واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: امكان يا امتناع علم ديني/ 21عبدالحسين خسروپناه:تعارض علم و دين آنگونه كه در غرب مطرح شده در تاريخ تفكر اسلامى مطرح نشده است
گروه انديشه: تاريخ تفكر شرق اسلامى حكايت از اين دارد كه مسئله تعارض علم و دين آنگونه كه در مغرب زمين بوده است، در جهان اسلام مطرح نشده است؛ زيرا بسيارى از چالشها در جهان غرب، به جهت موضعگيرىهاى ناصواب و افراطى كليسا و قشرىگرى و جزميت غير منطقى آنها در برابر دانشمندان و عالمان بوده است.
حجتالاسلام و المسلمين عبدالحسين خسروپناه، دانشيار پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در گفتوگو با سرويس انديشه خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، در مورد رابطه علم و دين، ضمن بيان مطلب فوق گفت: تحليل و تبيين رابطه علم و دين، نزد صاحب نظران به ويژه فيلسوفان دين، از اهميت خاصى برخوردار است؛ زيرا كشف ترابط يا تعارض علم و دين، در بالندگى معرفت دينى و علمى و در نهايت كشف حقيقت مؤثر است. امروزه از اين مسئله با عناوين هم سخنى علم و دين، تعاون علم و دين، ديالوگ علم و دين، تعارض علم و دين، علم دينى و ... ياد مى شود.
وي خاطرنشان كرد: منازعاتى كه در طول قرون جديد ميان علم و دين در گرفته است، اهميت اين بحث را جدي مىكند، اگر چه بسيارى از نزاعها دامنگير دين مسيحيت و عهدين است، ولى پارهاى از دستاوردهاى علمى، باورهاى مشترك اديان را به چالش مىاندازد؛ براى مثال، بحث درباره خلقت و تكامل انسان كه منشاء انسان را نه از خاك بلكه از حيوان انساننما مىداند.
خسروپناه در مورد تعريف دين ضمن اينكه معتقد بود مطالب و تعاريف فراوانى در اين باب بيان شده است، گفت: به نظر ميرسد دين مجموعه آموزههايى است كه از منبع وحى الهى جهت هدايت انسانها به پيامبران نازل شده است و به صورت گزارههاى توصيفى و ارزشى در منابع دينى ثبت شده است.
مؤلف «كلام جديد» افزود: در مورد رابطه علم و دين 4 رويكرد وجود دارد: الف. تداخل علم و دين؛ ب.تعارض علم و دين؛ ج. تمايز و جدايي علم و دين؛ د. سازگاري و توافق علم و دين.
وي در مورد تاريخچه رابطه تداخل علم و دين گفت: مسيحيان قرون وسطا و برخى از متفكران اسلامى، از آنجا كه دين را از طرف خداوند ميدانستهاند، همه علوم را جزء دين معرفى كرده و علم را داخل در قلمرو دين دانستهاند؛ چنانچه برخي از انديشمندان مسلمان بر اين باورند كه همه علوم بشرى از ظواهر آيات قرآن به دست مىآيد. كه امام محمد غزالى در فرهنگ دينى اهل سنت و آيتاللهالعظمي جوادى آملى در فرهنگ دينى شيعه ـ البته با تبيينهاى مختلف ـ نمونه اين نوع تفكر است.
وي در مورد رويه تعارض علم و دين اظهار كرد: پارهاى از انديشمندان، علم و دين را كاملا متعارض دانستهاند؛ اعم از اين كه تعارض بين گزاره هاى دينى يا گزارههاى علمى باشد؛ مانند مسئله 7 آسمان در قرآن و يك آسمانى در علم.
مؤلف «قلمرو دين» در مورد تمايز و جدايى علم و دين اظهار كرد:برخى از متفكران مغرب زمين، علم و دين را دو مقوله كاملا متمايز و داراى قلمرو جداگانه دانستهاند، مانند فيلسوفان تحليل زبانى، اگزيستانسياليستها، نوارتودكسها و پوزيتيويستها و كانت.
وي در مورد نظريه سازگارى و توافق علم و دين گفت: اين ديدگاه، علاوه بر ابطال نظريه تداخل علم و دين، تعارض و انواع تعارض علم و دين را رد مىكند و بر سازگارى اين دو حقيقت تأكيد ميورزد و حتى برخى بر اين باورند كه علم و دين، مكمل يكديگرند.
مؤلف «گستره شريعت» تأكيد كرد: نيوتن نيز در حل چالشهاى ميان علم جديد و الهيات مسيحى، به خداوند رخنه پوش تمسك جست؛ يعنى نقش تدبيرى خداوند را فقط در نارسايىهاى علمى مانند توجيهناپذيرى سرعت و جهت واحد سيارات و تعادل منظومه شمسى محدود مىكرد.
وي در مورد ترابط علم و دين در جهان اسلام گفت: تاريخ تفكر شرق اسلامى حكايت از اين دارد كه مسئله تعارض علم و دين آنگونه كه در مغرب زمين بوده است، در جهان اسلام مطرح نگرديده است؛ زيرا بسيارى از چالشها در جهان غرب، به جهت موضعگيرىهاى ناصواب و افراطى كليسا و قشرىگرى و جزميت غير منطقى آنها در برابر دانشمندان و عالمان بوده است.
شنبه|ا|17|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 702]