واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > دانش، مهرزاد - آخرین بار که فیلمی خارجی را روی پرده سینما دیده اید کدام و کی بوده است؟ گمان جدی می رود بسیاری از مخاطبان این پرسش ، حتی سینمادوستان و پیگیران حوزه فیلم، پاسخ هایی دال بر زمانی دور و فیلم هایی نه چندان متعلق به روز ارائه دهند. به راستی جایگاه فیلم خارجی در مناسبات کنونی سینمای ما چیست؟ دو سه سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، که قرار بود نسبت به احیای کمی و کیفی سینمای راکد ایران اقداماتی جدی به عمل آید، نمایش عمومی فیلم خارجی به شدت محدود شد. فیلم های آمریکایی که به کلی کنار گذاشته شدند و از سینمای اروپا و شوروی و ژاپن هم آثاری متفاوت و اندیشمندانه مثل فیلم های ساخته شده توسط تارکوفسکی و کوبایاشی و وایدا روی پرده رفتند. ظاهرا این روند در کنار سیاست هایی مثل تعطیلی ویدئو ، آن چه را که مدیران وقت می خواستند تا حدی تأمین کرد. این اطمینان خاطر باعث شد که در اوائل دهه 1370 با اکران فیلمی خوش ساخت و تجاری و البته اسکاری از سینمای روز آمریکا همچون با گرگ های می رقصدِ کوین کاستنر - که البته ظاهری ضد آمریکایی هم در لایه های سطحی داستانش داشت - دست به تست در این باب بزنند که آیا حضور فیلمی آمریکایی در کنار فیلم های ایرانی، باز هم خطرآفرین خواهد بود یا نه. آن زمان البته برخی جریان های تولید و تهیه فیلم داد و فغان هایی برآوردند که:« چه نشسته اید! گرگ های آمریکایی، رقصان آمده اند تا سینمای ما را بدرند!» ولی تجربه نشان داد که این هراس افکنی ها بیش از توهمی توطئه بینانه نبوده است. در طول یکی دو دهه گذشته فیلم های خارجی، اگرچه نه به وفور و گستردگی، ولی به هر حال افتان و خیزان ، با نمایش یک عنوان در هر یکی دو ماه، حضوری ثابت را در اکران برای خود رقم زدند. در سال هایی که آقای امیر حسین علم الهدی در این زمینه مسئولیت داشت، شاید بهترین مقطع اکران فیلم های خارجی در سال های بعد از انقلاب محسوب شود. تجربه تماشای فیلم های خوبی مثل دیگران و مصائب مسیح که جدا از نفس لذت دیدنشان روی پرده عریض ، دچار هم احساسی مان با تماشاگران سایر نقاط جهان کرد از جمله دلایل این ادعا است. اما مدتی است که به نظر می رسد این روند باریک باز به تعلیق افتاده است. البته فیلم خارجی هنوز روی پرده می رود ( تا آن جا که یادم هست این اواخر فیلم آمریکایی و ترسناک چشم که اقتباسی از یک جی هارور مشهور است در اکران بود) ولی هیچ توجه و تبلیغ و برنامه ریزی خاصی که حاکی از بهبود اوضاع باشد به چشم نمی آید. شاید برخی بگویند: « ای بابا! دلت خوش است! موقعیت فیلم ایرانی کجا است که حالا دلمان برای اکران فیلم خارجی بتپد؟!» مشکل همین جا است. اگر در سال های اول انقلاب محدودیت سازی گسترده فیلم های خارجی، انگیزه ای برای پیشرفت سینمای ایران می توانست باشد اکنون اوضاع برعکس است. در چند سال اخیر، به جز چند جرقه گذرا که متکی به خلاقیت فردی فیلمسازان بود، کلیت سینمای ما انحطاطی وحشتناک را دارد سپری می کند. اما دیگر چاره این انحطاط تعطیل سازی رقیب خارجی نیست. فضای اجتماعی و فرهنگی معاصر، دیگر انقباض های این چنینی را برنمی تابد. منِ ایرانی، امروزه از کانال های مختلف امکان دسترسی به انواع و اقسام کالاهای فرهنگی و از جمله فیلم های سینمایی را دارم. امروزه اینترنت و ماهواره و دسترسی آسان به دی وی دی ها و سی دی های سینمایی هر نوع انقباض و محدودیتی را به سخره می گیرند. مدیریت سینمای ایران با درک این واقعیت، شایسته و بایسته است که با انتخاب فیلم های ارزشمند سینمایی بار دیگر پای تماشاگر ایرانی را به سالن های نمایش بکشاند. اگر فیلم های ایرانی این قدرت را ندارند ، بیاییم با حساب جدی باز کردن روی نمایش فیلم های خارجی این گزینه را هم تجربه کنیم. این طوری، لااقل به اعتلای ذوق و درک و شعور سینمایی تماشاگری که محصور در آثار پیش پا افتاده شبکه های ماهواره ای و تله فیلمی و شانه تخم مرغی است تلنگری خواهیم زد. اما آیا این به سینمای ایران یاری خواهد رساند؟ در نوبت آینده پاسخ به این سوال را بررسی خواهیم کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 556]