واضح آرشیو وب فارسی:فارس پاتوق:
عاشقانه ترین اس ام اس های اسفند ۸۹
——-*——-
این یه تار موی تو هست که به دنیا نمیدم
حتی اون شپش وسطشو !
. .
.
عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود / جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد / هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود . . .
.
.
.
دلم را ساده گیر آورده ای
تو نه مستاجر، اسیر آورده ای
تو تمام رهن قلبت پیش پیش است
نگو بازم که دیر آورده ای !
.
.
.
عاشقی تنها مرحله ای از راه زندگی است که شوخی غرور در آن تابلویی ندارد . . .
.
.
.
ای بهار زندگیم ، ای امید بودنم
غنچه ی لبهای تو ، گرمی شکفتنم
قامت رعنای تو ، قبله گاه دیدنم
آن نوای گرم تو ، بهترین شنیدنم
کنج آغوش دلت ، جاده ی رسیدنم . . .
.
.
.
آشفته دلان را هوس خواب نباشد ، شوری که به دریاست به مرداب نباشد . . .
.
.
.
شوقی، که چو گل دل شکفاند، عشق است
ذهنی، که رموز عشق داند، عشق است
مهری، که تو را از تو رهاند، عشق است
لطفی، که تو را بدو رساند، عشق است
.
.
.
روزگاری هستی ام را می نواخت ، آفتاب عشق شور انگیز من
این زمان خاموش و خالی مانده است ، سینه ی از آرزو لبریز من . . .
.
.
.
نبض زندگی هنوز می زند ، من و تو زنده ایم ، بهار در راه است
ستاره چشمک می زند ، غنچه ها باز شده اند
مرغ عشق من می خواند ، پس چرا ناامیدی . . . ؟
.
.
.
داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم
بیش از این از من مسکین چه تمنا داری . . . ؟
.
.
.
نامه ای از من اگر سویت نمی آید نرنج
هر چه را من می نویسم اشک پاکش می کند
.
.
.
ای کاش محبت اثری داشته باشد
معشوق ز عاشق خبری داشته باشد
کو خنجر تیزی که کنم پاره جگر
قربان رفیقی که وفا داشته باشد
.
.
.
یه آسمون محبت، یه کوله بار صداقت، یه دشت پر ستاره، پر از گل هاى لاله براى قلب صافت، هدیه به روى ماهت!
.
.
.
چه کنم دست خودم نیست که عاشق شده ام
روز و شب محو تماشای شقـایق شده ام
دیگر از عقربـه و ثانیـه ها بیزارم
چه کنم مضحکه ی چشم دقایق شده ام
.
.
.
ما رفاقت را در دانشگاهی آموختیم که بابت شهریه اش تمام زندگیمان را دادیم !
.
.
.
زندگی را نفسی ارزش غم خورن نیست ، و دلم بس تنگ است
بی خیالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آنقدر می خندم که غم از روی رود . . .
.
.
.
اگه من دستاتو کم نوازش کردم ، در عوض از عکست تو را خواهش کردم
اگه من چشمامو از تو می دزدیدم ، توی قلبم عشقو به تو می بخشیدم !
.
.
.
چو ماه از کام ظلمت ها دمیدی
جهانی عشق در من آفریدی
دریغا، با غروب نابهنگام
مرا در دام ظلمت ها کشیدی
.
.
.
در بازار بورس قلب تو ، چند سهم باید خرید
تا ضربان به ظاهر منظمش
حتی ذره ای از سرمایه عشقم نسبت به تو را به باد فنا ندهد؟
.
.
.
در شبان غم تنهایی خویش
عابد چشم سخنگوی توام
من در این تیره شب جانفرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
.
.
.
نه سرو و نه باغ و نه چمن می خواهم
نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم
خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت
من باشم و آن کسی که من می خواهم .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]