واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > چهرهها - علی آبادی، بیست و پنجمین رئیس سازمان ورزش بود که خاطرات ناخوشایندی در ذهن هواداران ورزش بهجا گذاشت. فرهاد عشوندی: سنت دیرینه انتخاب مدیران غیرورزشی برای اداره ورزش کشور حفظ شد تا با حکم محمود احمدینژاد، علی سعیدلو معاون اجرایی دولت نهم در دولت جدید جایگزین محمد علی آبادی و 4 سال مدیریت خبرسازش در ورزش شود. سالهایی که با انتقادهای زیادی همراه بود و حالا مهندس زمینشناسی که در شهرداری تهران معاون اداری و مالی علی آبادی بود و در دولت هاشمی و خاتمی مدیریتهای اقتصادی چون رئیس منطقه آزاد قشم و رئیس مرکز توسعه صادرات کشور را در دست داشته است، تجربهای غیرتخصصی جدید را آغاز کند. تجربه بخشی که همه مردم کشور بیدر نظر گرفتن تحصیلات، شغل و فعالیتهایشان شیفتهاش هستند. او حالا باید مدیر ورزش باشد که تجربهای برای ادارهاش ندارد و تنها قولی که رئیس جدید پیش از آمدن داده بود تا به درد مدیریت علی آبادی دچار نشود، استفاده از نیروهای متخصص در فدراسیونها و بدنه سازمان ورزش است که بارقه امید را برای دوره ریاستاش در دل اهالی ورزش زنده نگه میدارد. سنت استفاده از مدیران غیرورزشی در ایران به سالها قبل برمیگردد. درست به روز تأسیس سازمان ورزش ایران. از همان ابتدا هم ورزش انگار مسئولیتی بوده که باید مدیران اجرایی کشوری یا لشگری در کنار مناصب اصلیشان در دست میگرفتند. رؤسای شهربانی یا فرماندهان عالیرتبه ارتش، همانا رؤسای مورد علاقه نخستوزیران رژیم پهلوی در ادوار مختلف قبل از انقلاب بودند. روندی که از روز انتصاب تیمسار ایزدپناه در سال 1333 تا روز فرار تیمسار جهانبانی همواره حفظ شد و تنها در کابینه کوتاه مدت شاهپور بختیار بود که شادروان استاد حسین فکری برای دورهای کوتاه به عنوان چهرهای شاخص از قهرمانان ورزش کشور، متولی ورزش شد. او در روزهایی این مسئولیت را در دست داشت که ورزش کشور به کلی تعطیل بود. پیش از فکری، ورزش کشور روزهای پرالتهابی را چون حضور در جام جهانی 1978 آرژانتین تجربه کرد. روزهایی که جنبش آزادیخواهی و پیام انقلاب ایران به اردوی تیم ملی فوتبال هم کشیده شده بود و تعدادی از ملیپوشان به خاطر اکار انقلابی شان حتی سر از بازداشتگاههای ساواک در آوردند و تعدادی هم زیر شکنجه لب به اعتراف گشودند. برخوردی سلبی که حاصل حضور فرماندهان عالیرتبه ورزشی در رأس ورزش کشور و فدراسیون فوتبال بود. شادروان منوچهر لطیف، ورزش نویس بنام کشور در یکی از آثار بر جای ماندهاش درباره حضور سرلشگرها در ورزش، برای هفتهنامه شهروند امروز نوشته بود: «تیمسارها میآمدند چون ورزش عرصهای بود برای آنها که مشهور شوند و محبوب البته تعدادی از آنها با همین روحیه نظمگرای شان بنایی موفق را برای ورزش ایران ساخته بودند.»پس از انقلاب اما تا چند سال ابتدایی سعی شد که ورزش را ورزشیها اداره کنند. همه سالهای سخت جنگ را این ورزشیها بودند که اداره کردند اما با گذر از این دوران، دوباره ورزش عرصهای شد برای جولان مدیران سیاسی. اولین رئیس ورزش پس از انقلاب یکی از چهرههای سرشناس سیاست کشور بود. حسین شاهحسینی از مردان دولت مصدق و نهضت ملی بود که با حکم مهدی بازرگان متولی ورزش کشور شد. او باید ورزش ایران را مهیای المپیک مسکو میکرد. شاه حسینی، اگرچه سیاسی بود اما از جنس ورزش بود. قهرمان کشتی و باستانیکار بنام سالهای دهه سی ایران مرد همراه همیشه جهان پهلوان تختی بود. او بود که همراه با تختی در فعالیتهای سیاسی این قهرمان جاوید کشتی ایران حاضر میشد. شاهحسینی البته موفق نشد حضور در المپیک را تجربه کند. او که حالا 83 سالگی را سپری میکند، میگوید: «به همراه چندی از رؤسای فدراسیونها و مسئولان وقت سازمان تربیت بدنی عازم افغانستان شدیم تا نیروهای مخالف دولت تحت حمایت شوروی این کشور (در آن زمان) را راضی کنیم و به المپیک مسکو برویم اما مجاهدین افغان و نیروهای معترض به حضور شوروی در افغانستان کاملاً مخالف حضور ایران در المپیک بودند و تأکید داشتند که کشورهای اسلامی باید در حمایت از افغانستان المپیک مسکو را تحریم کنند. این خواسته افغانها به اطلاع دولت ایران رسید و وزارت امورخارجه بلافاصله به سازمان تربیت بدنی اعلام کرد که ایران هم در اعتراض به تجاوز شوروی به افغانستان المپیک 1980 را تحریم کرد.» پس از شاهحسینی و در دولت شهید رجایی ورزش به یک دانش آموخته تربیت بدنی سپرده شد. مصطفی داودی، لیسانس تربیت بدنی داشت و در مدرسه علوی ورزش درس میداد. او معلم مدرسهای بود که سالها در کنار شهید رجایی تدریس میکرد. همین دوستی، ورزش را به این رئیس جوان سپرد. رئیسی که سالها در کنار ورزش ناشنوایان بود. داودی در دولت میرحسین موسوی جایش را به داودی شمسی داد. داودی شمسی مسئول هماهنگی نهاد ریاست جمهوری بود و تحصیلات مهندسی داشت. در آن سالهای سخت جنگ شاید نه میرحسین موسوی و نه هیچ یک از مدیران ارشد دیگر کشور توجهی به ورزش نداشتند و فقط این نبرد در جبهه جنگ بود که اهمیت داشت. در این دوران ایران باید به المپیک لسآنجلس میرفت. به بازیهایی که در خاکهای سرزمینی دشمنی در حال ستیز باید انجام میشد؛ «آن موقع اصلاً رسم نبود که ورزشکاران ایرانی با آمریکاییها مسابقه بدهند. در دولت چندین مرتبه درباره حضور ایران در المپیک بحث شد، یادم میآید که آقای غفوری فرد که آن موقع وزیر نیرو بود چندان مخالف نبود، من هم همینطور حتی برای تصمیمگیری جلساتی هم با آیتالله خامنهای، میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی داشتیم در نهایت وزارت امور خارجه به ما گفت که در المپیک شرکت نکنیم. البته با توجه به شرایط آن موقع ورزش ایران نمیتوانستیم تیم خوبی اعزام کنیم و اگر میرفتیم هم نتیجه خوبی نمیگرفتیم. در بازیهای آسیایی 1982 هم خیلی بد نتیجه گرفته بودیم.» شمسی که رفت، احمد درگاهی یکی از اعضای برجسته انجمن اسلامی فارغالتحصیلان ورزش بود که به تربیت بدنی آمد تا آخرین مدیر ورزشی سازمان ورزش باشد. این دوران با کسب اولین مدال ایرن در المپیک و مدال طلای ایران در سنگین وزن کشتی همراه شد. غفوریفرد دکترای فیزیک هستهای داشت. حضور او در ورزش همراه با اتفاقاتی خوشایند نبود اما در المپیک 1992 بارسلون، مدالهای ایران در المپیک افزایش یافت. مدال نقره عسگری محمدیان تکرار شد و برادران خادم دو مدال برنز برای ایران گرفتند. با رفتن غفوریفرد این مصطفی هاشمیطبا با تخصص مهندسی نساجی بود که رئیس ورزش شد. البته پیش از این هم در زمان حضور درگاهی او رئیس کمیته ملی المپیک کشور بود. دوران باشکوه سالهای پس از جنگ در دوره مدیریت هاشمیطبا به ورزش ایران آمد. دو المپیک موفق آتلانتا و ملبورن با کسب مدالهای رنگارنگ، استارت ورزش بسکتبال و والیبال، صعود به جامجهانی فوتبال، شکوفایی رشتههای رزمی و اوجگیری ورزش ملی کشتی از موفقیتهای این سالها بود که به واسطه استفاده از مدیران ورزشی در لایههای ورزش به دست آمدند. بعد از هاشمیطبا اما مهرعلیزاده به ورزش آمد. مهندسی با سابقه مدیریت اجرایی در شرکتهای صنعتی که چون ورزش را نمیشناخت نتوانست جریان مثبت کاری هاشمی طبا را ادامه دهد. سیاست که از سالهای آخر حضور هاشمی طبا داشت بیش از قبل با ورزش عجین میشد، در این سالها اوج گرفت. اگرچه او توانست در این دوران افتخارات بزرگی به دست آورد و به سه مدال طلای المپیک در بازیهای آتن رسید که یک رکورد برای کشور محسوب میشد. در دولت نهم اما ورزش به محمد علی آبادی با مهندسی عمران سپرده شد. مدیری که سیاست را تا لایههای زیرین ورزش کشاند و نتیجهاش ناکامیهای ورزش قهرمانی شد. حالا او جای خود را به سعیدلو داده که معتقد است ورزش را باید به سبک هاشمیطبا اداره کرد، نه غفوریفرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 373]