مرضيه و مبينا در آتش می سوختند و مرد معتاد تماشا میکرد

واضح آرشیو وب فارسی:فارس پاتوق:
مرضیه و مبینا در آتش می سوختند و مرد معتاد تماشا میکرد

به گزارش فارس پاتوق نسل به نقل از تهران امروز، ۲۳ تیرماه پارسال مردم یکی از محلات پاکدشت با مشاهده خروج دود و آتش از خانه ای در این ناحیه به آنجا شتافتند. آنها با تعجب شاهد این بودند که زن جوانی به نام مرضیه و فرزند ۴ساله اش به نام مبینا در حال سوختن هستند ولی علیرضا، شوهر این زن در را بسته و اجازه ورود به هیچ‌کس را نمی دهد. سرانجام با حضور ماموران آتش‌نشانی حریق خاموش شده و اجساد کاملا سوخته این زن و دختر ۴ ساله اش به پزشکی قانونی انتقال یافت.
مرضيه و مبينا در آتش می سوختند و مرد معتاد تماشا میکرد

با توجه به اظهارات اهالی محل، علیرضا شوهر این زن بازداشت و روانه دادسرای جنایی تهران شد. در ادامه تحقیقات این مرد از نظر دادستانی به اتهام قتل همسر و فرزندش مجرم شناخته شده و پرونده وی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
علیرضا دیروز در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد و در ابتدای جلسه شفیعی، نماینده داستان با خواندن کیفرخواست گفت: شواهد و مدارک به دست آمده نشان می دهد علیرضا به خاطر اعتیاد شدیدش به مواد مخدر بارها با همسر خود مرضیه درگیری شدید پیدا کرده بوده و سرانجام این دو نفر را در آتش سوزانده و از بین برده است. متهم در اظهارات خود مدعی شده است مرضیه با افرادی دیگر رابطه نامشروع داشته اما تحقیقات دادسرا کذب بودن این ادعا را نشان می دهد چرا که مدارک به دست آمده حاکی از این است که مرضیه زنی عفیف و پاکدامن بوده است و این موضوع در تحقیقات گسترده‌ای که از اهالی محل در مورد مقتول صورت گرفت تایید شده است. همسایه ها با تاکید بر پاکدامنی این زن از آزار و اذیت مداوم وی توسط علیرضا سخن گفته اند و اینکه شوهر مقتول بارها او را کتک زده است.با توجه به این شواهد و اظهارات ضد و نقیض متهم از نظر دادستانی، علیرضا مجرم است و بنده به عنوان نماینده داستان برای او تقاضای مجازات دارم.
در ادامه، قاضی دادگاه از اولیای دم مرضیه خواست در جایگاه حاضر شوند. خانواده این زن هم با حضور در پشت تریبون خواهان قصاص متهم شدند و گفتند از خون دخترشان نخواهند گذشت.
اما وقتی علیرضا متهم این دادگاه در جایگاه ایستاد اتهام ارتکاب قتل توسط خود را رد کرد: من با مرضیه مشکل داشتم . او به خاطر اعتیادم مرا دوست نداشت.من بارها مرضیه را کتک زدم و ضرب و شتم او را قبول دارم اما قتل او را نمی پذیرم چرا که او خودسوزی کرد.
من فکر می کردم مرضیه با چند تن از دوستانم ارتباط دارد ولی این موضوع را هیچ وقت نتوانستم ثابت کنم. هربار هم این موضوع را به او می گفتم با انکار وی مواجه می شدم اما من همچنان گمان می کردم او به من خیانت می کند. روز حادثه حال درستی نداشتم.سه ساعت مدام سر حرفی کوچک با هم دعوا کردیم و او را به شدت کتک زدم. حدود ساعت ۴ بعدازظهر بود که دعوای ما تمام شد . از همسرم خواستم برود ناهار را بیاورد . او سفره را پهن کرد و به سمت آشپزخانه رفت . یک‌مرتبه صدای جیغی شنیدم و به سمت محل فریاد که آشپزخانه بود رفتم . با تعجب مرضیه را دیدم که گالن بنزینی را که برای موتورم خریده بودم روی خود ریخته و خود را آتش زده است. دود به سرعت همه خانه را فرا گرفت و من برای اینکه نفس بکشم در را باز کردم و از آنجا بیرون رفتم. حالم که بهتر شد به داخل خانه آمدم و فقط توانستم دست مبینا را بگیرم و او را خارج کنم.حرف های همسایه ها درمورداینکه من در خانه را قفل کرده و اجازه نمی دادم کسی به کمک زنم بیاید هم دروغ محض است. اما این ادعای متهم از سوی رئیس دادگاه پذیرفته نشد. رئیس دادگاه خطاب به علیرضا گفت: متخصصان گفته اند حالت دست های مرضیه نشان می هد که او می خواسته از آتش سوزی جلوگیری کند و در گزارش خود نوشته‌اند وی قطعا خودسوزی نکرده و این قتل از نوع عمد بوده است. متهم اما باز بر ادعای خود پافشاری کرد و گفت من این اتهام را قبول ندارم و مرضیه خودکشی کرد. سپس وکیل متهم خواهان تبرئه او شد و مدعی شد مرضیه خودسوزی کرده و مبینا هم بر اثر انفجار ناشی از‌آتش جان خود را از دست داده است.
در پایان جلسه هم دادگاه وارد شور شد تا رای خود را درباره این پرونده صادر کند.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس پاتوق]

[مشاهده در: www.farspatogh.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]