حاشيه نگاري مهر/از سماحه القائد شاعر مسيحي تا بغض جوان بحريني كه اين بار شكست

واضح آرشیو وب فارسی:مهر: حاشيه نگاري مهر/از "سماحه القائد" شاعر مسيحي تا بغض جوان بحريني كه اين بار شكست
از "سماحه القائد" شاعر مسيحي تا بغض جوان بحريني كه اين بار شكست
احمد حسن از بحرين باز هم برخاست و با همان حال و هواي عاطفي و اين بار با شكستن بغضي كه گلو گيرش شده با لهجه بحريني ميگويد( فدايت شوم، يا مولاي، انت ولينا و...) همينكه اين گونه جملات را ابراز ميداشت گريه امانش نداد و راه را بر زبانش بست و خاموش روي صندلي نشسته و دو دست بر صورت ميگريد .

به گزارش خبرنگار مهر، شركت‌كنندگان در همايش بين‌المللي شعر بيداري اسلامي عصر امروز دوشنبه با حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب ديدار و گفتگو كردند كه حاشيه هاي اين ديدار به قلم خبرنگار مهر را در ادامه مي خوانيد:

هفدهم بهمن نود و در ادامه بيعت پرشور و حماسه ساز جوانان انقلابي و فرهيخته و حاملان بشارتهاي بزرگ براي ملتهاي عرب، ودر شبي از شبهاي دهه مباركه فجر انقلاب اسلامي، شاهد ميثاقي دوباره و از جنس اتحاد و همدلي و انسجام وبيداري اسلامي هستيم و جمعي از شعراي عرب با مقتدا وپرچم دار راستين جهان اسلام حضرت امام خامنه اي، ديدار صميمانه و شوق انگيزي دارند .

حضور روشن بينانه نخبگان ادبي جهان عرب در ايران اسلامي و ملاقاتشان با رهبر فرزانه انقلاب ، بيانگر واقعيتي است كه امروز بيش از پيش جهان غرب و مرتجعان عرب در صدد انكار آن بر آمده و آن تثبيت جايگاه ويژه ايران اسلامي به عنوان ام القراي انتقال و انتشار افكار و انديشه هاي انقلابي و اسلامي معمار كبير انقلاب در ملتهاي مسلمان و مظلوم و تحت ستم دنياست .

آري جنگ ايران اسلامي، سي و سه سال است كه با آمريكا و صهيونيزم و استكبار جهاني آغاز شده و پس از حكومت منحوس پهلوي؛ اكنون نوبت به ديكتاتورهاي منطقه رسيده است تا پنجه پرتوان ملتهاي مسلمان منطقه حلقوم نا مبارك مباركها را بفشرد و شاهد برچيدن دامان خفت بار استكبار از پيكر مجروح كشورهاي اسلامي باشيم .

اينك جمعي از فعالان عرصه فرهنگ و ادب و شعراي جهان عرب در تجديد ميثاقي ديگر و در ادامه روند مبارزه با جهان استكبار و در راس آن امريكا و صهيونيزم و در پاسخ به مطالبات امام خامنه اي آمده اند تا فرياد مظلوميت ملت فلسطين و ديگر ملتهاي تحت ستم حكومتهاي مرتجع عربي و دست نشاندگان پوشالي استكبار را در كالبد گوياي شعرو ادب بر زبان جاري كنند و بغض گلو گير ملتهاي مظلوم منطقه و جهان اسلام را از ناي جان فرياد بزنند تا سفير كلامشان ، رنگين كمان خون رنگ اسلام خواهي ملتهاي تحت ستم را در كهكشان حق طلبي آنان ترسيم كند .

بالكن حسينيه امام خميني، همان ملجا پابرهنگان، جايي است كه اكنون شاهد حضور 77 شاعر قصيده سراي عرب زبان است و من ميدانيم كه شعراي عرب در آسمان بي انتهاي ادب جايگاهي بس رفيع دارند ومقام قدرشان بس گران سنگ است .
درو ديوار، رنگ آشنايي و پيغام سرور دارد . پرچم سه رنگ وطنم همچون سرو، ايستاده است و نام مبارك الله كه تلفيقي از لا اله الا الله است با قلم سرخ شهادت بر سپيدي عارضش جلوه گري ميكند . ...هماناني كه توصيفشان كردم روي صندلي هاي رديف شده در سه طرف جايگاه حضرت آقا نشسته اند و در انتظار طلوع خورشيد، عمق جان را به نسيم ولايت معطر ميسازند. من نيز به همراه ياران هميشگي، روان نويس و چند برگ كاغذ سفيد گوشه اي مي نشينم، تا پهنه سپيد كاغذ را به نشتر قلم مجروح كنم.(تا درس چه باشد و قلم از چه گدازد).

همين حالا كه برايتان مي نويسم همه عوامل اجرايي مراسم در تب و تاب اجراي آن هستند . عكاسان و فيلم برداران و خبر نويسان و خلاصه ناظمان جلسه هريك با شوق خاصي هدفي را دنبال ميكنند.

مدعويني كه در اين جلسه حضور دارند. عمدتا در سنين ميانسالي و به قول معروف دنيا ديده اند و كمتر ميتوانم شاهد ابراز احساسات آنها باشم ولي از نگاه محبت آميزشان عمق علاقه آنها را نسبت به آقا و مردم مسلمان و انقلابي ايران اسلامي احساس ميكنم . گاهي با تبسم و گاهي با سلام و عليك هاي دورادور اين علاقه را ابراز ميكنند .البته من هم كه انگار بعد از ساليان سال برادرانم را ميابم دلم ميخواهد كه كنار يكي از آنها بنشينم و او برايم از انقلابهاي منطقه عربي بگويد. شادماني رويداد عظيم بيداري اسلامي هر لحظه بيش از پيش در عمق جانم قليان ميكند و تشنه كام زبان حال ملتهاي به پا خواسته به نظاره نشسته ام تا بدانم كه امشب شعراي عرب زبان از خلال ملتهاي مظلوم عرب چه خواهند خواند و چه خواهند گفت وامام امت اسلام چه رهنموني خواهند داشت. حتم دارم، امشب نيز صفحه تاريخ زرين ايران اسلامي لوح دلش را به شبي ماندگار مزين خواهد كرد .

برخي از اصحاب قلم و شعر نظير آقايان موسوي گرما رودي، علي معلم و محمدي گلپايگاني متخلص به علوي به كسرعين و حداد عادل هم در جلسه حضور دارند . كم كم برخي ديگر از مسئولان هم ميرسند . وزير ارشاد دكتر حسيني و حجت الاسلام آقاي خاموشي رئيس سازمان تبليغات اسلامي آيت الله تسخيري و حجت الاسلام قمي هم حضور يافتند .
دكتر آذر شب استاد دانشگاه در رشته ادبيات عرب، مجري برنامه است . او كه به زبان عربي و با لهجه اي بسيار بليغ عربي صحبت ميكند تذكراتي را به حضار ميدهد .

انگار كم كم لحظه ديدار فرامي رسد . تقربيا همه آماده اند . من مترصدم تا لحظات اوليه را ثبت كنم. آقا از درب اصلي وارد شدند .چقدر به ما نزديك هستند . قامت بر افراشته و سرو گونه رهبرم، دلربايي مي كند و سيماي نوراني ايشان دل هر بيننده اي را مجذوب خود مي سازد ... جمعيت حاضر تمام قد به پايشان مي ايستد . در عمق وجود احساس شادماني مي كنم . حالا كه همه ايستاده اند باز هم همان حال و هواي ديدار جوانان انقلابي برايم تداعي مي شود . نژاد هاي مختلف سياه و سفيد . برخي با دشداشه و شال و اگال و برخي با لباس محلي و از كشورهاي سودان و لبنان و مصر، سوريه ، ليبي، كويت ، بحرين ، عراق، تونس و... احمد حسن الحجيري همان جوان بحريني كه در جلسه جوانان انقلابي شعر خواند دراين جلسه هم حضور دارد . عده اي از شاعران زن مسلمان نيز حضور دارند و تقريبا نزديك به صندلي آقا ايستاده اند.

آقا به ابراز احساسات حاضران پاسخ ميگويند .

قاري شروع به خواندن آيات كريمه قرآن . ( و قل جاء الحق و ذهق الباطل . ان الباطل كان ذهوقا) او كه به درستي و متناسب با روز هاي پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي، آيات را انتخاب كرده است عطر جان بخش و معنوي آيات الهي را در عمق جان حضار مينشاند و در پايان قرائت زيبايش با حضرت آقا از نزديك ديدار ميكند و آقا ايشان را مورد تفقد قرار ميدهند .

نوبت دكتر ولايتي است . ايشان از اين كه آقا شعراي عزيز شركت كننده در كنگره شعر بيداري اسلامي را مورد لطف و تفقد قرار داده اند و ديداري با معظم له برايشان ميسور شده ابراز تشكر مي كند ودر گزارش اجمالي خود كنگره مزبور را فرصتي براي تحقق اهداف به حق بيداري اسلامي ميداند .

دكتر آذر شب مجري برنامه، به زبان عربي اهتمام و توجه ويژه جمهوري اسلامي به شعر و ادبيات عرب را از نتايج توجهات حضرت آقا به اين مهم بر مي شمرد و علاقه وتسلط معظم له را به شعر و شاعري دليل اين امر ميدانند او در خلال صحبتهايش از برخي شعراي فارسي زبان عرب سراي ايراني نظير اميري فيروز كوهي نام ميبرد و از احمد شوقي و به قول ايشان امير الشعراء عرب هم ياد ميكند. كم كم حال و هواي شاعرانه و با همراهي حضرت آقا با او در خواندن يكي از ابيات شعر احمد شوقي بر جلسه حاكم مي شود .

آيت الله تسخيري باكسالتي كه بر ايشان عارض شده اشعاري را قرائت ميكند و مي بينم كه برخي از شعرا با او هم نوا شده اند و انگاردر ضرب آهنگين اشعار غوطه ور مي شوند .

بحري العرفاوي از تونس اشعارش را با صداي بلند و از ته حلقوم ادا ميكند، و در ادامه شحات احمد حسن از مصر به بيان اشعارش ميپردازد و مورد تشويق آقا و حضار قرار مي گيرد . خانم امل طنانه از جنوب لبنان ، معاذ محمد احمد الجنيد از يمن اشعاري را مي خوانند و ميگويد (چطور ميتوان سرزمينهاي عربي را سرزمين ناميد در حاليكه حاكمان آن همچنان كارگزاران مستكبرانند و به دستور آنان دشمنان ملت حفظ مي شوند و وفاداران به مردم از بين ميروند. حسين علي الشهركاني از بحرين مظلوم با حرارتي كه از عمق جانش موج ميزند نكاتي را از ظلمي كه در بحرين جريان دارد بيان ميكند و حضار كه با اشارات و تمثيلات او به وجد آمده اند با صلواتي او را تشويق ميكنند و آقا احسنت احسنت گويان او را مورد لطف قرار ميدهند .

شيخ عبد القادر يوسف ترنيني با كلاه و عمامه مخصوص اهل علم در لبنان از بعلبك قصيده اي طولاني و بسيار پر حرارت را به اجرا در مي آورد و در اين قصيده به وحدت بين شيعه و سني تاكيدات فراواني مي كند و خطاب به امت اسلام و با نگاه معنا دار به حضار جلسه ميگويد « من مسلمانم و فرق بين شيعه و سني ، عرب وعجم نيست مگر در تقواي الهي ، من مسلمانم و محمد (ص) اسوه و علي امام من است و از تقوا مدد مي گيرم . قلب من مالامال از ايمان به امامان است و عصمت آنان پژواك صدايم ( يا اخوه الاسلام لا تتفرقوا و لا تترددوا ) و از آنها وفاق و همدلي را مطالبه مي نمايد. احسنت هاي مكرر حضار و نگاه ممتد و محبت آميز حضرت آقا به چهره بر افروخته و طغياني اين شاعر سينه سوخته عرب، دست حمايتي است تا او همچنان به خواندن شعر بلندش ادامه دهد و در پايان مورد تشويق حضار قرار گيرد.

برادران تلاشگر صوت، ميكروفن را براي دكتر محمد عمر عبد القادر از سودان تنظيم مي كنند . او رو در روي آقا نشسته است وشعري ميخواند و مورد تشويق قرار ميگيرد.

جابر الدراجي از عراق با لهجه آميخته از كربلا و خوزستان خون رنگ ايران اسلامي شعري را ميخواند و مورد تشويق آقا قرار مي گيرد .

عمر عبد القادر از سودان كه ظاهرا اسمش براي قرائت شعر هماهنگ نشده از ميان جمعيت بر مي خيزد. با لباس و عمامه سپيد ، سياه پوست و بلند قامت از امام حسين عليه السلام و اصحابش ابياتي به مناسبت بيداري اسلامي و قيامهاي خون رنگ منطقه قرائت ميكند.

گاهي كه فرصتي به دست مي آورم به چهره آقا خيره مي شوم و زنگار از دل خويش ميشويم و در آسمان محبتش به پرواز در مي آيم .

عمرالفرا از سوريه مي ايستد و با همان حال مريضي كه دارد از علي عليه الاسلام و اولاد طاهرش و ذوالفقار در نيام و زبان در كامش اشعاري را مي خواند و با حركت دست هايش سعي در تفهيم هرچه بيشتر موضوع دارد . آقا كه مجذوب كلام اين شاعر عرب زبان شده اند نگاه از او بر نميدارند و با تبسمي دل نشين او را همراهي ميكنند . و تعدادي از جوانان حاضر كه از اشعار وي به وجد آمده اند پس از پايان شعرش بر مي خيزند وبا مشت گره كرده فرياد ميزنند ( الله اكبر . الله اكبر . الموت لامريكا . الموت لاسرائيل و اللعن علي الصهيون ).

حالا يك جوان بحريني كه خود جوش بر خاسته است ابيات مختصري را قرائت ميكند و با احسنت حضار مينشيند .

محمد صالح محمد عبدالله صرخو از كويت، از آقا اجازه مي خواهد تا شعري را كه تلفيقي از لغت فارسي و عربي است قرائت كند . ايشان اجازه ميفرمايند و او شروع ميكند و شعرش را كه با مضاميني مانند خورشيدو ماه ، گوهر و مهتاب آذين شده است تقديم مينمايد . اشعار وي مورد تشويق حضار و حضرت آقا قرار ميگيرد و در خلال ابياتش خنده و شوق حضار زينت بخش جلسه مي شود .

نوبت جرج زكي الحاج شاعرعرب زبان مسيحي است . او خطاب به آقا ميگويد «سماحه القائد . انا مسيحي من لبنان من بلد المقاومه و العزه » و شعرش را كه مملو از حب اهل بيت عليهم السلام است قرائت ميكند . او طوري اشعارش را در وصف ائمه عليهم الاسلام خصوصا امام حسين(ع) و امام زين العابدين(ع) ميخواند كه من احساس ميكنم در تقيه است و در پايان مورد تشويق حضار و حضرت آقا قرار مي گيرد .

عبد الامير كاظم ازحجاز عربستان ( السلام عليك ايها لامام ) جوان است و با سوز و گداز خطاب به امام خميني (ره) ميگويد تو را در عبادت و نماز و قبله ام و همچون چشمه وزمزمي براي آرزو هايم فرا روي خود قرار داده ام . آنگاه كه از حيات باز ايستم به ياد نهضت تو مي افتم و تو تولد دوباره ام را رقم ميزني .

خانم ناديه عبد الله از يمن در اشعارش ميگويد (ايران همچون درختي سايه گسترده است كه در حق ريشه دارد و شاخه هايش در آسمان است. پرنده اي در اوج كه از پايداري و استقامتش سواران تيزتك ، جاودانگي عدالت، حق و كرامت را فرياد ميكنند ).

مجري از آقا اجازه ميخواهد تا برخي ديگر نيز شعرشان را بخوانند .

و پس از آن آقاي ابو زيات از خرمشهر اشعاري را بيان نموده و مورد تشويق حضار قرار ميگيرد نوع شعري ابو زيات كه ظاهرا از انواع شعري مخصوص خوزستان خودمان است مورد توجه آقا قرار مي گيرد .

يكي ديگر از شعراي لبنان ابياتي را ميخواند و نام امام خامنه اي را به زبان جاري ميكند . همراه با نام آقا صلوات حضار در جلسه سريان مي يابد . شعار لبيك يا خامنه اي و لبيك يا نصر الله، حسن ختام شعر اوست و جمع حاضر او را همراهي ميكنند .

احمد حسن از بحرين باز هم برخاست و با همان حال و هواي عاطفي و اين بار با شكستن بغضي كه گلو گيرش شده با لهجه بحريني ميگويد( فدايت شوم، يا مولاي، انت ولينا و...) همينكه اين گونه جملات را ابراز ميداشت گريه امانش نداد و راه را بر زبانش بست و خاموش روي صندلي نشسته و دو دست بر صورت ميگريد . آقا او را مورد لطف قرار دادند و با احسنت حضار نوبت به آقا ميرسد.

مجري كه خود نيز از ادبا و شعرا و مسلطين بر ادبيات عرب است، در خلال اشعار شعراي شركت كننده اشاراتي را به شعر و ادب دارد و ابياتي را كه گاهي با همراهي حضرت آقا بيان مي شود از شعرايي مانند احمد شوقي و ديگر ادباي عرب ميخواند و از حضرت آقا در خواست ميكند تا با بياناتشان جلسه سراسر محبت وشور و شعور انقلابي را مزين كنند.

بسم الله الرحمن الرحيم

آقا از اينكه به زبان فارسي صحبت ميكند از حضار عذر خواهي مينمايند . البته مترجم، بيانات آقا را ترجمه ميكند و حضار عرب زبان با گو شي هاي مخصوص بيانات آقا را گوش فرا ميدهند .

ايشان خداي متعال را شكر ميكنند .ازاينكه دلها و ذوقهاي شعرا را بر انگيخته است تا در صحنه پرشور و عظيم بيداري اسلامي با سرودن اشعار انقلابي و بيدار گر، نقش ايفا كنند .

ايشان ميفرمايد: شعر يك هنر برجسته و تمام نا شدني است . و با اينكه امروزه شعبه هاي گو ناگوني از هنر و با جاذبه هاي بسياري در جهان مطرح است. اما شعر از جايگاه خود تنزل نكرده است . شعر با هدف آميخته است و شعراي عرب از بارز ترينها هستند. ايشان نقش شعر را درادبيات عرب همواره در اوج دانسته و نقش آفريني آن را مورد توجه قرار ميدهند . و اضافه ميكند كه قوت بر انگيزاننده شعر فوق العاده است و اين نعمت الهي به بعضي داده مي شود . بعضي حقيقتا شاعرند و سخن دل از زبان قلم مي گويند .

ايشان شعر عرب را سر شار از حكمت و سخنان برجسته و ممتاز ميدانند . وضمن ناقص دانستن برخي نامهايي كه براي حادثه جاري در دنياي اسلام نظير بهار عربي ... ابراز ميشود نام بيداري اسلامي را كه بر گرفته از تراكم حوادث گذشته در طول ساليان متمادي و عبرتهاي فراوان ملتها است و ناگهان از منطقه اي مانند آتشفشان ميجوشد و تمام شدني هم نيست به حق مناسب ترين نام براي رستاخيز فكري وفرهنگي ملتهاي تحت ستم و استعمار بر مي شمرند و معتقدند كه به اذن الله تاريخ امت اسلامي عوض خواهد شد .

آقا راه را بيش از پيش روشن ميكنند و شعرا را به نقش آفريني در اين حادثه بزرگ فرا ميخوانند تاريخ را قضاوت گر اين حوادث بر ميشمرند .

آقا دو محور اساسي، محتوا و قالب را در شعر برجسته و حائز اهميت فراوان دانسته و بصيرت افزايي در ملتها را از جمله كار هاي مضاعف شعرا ميدانند و اضافه ميكنند كه گاهي در يك بيت يا يك مصرع شعر حكمتي نهفته است كه در يك سخنراني نهفته نيست . آقا در ادامه روشنگري و جهت دهي افكار و انديشه هاي شعراي مسلمان و بيدار امت اسلامي ميفرمايند : امروز سعي ميشود هدفهاي تقلبي براي ملتها ترسيم شود . ايشان شعرا را به بيان موانعي كه دشمن در مسير امت اسلامي ايجاد ميكنند فرا ميخواند و ميفرمايند: نقش دين و اعتقاد به خداي متعال در اين حركت عظيم بايد گنجانده شود .
آقا ماندگاري نهضتها را مبتني و متكي به اعتقاد قلبي به اسلام ميدانند و ميفرمايند : تنها نهضتي ماندگار خواهد شد كه متكي به اسلام باشد. رهبر فرزانه انقلاب در فراز دوم بيان شيوا و بليغشان لفظ و قالب شعري را از مهمات شعري ميدانند وضمن تقدير از اشعاري كه در اين ديدار توسط شعرا خوانده شد. ميفرمايند :آنچه ميتواند هزار سال يك فكر را در تاريخ ثبت كند ، هنر راوي است . ايشان اذهان حاضران را به برخي شعرا كه يك سال را براي گفتن يك قصيده ماندگار صرف ميكردند معطوف مينمايند و برخي گويندگان و فحول شعر عرب را بر مي شمرند و ميفرمايند : هنرشعري ، شعر را ماندگار ميكند و من اصرار دارم كه كه شعراي عزيز ما قصايد ماندگار و برجسته بگويند . آقا ميفرمايد : هنر را بايد بالا برد و من الحمد لله ميبينم كه هنر مندان با استعداد و خوبي در اين جلسه حضور دارند . اين استعداد ها بايد به كار بيفتد و هنر بايد حقيقت خودش را نشان بدهد .

آقا در رابطه با بيداري اسلامي نكته اي بسيار مهم را اشاره كردند . ايشان مسئله وحدت امت اسلامي را مورد توجه ويژه قرار ميدهند و ميفرمايند . امروز خيلي تلاش ميشود تا اين حركت عظيم بيداري اسلامي شكسته شود .. تفرقه خطر بسيار بزرگي است و دشمن با بهانه هاي مذهبي ، طائفه اي ، قومي و سياسي، بسياري وارد مي شود .

ايشان در چنين شرايطي معتقد است كه هنر اين است كه انسان بر اين راه ها غلبه كند و راه را بر دشمن ببندد.
ايشان به نقل ضمني خاطراتشان از دوران تبعيد در بلوچستان مي پردازند و مي فرمايند : قبل از پيروزي انقلاب در بلوچستان تبعيد بودم و مدتها در تبعيد با علما اهل سنت انس داشتم و اولين هفته وحدت را در ايرانشهر به كمك علماء آنجا جشن گرفتيم، از جمله دوستان اهل سنت ما مولانا قمر الدين كه حالا پير مرد شده است بودند.

آقا در بياني بسيار كليدي فرمودند : ما اگر بخواهيم دلها را به هم نزديك كنيم نا گزيريم بر عوامل تفرقه فائق بيائيم و اين وظيفه همه است .

ايشان با توجه به هفته وحدت ، تبادل شعري را در جهت ايجاد محبت و انس، كاري مهم ميدانند و ميفرمايند : شعر ميتواند با تحت الشعاع قرار دادن مسئله قوميتها و .... در اين زمينه نقش ايفا كند .

آقا ضمن ياد آوري اوج وسابقه شعر در زبان عرب ميفرمايند : در شعر فارسي نيز برخي خصوصيات و قله ها وجود دارد كه در شعر عرب نيست . ايشان هرچند عقيده بر آن دارند كه شعر را نمي توان ترجمه كرد اما. براي تقريب به ذهن مضامين اشعار، آن را كار مفيدي توصيف ميكنند و با صلوات بر محمد و آل محمد سخنان آقا پايان ميابد.

شعرا كه امشب بناست شام را در حسينيه امام خميني و محضر ولي امر مسلمين باشند به سرعت به سمت آقا روانه مي شوند و حلقه تنگا تنگي از شيفتگان امام خامنه اي ايشان را احاطه كرده است . حالا ديگر سن و سال هم مانع ابراز ارادتشان نيست و گردا گرد آقا جمع شده اند و برخي از آنان با ايشان مصافحه ميكنند . آقا چند قدمي در ميان جمعيت راهي مي شوند و دو باره باز ميگردند و برخي از شعرا را مورد لطف قرار ميدهد . استاد عمر فرا از سوريه هم خودش را به آقا نزديك ميكند و آقا ايشان را ميبوسد .

صداي باز و بسته شدن لنز دوربين عكاسان هم در فضا پر شده است . و هريك لحظاتي را به تصوير ميكشند . يكي از حضار در حال گفتگو با شاعر مسيحي است كه از لبنان آمده و او با شوق زيادي صحبت ميكند . آقا لحظه اي هم به سمت خواهران شركت كننده آمدند و با آنان احوالپرسي كردند . شوق و محبت يكي از خواهران با قطرات اشكش در هم مي آميزد و دائما خدا را از اين توفيقي كه برايش رقم خورده شكر ميكند .

آقا روانه شدند اما هنوز حلقه مشتاقانش او را رها نميكنند . برخي از شعرا هم در گروه هايي گرد هم آمده اند و از اين ديدار گفتگو ميكنند.

© 2003 Mehr News Agency .

سه|ا|شنبه|ا|18|ا|بهمن|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]

[مشاهده در: www.mehrnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 381]