردند.
امروز چند تن از ياران امام در مسير امام باقي ماندند. بسياري از آنها جزو ريزشهاي انقلاب هستند. حالا سؤال ما اين است كه امام چگونه از اينها استفاده كرد؟ امام با استفاده از همينها انقلاب را جلو برد. همين آقاي كروبي خودش ميگويد 18حكم از امام دارد، ولي امام ميگويد كه فردا كلاه سرتان نرود. اين، وضع آن روز او بوده است و در آن شرايط هم بالاخره يكي از كساني بوده كه ميتوانسته به نظام خدمت كند و از او هم استفاده شده است.
فكر نميكنم تعابيري كه رهبري راجع به دولت احمدينژاد دارند را هيچوقت آيتالله مصباح داشته باشند. حضرت آقا درباره دولت نهم تعبير احياگر گفتمان امام و انقلاب را به كار بردند، حالا بگوييم كه حضرت آقا اشتباه كردهاند!
واقعاً در آن شرايط احمدينژاد كار ميكرد، مخصوص در دولت نهم كه كارهاي بزرگي كرد و گفتمان امام و انقلاب را احيا كرد اما از آن زماني كه با جريان ولايي زاويه گرفت و آن حرفها را مطرح كرد و حاضر نشد از جريان جوشيده انحرافي در كنار دولت جدا شود، ميبينيم كه تعاريفي كه آقا از دولت دارند هم كمرنگ شده و ميرود روي كليات دولت و ديگر آن تعاريف ازجمله اينكه "من حمايت خاص ميكنم"، در دولت دهم نيست.
لذا اين نقطه مثبت آيتالله مصباح يزدي است. اگر ايشان ميگفتند كه من اين را تأييد كردم و تا آخر هم پاي آن ميمانم، اين اشتباه بود. اتفاقاً به همين دليل مردم نسبت به چنين شخصيتهايي علاقه بيشتري پيدا ميكنند چراكه ميدانند اينها با اسلام قرار بستهاند، نه با شخص و افراد. ما اگر ميخواستيم از جريان انحرافي انتقاد نكنيم، امروز جايگاه بالايي در دولت داشتيم.
همين هفته نامه پرتو سخن از زماني كه آقاي هاشمي رفسنجاني درباره ولايت بحث مشروعيت زميني را مطرح كرد، موضع قاطعانه گرفت. نسبت به جريان انحرافي و اصلاحات هم روشنترين مواضع را داشتيم. نسبت به جريان آقاي مشايي كه در دولت پيش آمد، باز هم اولين كسي كه موضع گرفته ما بوديم. هيچكس به اندازه من در هفتهنامه پرتو سخن مقاله راجع به جريان انحرافي ننوشته است، حتي كتابي به نام شكلگيري فرماسونري جديد در ايران چاپ كرديم كه چاپ سوم هم شده است و بخش سوم اين كتاب كار من است كه راجع به تطبيق جريان انحرافي با فراماسونري است.
اگر فرد ديگري در اين زمينه كار كرده، آنرا ارائه كند. چنين مجموعهاي كه اينگونه راحت كار ميكند، بدون اينكه پيماني با شخصي بسته باشد، فكر كنم بيشتر مورد اعتماد مردم قرار گيرد تا اينكه بخواهيم از هر كس به هر نحو حمايت كنيم.
* فارس: برخي معتقدند يكي از نقاط مبهم جبهه پايداري بحث شخص آقاي محصولي است. در بحثهاي معنوي و ديني مشخصاً آقاي مصباح را نام ميبرند و همه هم آن را پذيرفتند اما در بحثهاي تشكيلاتي و سياسي كسي كه اول اين بحث را شروع كرد، آقاي محصولي بود و چيزي كه در ذهن است، اينگونه است كه نخ تسبيح سياسي اين جبهه آقاي محصولي است، همچنين يكي از دغدغههاي اصلي جبهه پايداري كه در بيانيههاي آن نيز اعلام شد، اين بود كه نبايد به كانونهاي قدرت و ثروت متصل شد؛ حالا خود آقاي محصولي در اين بين كانون ثروت محسوب نميشود؟ همچنين كه ميگويند خود اين شخص از ساكتين فتنه و حتي ساكتين دوم خرداد نيز هست.
نقش آقاي محصولي در جبهه پايداري چيست و آيا از ثروت ايشان در اين جبهه استفاده ميشود يا خير؟
- روانبخش: من نميخواهم خيلي روي فرد صحبت كنم، اما اصل شكلگيري جبهه پايداري را تشريح ميكنم تا اين موضوعات روشن شود.
مجموعهاي حدود 20 نفر در قم خدمت آيتالله مصباح بوديم و اتاق فكري تشكيل شده بود و افرادي هم از تهران دعوت كرده بوديم كه در جلسات شركت ميكردند، ازجمله آقاي زارعي، كوچكزاده و رسايي كه از تهران ميآمدند.
جلسات متعددي برگزار شد كه بنده، آقاي سقاي بيريا و آقاي آقاتهراني نيز بوديم و در آن جلسات با يكديگر همفكري ميكرديم كه راجع به جريان انحرافي و خطري كه دارد تهديد ميكند و نيز براي آينده انقلاب چه فكري بايد كنيم، بعد هم دوستان ديگري مثل آقاي محصولي در مجموعه ديگري كار ميكردند و اين ضرورت را تشخيص داده بودند و وقتي جلوتر آمديم، آنها هم خدمت آيتالله مصباح آمدند و كسب تكليف كردند كه بايد در اين شرايط چه كرد؟ بنابراين احساس شد كه دغدغهها مشترك است، لذا اين مجموعهها به هم پيوستند.
* فارس: جريان آقاي محصولي چه كساني بودند؟
- روانبخش: فكر كنم افرادي مثل آقاي حسينيان، لنكراني و دوستان ديگري بودند. برخيها هم مثل آقاي رسايي مشترك بودند. ما احساس كرديم كه حرفها و دغدغههاي آنها با ما يكي است و در جمعبندي به اين رسيديم كه كار موازي انجام ندهيم، لذا وقتي ديديم دغدغهها يكي است و اهداف مشترك است، به هم پيوستيم.
سپس جلساتي داشتيم كه اين جلسات غالباً خدمت آيتالله مصباح تشكيل ميشد كه در اين جلسات به اين جمعبندي رسيديم كه يك حركتي را شروع كنيم و يك تابلويي را بلند كنيم. برخي دوستان پيشنهاد دادند كه جبهه انقلاب اسلامي باشد اما آيتالله مصباح فرمودند انقلاب اسلامي لفظ عامي است و شاخصي ندارد، سپس خود ايشان اين پيشنهاد را دادند و فرمودند به نظرم اگر چيزي در اين وادي بيايد، خوب است چراكه اولاً ما يك حزب نيستيم لذا لفظ جبهه را استفاده ميكنيم و بعد هم چيزي باشد كه پايداري بر اصول از آن بيرون بيايد كه در آنجا اين آيه شريفه را خواندند كه " إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ..."
و گفتند از اين آيه استمداد كنيم. ما ميخواهيم بگوييم كه بر اصول پايدار هستيم و همانجا دوستان گفتند كه پسوند انقلاب اسلامي را هم به آن اضافه كنيم و بگوييم جبهه پايداري انقلاب اسلامي.
بنابراين اينطور نيست كه آقاي محصولي خط سياسي اين جريان را در دست داشته باشد بلكه همه دوستاني كه آنجا هستند، افراد صاحبنظري هستند و اينطور نيست كه كسي در اين بحثها قويتر از ديگري باشد.
همه دوستان به اين جمعبندي رسيدند و يك شخصيتي مثل آيتالله مصباح كه عمري را گذرانده و از ابتدا تاكنون واقعاً همه جا در بصيرت ممتاز بوده و خود رهبري هم درباره ايشان فرمودند "عالمي است بصير به معناي واقعي كلمه" را قبول كردند لذا اگر ايشان جايي بفرمايند شما داريد اشتباه ميرويد، همه ميپذيرند، البته مبنا و مديريت ايشان بر امر و نهي نيست، بنابراين خطدهي اين ماجرا دست هيچكس نيست بلكه مجموعهاي هستند كه با هم فكر ميكنند و بر اساس آن رأيي كه ميآورند، پس از بحثهايي كه انجام ميشود، بر طبق رأي اكثريت عمل ميكنند و همه به آن ملتزم هستند. آيتالله مصباح نيز مشاوره ميدهند و آقاي آقاتهراني نيز در جلسات هفتگي گزارشي به ايشان ارائه ميدهند و ايشان هم اگر نقطه نظري داشته باشند، ميفرمايند كه مثلاً اگر اينگونه بود، بهتر بود كه خود همين، حركت را بيمه و تضمين ميكند.
از نظر كانون ثروت و اينگونه مسائل كه مطرح ميشود هم بايد گفت جبهه پايداري بنا ندارد كه حتي اگر كسي ثروت مشروعي داشته باشد، خود را پايبند به او كند.
آقاي محصولي جزو شوراي مركزي جبهه است. اولاً موضوع ثروت ايشان را ابتدا مهدي هاشمي مطرح كرد، ثانياً بر فرض صحت، ثروت مشروع در اسلام مذموم نيست، اما جبهه پايداري حتي زير بار ثروت مشروع كسي نميرود.
جبهه پايداري يك ريال هم ندارد كه به تمام نامزدهايي كه در سراسر كشور معرفي كرديم، بدهد، بلكه به آنها گفتهايم تنها چيزي كه داريم، اين است كه اعتبارمان را خرج شما كنيم. اكنون هم در شهرستانها دعوا سر اين است كه شما چرا من را در ليست نگذاشتيد. اين بندههاي خدا از ما چيزي نميخواهد بلكه فقط ميخواهند كه آنها را در ليست بگذاريم و آنها از اين تابلو استفاده كنند.
برخي از دوستان نيز ممكن است ناراحت شده باشند كه چرا شما رقيب من را حمايت كرديد. ما تنها چيزي كه به نامزدها ميدهيم، اعتبار است كه البته اين اعتبار هم مال ما نيست، بلكه اين آبرويي است كه دست آيتالله مصباح بالاي آن است، لذا نامزدها تمام هزينه تبليغات را خودشان بايد تأمين كنند، در تهران هم وضعيت همينگونه است و پيشنهادي هم كه داده شد و مورد قبول هم واقع شد، پيشنهاد من بود كه پيشنهاد كردم نامزدهاي 30نفره تهران فعلاً نفري 10 ميليون تومان بدهند تا زير بار كسي نرويم و اگر باز هم كم آورديم، بايد خود نامزدها ولو با قرضالحسنه تأمين كنند. بالاخره وقتي وارد انتخابات ميشويم، نياز به تبليغات دارد.
شما خودتان هم ديديد تبليغاتي كه دانشجويان علاقهمند به جبهه پايداري كرده بودند، يك كاغذ A4 كاهي بود كه پول اينها را هم نگرفتند و خودشان اين كار را انجام دادند و ما نيز از انجام اين كار اطلاع نداشتيم. فكر ميكنم مثل روش سال 84 كه مردم خودشان پاي كار آمدند، حالا هم يك چنين حالتي دارد پيدا ميشود و مردم خودشان تشخيص ميدهند و پاي اين تفكر و گفتمان هزينه ميكنند و شايد به هزينهاي هم كه خود دوستان بخواهند در تهران انجام دهند، نيازي نباشد.
مثلاً يكي از اقداماتي كه خود من هم آن را انجام ميدهم، سخنراني در مساجد است كه اين كار هزينه مالي هم ندارد.
* فارس: به دليل سطح علمي اعضاي مؤسسه اگر اين اشخاص مثلاً مثل آقاي نبويان اگر به مجلس برود، بهتر است يا در بيرون اقدامات علمي را انجام دهند؟
- روانبخش: همانطور كه ميفرماييد، يك انسان بيشتر از 24 ساعت در شبانه روز وقت ندارد و اين ساعات را بايد حساب كند. حضرت آيتالله مصباح فرمودند در زمانهاي قديم امر ما داير بود بين واجب و مستحب و بايد تشخيص ميداديم كه واجب كدام است و مستحب كدام است، اما در اين زمان امر مردد شده بين واجب و واجبتر و بايد تشخيص دهيم كدام يك واجبتر است و عمرمان را در آنجا صرف كنيم.
با ايشان مشورت كرديم كه اگر تكليفي ندارم، خيالم راحت شود كه تكليفي ندارم و همان كاري كه دارم را انجام دهم اما تعبير آيتالله مصباح اين بود كه ما تجربه خوبي از رفتن برخي افراد مثل آقاي آقاتهراني به مجلس داريم چراكه مجلس جاي بزرگ و بسيار مهمي است و فكر ميكنم افراد ديگري كه در مؤسسه هستند و در اين زمينه كار ميكنند، كم نيست.
به انجمن فارغالتحصيلان هم كه نگاه ميكنيم، ميبينيم بيش از 1000 فارغالتحصيل در آنجا حضور دارند كه وقتي به برخي دوستان ميدان داده ميشود، از ما بهتر كار ميكنند. مثلاً آقاي جواد سليماني از اعضاي هيئت علمي مؤسسه يكي دوسالي است كه پا به عرصه سخنراني گذاشتند و هر كجا كه ميروند، مورد استقبال جدي قرار ميگيرند. 2 كتاب هم نوشتهاند كه بسيار گل كرد. خب اينجور شخصيتهاي جوان حضور دارند كه بايد ميدان براي آنها باز شود و بيشتر معرفي شوند. الحمدالله چنين افرادي بسيار زياد و در حال بروز ظهور هستند، منتها شناخته شده نيستند كه بايد شناسانده شوند.
يكي از اقداماتي كه كم انجام ميشود، اين است كه چهرهسازي نميكنيم، درحاليكه رسانهها به خصوص خبرگزاري فارس به راحتي ميتوانند اين كار را انجام دهند و افرادي كه شايسته هستند را چهره كنند.
حضور در مجلس در جمعبنديهايي كه داشتيم، اين بود كه يك فرصت بزرگي است كه پيش ميآيد. مثلا اگر آقاي نبويان يك سخنراني در نطق ميان دستور داشته باشد، انعكاس خبري و بازتاب آن در كل كشور و حتي در جهان اثرگذار است يا مثلاً در تصميمات كلاني كه در كميسيون آموزش براي اسلامي كردن دانشگاهها گرفته ميشود، مجلس ميتواند واقعاً پاي كار بيايد كه افرادي كه در مجلس توان اين كار را دارند، بايد با كمك افرادي كه در دولت هستند، اين حركت را فعال كنند.
* فارس: البته بايد يك كار خوبي انجام شود تا در شاكله مجلس تحركي ايجاد شود. با اينكه ما به آقاي افروغ نقد داريم اما جزو كساني است كه دوست داشت كار فكري و زيربنايي انجام دهد، اما چون معتقد بود در مجلس بيشتر كار سطحي انجام ميشود، تصميم گرفته بود بيشتر به كارهاي روشنفكري پيوندد.
- روانبخش: ايشان در دوره نمايندگي خود در مجلس، رئيس كميسيون فرهنگي بود. ما در آن دوره در كميسيون فرهنگي شوراهاي شهر، يك كار علمي كرده بوديم و آن را پس از چندين جلسه با متخصصين حوزه و دانشگاهها تحت عنوان مؤلفههاي شهر اسلامي آماده كرده بوديم.
در دورهاي كه آقاي كرباسچي شهردار تهران بود در ديداري با مقام معظم رهبري، ايشان فرموده بودند: "برويد روي مؤلفههاي شهر اسلامي كار كنيد".
آن دوره هيچكس روي اين موضوع كار نكرد اما اين كار در كميسيون فرهنگي شوراي شهر قم كه بنده رئيس آن بودم به تصويب رسيد و در مرحلههاي ديگر و همچنين در بعد كلانشهرها نيز با مشورت اساتيد به تصويب رسيد و قرار شد يك همايش بينالمللي براي شهر اسلامي بگذاريم.
همه كارهاي آن انجام شد منتها بحث شد سر اينكه اين همايش تهران برگزار شود يا اصفهان چراكه اصفهانيها گفتند ما ميخواهيم برگزار كنيم و تهرانيها هم گفتند ما ميخواهيم برگزار كنيم.
اين موضوع براي اواخر دوره شهرداري آقاي احمدينژاد بود در آن زمان دبيرخانه اين همايش هم در شهرداري تهران آغاز به كار كرد و ما بسيار خوشحال و خوش بين بوديم كه اين كار انجام ميشود اما وقتي آقاي قاليباف آمد، ديگر اين طرح را تحويل نگرفت. يكي دوبار هم ما رفتيم و با مسئول بخش فرهنگي شهرداري تهران صحبت كرديم، اما كار روي زمين ماند و همايش هم اصلا اجرا نشد و همه چيز به هم ريخت.
پس از اين ماجرا به اين جمعبندي رسيديم كه اگر اين طرح در شهرداري انجام نشد، اين طرحها را بدهيم به كميسيون فرهنگي مجلس چرا كه اين طرح آماده شده بود و افرادي هم كه روي آن كار كرده بودند، كارشناسان امور شهري و عضو شوراهاي شهر سراسر كشور بودند و مشاورههاي قوي هم براي اين طرح انجام شده بود اما چون در شهرداري به نتيجه نرسيده بود، خواستيم در كميسيون فرهنگي مجلس بررسي شود و در صحن مجلس به تصويب برسيد تا دولت نسبت به اجراي آن ملزم شود اما هنوز اين طرح در مجلس خاك ميخورد.
مجلس هفتم و هشتم گذشت اما اين طرح اصلا مطرح نشد البته شايد اين آقايون فرصت بررسي آن را نداشتند حالا اينكه اين آقا ميگويد "من ميخواهم كار روشنفكري كنم چراكه در مجلس خبري نبود" خب بايد خبري ايجاد كنيد مثلا شما رئيس كميسيون فرهنگي مجلس بوديد، بايد كار ميكرديد تا افرادي هم كه در آنجا بودند، به كار كشيده شوند همچنين بايد از نيروهاي بيرون مجلس و اساتيد دانشگاهها و حوزه استفاده شود.
مجلس نسبت به ۶۰ ميليارد بودجه قبلي خود، حدود ۱۰۰ ميليارد هم در زمان آقاي لاريجاني افزايش بودجه داشته است، خب اين پول كجا ميرود؟ اين پول را بردارند صرف اين كارها كنند، دانشمنداني را به كار گيرند و از نخبگاني استفاده كنند تا به طرحها و كميسيونها كمك كنند.
اگر فكر كنند تعداد محدودي كه در كميسيون فرهنگي هستند بايد همه طرحهاي سنگين را به نتيجه برسانند، چنين چيزي ممكن نيست. بنابراين براي بررسي يك موضوع بايد متخصصين آن بحث نيز روي آن نظر دهند.
* فارس: البته مركز پژوهشهاي مجلس نيز چنين كاري را انجام ميدهد!
روانبخش: بله اين كار را ميكند اما خروجي ندارد لذا كميسيون فرهنگي در بررسي طرحها، ميتواند از اساتيد دانشگاه نيز استفاده كند. من در مقاله اخيرم نيز از آقاي افروغ گلايه كردم و گفتم "شما كه تنها نقد ميكنيد و به عنوان مثال ميگوييد حوزه هم ميتواند از مقام معظم رهبري بپرسد كه كارش اسلامي بود يا خير" خودت حاضري نقد شوي؟ آن طرح را كجا بردي؟
ما يك كار كوچك به تو داديم اما انجام ندادي. چه كاري بهتر از اينكه راجع به مؤلفههاي شهر اسلامي فكر كنيد. شما نخبه كشور هستيد و روشنفكر بايد كسي باشد كه درد روز جامعه را درك كند و براي آن نسخهاي بپيچد. شما كجا اين كار را كردي؟ در فرصتي كه رئيس كميسيون فرهنگي مجلس بودي، چه كار مثبتي انجام شد.
ادامه دارد...
انتهاي پيام/
سه|ا|شنبه|ا|2|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 197]
-
گوناگون
پربازدیدترینها