واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: عماد افروغ در گفتو گو با ايلنا: براي رسيدن به اهداف انقلاب اسلامي اشتباهات متعددي داشتيم
نيازي به تغيير در اصول و آرمانهاي انقلاب اسلامي نميبينم/ براي رسيدن به اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي اشتباهات متعددي داشتيم اشتباه در سياستها و رفتارهاي مسئولين ما بوده است و هيچ ربطي به انقلاب اسلامي ندارد.ٌ
ايلنا: عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه كه اين روزها نقدهاي وي به برخي از سياستهاي اجرايي كشور كه آنها را در تعارض با فلسفه سياسي- اجتماعي انقلاب اسلامي ميداند، نقل محافل شده است. فاصله گرفتن يا عدم تحقق برخي از اهداف كلان انقلاب اسلامي موجب شده كه عدهاي علاج كار را بازنگري در اصول و اهداف انقلاب اسلامي مطرح كنند. اما عماد افروغ از جمله نظريه پردازان و تحليل گراني است كه معتقد است عدم تحقق اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي ارتباطي با خود انقلاب ندارد، بلكه اشتباه در سياستها و رفتارهاي مسئولين كشور بوده كه مانع از تحقق آنها شده است.
گفتو گو با عماد افروغ در پي ميآيد:
-با توجه به گذشت سي و سه سال از پيروزي انقلاب اسلامي، برخي از تحليل گران معتقدند كه با توجه به تغيير اوضاع و شرايط در دنياي امروز و اتفاقات رخ داده در طول اين ساليان، اقتضائات ايجاب ميكند كه در بخشهايي از جمله آرمانها و اهداف بازنگريها صورت گيرد تا بتوان براساس آن آينده بهتري را رقم زد، جنابعالي اين تحليل را ميپذيرد؟
خير، بنده نيازي به تغيير در اصول و آرمانهاي انقلاب اسلامي نميبينم. اهداف انقلاب اسلامي، اهداف جامعي بود كه نتوانستيم به خوبي با آن اهداف برخورد كنيم. به هرحال انقلاب اسلامي يك شعار ظاهري و عيان به نام استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي دارد، كه اين استقلال و آزادي به شرايط سياسي آن زمان و جمهوري اسلامي نيز به آرزوها و اهداف و غايتي كه ملت مسلمان ايران آن را دنبال ميكردند، باز ميگردد.
به عبارتي اين شعار فلسفه سياسي جديد و نوظهوري را بنيان گذاشت كه هم بيانگر آرمانهاي تاريخي ملت ايران و هم بيانگر آرزوها و رنجهاي آنها بود. از سوي ديگر فلسفه سياسي جديدي به يك سوال كهن در خصوص مشروعيت كه از چه كسي بايد اطاعت كرد، پاسخ داد. اين يك سوال هميشگي است و همين الان هم پيش روي بشر امروز است. اما پاسخي كه جمهوري اسلامي و يا مردم سالاري ديني ميدهد اين است كه بايد از كسي كه علاوه برداشتن ويژگيهاي اخلاقي، حقاني و شرعي، مورد قبول و رضايت مردم هم باشد، اطاعت كرد.
شعارهايي كه مردم در مقاطع مهم تاريخي از جمله قيامهاي خود مطرح ميكنند، به نوعي نمايانگر خواستهها و اهدافي است كه نتوانستهاند به آن دست يابند، تحليل شما از شعارهاي انقلابي مردم در سالهاي آخر منتهي به پيروزي انقلاب چيست؟
تحليل من اين است كه انقلاب اسلامي به طور همزمان سه شعار آزادي، عدالت و اخلاق و معنويت را جمع كرده است و اين هم از آرزوهاي ديرينه بشري بوده است. انقلابهاي سده بيستم علاوه بر اينكه بعد مادي داشته است يا تاكيد آن بر آزادي بوده است كه نمونه آن انقلاب فرانسه و يا تاكيد آن بر عدالت بوده است كه براي نمونه ميتوان به انقلاب روسيه اشاره كرد. هيچگاه نميتوان آزادي و عدالت را بدون يك عنصر اضافي به نام اخلاق، معنويت و عرفان جمع كنيم، اما انقلاب اسلامي آمد و اين جمع را صورت داد.
يعني گفت اگر آزادي و عدالت ميخواهيد بايد اخلاق را هم بخواهيد چراكه اگر خدا، معنويت و اخلاق را برداريد، آزادي و عدالت يكديگر را ميخورند. ما بايد متوجه باشيم كه به لحاظ فلسفه سياسي، آزادي و عدالت هرچند جزء آرزوهاي بشر است اما بدون يك حلقه واسط قابل جمع نيست و اين هم از افتخارات و مفاخر انقلاب اسلامي بوده است كه اين سه شعار را همزمان مطرح و جمع كرده است.
عنصر ويژه و منحصر بفرد انقلاب اسلامي، بعد اخلاقي و معنوي آن است و اگر ما در اين قضيه كارنامه موفقي نداريم به اين معنا است كه به عنصر منحصر بفرد بيتوجه بودهايم.
ناكاميهاي پيش آمده در رسيدن به اهداف را چگونه ميتوان مرتفع كرد؟
به نظرم براي رسيدن به اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي اشتباهات متعددي داشتيمٌ؛ اشتباه در سياستها و رفتارهاي مسئولين ما بوده است و هيچ ربطي به انقلاب اسلامي ندارد. اگر به بعد از انقلاب اسلامي نگاه كنيد متوجه خواهيد شد كه اشتباهات مسئولين اجرايي ما كم نسيت. در دوران بعد از جنگ، سياستهاي عمل گرايانه و سياستهايي كه به لحاظ اقتصادي ما را متمايل به غرب ميكند يا بعد از آن ما سياستهاي توسعه سياسي را بگونهاي مطرح ميكنيم كه بوي ليبراليسم و سكولاريسم ميدهد. يا همين الان سياستهاي عدالت خواهي ما سطحي است و هيچ ربطي به نگاه جامع به عدالت ندارد.
مقام معظم رهبري چندي پيش گفتند كه در چند جا از جمله اخلاق عدالت كاستي داريم. ما هنوز در بحث عدالت اجتماعي كه يكي از شعارهاي عمده و جوهر انقلاب اسلامي است كارنامه موفقي نداريم و سياستهايي كه امروز به نام عدالت در دولت فعلي انجام ميشود جامع نيست. يعني يك نگاه جامع به عدالت اقتصادي، سياسي و فرهنگي وجود ندارد و حتي عدالت اقتصادي را در وجه توليد دنبال نميكند و صرفا در وجه توزيع است. آن هم با چه عوارض و عواقبي كه شاهد آن هستيم.
اين كاستيها در شعار و غايت نيست بلكه كاستي در سياست و رفتار است به همين دليل است كه آمديم و گفتيم بين انقلاب اسلامي و سياستها و رفتارهاي مستطر در جمهوري اسلامي بايد تفاوت قائل شد، تا اين زشتيها و كاستيهاي بعضا درسياستها و رفتارهاي جمهوري اسلامي مشاهده ميشود، به پاي غايات و اهداف انقلاب اسلامي نوشته نشود.
ما نقد درون گفتماني را مطرح كرديم براي اينكه خداي نكرده كسي خطاي ما را به پاي خطاي انقلاب اسلامي ننويسد. انقلاب اسلامي انقلاب بزرگي است و ابعادي دارد كه ريشه در فرهنگ، تمدن و تاريخ كهن ايران هم دارد. بنابراين بايد آن را حفظ كرد كه متاسفانه آن را به خوبي نظريهپردازي نكرديم و برنامههاي استراتژيك ببراي تحقق آن نداشتيم و بيشتر دچار روز مرگي شديم. الحمدلله يان فضا كماكان همچنان زنده است و به رغم همه بيمهري كه نسبت به انقلاب اسلامي شده است، انقلاب اسلامي آنقدر توفنده و كوبنده بوده است كه كماكان به عنوان گفتمام قالب در منطقه مطرح و ان شاءالله در جهان هم برقرار شود.
با توجه به اينكه دهه چهارم انقلاب اسلامي دهه عدالت و پيشرفت ناميده شده است. براي رسيدن به عدالت و پيشرفتي كه در طول اين سه دهه هنوز نتوانستهايم محقق كنيم، چه راهكاري ارائه ميكنيد؟
ما بايد بحث الگوي اسلامي ايراني كه مطرح شد را جدي گرفته و به سند راه و سند بالادستي برسيم كه منطبق بر سند چشم انداز باشد. اميدوارم ما دچار روزمرگي در اين قضيه نشده و مانند روز اول شاهد نگاه جامع به اين الگو باشيم. ما بايد به صورت راهبردي و استراتژيك به دنبال تحقق عدالت و پيشرفت باشيم. فكر ميكنم اگر ما همين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت را خوب دنبال كنيم و به تمام ظرائف و ابعاد آن، مباني نظري و فلسفي سياسي، اقتصادي و اجتماعي آن توجه كرده و از تمام ظرفيتهاي نخبگي استفاده كنيم، ميتوانيم در اين دهه عدالت و پيشرفت را آنطور كه مدنظر امام و انقلاب اسلامي است محقق كنيم.
ما بايد نقشه راه داشته باشيم و اگر اين نقشه وجود نداشته باشد قطعا دچار روز مرگي خواهيم شد. يك دولت برسركار ميآيد و يكسري سياستها اتخاذ ميكند و دولت ديگر كه بر سر كار ميآيد سياست ديگري در پيش ميگيرد كه در نهايت دچار سياستهاي وصله پينهاي ميشويم كه در حال حاضر هم شديم اما اگر نقشه راهي وجود داشته باشد و اين نقشه هم اجماعي باشد، بيشك ميتوانيم عدالت و پيشرفت را محقق كنيم.
پايان پيام
يکشنبه|ا|23|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]