واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > دانش، مهرزاد - 1- بسیاری از علاقهمندان به سینما، حتما فیلم «جان مالکوویچ بودن» (اسپایک جونز) را دیدهاند. 1- بسیاری از علاقهمندان به سینما، حتما فیلم «جان مالکوویچ بودن» (اسپایک جونز) را دیدهاند. داستان فیلم مربوط به مردی است که در محل کارش حفرهای را کشف میکند که با ورود به آن میتوان در قالب جسمانی بدن هنرپیشه معتبر و معروف سینما، جان مالکوویچ، فرو رفت و با هویت او در دقایقی کوتاه به سر برد. در این فیلم خود مالکوویچ نقش ایفا میکند و حاضر شده انواع و اقسام هجوهای سینمایی در موردش اعمال شود. ماجرا به همین محدود نیست. اصلا در زیرمجموعه ژانر کمدی سینمای جهان گونهای فرعی وجود دارد که کارش هجو شمایلهای آشنای سینمایی است و فیلمسازانی مثل برادران زوکر یا مل بروکس از شاخصترین سینماگران مربوط به این جریانند. در این جور فیلمها، فیلمهای مشهوری مثل «جنگیر»، «رمبو» و «ادیسه فضایی 2001» و «تایتانیک» و غیره با ایدههایی بامزه مورد هجو و شوخی قرار گرفتهاند و لحظات مفرح و شیرینی را برای مخاطب خلق میکنند و گاه فراتر از آن رندانه، نیش و کنایههایی طنزآمیز نیز از درون شوخیهای به ظاهر ساده خود به قالبهای قراردادی کلیشهای وارد میکنند. این رویه، روندی متداول و پذیرفتنی در عرف سینمایی و فرهنگی دارد و کسانی هم که با آنها شوخی شده است، کلی با ماجرا تفریح میکنند. 2- همین پارسال بود که یکی از بازیگران سینمای ما به دلیل یک شوخی بسیار ساده در فیلمی با او، کار را به دادگاه و شکایت کشاند و از رسانههایی هم که موضع او را به چالش گرفته بودند ناخرسندی خود را ابراز داشت. کاری با چند و چون مسائل حقوقی و قضایی این مورد ندارم و غرض، تنها یادآوری مصداقی است که حکایت از نگاه و منش عصاقورت داده جاری در فرهنگ ما دارد. مایههای فراوان بالقوهای وجود دارد که میتوان با مانور روی آنها با بسیاری از فیلمهای معروف ایرانی شوخی کرد؛ ولی کجاست روحیه مدارا و بسیطی که هضم شوخی را داشته باشد و با کوچکترین ارجاع به نشانهای آشنا از کوره در نرود و کار را به عصبیت نکشاند. ( از معدود مواردی که یادم هست شوخی کمرنگی با فصل گروگانگیری «آژانس شیشهای» در فیلم «شام عروسی» (ابراهیم وحیدزاده) است که البته خیلی هم جا نیفتاده بود) 3- شاید بگویید در فضایی که حوزههای مختلفش کمتر با مفهوم بردباری و سعه صدر آشنا هستند و در سیاست و اقتصاد و اجتماع و رسانه و غیره، موضع جبهه گرفتن و پرخاشگری کلامی و رفتاری بسیار بیشتر از مرافقت و مسالمت نمود دارد، چه انتظاری از سینما داری که حالا بخواهد در این جو عصبی، به کمدی هجو بپردازد؟ در این جایگاه، حوصلهها چنان تنگ است که موجهترین شوخیها هم میتواند روی اعصاب راه برود و بر کم اعتمادیها بیفزاید. شاید چنین حرفی درست باشد، ولی آخرش چه؟ به نظرم اتفاقا سینما یکی از بهترین محملهایی است که میتوان در آن این روحیه را به نقد کشید و اهالی سینما خود با شوخیهای دوستانه با یکدیگر ، فرهنگ مزبور را دست کم در همین بستر خودشان جا بیندازند و با انعکاس آن روی پرده عریض دیگران را هم دعوت به خوشباشی کنند. با این رویه، هم بخشی مغفول از سینمای کمدی ما مورد توجه قرار میگیرد و هم مقدمهای است برای ترویج روحیه تساهل معاشرتی و اجتماعی در فضاهای مختلف. این پتانسیل را دست کم نگیریم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]