واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: آنچه در پی می آيد گلچينی از رهنمودها و توصيه های اخلاقی حضرت آيت الله بهجت است كه از منابع مختلف انتخاب شده است. ۱) هم جنسی و هم شكلی و اختلاط با كفار، تسلط و حكومت آنها را بر مسلمانان آسانتر می سازد. [در محضر بهجت: ۱/۳۲]۲) اگر بی تفاوت باشیم و برای رفع گرفتاریها و بلاهایی كه اهل ایمان بدان مبتلا هستند دعا نكنیم، آن بلاها به ما هم نزدیك خواهد بود.[همان: ۱/۹۷]۳) ائمه ما (علیهم السلام) دعاها را در اختیار ما گذاشته اند تا ما را غرق در نور ببینند. [همان: ۱/۱۸۹]۴-اگر بخواهیم محیط خانه گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رأفت را پیشه خود كنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد. [همان ۱/۳۰۰]۵-ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم و برای هر خطا، زبان به استغفار بگشاییم و اگر قابل جبران باشد، جبران كنیم. [همان]۶-خدا نكند حرام در نزد انسان زینت داده شود! این یك بیماری قلبی است كه انسان به آن مبتلا می شود، و با وجود راههای حلال كه نیازش را برآورده می كند، خود را به حرام گرفتار می نماید! [همان: ۱/۲۹۸]۷-وای بر ما اگر در خصوص خوردنیها و نوشیدنیها از حرام اجتناب نكنیم! زیرا همین غذاها است كه منشأ علم و ایمان و یا كفر ما می شود! [همان: ۱/۳۳۷]۸-اگر می خواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هر چه بخواهد بكند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی كنیم. [همان: ۱/۳۴۱]۹-در این مطلب جای شك نیست كه اگر انسان بدان موفق باشد، برای او كافی است و تمام مطالب و نتایج ریاضات شاقه و دشوار را دارد! و آن مطلب این است كه: انسان خود را در محضر خدا ببیند و خدا را در همه احوال، مطلع از خود و در همه جا حاضر و بر همه كارها و احوال خود، ناظر بداند. [همان: ۱/۳۵۴]۱۰-برای اداره تمام جهان كافی است كه انسان، عاقل و مؤمن و متدین باشد. دیانت و عقل، برای اداره كره زمین كفایت می كند [همان:۲/۴۳]۱۱-عبارت: (واجعل قلبی بحبك متیماً: و دل مرا سرگشته و دیوانه عشق و محبت خود قرار ده.) نفی موضوع خودبینی است و این كه پروانه بشود و به نور رسد و نور شود. از خدا بخواهیم با جذبات او از خود فارغ شویم و بی خود گردیم تا نفهمیم و خود را در برابر عظمتش گم كنیم. [همان: ۲/۱۲۱]۱۲-راستگویی، در دیدن رؤیای صادقه و صفای روح خیلی مؤثر است. [همان: ۲/۱۵۸]۱۳-باب رسیدن به كمالات و لقاءالله مفتوح است. حیف نیست این مراحل را كه از راه بندگی حاصل می شود، نداشته و از آنها محروم باشیم؟![همان: ۲/۱۹۰]۱۴) خوردن غذای شبهه ناك و نیز غذای كسی كه از حرام پرهیز ندارد، هر چند جایز است؛ ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می كند و یا سبب سلب توفیق می شود. [همان: ۲/۲۴۶]۱۵) موجبات خواطر و غفلت و نسیان از یاد و ذكر حضرت حق را خود ما فراهم می كنیم... در اثر محاسبه و مراقبه، عیب كار آشكار می گردد. [همان: ۲/۳۶۴]۱۶) كسی كه از معنویات و معرفت خدا بهره مند است، چه حاجت به كیمیا دارد؟! چه كیمیایی بالاتر از خداشناسی؟![همان: ۲/۳۵۹]۱۷) انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به قرآن و سنت برود، روز به روز تنزل می كند. [همان: ۲/۳۶۱]۱۸) انسان باید هر روز موضع خود را مشخص كند كه آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن. [همان: ۲/۳۶۲]۱۹) خدا كند شغل نافع به حال خود را تشخیص دهیم و تثبیت در آن پیدا كنیم و در آن ثابت قدم باشیم، و هر روز فكر تازه ای در سر نداشته باشیم و هر لحظه به رنگی نباشیم! [همان: ۲/۳۹۵]۲۰) به فكر خود باشیم، خود را اصلاح كنیم. اگر به خود نرسیدیم و خود را اصلاح نكردیم، نمی توانیم دیگران را اصلاح كنیم. [همان: ۲/۴۲۷]۲۱) باید هر كسی در شبانه روز، مقداری از وقت خود را صرف تحصیل علوم دینیه كند، ولو به فرض، یك ساعت در شبانه روز. [فیضی از ورای سكوت: ۱۵۶]۲۲) ابتلائات برای این است كه یقین پیدا كنیم. [نكته های ناب: ۷۵]۲۳) كسی كه بداند در مرآی و مسمع خدا است، نمی تواند گناه كند. تمام انحرافات ما از این است كه خدا را ناظر و شاهد نمی بینیم.[همان]۲۴) ما باید با احادیث سر و كار داشته و آنها را مطالعه كنیم؛ چرا كه شفا در اینها است. [همان: ۹۱]۲۵) هر روز، یك روایت از كتاب (جهاد النفس) وسائل الشیعه را مطالعه كنید. در واضحاتش بیشتر فكر كنید. بعد این را در خودتان می بینید كه سر یك سال، عوض شده اید! [همان: ۱۴۳]۲۶) بعضی گمان می كنند كه ما از ترك معصیت عبور كرده ایم؛ غافلند از این كه معصیت، اختصاص به كبائر معروفه ندارد، بلكه اصرار بر صغائر هم، كبیره است. [به سوی محبوب: ۳۴]۲۷) هیچ ذكری بالاتر از ذكر عملی نیست. هیچ ذكر عملی، بالاتر از ترك معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست. [همان: ۴۰]۲۸) باید بدانیم علاج ما، اصلاح نفس است در همه مراحل، و از این مستغنی نخواهیم بود و بدون این، كار ما تمام نخواهد شد. [همان: ۱۰۴]۲۹) خدا می داند یك صلواتی را كه انسان بفرستد و برای میتی هدیه كند، چه معنویتی، چه صورتی، چه واقعیتی برای همین یك صلوات است! [همان: ۱۱۴]۳۰) انسان باید دائم الذكر باشد! زیرا كسی كه دائم الذكر باشد، همواره خود را در محضر خدا می بیند و پیوسته با خدا سخن می گوید. [برگی از دفتر آفتاب: ۱۴۴]۳۱) اگر جلوی خود را در ارتكاب معاصی نگیریم، حالمان به انكار و تكذیب و استهزا به آیات الهی، و یا به جایی می رسد كه از رحمت خدا ناامید می شویم! [در محضر بهجت:۱/۱۹۳]۳۲) التزام به سنخ دعاهای اهل بیت (علیهم السلام) اولین مرتبه اش، مجالست و مؤانست با آنها است. [همان: ۱/۲۴۶]۳۳) در تعبدیات، كوه كندن از ما نخواسته اند، سخت ترینش نماز شب خواندن است كه در حقیقت، تغییر وقت خواب است نه اصل بی خوابی، بلكه نیم ساعت زودتر بخواب، تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی! [همان: ۲/۱۷۰]۳۴) در قضیه حضرت یوسف (علیه السلام) آمده است: (اخرج علیهن: بر آنان بیرون آی.) فقط یك دیدار بود، و پس از دیدن جمال حضرت یوسف... دستها را قطع كردند و بی اختیار شدند!... پس اهل شهود كه كشف آنها به مراتب قوی تر است، چگونه با مشاهده جمال و كمال مطلق، به هر چه غیر او است پشت پا نزنند؟! [همان: ۲/۱۷۶]۳۵) بوده اند كسانی كه اگر معصیت یا خلافی از آنها صادر می شد یا غذای ناپاكی می خوردند، متوجه می شدند و می گفتند: تاریك شدیم، حجابی حاصل شد. [همان:۲/۴۲۶]۳۶)ترك معصیت، حاصل نمی شود به طوری كه ملكه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مكان و در میان مردم و در خلوت. [به سوی محبوب:۲۳]۳۷) مواعظ عملیه، بالاتر و مؤثرتر از مواعظ قولیه است! [همان: ۳۳]۳۸) از خدا می خواهیم كه عیدی ما را در اعیاد شریفه اسلام و ایمان، موفقیت به عزم راسخ ثابت دایم بر ترك معصیت قرار بدهد، كه مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است! [همان: ۳۵]۳۹) هر كه عمل كرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم می فرماید! [همان:۴۶]۴۰) نماز شب، مفتاح توفیقات است [كلید موفقیتها است]. [ همان: ۷۹]۴۱) وقتی كه روح انسان به عالم دیگر رفت، می فهمد این همه تشریفات در دنیا لازم نبود. [در محضر بهجت: ۲/۴۰۵]۴۲) ما باید در اعتقادات و اعمال، چه عمل شخصی مان و یا عمل نوعی و اجتماعی مان و در عبادتمان، از تحصیل رضایت خدا، لحظه ای غافل نشویم و مسامحه نكنیم كه اگر مسامحه بكنیم، در همان آن، خاسر و زیانكار شده ایم! [فیضی از ورای سكوت:۵۳]۴۳) مدام به قرآن نگاه كردن، دوای درد چشم است. [در محضر بهجت: ۲/۲۸۰]۴۴) اگر از قرآن استفاده نمی كنیم، برای آن است كه یقین ما ضعیف است. [همان: ۲/۲۸۰]۴۵) ملائكه، صدای ما را ضبط می كنند، هم از گفتار ما، هم از اصل و نیت گفتار ما كه به داعی الهی صادر شده است، یا نفسانی و شیطانی، عكسبرداری می كنند. [همان: ۲/۱۰۰]۴۶) نسبت این دنیا و عالم آخرت، مثل شكم مادر و عالم رحم با این عالم است (والموت ولاده الروح: مرگ، تولد روح است.) [همان: ۲/۲۳۵]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 357]