واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: برنامههاي روباه پيري كه دست از طعمه خود نميكشد - 4 اشاعه داستانهاي حيرتانگيز درباره گنجينههاي مسلمانان و نوشتن سفرنامه
كشورهاي اروپايي در راستاي اهداف استعماري خود اقدام به اشاعه داستانهاي حيرتانگيز درباره گنجينههاي بيپايان و سهل الوصول مسلمانان و نوشتن سفرنامهها كردند تا ...
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، طه حكيمي؛ در نوشتههاي گذشته تقسيمبندي در باب استعمار انجام گرفت و به سه قسم كهن، نو و فرانو تقسيم شد؛ همچنين ذكر شد كه استعمار نوع اول از جنس سلطه مستقيم و حكومت كردن بود، سلطه نوع دوم از طريق افراد گماشته آنها در داخل انجام ميگرفت كه افرادي را با كودتا ميآوردند و ميگماشتند و ملتها را خفه ميكردند؛ در استعار نوع سوم كه به تعبير مقام معظم رهبري استعمار فرانو نام داشت، كساني را به ميان ملتها ميفرستند و با خرج كردن پول و ايادي تبليغاتي خودشان سعي ميكنند كه چهره آنها را موجه نشان دهند.
اين روند نشان ميدهد كه سلطه فرهنگي نسبت به سلطه نظامي در اولويت كار قرار گرفته است؛ لذا به نظر ميرسد بايد اين سلطه فرهنگي را در طي عملكرد استعمار بررسي كرد و نقش آن را در موارد گوناگون ارزيابي و شناسايي كرد.
تب طلا و افسوس شرق
سيل طلايي كه از مشرق زمين به سوي اسپانيا و پرتغال به عنوان اولين استعمارگران روانه ميشد، عطشي سيري ناپذير در تمام كانونهاي سياسي و اقتصادي اروپا از «خاندانهاي سلطنتي و اشراف محلي تا كانونهاي تجاري اروپايي» برانگيخت؛ كانونهاي مالي معيني كه از ديرباز در مشرق زمين بوده و اينك سهيم در اكتشافات دريايي، به اشكال مختلف به اين موج دامن ميزدند و آتش حرص آنان را برانگيختهتر ميكردند.
يكي از موثرترين روشها، اشاعه داستانهاي حيرتانگيز درباره گنجينههاي بيپايان و سهل الوصول مسلمانان و مشرق زمين بود. بسياري از افسانههاي موجود در شعر و ادب اروپاي سده 16 از همين قبيل است؛ افسانه «گنجهاي الحمراء» كه واشنگتن ايرونيگ (1) نويسنده آمريكايي، شماري از آن را در كتاب خود به نام «الحمراء» گرد آورده است همراه با داستانهاي جذاب و شگفتانگيز هزار و يك شب، ماجراهاي ماركوپولو و ... بر عطش اكتشافگران و استعمارگران بيش از پيش دامن زد.
قطعا تصادفي نيست كه در اين دوران نام «هرمز» بندر بزرگ تجاري آن عصر چنان آوازهاي جهانگير يافت كه شاعران بزرگ اروپا در منظومههاي خويش آن را به عنوان نماد ثروت بكار ميبرند، براي مثال جان ميلتون كه در كنار شكسپير يكي از برجستهترين چهرههاي ادبي تاريخي انگلستان است در منظومه «بهشت گمشده» چنين ميسرايد: «برفراز تختي نشسته بود كه در قدر و بها بر ثروت هرمز هند و جواهر و مرواريد بيحساب كه دست سخاوتمند شرق به پاي پادشاهان خود ميريزد برتري داشت. (2)
صنعت چاپ كه در حوالي نيمه سده پانزدهم در اروپا رواج يافت كمكي شده بود تا سفرنامههاي شرقي و نقشههاي اكتشافي تا اين موج اشاعه پيدا كند. نمونهاي از متوني كه در اين دوران پخش شد و مشوق حكمرانان حريص و ماجراجويان اروپايي شد.
سفرنامه «نئارك»؛ سفرنامهاي منسوب به نئاركس (سردار اسكند مقدوني، فرمانده ناوگان دريايي در خليج فارس در حمله اسكندر به شرق) ميباشد؛ تاثير اين قبيل سفرنامهها در حدي است كه محمد حسن خان اعتماد السلطنه «1259-1313 ق» مينويسد: از روي سفرنامه او بود كه پرتغاليها به خليج فارس آمدند، بلكه ميتوان گفت كه به هدايت سفرنامه نئارك انگليسيها به خيال تصرف هندوستان افتادند. (3)
سفرنامه ماركوپولو؛ ابزاري براي دامن زدن به عطش دستيابي به گنجهاي مشرق زمين
يكي از متوني كه در ايجاد و گسترش اين تب ماجراجويي موثر بود سفرنامه ماركوپولو است كه در تمامي اين دورانها سفرنامه وي مهمترين سند از آشنايي اوليه و جدي اروپاييان با چين به طور اخص و مشرق زمين به طور اعم تلقي ميگرديد. در اين سفرنامه ادعا ميشود كه گويا ماركوپولو مورد علاقه امپراطور چين قرار گرفت و از سوي او به ماموريتهاي مهم داخلي و خارجي از جمله به ايران و براي همراهي دربار ارغون رفت و سرانجام در سال 1295 از راه ايران و ارمنستان به ونيز بازگشت.
آنچه اينجا از استعمار فرهنگي غربيان مدنظر مي باشد اين نكته است كه خانم «وود» سرپرست بخش چين در كتابخانه بريتانيا در پژوهش مستند خود ادعاهاي سفرنامه پولو را مردود ميشمارد و مينويسد كه وي هرگز از خاك سرزمين عثماني قدمي فراتر نگذاشته است. ادعاهاي وي افسانههايي است كه وي از تجار ايراني و عرب در قسطنطنيه شنيده و شاخ و برگهايي بر آن افزوده است.
با شناخت فضاي فرهنگي سده شانزدهم اين فرضيه به ذهن متبادر ميشود كه آيا سفرنامه ماركوپولو در اين فضا و براي دامن زدن به عطش دستيابي به گنجهاي مشرق زمين جعل نشده است؟
با شناخت اين عرصه و مرور بر فضاي اروپا و سير تاريخي آنان اين نكته استفاده ميشود كه استعمار فرهنگي پايه و اساس حتي استعمار كهن در گذشته بوده است و آنچه در حال حاضر به عنوان استعمار فرانو مطرح شده چرخش اروپاييان و غربيان به سمت استعمار فرهنگي به صورت بسيار گستردهتر و به اشكال مختلف است.
پينوشت:
1- Washington Irving (1785-1859)
2- اقتداري، كشته خويش، ص 51
3- محمد حسين خان اعتماد السلطنه؛ مرآت البلدان، ج 1، ص 499
پنجشنبه|ا|20|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 355]