واضح آرشیو وب فارسی:مهر: اسوه هاي بيداري اسلامي-1/حسن البناء؛ انديشمندي كه تمدن جديد اسلامي را معماري مي كرد
حسن البناء؛ انديشمندي كه تمدن جديد اسلامي را معماري مي كرد
خبرگزاري مهر-گروه دين و انديشه: بنيانگذار سازمان اخوان المسلمين معتقد است: "آنچه ما از آنها مي خواهيم پيوند برادري اسلامي براي بازيابي عظمت و شكوه اسلام است. اين دعوت هيچ شرط و شروطي جز شهادتين ندارد كه لبيك گويان به آن نيز گروههايي با درجات مختلف ايمان به آموزه هاي اسلامي و عمل به آنها را در بر مي گيرد."
جريان بيداري اسلامي، محصول مجاهدت زنان و مرداني بوده است كه مصلحانه پرچم پايداري اسلامي را به دوش كشيدند.
در واقع شناخت اين راد مردان، شناخت ريشه ها و اصول مهمترين جريان جهاني هزاره سوم، يعني جريان بيداري اسلامي است كه اميد آن وجود دارد در آينده نه چندان دوري، به احياي تمدن عظيم اسلامي منجر شود.
امروز و در آستانه سالگرد شهادت حسن البناء بنيانگذار سازمان اخوان المسلمين در مصر (12فوريه 1949 ميلادي) مروري بر زندگي و انديشه هاي وي خواهيم داشت.
حسن البناء در سال 1906 در دهكده محمديه در دلتاي رود نيل از نواحي بحيره مصر چشم به جهان گشود و در خانوادهاي مذهبي پرورش يافت.
پس از اتمام دورهٔ تحصيلات در دانشسراي مقدماتي معلمان، در شانزده سالگي به قاهره رفت تا در دارالعلوم كه مؤسس آن "محمد عبده" بود تحصيل كند. در آنجا وي به عضويت انجمن مكارم اخلاق الاسلامي و همچنين انجمن جوانان مسلمان در آمد. حسن البناء در 1927معلم دولتي شهر اسماعيليه شد و در مارس 1928، جمعيت اخوانالمسلمين (الاخوان المسلمون) را با شش عضو طرفدار و شاگردان محلي تشكيل داد. وي در كنار علماي برجسته اي بود كه «دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه» را تأسيس كردند. در اساسنامه اي كه اين بزرگان نوشتند، اهداف دار التقريب بين المذاهب الاسلاميه عبارتست از :
۱٫ كوشش در تحقق زمينه هاي مناسب وحدت و همبستگي ميان مذاهب گوناگون اسلامي؛ زيرا ديدگاه هاي مختلفي كه ارتباطي به اصول كلي اسلامي نيز ندارند، ميان مسلمانان جدايي افكنده است.
۲٫ نشر و ترويج عقايد و احكام و قوانين كلي اسلامي به زبان هاي مختلف و تبيين نياز جامعه به آنها در عرصه عمل .
۳٫ كوشش در حل اختلاف ها و درگيري هاي ملي يا طايفه اي مسلمانان و تحقق تقريب وهمبستگي ميان آنها .
به رغم اين كه حسن البناء خود در شمار علماي الازهر نبود؛ ولي از شخصيت انقلابي بسيار جذابي برخوردار بود و تأثير بسيار ژرفي بر ديگران داشت. نمونه اي از اين اثرگذاري در خاطرات شيخ محمد تقي قمي از ” جماعت التقريب” است كه به تفصيل از وي سخن گفته و مي نويسد: «حسن البنا از علماي الازهرنبود، هيچ رابطه اي نيز با شيوخ الازهر نداشت؛ ولي به لحاظ تحرك و نشاط و همت و برنامه ريزي و اخلاص، همچون كوهي استوار و سر به فلك كشيده بود و با اين ويژگي هاي سترگ توانست به ميان جوانان دانشگاهي راه يابد و در آنها اثر گذارد؛ او نسل پرهيزگار، مجاهد، پاكدامن و با فرهنگ اسلامي و كاملا آگاه و روشني را پرورش داد. او با توجه به هدف بازگرداندن امت اسلامي به عزت و كرامت و موقعيت تاريخي گذشته كه با تمام وجود با آن زندگي مي كرد و در تار و پود وجودش تنيده شده بود، همواره به «تقريب مذاهب اسلامي» مي انديشيد و همين روح تقريبي به جماعت اخوان المسلمين نيز كه خود تأسيس كرده و پرورانده و حركتش را زير نظر داشت، سرايت كرده بود.»
در روزهاي نخست تأسيس اين جمعيت (دارالتقريب بين المذاهب) صحبت بر سر نام نهادي بود كه “آيت الله محمد تقي قمي” در پي تأسيس آن بود. آيا نام «وحدت»، «آشنايي»، «همبستگي» يا . . . داشته باشد؟ ولي “شيخ حسن البنا” پيشنهاد نام «تقريب» را داد. زيرا معتقد بود اين نام از همه بيشتر گوياي اهداف آن است. اين جمعيت و نهاد نيز نام «تقريب» را به پيشنهاد آن مجاهد و پرهيزكار، پذيرفت.
حسن البناء در روزنامه خود توجه ويژه اي به مطالب نزديك كننده مذاهب اهل سنت و شيعه به يكديگر داشت و در اين راستا، با دارالتقريب همكاري تنگاتنگي براي رساندن صداي آن به عربستان سعودي ـ كه در آن زمان سخن گفتن از تقريب اهل سنت و شيعه در آن ممنوع شده بود ـ به عمل آورد.
پس از حادثه اعدام «سيد ابوطالب يزدي» در حجاز، سفر ايرانيان به حج براي چند سال، قطع شد. «دارالتقريب»، در راستاي برطرف ساختن سوء تفاهم هاي موجود در اذهان به ويژه پس از تبليغات منفي عليه شيعيان، اقدام به نشر مناسك حج بر اساس مذاهب پنجگانه يعني چهار مذهب اهل سنت و مذهب اهل شيعه امامي كرد؛ اين كتاب مناسك چاپ شد. آشكارا و بدون آنكه جاي شكي باقي گذارد روشن مي سازد كه شيعيان و اهل سنت اگر نه در همه، در بخش اعظم مناسك حج، اتفاق نظر دارند. وارد كردن اين «مناسك حج» به عربستان سعودي، به دليل منع اكيد مقامات سعودي در آن زمان، امكان پذير نبود. ولي شيخ حسن البنا” راه حلي براي اين كار يافت. او همه «مناسك حج» را در روزنامه اش چاپ و روزنامه را در موسم حج وارد عربستان كرد. اين روزنامه ميان حجاج پخش شد و اثر بسيار جالب و مثبتي در ميان مسلمانان داشت ،
در همان سال شيخ حسن البناء عازم حج شد و درآنجا با روحاني مجاهد آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني رهبر ديني جنبش ملي شدن نفت در ايران ديدار كرد.
«علامه سيد هادي خسرو شاهي» نقل كرده كه برخي علماي بزرگ در ايران، اقدامات مرحوم حسن البناء را با ديده ستايش مي نگريستند؛ او (آية الله خسرو شاهي) در سال 1375 هجري قمري در مجلس درس «آيه الله سيد رضا صدر» ـ يكي از علماي بزرگ ـ حضور داشت و از قول او مي گويد: «شما حتما بايد شيخ حسن البناء را بشناسيد ؛ او قهرمان دلير و رهبر جاويد و جهاني اخوان المسلمين است .»
مرحوم حسن البناء در زمان شك و ترديد ديگران نسبت به تشيع، پندار و كردار و گفتارش با هم مطابقت مي كرد كه بيانگر شجاعت و شهامت زايدالوصف اوست . همين روحيه تقريب مذاهبي در تار و پود جنبش اخوان المسلمين نيز جاري گشت و گسترش جهاني يافت. چه يكي از اصول آن، دوري گزيدن از جدال هاي فرقه اي ـ مذهبي است .
رهبران بعدي اخوان المسلمين نيز همين راه را در پيش گرفتند از آن جمله مرحوم ” مصطفي مشهور” است كه در نامه اي به آقاي خسرو شاهي مي نويسد :
«اخوان المسلمين از آغاز تأسيس به دست رهبر كبير خود امام حسن البناء صرف نظر از اختلاف هاي مذهبي و گرايش هاي ديني و فكري به وحدت تمامي مسلمانان فراخوانده است؛ زيرا مسلمانان به دليل تفرقه، پراكندگي، اختلاف هاي منجر به دشمني و كينه، در برابر دشمنانشان خوار و كوچك شده بو دند. خداوند متعال نيز مي فرمايد «واعتصمو بحبل الله جميعا و لا تفرقوا » و « ولا تكونوا كالذين تفرقوا و اختلفوا من بعد ماجاء تهم البينات و اولئك لهم عذاب عظيم ».
اساس فكري اين وحدت و فراخواني به آن نزد اخوان المسلمين ، بر بستر درك متقابل و اصول تشريعي است. قرآن كريم و سنت مطهر دو منبع اصلي تشريع در اسلام به شمار مي روند ، هيچ مسلماني را كه شهادتين بر زبان جاري كرده و به مقتضاي آنها عمل كرده و تا زماني كه كار كفرآميزي انجام نداده است، تكفير نمي كنيم و علاوه بر آن به مقوله معروف مشهوري كه اصل طلايي اش ناميده اند، عمل مي كنيم: « همكاري در موارد توافقي و معذور داشتن يكديگر در آنجا كه اختلاف داشتيم.» معناي اين قاعده نيز كاملا روشن است و طبيعي است كه اتفاق نظر معمولا در اصول و اختلاف در فروع است .
«امام شهيد حسن البنا» خود در گفتار و كردار ، كاملا به اين موضوع توجه داشت و اين جانب عكسي از وي در سال 1325ﻫ.ق در كنار علماي بزرگ زمان خود از جمله «شيخ عبدالمجيد سليم» شيخ الازهر در آن زمان و حضرت «شيخ امين الحسيني» مفتي فلسطين و «محمد تقي قمي» و ديگران در نشستي در دارالتقريب بين المذاهب الاسلامي دارم.
رابطه عملي اخوان المسلمين با شيعيان در ايران و جاهاي ديگر ، از دهه پنجاه قرن حاضر و پس از پيروزي انقلاب ايران، شاهدي براين مدعاست .
اختلاف ميان اهل سنت و شيعه زيدي يا شيعه اثني عشري تنها منحصر به برخي فروع است؛همگان شهادت “ان لا اله الا الله” و ” ان محمدا رسول الله ” سر مي دهند و از نظر همه آنان، قرآن كريم اولين و سنت مطهر نبوي دومين منبع تشريع است ، همگان رو به يك قبله دارند. دين ، بازيچه خواست عامه مردم نيست واينك زمان آن فرا رسيده كه آن فتنه ها فرو نشانده و لهيب آتش آن، خاموش گردد.
اعتدال و ميانه روي ، از برجسته ترين ويژگي هاي جنبش اخوان المسلمين به شمار مي رود. «استاد محمد عبدالحليم» در پژوهشي درباره اخوان المسلمين مي نويسد : « از جمله بزرگترين دستاورد اخوان االمسلمين ، پاسداري از ميانه روي انديشه اسلامي بدون انحراف و گرفتاري در جريانات عوامانه و هواهاي سركش و شرايط دشوار است.
اين معنا در غالب نوشته هاي آنها قابل لمس است. ادبيات آنها نيز بيش از ديگران به كتاب هاي معتبر از نظر شيعه از جمله نهج البلاغه ـ كه شريف رضي سخنان گهربار مولاي متقيان علي (ع) را در آن گرد آورده است، استفاده مي كند . به عنوان مثال ، ” استاد عبدالحميد ” بهنگام اشاره به فرمان امام علي(ع) به مالك اشتر در واگذاري ولايت مصر به او ، مي نويسد:
« اين نامه يكي از اسناد تاريخي و اي بسا گنج نادري است و هرگز تا به امروز سندي مشابه يا نزديك به آن به ذهن علما و كارشناسان مديريت خطور نكرده است.»
همه اين برخوردها و مواضع برگرفته از تأثير سخنان متين و اصولي “امام حسن البناء” و سمت گيري هاي جالب او و فراخوان روشنش به گشودن آغوش به سوي تمامي گروههاي امت است؛ او در اين راه با مخالفت هاي سخت متعصبان سلفي از يك سو و صوفيان افراطي از سوي ديگر، مواجه گشت. زيرا راه وي، راه ميانه و واقع گرايانه اي بود.
او در مقاله اي در دهه سي معاصر نوشت: «ما فراخوان خود را متوجه تمام كساني مي كنيم كه شهادت “ان لا اله الا الله” و “ان محمدا رسول الله” سر مي دهند هرچند به لحاظ تعاليم و انديشه هاي اسلامي، قصوري نيز داشته باشند . آنچه ما از آنها مي خواهيم پيوند برادري اسلامي با ما براي عمل در راستاي بازيابي عظمت و شكوه اسلام است. اين دعوت هيچ شرط و شروطي جز شهادتين ندارد كه لبيك گويان به آن نيز گروههايي با درجات مختلف ايمان به آموزه هاي اسلامي و عمل به آنها را در بر مي گيرد.»
طبيعتا او اين شيوه برخورد را راهي براي هدايت و گسترش اجراي كامل اسلام در جامعه تلقي مي كند و هرگز باب گفتگوي علمي و آرام در عرصه هاي فقهي و اصولي و نيز در زمينه هاي عقيدتي و تاريخي را نمي بندد؛ همه اين ها در چارچوب شهادتين و باور به اركان ايمان و اسلام ، پذيرفتني است. خدايش رحمت كناد و جزاي خيرش دهاد!.»
ادامه دارد...
© 2003 Mehr News Agency .
يکشنبه|ا|23|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]