تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى‏افزايد و گناهان را پا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850283609




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روايت ساده از يك ايثار بزرگ / گفت‌و‌گو با كارگردان و تهيه‌كننده «بوسيدن روي ماه»


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: روايت ساده از يك ايثار بزرگ / گفت‌و‌گو با كارگردان و تهيه‌كننده «بوسيدن روي ماه»
سينما - فيلم سينمايي «بوسيدن روي ماه» از ديدگاه كارگردان و تهيه‌كننده آن روايتي است ساده از ايثاري بزرگ كه مي‌تواند در جامعه توام با سوء‌ظن كنوني حسي از تداوم انسانيت ايجاد كند.


سميه عليپور: تازه‌ترين ساخته همايون اسعديان و منوچهر محمدي براي نخستين بار در سي‌امين دوره جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد.

نمايش «بوسيدن روي ماه» در اين رويداد سينمايي با واكنش‌هاي مختلف از سوي مخاطبان روبرو شد و از دو روز ابتدايي جشنواره در مرتبه اول انتخاب‌هاي مردمي و در روزهاي بعد در جايگاه دوم قرار گرفته است.

محمدي و اسعديان بعد از تجربه «طلا و مس» در اين فيلم موضوعي مربوط به خانواده شهدا را با ديدگاهي انساني روايت كرده‌اند؛ روايتي ساده از موضوعي كه ابعاد گسترده‌اي مي‌توان براي آن قائل شد.

بعد از ساختن فيلم موفق «طلا و مس» توليد فيلم بعدي قطعا سختي‌هايي داشت؛ اينكه بتوانيد سوژه‌اي انتخاب كنيد كه موفقيت‌هاي فيلم قبلي را تداعي كند و در راستاي نگاه خودتان باشد. چطور براي ساخت «بوسيدن روي ماه» گام برداشتيد؟ اصلا سوژه اين فيلم را زمان توليد «طلا و مس» در ذهن داشتيد؟
همايون اسعديان، كارگردان: «بوسيدن روي ماه» بعد از «طلا و مس» شكل گرفت، اما اين نكته‌اي كه اشاره مي‌كنيد يك معضل است. وقتي شما يك فيلم خوب داريد، توقع همه از شما بالا مي‌رود و اين كار را سخت مي‌كند، چون تصور مي‌كنيد همواره در معرض مقايسه شدن هستيد. مي‌توان دست روي دست گذاشت و نشست، اما قطعا در اين شرايط آدم دچار فرسودگي مي‌شود.

بايد كار كرد، بدون اينكه فكر كنيد اين فيلمي كه مي‌سازم بهتر و يا بدتر از كار قبلي است بايد فيلم ساخت و به دغدغه‌ها پرداخت و اصلا به اين فكر نكرد كه نتيجه چه خواهد شد. من سعي كردم اين كار را انجام دهم، چون بعد از «آخر بازي» فاصله هفت ساله‌اي بين كارهايم افتاد، دوست داشتم بعد از «طلا و مس» اين فاصله نيافتد.

وقتي آقاي محمدي همانند «طلا و مس»، طرح دو صفحه‌اي «بوسيدن روي ماه» را مطرح كردند، آن‌قدر برايم جاذبه داشت كه احساس كردم مي‌توانيم كاري ارائه دهيم كه هم دوستش داشته باشيم و هم با مخاطب ارتباط برقرار كند و به اين هم فكر نكنيم كه از «طلا و مس» بهتر است يا بدتر.

آقاي محمدي در گفت‌و‌گوهايي كه با شما صورت مي‌گيرد روشن مي‌شود ايده‌هاي زيادي در ذهن شما هست كه برخي از آن‌‌ها را در قالب فيلم‌هايي كه به تهيه‌كنندگي شما ساخته شده، ديده‌ايم. به نظر مي‌رسد شما بنا به تناسب زمان و موقعيتي كه در آن قرار داريم اين طرح‌ها را عنوان مي‌كنيد و فيلم‌‌ها توليد مي‌شوند. آيا اين زمان‌بندي كه به آن اشاره كردم در واقع وجود دارد؟

منوچهر محمدي، تهيه‌كننده: همين طور كه مي‌گوييد هست. حرفه ما سينماست و طبيعتا بايد در اين زمينه فكر كنيم. هميشه تعداد زيادي سوژه و فكر هست كه پاره‌اي از اين‌‌ها براساس حس و حال و احوالات شخصي خودمان احساس مي‌كنيم مي‌تواند بيشتر در خدمت اين موضوع و اين حال و هوا باشد. به همين خاطر خود اين موضوعات خود به خود جلوتر مي‌آيند و خودشان را به ما نشان مي‌دهند.

درست مثل شخصيت‌هايي كه شما در گنجه‌اي داريد كه يكي از اين عروسك‌ها خودش را بيشتر نشان مي‌دهد و در آن لحظه شما بيشتر دوست داريد با او باشيد. براي من چنين است و موضوعي كه در دستور كار قرار مي‌گيرد با شرايط اجتماعي، روحي و حال و هوايي كه در آن به سر مي‌بريم تطبيق پيدا مي‌كند.

البته معناي آن اين نيست كه فقط همان يك طرح را در نظر داريم. يكي از افسوس‌هاي زندگي من اين است كه طرح‌هايي در نظر دارم كه وقت بعضي از آن‌‌ها مي‌گذرد و بعضي به دليل مجموعه‌اي از شرايط نمي‌توان ساخت و اين يكي از دلتنگي‌هايي است كه من در سينما دارم.

آقاي اسعديان دغدغه «بوسيدن روي ماه» و نگاه انساني موجود در فيلم چقدر مسئله خود شماست؟ مادر شهيد، زندگي آنان و تبعات بعد از جنگ تا چه حد ذهن شما را به خود مشغول مي‌كند، زيرا در مورد فيلمي همانند «بوسيدن روي ماه» خيلي مهم است كه سازنده خود آن دغدغه‌مند باشد.

اسعديان: بعد از ساخت «طلا و مس» همواره اين سئوال مطرح مي‌شد كه خود من تا چه حد با اين قشر آشنايي داشتم و پاسخ من اين بود كه ارتباطي ندارم. الان هم خيلي راحت اعتراف مي‌كنم با وجود آنكه در جامعه اطراف ما اين پديده وجود دارد، اما در خانواده خودم چنين مسئله‌اي نداشتيم.

باور من بر اين نيست كه اگر در اطرافم چنين موردي نباشد نمي‌توانم به آن فكر كنم. اين دغدغه اجتماعي ماست و لزوما نبايد دغدغه من به عنوان يك فرد باشد. براي بعضي‌ها اين موضوع خيلي نزديك است و در خانواده‌شان وجود دارد، برادري، برادرزاده يا خواهرزاده‌اي. براي من چنين نيست، اما جنگ دغدغه اجتماعي ماست و تبعات جنگ نيز به مسئله ما تبديل مي‌شود و نمي‌توانيم به آن فكر نكنيم.

وقتي طرح «طلا و مس» و يا «بوسيدن روي ماه» با من در ميان گذاشته شد، اين برايم مهم نبود كه با اين مسائل از نزديك ارتباط داشتم يا نه. مهم برايم اين بود كه دغدغه‌هاي اجتماعي خودم را در آن مي‌بينم يا نه. اگر دغدغه‌‌هاي اجتماعي خودم را در آن ببينم به سراغش مي‌روم.

از لحظه‌اي كه طرح «بوسيدن روي ماه» با من در ميان گذاشته شد، نفس اين كار كه يك آدم هرآنچه داشته فدا كرده و حالا آخرين داشته‌اش را هم ايثار مي‌كند برايم آن‌قدر قوي بود كه احساس كردم مي‌توانم براساس آن كار انساني خوبي توليد كنم.

رابعه مدني و شيرين يزدان بخش

آقاي محمدي، شخصيت مادر شهيد و جانباز در فيلم‌هاي ما بارها ظاهر شده‌اند، اما اينكه مشخصا فيلمي براساس اين شخصيت پيش برود پيش از «بوسيدن روي ماه» نداشتيم. از يك سو تصوير كردن اين شخصيت به دليل موقعيتي كه در آن قرار دارد مي‌تواند تماشاگر را متاثر كرده و با خود همراه كند و از سوي ديگر خاص بودن موقعيت اين شخصيت مي‌تواند او را از تماشاگران دور كند. اين جاذبه و دافعه براي شما نگران كننده نبود؟

محمدي: اين سئوال اشكالي بنيادي دارد و از اين ناشي مي‌شود كه ما سينما و جادوي آن را نمي‌شناسيم. مگر ما نسبتي با گلادياتورهاي رم باستان داريم؟ چطور مي‌شود كه وقتي فيلمي درباره آنان ساخته مي‌شود برايمان جذاب مي‌شود كه اين فيلم را ببينيم؟ و يا مگر افسانه تروا چه نسبتي با ما دارد كه احساس مي‌كنيم كه اين موضوع مي‌تواند موفق باشد و كمپاني‌هاي بزرگ آمريكايي كه مخاطب براي آنان مسئله مهمي است سراغ آن مي‌روند. يا موضوع غرق شدن كشتي تايتانيك چقدر مي‌تواند مسئله ما در همه دنيا باشد؟

به واقع اين‌ها بهانه‌‌هايي هستند كه به واسطه آنان سراغ داستان اصلي اسطوره‌اي به نام انسان، دغدغه‌هاي انسان و موقعيت انسان در شرايط مختلف. اگر بخواهيم اينجا در مورد افسانه تروا فيلم بسازيم شايد كاري به درد بخور از آب درنيايد، اما ما جنگ را فرهنگ شهادت و نسبت آدم‌ها را با جنگ مي‌شناسيم و براين اساس خيلي راحت‌تر مي‌توانيم سراغ اين موضوع برويم و با اين موضوع ارتباط برقرار كنيم.

قبل از همه اين عناوين و القاب، روحاني، غيرروحاني، مادر شهيد، يك مهاجر جنگ‌زده و يا هر چيز ديگري از اين دست با يك موقعيت انساني روبرو هستيم. اگر آن موقعيت انساني درست باشد و درست انتخاب شود و درامي كه براساس اين موقعيت انساني شكل مي‌گيرد درام باورپذيري باشد، به گمان من مي‌توان سراغ همه موضوعات رفت. سينما كليدي دارد كه اگر درست به هر قفلي انداخته شود آن در را باز مي‌كند و يك دريچه جديدي از دنيا و هستي به آدم نشان مي‌دهد.

همان‌طور كه ما در آثار بزرگان ادبيات و سينما مي‌بينيم موضوعاتي متكثر انتخاب شده‌اند، مهم آن نحوه ورود است كه احترام به انسان و دغدغه‌هايش و انسان‌شناسي در آن وجود داشته باشد. اگر چنين باشد به گمان من مي‌توان سراغ همه اين موضوعات رفت و يك شكل تبليغاتي ديد كه سهل و آسان است و يك شكل انساني ديد كه آن كار سختي است.

آقاي اسعديان انگار به عمد خواستيد چهره آشنايي را در جايگاه شخصيت‌هاي اصلي فيلم مقابل تماشاگر قرار ندهيد...

اسعديان: بله همين طور است. همانند «طلا و مس» ما عمد داشتيم بازيگران شناخته شده نباشد تا تماشاگر احساس نكند فلاني چقدر خوب بازي مي‌كند و احساس كند واقعا دو مادر واقعي مي‌بيند. آقاي محمدي به نكته خوبي اشاره كردند. چه در «طلا و مس» و چه در «بوسيدن روي ماه»‌ ترس و دلهره ما در تمام طول ساخت فيلم اين بود كه آيا مي‌توانيم از حد مادر شهيد فراتر برويم و مادراني كه شهيد نداده‌اند هم حس فيلم را درك كنند.

و يا عاشقانه «طلا و مس» را نگوييم فقط متعلق به يك طلبه است و طلبه بودن او را فراموش كنيم و حس انساني موجود در آن را درك كنيم. يكي از دوستان منتقد كه فيلم را ديده بود به من مي‌گفت وقتي خبر فيلم را خواندم پيش خود تصور كرده چه كسي حوصله دارد 90 دقيقه بنشيند و زندگي دو زن ميانسال را نگاه كند؟ اين ترس ما هم بود كه قهرمان ما يك زن ميانسال است.

اينكه بتوانيم از اين مرحله فراتر برويم و تماشاگر يادش برود كه فقط يك مادر شهيد را مي‌بيند و احساس كند يك مادر و يك انسان را مي‌بيند مي‌توانيم با بيننده ارتباط برقرار كنيم در غير اين صورت درجا مي‌زنيم و فيلم محدود و براي عده‌اي خاص مي‌شود و ديگر نسل امروز نمي‌تواند با آن همذات‌پنداري كند. اگر در «طلا و مس» موفق بوديم به اين دليل بود كه تماشاگر فراموش كرد زندگي خصوصي يك طلبه را مي‌بيند و خودش را هم در كار ديد. اميدواريم در اينجا هم اين موفقيت را پيدا كرده باشيم و از حد ظاهر قضيه فراتر برود و تماشاگر بتواند چيز ديگري كه دوست داشتيم در فيلم ببيند.

مسعود رايگان و صابر ابر

در مقطعي صداوسيما با سريال‌سازي‌ها سراغ موضوع جنگ رفت و تقريبا تمامي اين كارها به دليل غرق شدن در رنگ و بوي سفارشي موفق به تامين نياز جامعه براي پرداخت به موضوع شهدا و دفاع مقدس نشدند. اين در شرايطي است كه همچنان جامعه نيازمند توليد آثاري سينمايي و تصويري در اين زمينه است و حالا نوع پرداخت اهميت پيدا مي‌كند؛ اينكه زاويه نگاه از دل سفارش‌ها بيرون نيايد و دغدغه‌اي اساسي و واقعي باشد. به نظر مي‌رسد شما تلاش داشتيد در فيلم نوع ايثاري كه رزمندگان و شهدا در جبهه‌هاي جنگ داشتند، در دنياي امروز و با ايثار يك مادر شهيد به نمايش بگذاريد؛ نوعي نگاه استعاره‌اي براي ملموس‌تر كردن حس و حال‌ها.

محمدي: يكي از اتفاقات بزرگي كه در تاريخ هر كشور مي‌افتد و اتفاقي است كه تاثيرات طولاني مدت و عميقي مي‌گذارد، جنگ است. جنگ به دليل مجموعه‌اي از خسارت و آسيب‌ها كه دارد مثل زخمي است كه به اين راحتي بهبود پيدا نمي‌كند، بلكه اثرات اين زخم تا مدتي طولاني در مسائل اجتماعي و شخصي حضور خودش را به اشكال مختلف نشان مي‌دهد.

مسئله سر اين است كه به طور طبيعي عده‌اي در اين جنگ‌ها به شهادت مي‌رسند و طبيعتا اين‌ها خانواده‌، مادران، همسر و فرزنداني داشتند كه باز به طور طبيعي جامعه در مقابل اين‌ها وظايفي دارد، اينكه احترام آنان را نگه دارد و از آنان تقدير كند كه به نظر من در كشور ما اين اتفاق افتاده، اما آنچه كه فكر مي‌كنم كمبودش به شدت احساس مي‌شود، اين است كه كار بزرگ آنان يعني گذشتن از عزيزترين عزيز كه فرزندشان به درستي از سوي همه درك نمي‌شود. ما بايد فرهنگي ايجاد كنيم كه اين مسئله را درك كند؛ البته نه يك همراهي ترحم‌برانگيز، بلكه يك همراهي عميق.

ما بايد بتوانيم با فهم ايثاري كه اين‌ها كرده‌اند آن را به درستي نشان دهيم. اين بزرگترين خدمتي است كه مي‌توانيم به خانواده شهدا كنيم. زماني اين‌ها را به شكل‌هاي تصنعي و مصنوعي مي‌بريم و چيزي به آنان مي‌دهيم و يا در مراسمي از آنان تجليل و تقدير مي‌كنيم، اما فكر مي‌كنم در تنهايي و خلوت اين‌ها اينكه جامعه و مردم به درستي درك كنند كه آنان چه چيزي از دست داده‌اند و لحظات و كسري از ثانيه‌ها كه ياد فرزندانشان مي‌افتند و آرزو مي‌كنند كاش فرزندشان مي‌بود، اهميت دارد.

اگر اين فهم شود و متكثر شود و گسترش پيدا كند بيشتر از خانه، زمين، يخچال و قاب عكس برايشان ارزش دارد و اين تنها مختص خانواده شهدا نيست و نسبت هر مادري با فرزندش مي‌تواند همين حالت باشد. اگر به مادري بگويند شما محكوم به اين هستي كه فرزندت را به هر دليلي از دست دهي، فهم اين از خودگذشتگي چيزي است كه در فرهنگ ما جاي آن خالي است و اگر وظيفه‌اي در قبال اين آدم‌ها احساس مي‌كنيم فهميدن آنان است؛ فهميدني كه از سر ترحم و يا وظيفه اداري و سازماني نباشد، بلكه فهميدن اينكه آنان انسان هستند و در انسان بودن خودشان احتياج به فهم متقابل دارند.

بحث از ايثار زماني در فيلم شما مطرح شده كه در جامعه شاهد كمترين ميزان ايثار و فداكاري هستيم و حتي به نوعي برداشت‌هاي منفي از گذشته صورت مي‌گيرد؛ در چنين فضايي چطور مي‌توان از يك ايثاري در اين حد بالا سخن گفت و آن را باور كرد؟

محمدي: كمترين اثر طرح چنين قصه‌اي اميدوارم و آرزو مي‌كنم اين باشد كه وقتي جواني روي صندلي مترو و يا اتوبوس نشسته و پيرزني بالا سر او مي‌ايستد، احساس كند وظيفه‌اش است كه بلند شود و جاي خودش را به او دهد. متاسفانه جامعه ما به سمتي مي‌رود كه در آن زرنگي يعني اينكه نه تنها به حق خود قانع نباشي بلكه بتواني حق ديگري را هم از چنگش دربياوريد. اينكه جامعه از نظر هنجارهاي اخلاقي به سمتي برود كه دروغ گفتن و خيره در چشمان مردم دروغ گفتن تبديل به هنجار شود جاي نگراني عميق دارد.

اينكه هنوز مي‌توان به انسان اميدوار بود و نمونه‌هاي اعلايي از انسانيت نشان داد كه ما را ياد آن فطرت سالم و پاك خودمان بياندازد كه مي‌توانيم آدم‌ها را درك كنيم و با آنان ارتباط برقرار كنيم و حسن ظن داشته باشيم موضوع مهمي است.

جامعه ما به سمتي مي‌رود كه همه در آن دچار سوء ظن مي‌شوند و اين اتفاق خيلي دردناكي است. به گمان من اگر امروز صبح به من خبر دهند تمام چاه‌هاي نفت ايران خشك شده به اندازه‌اي كه به من بگويند دروغ يك امر رسمي شد ناراحتم نمي‌كند. خبر دوم از نظر من دردناك‌تر و كشنده‌تر از خبر اول است. هنوز فكر مي‌كنم سرمايه عظيم هستي، انسان است و اگر به ياد آدم‌ها بياوريم هنوز انسان‌ها مي‌توانند خوب باشند و كمك كنيم حسن ظن واقعي در جامعه به وجود آيد ارزش زيادي دارد.

اين حسن ظن بايد به واسطه اقدامي باورپذير صورت بگيرد، اينكه پيرزني از باقيمانده جنازه بچه‌اش براي شاد كردن دل دوستش بگذرد باورپذير است و امري مي‌شود كه مي‌توان به آن تاسي كرد و نمي‌توان در مقابل آن مقاومت كرد و گفت كه اين ديگر مال ما نيست و مال اولياست يا مال ائمه است؛ يعني تصوير كردن اقدام قهرمان‌هاي ساده‌اي كه آدم‌ها براي الگوبرداري از آنان و تحت تاثير رفتارهايشان قرار گرفتن، بهانه‌اي با وجدان خود نداشته باشند.

به اعتقاد من فيلم «بوسيدن روي ماه» وجدان‌هاي بيدار، نيمه‌خفته و خفته را در مقابل يك چيز به شدت واقعي و ساده قرار مي‌دهد كه بايستي خيلي قلبشان كدر شده باشد كه نتوانند با آن ارتباط برقرار كنند.

58243

پنجشنبه|ا|20|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن