واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: نقدي بر مكاره بازار هنر امروز نانوا هم جوش شيرين مي زند; بيچاره فرهاد..!
بد نيست در كنار هر شغل و پيشه اي كه داري دستي هم در هنر داشته باشي و بر ذهن و دهان مردم بچرخي كه بابا فلان كاسب و بقال و دكتر و تاجر و فروشنده و ... علاوه بر شغل خود ، هنرمند نيز هست و به به و چه چه هاي بسيار كه مرسوم اين گونه تعريفات و تاييدات صد من يك گاز است را در پس خود داشته باشي و چه چيزي از اين بهتر كه هنرمند نباشي و هنرمندت خوانند و ظريف نباشي و ظريفت دانند!
اين كه گفتم در حقيقت نقد حال ماست آن و شمه اي ست از آشفته بازاري كه گريبان امروز ما را گرفته است و كم تر كسي را مي توان يافت كه خود را منتسب به هنري نداند و دعوي بزرگي در سر نداشته باشد! به خاطر دارم حدود ده سال پيش ، دوست دندان پزشكي داشتم كه به شوخي و مطايبه در جمع دوستان هنرمند موسيقي و شعر ادعا مي كرد: من از همه شما هنرمند ترم و هنرم اين است كه كف مي زنم و تشويق تان مي كنم اما آن را نيز از من مضايقه مي كنيد و مي گوييد درست نمي تواني دست بزني ، نزن!!
البته همه اين مشكلات و مصايب علت و ريشه دارد و بايد به صورت ريشه اي، مورد كنكاش و بررسي قرار بگيرد اما يك علت عمده و محوري اين معضل را مي توان در زياده خواهي و عدم رعايت حقوق ديگران خلاصه كرد. واقعيت اين است كه برخي از ما به آن چه كه هستيم و توانايي اش را داريم، قانع و راضي نيستيم و دوست داريم خود را در نقش آن چه نيستيم و قابليت اش را نداريم به ديگران عرضه كنيم . دليلش هم پرواضح است كه براي مطرح شدن و خالي كردن برخي خلاهاي شخصيتي افراد، چنين كنش و واكنش هايي شكل مي گيرد. هنر، عنصري ست جذاب و دل ربا كه طبيعتا همه اشخاص دوست دارند خود را بدان منتسب كنند و اين اصلا بدنيست بلكه ناصحيح آن است كه به ناروا و ناحق خود را داعيه دار و منسوب به اين گوهر والا و گران قدر بدانيم كه نتيجه اش تضييع حقوق هنرمندان واقعي خواهد بود.
بعضي ها فكر مي كنند با داشتن پول و امكانات، هر چه بخواهند به دست ميآورند و بايد خطاب به اين دوستان بگويم شايد چيزهاي ديگر را بتوانند با پول به دست آورند اما هنر در هرشاخه و شمايلش، از سويي ريشه اي ذاتي دارد و از سويي ديگر نتيجه تمرين و ممارستي سخت و جانفرسا ست و اي شخص محترمي كه هيچ كدام از اين دو ويژگي را نداري، پولت را بردار و ببر و در جاهاي ديگر خرج كن!
اين عارضه و مشكل در تمامي حوزه هاي هنري بروز و نمود پيدا كرده است اما بيش از ساير حوزه ها مي توان رد آن را در سينما و موسيقي و شعر گرفت! در سينما، متاسفانه عوامل و علل مختلفي دست به دست هم داده است و نابازيگراني پرورش داده است كه روز تا شب بر روي پرده هاي سينما و صفحات نمايشگرهاي خانگي جولان مي دهند و با اعصاب و روان مردم بازي مي كنند. افرادي كه با الفباي بازيگري و نمايش هم آشنا نيستند و خرده هويش و سر سوزن ذوقي دارند و دنيايي آمال و آرزوي دور و دراز، به بازيگراني اصلي تبديل شده اند از اين فيلم به آن فيلم ، از اين نمايش به آن نمايش، نقل مكان مي كنند و با افتخار با مجلات زرد و نارنجي هم شبانه روزي مشغول مصاحبه هاي آن چناني و افتخار پراكني هاي اين چناني هستند يا للعجب كه در بين برخي از مردم طرفداراني هم پيدا كرده اند!
در حوزه موسيقي وضعيت از اين بغرنج تر است و ظهور برخي وسايل الكترونيكي و تكنولوژي هاي پيشرفته، به اين امر كمكي شايان نموده است تا ناخوانندگان عديده اي روز تا شب با ذهن و روان مردم بازي كنند و هر كدام براي خود نام و آوازه اي رقم زده باشند. جالب است كه ديگر زمانه فرق كرده و با نداشتن صدا و به لطف تكنولوژي هم مي توان خواننده شد و چه چيزي از اين بهتر براي عده اي كه پول سرشاري دارند و آرزوهاي دور و دراز و با اين ترفند به هر آن چه مي خواهند مي رسند!
و اما در حوزه شعر و ادبيات هم وضعيت به همين شكل و منوال است و به قول همايون حسينيان دوست خوب طنز پردازم در كشور ما هر فردي هر كاري كه بلد نباشد، شعر مي تواند بگويد و ادعاي شاعري دارد و نتيجه اش كتاب هاي كثير شعري و صفحات متعدد اينترنتي مثلا شعر است كه خالي ست از هر نوع مضمون و ظرافت شاعرانه اي و تنها به بيراهه رافتن تعداد كثيري از مردم است كه فكر مي كنند شاعرند و حال آن كه از الفباي آن نيز بي اطلاعند و به قول خليل جوادي، مرد ميدان اين كشاكش نيستند و...
و اما در سويي ديگر هنرمندان واقعي ما قرار دارند كه بسياري شان حتي به علت همين نابساماني ها، از تهيه مخارج اوليه زندگي شان نيز عاجز هستند و به قول ظريفي به قصابي و نانوايي و ... نمي شود گيتار نشان داد كه من هنرمندم و فلانم بلكه بايد پول خرج كرد، پولي كه براي هنرمند اصيل سرزمين ما از زير سنگ هم در نمي آيد!
از هنر ، حال خرابم نشد اصلاح پذير
همچو ويرانه كه از گنج خود آباد نشد
دوشنبه|ا|1|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]