تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834383317
اماني در گفتگوي مشروح با مهر/احتمال بسته شدن كانال سوئز / مردم مصر بر سر شناسايي اسرائيل حرف دارند
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: اماني در گفتگوي مشروح با مهر/احتمال بسته شدن كانال سوئز / مردم مصر بر سر شناسايي اسرائيل حرف دارند
احتمال بسته شدن كانال سوئز / مردم مصر بر سر شناسايي اسرائيل حرف دارند
مردم مصر مردم معتدلي هستند،حتي ليبرال ها هم ضد صهونيسم هستند،اشتباه بزرگ مبارك،مصر نگاهش به اسرائيل نگاه يك دشمن است،نه فانتوم نه شتر به كار مبارك نيامد و ... از جمله محورهاي گفتگوي مشروح رئيس دفتر حفاظت از منافع ايران در قاهره با مهر است.
به گزارش خبرنگار مهر چندي پيش مجتبي اماني رئيس دفتر حفاظت از منافع ايران در قاهره ميهمان خبرگزاري مهر بود كه به مناسبت نخستين سالگرد انقلاب مردم مصر و سرنگوني حسني مبارك مشروح اين گفتگو منتشر مي شود.
آقاي اماني پيش بيني شما از حكومت آينده مصر چيست؟
شكل حكومت آينده مصر به شكل عام يك حكومت با گرايش شديد به اجراي شريعت در قوانين و مقررات خواهد بود.
اسلام حكومت آينده مصر به نظر شما اسلام آمريكايي ، عربستاني يا متعادل خواهد بود؟
مردم مصر مردم معتدلي هستند. اما تساهل در دين با دين متسامح فرق ميكند. احكام دين كاملاً مشخص است بر آن مبنا حكومتداري انجام ميشود. اما اينكه دين اسلام دين تساهل است بله همين طور است. به اعتقاد من مردم مصر مردمي متسامح و معتدل هستند اما اين بدان معنا نيست كه دين را به تسامح بگيرند. در رابطه با اسلام آمريكايي به اعتقاد من الان دوره اسلام آمريكايي قابليت خود را از دست داده است. شايد در دو سه دهه قبل اين موضوع بود اما الان حتي حكومت عربستان الگوي يك حكومت با گرايش اسلامي نميتواند باشد. به خصوص در مقوله عدالت و عدالتخواهي عربستان هيچ حرف جديد براي ملتها ندارد. در بحث ضد صهيونيستي بودن هم عربستان ويژگي چنداني ندارد كه الگو قرار بگيرد.
در رابطه با ارتباط مصر با اسرائيل بعد از اشغال سفارت اين رژيم در قاهره الان چه وضعيتي بر آن مترتب است؟
آمريكاييها سرمايه گذاري بسيار زيادي در سه دهه اخير كردند تا رابطه مصر با رژيم صهيونيستي رابطه طبيعي باشد كه عربها در اين رابطه اصطلاح "تطبيع علاقات" به كار ميبرند. حتي در زمان مبارك به چنين چيزي نتوانستند دست يابند بعد از انقلاب هنوز هم مي توانيم بگوييم انقلاب مصر مراحل اوليه خود را طي ميكند هنوز به دليل فقدان نهاد سازي در مصر نهادهاي انتخابي در حال تشكيل هستند و در مجموع در مصر اين نهادهاي انتخابي هستند كه تصميم گير خواهند بود. آنچه كه رغبت مردم است و در خلال تظاهرات مختلف بروز كرده اين است كه آنها رابطه با رژيم صهيونيستي را قبول ندارند. اما اين كه اين رغبت چه زمان از طريق نهادهاي انتخابي به ظهور برسد محتاج تكميل نهادهاي انتخابي است.
بحث قرارداد كمپ ديويد اين روزها خيلي مطرح شده ؟آيا تغيير در آن را محتمل مي دانيد؟ توقف صادرات گاز به رژيم صهيونيستي چطور؟
بحثهاي مربوط به صدور گاز يا قرارداد كمپ ديويد يا اصل وجود رابطه يا حتي شناسايي رژيم صهيونيستي منوط به همان نظري است كه از طريق نهادهاي انتخابي به ظهور خواهد رسيد.
يعني احتمال دارد در اصل شناسايي رژيم صهيونيستي تصميمي ديگر گرفته شود؟
قاعدتاً اينها مسايلي است كه بسيار مهم است و ملت مصر روي اينها حرف دارد. با توجه به تلاشهايي كه در سه دهه اخير براي ايجاد پيوندهاي بسيار زياد بين مصر و رژيم صهيونيستي در ابعاد مختلف سياسي، اقتصادي، جهانگردي، فرهنگي و ... انجام شده قطع اين گونه روابط محتاج طي يك شرايط زماني است.
بعد از چند دور انتخاب نخست وزير و تحولات بعد از انقلاب مصر اخيراً باز هم مردم به ميدان التحرير بازگشتند و به شدت هم سركوب شدند اين چه پيامي دارد؟ نشان مي دهد ساختار قبلي قدرتمند است كه احساس كردند مردم از آرمانهايشان عقب نشيني كردند؟
به دليل اينكه مصر فاقد يك رهبري انقلابي است اين نوع تظاهرات كه ممكن است مبين نظر يك مجموعهاي باشد طبيعي است. به طور طبيعي بعد از تشكيل مجلس بايد اينها به درون مجلس منتقل شود. نمي توان گفت آيا الان آن نفراتي كه در ميدان هستند نماينده كل انقلابيهاي مصر هستند يا نه و اين محل سئوال است. اما آنچه كه بايد اتفاق بيافتد اين است كه بايد با تشكيل نهاد انتخابي اين نوع ابراز نظرها به درون جايگاه خود برگردد.
در رابطه با انتخابات دو طيف اسلامگرا را در مصر داريم. يكي اخوان المسلمين و ديگري سلفيها. تفاوت اين دو با هم در چيست؟
تشكيلات مرتبط با اهداف سلفي يك تشكيلات جديد است. البته بايد در تفسير و معناي واژه سلفي با ادبيات داخلي كشور قضاوت نكنيم. حتي اخوان به گونهاي خود را سلفي مي داند. هر دو اينها گرايش ديني دارند و تشكيل حكومت اسلامي را به عنوان يكي از اهداف خود ميدانند. هر چند ممكن است در تعريف حكومت اسلامي تفاوت ديدگاه داشته باشند. اگر بخواهيم وجه تمايز اين دو را بدانيم اصرار سلفيها بر تشكيل حكومت اسلامي بيش از اخوان المسلمين است. گرچه اخوان سالها شعار "اسلام هو الحل" را سر دادهاند اما اكنون به عنوان يك حزب سياسي سعي مي كند خودش را با وضعيت موجود تطبيق بدهد كه اين روش سياسي مورد توجه سلفيها نيست. به يك نگاه ميتوانيم بگوييم اصرار سلفيها يك اصرار كاملاً واضح است كه اخوان اين اصرار را هم اكنون از درون شعارهايش تعديل كرده است.
در رابطه با اين دو گروه و ميزان نزديكي با محور مقاومت نظرتان را بگوييد آيا تفاوتي دارند؟
من ميتوانم به اطمينان بگويم نه تنها در گرايشات اسلامي بلكه در برخي گرايشات ليبرالي هم گرايشات شديد ضد صهيونيستي هست ضمن اينكه ناصريها به عنوان يك مجموعه قومي و عربگرا گرايش شديد ضدصهيونيستي دارند و صهيونيسم در مصر منفورترين واژهاي است كه ميتوان جستجو كرد. هرچند ممكن است اين نظر برخي گروههايي كه آمريكايي هستند نباشد كه اين گروهها در انتخابات اخير وارد شدند و عليرغم تبليغات بسيار وسيعي كه داشتند مردم رغبتي نسبت به آنها نشان نداند. بنابراين آن چيزي كه مي تواند ملت مصر را به عنوان يك موضوع گرد هم آورد آن نسبت ضدصهيونيستي است كه حتي در بين مسيحيان گاهي شديدتر نسبت به مسلمانان است.
در رابطه با محور مقاومت چطور؟
مصر همواره نگاهش به اسرائيل نگاه يك دشمن است. آنچه كه اهميت دارد اين است كه رژيم صهيونيستي بعد از انقلاب مصر دچار از بين رفتن توازن منطقهاي به ضرر خود شده است. مصر از يك كشوري نقش مهمي در جنگ غزه به نفع رژيم صهيونيستي ايفا كرد تبديل به يك كشوري شده است كه هيچ ضمانتي براي اسرائيل ندارد. به طور مثلا اگر جنگ ديگري در غزه صورت بگيرد هيچكس نميداند واكنش مردم مصر در حمايت از مردم غزه تا چه حد خواهد بود. اين يك علامت سئوال در برابر آمريكا و اسرائيل است. بنابراين آنها تحريكات خود را در سوريه آغاز كردند كه سوريه از محور مقاومت خارج شود. خارج شدن به دو صورت ممكن است يكي تزلزل در حاكميت ديگري بر روي كار آوردن حاكميتي كه اجازه مقاومت ندهد. نقش سوريه در مقاومت نقش جدي است بنابراين الان فضا كاملاً از يك سو تلاش آمريكا و اسرائيل و غرب براي تبديل سوريه به مصر قبل از انقلاب است تا يك نوع توازن ايجاد شود كه تا كنون نتوانستند چنين موفقيتي كسب كنند چه در صحنه مردمي و چه در صحنه سياسي و نظام حكومتي سوريه همچنان پابرجاست و تظاهرات عليه نظام سوريه منحصر به همان شهرهاي قديمي است و گسترشي نداشته. همچنين حضور نمايندگان اتحاديه عرب آن دستاوردي را كه آنها به دنبالش بودند را براي مخالفان نظام سوريه تامين نكرد و يك معضل به معضلات رژيم صهيونيستي اضافه شد و آن اين است كه در ادامه اين گونه تحركات در داخل سوريه چه بسا باعث شود به جاي اينكه سوريه فاقد توانايي براي كمك به مقاومت شود به سرزميني تبديل شود كه گروههاي مقاومت مثل لبنان سابق بتوانند با آزادي فعاليتهاي ضد صهيونيستي را آغاز كنند. يعني اگر حكومت بشار اسد لرزان شود لزوما به معناي اين نيست تهديدي عليه رژيم صهيونيستي از آنجا اجرا نشود. بلكه ممكن است تهديدات از بالقوه به بالفعل تبديل شوند.
در رابطه با انقلاب مصر خيلي بحث شده كه اين يك انقلاب شبكه اجتماعي بود كه مثلاً در فيس بوك پايه گذاري شد يا اينكه تحت تاثير انديشههاي انقلابي و روشنفكري اسلامي مانند امام (ره) يا سيد جمال الدين اسدآبادي صورت گرفت.
ما انقلاب مصر را بايد انقلاب مردم بدانيم و مردم مصر با تمام گرايشات بر يك موضوع توافق كردند و آن اسقاط نظام مبارك بود و اين كاملاً بديهي است كه مردم مصر بر آنچه كه نمي خواستند توافق كردند نه آنچه كه مي خواستند. آنچه كه مي خواهند را بايد از طريق نهادهاي انتخابي دنبال كنند. اما در جهان فعلي هيچگاه نمي توانيد بگوييد كه يك حركتي به دور از تاثيرپذيري جريانات سياسي معاصر شكل گرفته باشد. تبادل فكري بين نخبهها هميشه وجود دارد. انقلاب اسلامي ايران به دور از تفكر انديشمندان جهان اسلام منجمله مصر نبوده و هر كسي اين را انكار كند جريان تبادل اطلاعات را انكار كرده. تاثيرپذيري انقلابها در يكديگر مانند انقلاب اسلامي در انقلابهاي بيداري اسلامي يك تاثير واضح و بديهي است و ممكن است اين تاثير ناخودآگاه باشد ولي وجود داشته. هيچ انقلابي با اكثريت آغاز نميشود و هميشه يك اقليت هستند كه شروع به انقلاب ميكنند. وقتي كه يك اقليت وارد ميدان شدند يك اشتباهي را حكومت مصر مرتكب شد و آن اين بود كه در روز جمعه يعني روز چهارم انقلاب مصر وقتي نيروي پليس نتوانست برخورد كند و مردم در ميدان تحرير آمده بودند و گاز اشكآور و آبپاش و هرچه داشتند زدند و مردم نرفتند مبارك به وزير كشورش دستور داد نيروهاي پليس كه تعدادش يك ميليون نفر برآورد ميشد عقب نشيني كنند تا ارتش وارد شود. و ساعت 5 بعدازظهر به نيروي انتظامي اعلام ميشود تا اطلاع ثانوي به مرخصي بروند و فقط بيسيم را روشن كنند و لباس عادي بپوشند و منتظر بمانند و كل اين يك ميليون نفر در سراسر كشور مصر اعم از پليس راهنمايي و پليس لباس شخصي، پليس ضد شورش و ... با يك بيسيم رفتند و صبح شنبه اين واقعه را فراموش نمي كنم كه وقتي از مسير ميآمدم حتي يك پليس در خيابان نبود. زندانها همه تخليه شد چون اين نيرو شامل زندانبانها نيز ميشد و آنها هم زندانيها را آزاد كردند و بعدازظهر روز شنبه يك خوفي به مردم منتقل شد مردمي كه هنوز به انقلابيها نپيوسته بودند توجه داشته باشيد شهر قاهره كه 15 ميليون جمعيت داشت يك ميليون نفر آن به ميدان تحرير رفتند و 14 ميليون نفر ديگر هنوز نظاره گر بودند كه اگر از آنها يك ميليون نفر عليه انقلابيون وارد ميدان مي شدند انقلاب شكست ميخورد در نهايت مردم بعدازظهر شنبه به يك تصميم رسيدند چون شايعه شده بود كه زندانيان آزاد شدند و شايعاتي مبني بر تجاوز و تعدي و سرقت و ...منتشر ميشد به خاطر اين شايعات مردم كميتههاي مردمي تشكيل دادند و سر چهارراهها هر كس با چوب و چاقو و .. ايستاده بود تا از شهر خود دفاع كند. و به اين ترتيب اكثريت جامعه مصر با تشكيل دهها هزار كميته مردمي به سر چهارراهها آمدند. و مردم از سيطره تلويزيون دولتي خارج شدند تلويزيوني كه مرتب مردم را نكوهش مي كرد. و ديگر مردم با هم در سر چهارراه ها حرف ميزدند و رابطه چهره به چهره شد. مانند صدها سال پيش. و اين روند از روز 29 ژانويه تا 11 فوريه باعث شد كل ملت مصر عليه مبارك شوند. و اين شبكه كه شبكه فيس بوك و يا توئيتري و... نبود و يك شبكه مردمي بود ايجاد شد. به همين ترتيب انقلاب مصر به سرعت جهش پيدا كرد و نظام مبارك هر چقدر تلاش كرد نتوانست مقابله كند يك روز از فانتوم و شكستن ديوار صوتي استفاده كرد و يك روز از شتر و اسب يعني هر نوع روشي كه ميتوانست استفاده كرد كه نتيجهاي نداد و كار به سرانجام رسيد.
در رابطه با اعدام مبارك به نظر ميرسد نوعي مظلوم نمايي نسبت به وي در حال انجام است تا موضوع اعدام منتفي شود.
من منكر تلاشهاي خيلي از جهات نيستم كه بخواهند در روند محاكمه مبارك اخلال ايجاد كنند اما توانايي دستگاه قضائي مصر به گونهاي است كه امكان همراهي با فضاي انقلابي را ندارد. دستگاه قضائي مصر در شرايطي است كه تطبيق آن با فضاي انقلابي خيلي سخت است.
چند دور وزير خارجه مصر تغيير كرده اما همچنان ارتقاء روابط منوط به تشكيل پارلمان است با توجه به اينكه جريانات پيروز در انتخابات پارلماني مشخص شده است پيش بيني شما از تصميمات پارلمان در رابطه با ارتقاء روابط دو جانبه به چه صورت است؟
بحث ايجاد رابطه طبيعي بين ايران و مصر مورد اتفاق تقريبا تمامي نخبگان مصري است. ما دو كشور بزرگ هستيم و جايگاه دو كشور به شكلي است كه هيچ كدام نمي تواند ديگري را ناديده بگيرد. وجود رابطه دوستي و برادري و طبيعي بين ايران و مصر قطعا در خدمت مصالح دو كشور، امنيت منطقه و مصالح عاليه جهان اسلام است. به طور طبيعي اين رابطه دشمناني هم دارد برخي از كشورها به دليل آنكه وجود رابطه بين مصر و ايران را باعث تقويت جايگاه مصر مي داند با آن مخالفت كردند. برخي هم به دنبال انزواي ايران هستند از اين جهت تلاش مي كنند اين رابطه اتفاق نيفتد و بعضا اقداماتي را هم انجام دادند. اما وقتي كه ملت تصميمي بگيرند معمولا اينگونه حركت ها هيچ گونه نتيجه اي در بر ندارد. همچنان كه ساليان سال تلاش مي كردند مصر به عنوان كشوري همپيمان با اسرائيل و آمريكا باشد اما نقشه هاي آنان بر باد رفت و آن حكومت ساقط شد و حكومت جديد بر اساس نظرات مردم پايه ريزي شده است.
چند ماه قبل از انقلاب مصر آقاي بقايي كه آن زمان رئيس سازمان ميراث فرهنگي بود سفري به مصر داشت آيا آن سفر بي تدبيري در آن مقطع نبود؟
ما بايد رابطه خود را با جهان اسلام داشته باشيم و نمي توانيم به عنوان اينكه يك حكومت در مصر است كه رابطه خوبي با آمريكا و اسرائيل دارد ما رابطه خود را بخواهيم قطع كنيم. آن يك حركت طبيعي بود كه مصري ها رغبتي نشان دادند تا خط هوايي بين دو كشور برقرار شود چون اين خط هوايي از سابق وجود داشت نياز به تجديد قرارداد بود و اين كار انجام شد اما به دليل اينكه مصري ها از دادن ويزا به جهانگردان ايراني خودداري مي كنند اين خط بدون مسافر باقي ماند و هر گاه مسافرش تامين شود خط به سرعت راه اندازي خواهد شد.
هم اكنون وضعيت اسرائيل چگونه است؟ از اين نظر كه مهمترين همپيمان منطقه اي خود را از دست داده ؟ از طرف ديگر ممكن است اين مهمترين حامي منطقه ايش به مهمترين دشمنش تبديل شود.
راهكارهاي رژيم مقابله با اين موضوع بسيار محدود است اين رژيم از دهها ابزار در دهه هاي قبل برخوردار بود مي توانست تاكتيك هاي امنيتي خود را به كشورهاي ديگر منتقل كند اما الان به شدت دچار ضعف استراتژيك شده اينكه رژيم صهيونيستي مي خواهد چه كار كند حتي در درون رژيم صهيونيستي چنين سردرگمي موجود است. چاره اي ندارند اينكه چه خواهد شد شرايط بعد از تثبيت اين انقلاب ها تعيين كننده است. اما اينكه چيزي كه نوعي همپيماني بين برخي كشورهاي غربي و آمريكا و اسرائيل است اين است كه به نوعي روند اين انقلاب ها را به سوي تحقق يك نظام مستقر سد بكنند مانع گذاري كنند كه ما رد پاي آنها را در خيلي از انقلاب ها مي بينيم تلاش آنها اين است كه يك آينده واضح و روشني را در برابر مردم نگذارند. شخصيت سازي بكنند ايجاد درگيري هاي فرقه اي كنند قومي و قبيله اي كار بكنند.
در چارچوب برخي تهديدات كه عليه ايران شده راجع به بحث حمله نظامي اين از قبل هم وجود داشته است اينها در فضاي انقلاب هاي بيداري اسلامي تاثير گذار است؟
در پاسخ مي گويم كه اگر در زمان قبل از اين انقلاب ها آمريكايي ها و رژيم صهيونيستي بايد دهها عامل را مد نظر داشتند براي يك اقدام عليه ايران اكنون بايد صدها عامل را مد نظر داشته باشند. چون در آن زمان اختيار حكومت ها در دست عناصري بود كه وابسته به آنها بودند يا لااقل ملاحظه تاج و تخت كشور خود را داشتند اكنون يك نوع روحيه انقلابي در تمام اين كشورها وجود دارد به خصوص مصر بنابراين اگر آمريكايي ها هر گونه خيالي يا بررسي بحث حمله به ايران را يا حتي رژيم صهيونيستي در ذهن خود بپرورانند قطعا اين سئوال مطرح مي شود كه واكنش مردم مصر چه خواهد بود؟ آيا مردم مصر در چنين وضعيتي با استفاده از ابزارهايي كه الان در اختيار مردم است اقدام به بستن كانال سوئز خواهند كرد يا اينكه اعلام بحث هاي همپيماني نظامي توسط مردم بيان مي شود؟ به نظر مي رسد برخي از برآوردها بسيار سخت تر شده است اين انقلاب هاي بيداري اسلامي در واقع يك نوع همبستگي جهاني بين ملت هاي اسلامي را تقويت كرده و اين تاثير خودش را از لحاظ سياسي و اقتصادي و نظامي و هر كسي كه فكر حمله به يكي از كشورها را داشته باشد خواهد داشت اگر اشغال عراق هم اكنون در زمان حال را در نظر بگيريم و فرض كنيم كه آمريكا امروز مي خواهد عراق را اشغال كند قطعا بايد كه محاسبات ديگري را مد نظر قرار دهد همچنين راجع به افغانستان و جاهاي ديگر به نظر من اين عامل تاثير گذار به عنوان يك عامل استراتژيك الان به نفع كل ملت هاي جهان اسلام وارد شده و مي تواند به عنوان يك تامين امنيتي براي ملت ها و كشورها باشد يك پيمان نظامي مردمي مي توان اسم آن را گذاشت كه جلوي تجاوز و اشغالگري و حمله كشورهاي متجاوز را بگيرد. مردم مصر در زمان حمله اسرائيل به غزه خيلي دلشان مي خواستند تلاش مي كردند كمكي بكنند. اما اين كمك در سقف تسلط رژيم مبارك خفه مي شد الان هيچ حكومتي نيست كه بتواند اين ابراز هيجان و احساسات را بتواند كنترل كند. اگر فرض كنيد حمله اي بخواهد عليه كشوري صورت گيرد و كليه ماهيگيران كانال سوئز، درياي سرخ بيايند كشتي هاي خود را آنجا سد بكنند حكومت جرات برخورد ندارد. همين موضوع جاهاي ديگر است و اين يك عامل جديد است كه وارد معادلات شده است. مردم مي روند در ميدان التحرير مي نشينند ، ميدان تحرير جهاني ممكن است درياي سرخ باشد، ممكن جبل الطارق باشد ممكن است تنگه هرمز باشد يعني اينها ديگر امكان كنترل ندارد. مردم يمن بيايند و براي خواست داخلي در ميادين اصلي خودشان جمع مي شوند. مردم محافظه كار نيستند مردم عاشقند. اين رمز پيروزي آنهاست.
آيا سفر هيئت هاي جديدي در پيش است؟
با توجه به تاثيرات سفرهاي هيئت هاي مردمي انجام اين سفرها همچنان مورد توجه است و به زودي هيئت هاي ديگري عازم ايران مي شوند. موضوع نام ها همچون نام خيابان خالد اسلامبولي آيا در ارتقاي روابط ايران و مصر اهميتي دارد؟ اين ها مربوط به قديم بود و موضوع جديدي نيست مبارك رفته و اين موضوعات نيز رفته روابط ايران و مصر بسيار بزرگتر از ان است كه كسي درباره اسم خيابان حرفي بزند.
© 2003 Mehr News Agency .
يکشنبه|ا|23|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]
-
گوناگون
پربازدیدترینها