محمدرضا طالقاني: مثل بعضي‌ها نيستم كه بيرونشان مي‌كنند، بازهم مي‌مانند! وقتي «بنا» را آوردم، كلي ناسزا شنيدم

واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: محمدرضا طالقاني: مثل بعضي‌ها نيستم كه بيرونشان مي‌كنند، بازهم مي‌مانند! وقتي «بنا» را آوردم، كلي ناسزا شنيدم
محمدرضا طالقاني در بين اهالي كشتي مردي خوشنام است. او در حالي كه چند سالي است از ورزش فاصله گرفته اما همچنان در بين ورزشي‌ها به عنوان يك مدير محبوب از او ياد مي‌شود. طالقاني در سال 1385 در حالي از فدراسيون كشتي رفت كه ورزش اول ايران اوضاع خوبي نداشت و حتي قهرماني كشتي ايران در جام جهاني كه به ميزباني مازندران برگزار شد، نتوانست اوضاع را بهتر كند. به هر شكل طالقاني از فدراسيون كشتي رفت اما به واسطه مردم دوستي، در بين مردم همچنان محبوب ماند. او چند روز پيش به مناسبت ايام دهه فجر ميهمان روزنامه ايران بود كه با او دقايقي درباره كشتي حرف زديم.
اولين سوالي كه مي‌توان از طالقاني پرسيد، مربوط به كنار گذاشتن او از رياست فدراسيون كشتي است سوالي كه طالقاني مي‌گويد جوابش را او نمي‌تواند بدهد: «من نمي‌دانم چرا با من آنگونه برخورد كردند اما وقتي كه داشتم مي‌رفتم نامه‌اي نوشتم و روي صندلي‌ام گذاشتم كه با نفر بعدي مثل من برخورد نكنيد. وقتي هم رفتم نگفتم كه چنين و چنان هستم.»
طالقاني با اشاره به اينكه متاسفانه در اينجا بد استقبال و بدتر بدرقه مي‌كنند، ادامه مي‌دهد: «اخلاق من به گونه‌اي است كه وقتي مي‌گويند، برو مي‌گويم چشم و خيلي راحت مي‌روم. اين رسم عاشقي است! من عاشق كشتي بوده و هستم. امروز نمي‌توانم سرپا بايستم و اينها حاصل عشق به كشتي است.»
رييس سابق فدراسيون كشتي در حالي كه نمي‌خواهد به خاطر همان مرام هميشگي‌اش اسمي از كسي بياورد شروع به انتقاد مي‌كند، انتقاداتي كه به نظر مي‌رسد از صنعتكاران صورت مي‌گيرد: «حرف‌هاي من هيچگاه عوض نمي‌شود. همان حرف‌هايي كه در گذشته هم زده‌ام را سال‌هاي آينده باز هم خواهم زد. من مثل عده‌اي نيستم كه فقط به خاطر مسافرت در كنار تيم مي‌مانند. آنها را بيرون مي‌كنند اما باز هم كنار نمي‌روند! من براي مردم كار مي‌كردم و وقتي بگويند نباش مي‌گويم چشم! و وقتي كار براي مردم باشد ماندگار مي‌شود.»
طالقاني با اشاره به اينكه او باعث حضور محمد بنا در تيم ملي كشتي فرنگي شد، ادامه مي‌دهد: «بنا را من آوردم. از نوجوانان به جوانان و بعد هم بزرگسالان! آن موقع كه من به سراغ او رفتم كلي ناسزا شنيدم اما امروز همه به‌به مي‌كنند.»
نايب رييس اسبق كشتي ايران ادامه مي‌دهد: «همه آدم‌هايي كه من آوردم در كشتي موفق شدند. محمد بنا را آوردم موفق شد اما او را بيرون كردند بعد با التماس دنبال او دويدند! غلام محمدي را در سال 2005 مربي تيم ملي كردم در كنار محسن كاوه و عسگري محمديان و امير توكليان اما آنها را هم بيرون كردند و بعد دنبالشان دويدند.»
او كه در زمان رياستش در فدراسيون توانست با كشتي ايران به قهرماني جهان برسد، درباره اينكه چرا قهرمان دنيا نمي‌شويم، مي‌گويد:‌ «مي‌توانيم باز هم در دنيا قهرمان شويم. ما استعدادهاي خوبي داريم. اعتقاد دارم جوانان كشتي ايران استعدادهاي خوبي هستند كه مي‌توانند در همه رشته‌هاي ورزشي حتي تنيس روي ميز و ژيمناستيك هم قهرمان دنيا شوند اما اينكه چرا نمي‌شويم را نمي‌توانم در يك روز بگويم.»
طالقاني در رابطه با همكاري تعداد زيادي از بزرگان كشتي مثل رسول خادم و عباس جديدي در آستانه المپيك مي‌گويد: «اينكه امروز همه مي‌بينند عباس جديدي و رسول خادم با هم دوست هستند واقعا جاي خوشحالي دارد. شما هم بايد از اين موضوع خوشحال باشيد. به اعتقاد من رسانه‌ها بايد عكس اين دو را كنار هم، بسيار بزرگ چاپ كنند!»
او همچنين با اشاره به بازگشت رسول خادم ادامه مي‌دهد: «رسول گوهري است براي كشتي ايران! اما من اعتقاد داشتم كه زمان براي تغييرات مناسب نبود. او بعد از المپيك مي‌آمد و كشتي را مي‌ساخت!» طالقاني درباره مباحثي كه اين روزها در كشتي مطرح مي‌شود، مثل اينكه گفته مي‌شود فشار تمرين‌هاي تيم ملي خيلي بالا است، مي‌گويد: «رسول كارش را بلد است. اگر آدم ناشي بود مي‌شد ايراد گرفت اما او قهرمان بزرگ كشتي است و كارش را خوب بلد است. البته من از نزديك تمرين‌ها را نديده‌ام اما به هرحال المپيك يا جهاني شرايط متفاوتي دارد كه آن را رسول خادم خيلي خوب درك مي‌كند.»
پيشكسوت كشتي ايران در رابطه با اينكه آيا همكاري بزرگان در كشتي مي‌تواند ادامه داشته باشد، هم مي‌گويد: «از قديم گفته‌اند، دو پادشاه در يك اقليم نگنجند! همه اين افرادي كه امروز در اطراف كشتي هستند همه از بزرگان هستند. هر يك براي خودشان كسي هستند. اميدوارم كه بتوانند كشتي را به سرمنزل مقصود برسانند.»
طالقاني در رابطه با اينكه عده‌اي مي‌گويند كشتي دنيا ضعيف شده، ادامه مي‌دهد: «من چند سالي كشتي را تعقيب نمي‌كردم و از شرايط دور هستم اما از دوستانم شنيدم كه كشتي ضعيف شده! ديگر در كشتي اسم وجود ندارد. يك ماخوف بود كه باخت يا يك تايمازوف بود كه ديگر پير شده است.»

يکشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايران ورزشی]

[مشاهده در: www.iran-varzeshi.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]