جنبش «تسخير وال استريت» و سياست سركوب

واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: جنبش «تسخير وال استريت» و سياست سركوب

باراك اوباما كه براي حضور جدي‌تر در رقابت‌هاي انتخابات رياست جمهوري نوامبر 2012 آمريكا آماده مي‌شود، اكنون در برابر نقد افكار عمومي با موضوع جنبش «تسخير وال استريت» قرار گرفته كه با وجود سركوب گسترده همچنان ادامه دارد.‏

در چارچوب اين نقد، اوباما كه نخست در دفاع از آرمان‌هاي جنبش تسخير وال استريت ظاهر شد، اكنون از هر ابزاري براي سركوب استفاده مي‌كند كه بازتاب نهايي آن در افكار عمومي آمريكا را مي‌توان در نتايج انتخابات ماه نوامبر ديد. ‏

كمتر از يك سال پيش در اوج جنبش وال استريت، اوباما در يك نشست خبري، حمايت ضمني خود را از آن اعلام كرد و گفت كه اين اتفاقات بازتاب ناكامي ملت آمريكا است و عهد كرد كه براي پشتيباني از مصرف‌كنندگان آمريكايي مبارزه كند. ‏

اما كارنامه اين وعده نشان مي‌دهد كه در چند ماه گذشته، دولت آمريكا موضع سركوب را عليه جنبش وال استريت پيش گرفته و اكنون اوباما نيز در برابر اين پرسش قرار دارد كه آيا توانسته با پشتيباني از مصرف كنندگان، ملت ناكام آمريكا را كامياب كند؟ ‏

در يكي از شديدترين رويارويي‌هاي دولت ايالات متحده با جنبش وال استريت، 300 عضو اين جنبش در شهر اوكلند (كاليفرنيا) دستگير شدند. همزمان اعلام شد كه از آغاز حركت مخالفان تاكنون حدود 6000 معترض دستگير شده اند. ‏

مواجهه دولت و جوانان در قيام عليه وال استريت، اكنون به جايي رسيده كه جوانان با سابقه ميانه روي، امروز راديكال شده‌اند و حتي مقابل ساختمان‌هاي دولتي، اقدام به آتش زدن پرچم ايالات متحده آمريكا مي‌كنند. ‏

براي دانستن راز نزديكي و سپس جدايي باراك اوباما و دولت آمريكا از جنبش وال استريت، بايد به انتخابات سال جاري توجه كرد. ‏

زماني كه باراك اوباما در واپسين روزهاي سال 2008 قدرت را با شعار بهبود وضعيت اقتصادي به دست گرفت، آمار اقتصادي آمريكا به مراتب بهتر از امروز بود. افزايش بدهي ملي از 10 تريليون به بيش از 15 تريليون دلار، افزايش نرخ بيكاري از 6/7 به 5/8 درصد، افزايش متوسط هزينه‌هاي بيمه از 13 هزار به 15 هزار دلار، افزايش بهاي يك گالن بنزين (79/3 ليتر) از 8/1 به 3/3 دلار، فقط گوشه‌اي از تغيير وضعيت اقتصادي آمريكا در مدت رياست جمهوري اوباما است. ‏

از نگاه آگاهان، سقوط اقتصاد آمريكا در سال‌هاي اخير، طبيعتاً به كاهش محبوبيت رئيس‌جمهوري نزد افكار عمومي انجاميده است، به‌گونه‌اي كه اين حمايت از 65 درصد در 21 ژانويه 2009، به كمي بيش از 40 درصد در اواسط سال 2011 تنزل يافت. ‏

در تاريخ معاصر آمريكا سابقه نداشته است كه رئيس‌جمهوري با نرخ بيكاري بيش از 7 درصد، براي بار دوم انتخاب شود. دموكرات‌ها به ياد دارند كه معاون رونالد ريگان (جرج بوش پدر) را به مدد بحران اقتصادي، مغلوب بيل كلينتون كردند. ‏

ريگان، خود، زماني توانست جيمي كارتر را از انتخاب مجدد باز دارد كه نرخ بيكاري در تمامي مدت رياست او روي 5/7درصد باقي مانده بود. همين داستان در مورد شكست «جرالد فورد» از جيمي كارتر نيز صادق است. ‏

رونالد ريگان تنها رئيس‌جمهوري دوبار انتخاب شده با نرخ بيكاري بالاي 7 درصد بود كه به علت كاهش 3 درصدي آن از 10 به 7 درصد در دور نخست رياست جمهوري خود، توانست با اميدآفريني بين مردم، دوباره در انتخابات پيروز شود. ‏

امروز هم نرخ بالاي بيكاري، چشم انداز روشني را براي اوباما ترسيم نمي‌كند و در چنين شرايطي، توسل سياسي به يك جريان اجتماعي، مي‌توانست براي رئيس‌جمهوري آمريكا نتيجه بخش باشد. ‏

دموكرات‌ها ديده بودند كه حزب رقيب، چگونه با بهره برداري از تظاهرات و تجمعات جنبش «تي پارتي» در سال 2010، توانست بيشتر كرسي‌هاي مجلس نمايندگان و فرمانداري‌ها را از آن خود كند. ‏

توجه به اين نكته مهم است كه جنبش «تي پارتي» از سوي راستگراهاي تندرو هدايت مي‌شود و جنبش تسخير وال استريت، بر بال انديشه چپ تندرو و ضدسرمايه داري شكل گرفته است. ‏

گرچه راستگرايي و چپگرايي به ترتيب با ماهيت جمهوريخواهان و دموكرات‌ها سازگار است، اما واقعيت اين است كه محافظه كاران را بسيار آسان‌تر از چپگراها مي‌توان جذب حكومت كرد. اين اتفاقي بود كه در مورد دو جنبش رخ داد و نمايندگان «تي پارتي»، سهمي از جمهوريخواهان گرفتند و وارد كنگره شدند. ‏

اما رهبران جنبش وال استريت، اصلاً خواهان ورود به كنگره نيستند، بلكه نوعي تحول كلي را دنبال مي‌كنند كه بيشتر به يك انقلاب شبيه است تا اينكه تغيير سياست باشد. ‏

اوباما و حزب دموكرات مي‌خواستند از توان احساسي جنبش تسخير وال استريت استفاده و جامعه را متقاعد كنند كه سياست دولت براي افزايش ماليات بر درآمد ثروتمندان، همسو با خواسته ملت است. ‏

آخرين آمار نظرسنجي‌هاي سراسري در آمريكا نشان مي‌دهد كه رئيس‌جمهوري در دست يافتن به اين آرزوي خود موفق نبوده است. محبوبيت وي هنوز هم زير 50 درصد برآورد مي‌شود. ‏

با اين حال، جنبش تسخير وال استريت يك امتياز هم براي دموكرات‌ها داشت، زيرا تخريب وجهه جمهوريخواهان را سبب شد. «ميت رامني» نامزد قبلا محبوب اين حزب، اكنون به شخصيتي تبديل شده كه بايد همه جا درباره ثروت خود توضيح دهد. ‏

مجموعه دارايي‌هاي اين نامزد جمهوريخواه، حدود 250 ميليون دلار برآورد مي‌شود و در جامعه آمريكايي كه اكنون مردم به تمامي سرمايه داران به ديده شك نگاه مي‌كنند، رامني با دردسرهايي جدي روبرو خواهد بود. ‏ آخرين نظرسنجي‌هاي سراسري كه يكي از آنها توسط موسسه «راسموسن» و ديگري به طور مشترك توسط تلويزيون «ان بي سي» و موسسه «ماريست» انجام شده، نيز نشان مي‌دهد كه محبوبيت رامني حتي از اوباما هم كمتر است، هرچند بيش از 9 ماه ديگر تا انتخابات باقي مانده و امكان تغيير نيز وجود دارد. ‏

اكنون به نظر مي‌رسد زمينه كار دموكرات‌ها با جنبش تسخير

وال استريت تمام شده است و اين حزب نيز مانند جمهوريخواهان براي بقا در نظام سرمايه داري به كمك‌هاي مالي وال استريت نيازمند است و هرگز با مخالفان آن متحد نخواهد شد. ‏

* اسرائيل و سركوب معترضين

از زاويه ديگر، آنچه امروزه شاهد آن هستيم، استفاده از شيوه‌هاي اسرائيلي در سياست‌هاي امنيتي پليس آمريكا است، پليسي كه براي سركوب معترضان در كشورش از روش‌هاي نظامي و ضد تروريستي اسرائيلي استفاده مي‌كند.‏

در مقاله‌اي به قلم «مكس بلومنتال» در سايت «الاخبار» آمده است: در ماه اكتبر، بخش‌هايي از محوطه دانشگاه كاليفرنيا در «بركلي» چهره‌اي نظامي به خود گرفت. اين امر در حاشيه‌ نشست «اربن شيلد 2011» به وقوع پيوست. اين نشست ساليانه كه نمايشي از توانمندي‌هاي گروه ضربت است، در راستاي ترويج واكنش‌هاي متقابل، همكاري و رقابت ميان نيروهاي پليس ضد شورش كه بازوي اجرايي نهادهاي مجري قانون در سرتاسر آمريكا و ملل خارجه هستند، سازماندهي شده است.

در اين بازه‌ زماني، شهرداري منطقه‌ «آلميدا» در حال سازماندهي نيروي خود در جهت رويارويي قريب‌الوقوع با گروه جنبش تسخير بود، كه چادرهايي را در مركز شهر «اوكلند» بر پا كرده بودند. در اين رويارويي كه يك ماه بعد به وقوع پيوست، نيروهاي شهرباني توان سركوبي خود را با استفاده از گلوله‌هاي پلاستيكي و گاز اشك آور به معترضان نشان دادند. در پي اين درگيري صدها نفر از جمله يكي از سربازان اسبق آمريكا در جنگ با عراق، به شدت مجروح شد. به گفته‌ مجله‌ «پليس» كه زير مجموعه‌اي‌ از انتشارات تجاري نهادهاي نظارتي بر اجراي قانون است، نهادهاي نظارت بر اجراي قوانين كه با معترضان جنبش تسخير درشمال «كاليفرنيا» درگير شده بودند از نشست «اربن شيلد» به دليل كارگروهي موثرشان تقدير كردند.

در كنار يگان‌هاي پليس آمريكا، پليس‌هاي مرزي اسرائيل موسوم به «ليمام» نيز مشغول تمرين بودند. اين گروه مدعي آنست كه به طور ويژه براي عمليات ضد تروريستي تعليم ديده است، اما بر خلاف اين ادعا، بيشتر شهرت اين گروه نشأت گرفته از ترور رهبران فلسطيني و سابقه طولاني در سركوب و تجاوز به نوار غزه و كرانه باختري است. در «اربن شيلد» همچنين شاهد حضور يگاني از نظاميان بحريني بوديم كه به تازگي به سركوب تظاهرات مسالمت‌آميز و دموكراتيك مردم بحرين پرداخته، بر روي اردوگاه آنان آتش گشوده و مانع انتقال زخمي‌ها به بيمارستان شدند. اگرچه حضور نظاميان بحريني خود معماي جديدي است، اما از آن جالب‌تر، رسانه‌اي نشدن حضور پليس شبه نظامي اسرائيل در اين نشست بود كه مبين دورنماي امنيتي آمريكا پس از حادثه 11 سپتامبر است.

رسوخ شيوه‌هاي اسرائيلي در نهادهاي امنيتي آمريكا در هر لايه به چشم مي‌خورد و اخيرا خود را در شيوه‌ برخورد با معترضان جنبش تسخير وال استريت نشان داده است. در گزارش‌هاي خبري آمريكا، هنگامي كه از اسرائيل ياد مي‌شود، فقط به موفقيت‌هاي سازمان امنيت ملي كه از همكاري با اسرائيل به‌دست آمده، اشاره مي‌شود و از تبعات همكاري با كشوري كه به نقض آشكار حقوق بشر متهم است، سخني به ميان آورده نمي‌شود. اما در عين حال اين رسانه‌ها گاه و بيگاه در گزارش‌هاي خبري خود به پوشش خبري مبني بر رسوخ شيوه‌هاي اسرائيلي در سيستم امنيتي آمريكا مي‌پردازند. اما اين موضوع تاكنون به عنوان موضوعي مهم در مباحثات ملي مطرح نشده است. هرچه باشد، همكاري ميان پليس آمريكا و پليس اسرائيل فقط يكي از ابعاد همكاري‌ها ميان اين دو است.

* روش‌هاي ضد تروريستي

نيروهاي پليس محلي آمريكا با بكارگيري تاكتيك‌هاي صهيونيستي كه در طي 63 سال اشغال، سركوب و بيرون راندن مردم محلي فلسطين از سرزمين مادريشان كسب كرده‌اند، به كنترل محله‌هاي مسلمان نشين و مهاجرنشين در شهرهاي آمريكا پرداخته‌اند. در عين حال، افسران سابق ارتش اسرائيل به منظور هدايت عمليات امنيتي در فرودگاه‌ها و مراكز خريد به كار گرفته شده‌اند كه همين امر منجر به گسترش موجي از پرونده سازي‌هاي نژادي، ارعاب و بازجويي‌‌هاي ‏FBI‏ از افراد بي‌گناه و غير مطلع شده است. افشاي اقدام پليس نيويورك در به كارگيري روش‌هاي ضد تروريستي در برخورد با معترضان جنبش تسخير در پارك «زاكوتي» در مركز «منهتن»، فقط يكي از نمونه‌هاي از فعاليت‌هاي موسوم به مبارزه با تروريسم است. افشاگري‌هايي از اين دست موجب مي‌شود كه سؤالات بي شماري در مورد ميزان به‌كارگيري تاكتيك‌هاي اسرائيلي در سركوب جنبش تسخير مطرح شود.

پس از حادثه 11 سپتامبر، هنگامي كه وحشت بر مردم مستولي شد، مقامات نهادهاي اجراي قانون و نيروهاي فدرال، از نيروهاي امنيتي اسرائيل درخواست آموزش و راهنمايي كردند و از همين جا بود كه فرايند اسرائيلي سازي آغاز شد. اين لابي صهيونيستي-آمريكايي جوي متشنج را به وجود آورد كه در پي آن هزاران افسر برجسته‌ آمريكايي به منظور تعليم در كنار نيروهاي نظامي اسرائيل، با صرف هزينه‌هاي هنگفت به سرزمين‌هاي اشغالي اعزام شدند تا جايي كه افسران پليسي كه به اسرائيل اعزام نشده‌اند، از استثنائات محسوب مي‌شوند.

«ترنس دبليوگسنر» رئيس اسبق كنگره‌ آمريكا بر اين باور است كه اسرائيل‌، هارواردي براي آموزش فعاليت‌هاي ضد تروريستي است. «كتي لينر» رئيس پليس واشنگتن دي.‌سي خاطرنشان مي‌كند كه هيچ تجربه‌اي در زندگي حرفه‌اي او تاثيرگذارتر از سفر به اسرائيل نبوده است. «بارنت جونز» رئيس پليس «آن آربر» ميشيگان درباره اسرائيل مي‌گويد: اسرائيل خط مقدم مبارزه با تروريسم است و ما هم اكنون در جنگ جهاني قرار داريم!

* تعاليم اسرائيلي

«كارن گرين برگ» مدير دانشكده‌ حقوق و مركز مطالعات ملي «فوردهام» و كارشناس تروريسم و آزادي‌هاي مدني مي‌گويد: تاثير اسرائيل بر نهادهاي اجراي قانون در آمريكا به حدي گسترده است كه حتي عملكرد پليس‌هاي خياباني متاثر از آن است. گرين برگ گفت: پس از حادثه‌ 11 سپتامبر در بسياري از زمينه‌ها به سمت اسرائيل دست نياز دراز كرديم كه از آن جمله مي‌توان به آموزش طرق شكنجه دادن اشاره كرد. به عنوان مثال شكنجه‌هايي كه در عراق و افغانستان به كار گرفته مي‌شود، توسط اسرائيلي‌ها آموزش داده شده است. پيروي از خط مشي اسرائيلي‌ها مضرات بسياري دارد كه هم اكنون تحت عنوان فعاليت‌هاي ضد تروريستي در حال نفوذ و گسترش در تمامي ابعاد زندگي آمريكايي‌ها است و اين همان چيزي است كه از قبل قابل پيش‌بيني بود.

در بطن همكاري ميان نيروهاي آمريكايي-اسرائيلي مجري قانون، مؤسسه يهودي امور امنيت ملي (‏JINSA‏) قرار دارد. «‏JINSA‏» اتاق فكر مشترك يهودي-آمريكايي است كه به دليل سياست‌هاي جديد محافظه كارانه در قبال فلسطين و اتخاذ ديدگاه‌هاي تخاصمي عليه ايران شهرت يافته است. «ريچارد برلي» و «داگلاس فيس» دو تن از مشاوران اسبق «‏JINSA‏» و مشاورين ناتانياهو، نخست وزير اسرائيل، در زمان جرج بوش در وزارت دفاع آمريكا مشغول به فعاليت بوده و نقش انكارناپذيري در حمله به عراق و اشغال آن ايفا كرده‌اند.

‏«JINSA‏» مدعي شده كه به واسطه برنامه‌هاي آموزشي نيروهاي اجرايي متضمن قانون (‏LEEP‏) بيش از 9000 تن از مقامات اجرايي را در سطوح فدرال، ايالتي و شهري تحت تعليم قرار داده است. «ريچارد فيونتس» ناظر پيشين ايالتي نيوجرسي پس از حضور در نشست «2004‎‏ -‏JINSA» كه در اسرائيل برگزار شد و در آن 35 تن از افسران نهاد‌هاي مجري قانون نيز حضور داشتند، اظهار داشت: اسرائيلي‌ها روش برقراري امنيت در نيوجرسي را تغيير دادند.

طي نشست «2004‎‏ -‏JINSA»

«LEEP» 14‎‏ تن از مقامات ارشد مجري قانون در آمريكا را براي دريافت دستورالعمل‌هايي از همتايان اسرائيلي خود گرد هم آورد. «‏JINSA‏» در وب سايت خود مي‌نويسد: «اين مقامات آمريكايي به نحوي آموزش ديده بودند كه امنيت را در مراكز خريد، مكان‌هاي ورزشي و سالن‌هاي كنسرت برقرار كنند. اين گروه در حالي كه توسط ژنرال «سايمون پري» از وابستگان به پليس اسرائيل و افسر اسبق موساد همراهي مي‌شدند، از ديوار حائل بازديد كردند. به گفته «‏JINSA» مقامات آمريكايي با طرز تفكر بمبگذاران انتحاري و راه‌هاي شناسايي آنان آشنا شده و كشتار به روش اسرائيلي‌ها نيز به آنها آموزش داده شد. روزنامه‌ نيويورك تايمز در گزارش خود مي‌نويسد: اگر چه معمولا به مامورين پليس گفته مي‌شود كه در هنگام درگيري، سينه‌ متهمان را هدف قرار دهند، اما افسران اسرائيلي تاكيد دارند كه در راستاي پيشگيري از فعال كردن چاشني‌هاي احتمالي در زير لباس متهمان، سر آنان را هدف قرار دهند!

«كتي لي نر» كه هم اكنون رياست سازمان پليس واشنگتن دي‌.سي را بر عهده دارد، در ميان مقامات اعزامي به اسرائيل توسط «‏JINSA‏» حضور داشت. «لي نر» مي‌گويد: از يگان‌هاي بمب گذار، گروه ضربت و يگان‌هاي ويژه پليس اسرائيل چيزهاي زيادي آموختم. هنگامي كه در آنجا تحت تعليم بودم،82 صفحه يادداشت برداري كردم كه بعدها با استفاده از آن، دايره‌ مبارزه با تروريسم داخلي را در سازمان پليس واشنگتن دي.سي تاسيس كردم.

برخي از روساي پليس كه در برنامه «ليپ» ‏JINSA‏ شركت كرده‌اند، تحت نظر دايره تحقيق و تجسس پليس (‏PERF‏) كه گروهي خصوصي و مرتبط با سازمان امنيت داخلي است، فعاليت كرده‌اند. «چاك وكسلر»، مدير اجرايي ‏PERF‏ به حدي نسبت به اين برنامه خوش بين بود كه تا سال 2005، بسياري از مقامات عاليرتبه‌ پليس آمريكا را به اسرائيل اعزام كرد تا تحت تعليم همتايان اسرائيلي خود قرار گيرند.

هنگامي كه «وكسلر» اعتراف كرد كه گروهش حملات پليس عليه معترضان جنبش تسخير را در 16 شهر آمريكا هماهنگ كرده است، ‏PERF‏ در معرض رسوايي قرار گرفت. بر پايه‌ اطلاعات بدست آمده، مقامات بيش از 40 شهر، از ‏PERF‏ براي سركوب معترضان جنبش تسخير و ديگر فعاليت‌هاي اعتراضي درخواست كمك كرده‌اند. از «وكسلر» پاسخي مبني بر پذيرش انجام مصاحبه دريافت نشد.

در كنار ‏JINSA، گروه ‏ADL‏ نيز خود را به عنوان رابطي ميان نيروهاي پليس آمريكا و سازمان اطلاعات و امنيت اسرائيل مطرح كرده است. اگر چه ‏ADL‏ خود را به عنوان گروه مدافع حقوق مدني يهوديان معرفي مي‌كند، اما با انتشار ليست سياهي از سازمان‌هاي مدافع حقوق فلسطين و محكوم كردن طرح ايجاد مركز اجتماعات مسلمانان در نيويورك در نزديكي سازمان تجارت جهاني، جنجال به پا كرده است. اين جنجال از آنجا آغاز شد كه برخي از مخالفان اين پروژه از جانب ديگران به اتخاذ ديدگاه‌هاي متعصبانه و غير منطقي متهم شدند.

به واسطه‌ دوره آموزشي پيشرفته ‏ADL‏ در زمينه‌هاي مبارزه با تروريسم و گروه‌هاي افراطي، بيش از 700 تن از پرسنل نهاد‌هاي اجرايي قانون از 220 مركز فدرال و مراكز محلي كه شامل CIA و ‏FBI مي‌شدند، توسط پليس و فرماندهان اطلاعات و جاسوسي اسرائيل تحت تعليم قرار گرفتند. طي سال جاري، 15 تن از مقامات عاليرتبه‌ پليس آمريكا براي آموزش به اسرائيل اعزام شدند تا تحت تعليم هيأت امنيتي قرار گيرند.

به گفته‌ ‏ADL، از زمان آغاز اين طرح در سال 2003 در اسرائيل، بيش از 115 تن از ماموران فدرال، ايالتي و محلي نهادهاي اجراي قانون آمريكا مورد آموزش قرار گرفتند.

«توماس رايت» جانشين رئيس پليس فيلادلفيا اظهار كرد كه يقيناً شركت در دوره‌هاي آموزشي ‏ADL، يكي از بهترين تجارب كاري او محسوب مي‌شود. رابطه ‏ADL‏ با سازمان پليس آمريكا به حدي گرم است كه مامورين ‏ADL‏ نيز به همراه پليس‌هاي «دي.سي» به گشت‌زني مي‌پردازند.

‏ADL‏ مدعي شد كه از طريق برنامه‌هاي جامعه و نهادهاي اجراي قانون، بيش از 45 هزار تن از مقامات آمريكايي نهاد‌هاي اجراي قانون را تحت آموزش قرار داده است. در وب سايت ‏ADL‏ آمده است اين برنامه‌ها، بر اساس تاريخچه‌ هولوكاست و با هدف آشنايي و درك بيشتر ماموران با وظايف خود در سازمان پي ريزي شده است. تمامي ماموران جديد ‏FBI‏ و سازمان جاسوسي آمريكا ملزم به شركت در اين برنامه‌هاي آموزشي هستند كه با سه برنامه‌ آموزشي ‏FBI‏ تلفيق شده است. شايان ذكر است كه شركت كنندگان در اين دوره، ملزم به بازديد از موزه‌ هولوكاست نيز هستند.

* چهره‌هاي شاخص طرح ‏

در ميان چهره‌هاي برجسته‌ رژيم اسرائيل كه تاثير بسزايي بر اقدامات مقامات آمريكايي اجراي قانون گذارده است، مي‌توان به «آوي ديختر» رئيس اسبق سرويس امنيت داخلي «شين بت» و عضو «نسات» اشاره كرد كه به تازگي قانوني ضد دموكراسي را معرفي كرده كه به شكل گسترده‌اي مورد انتقاد قرار گرفته است. در جريان انتفاضه‌ دوم «ديختر» دستور چندين فقره بمب‌گذاري در مناطق پر جمعيت فلسطيني از جمله «الدرج» غزه را صادر كرد كه در اين بمب گذاري‌ها، 15 تن كه در ميان آنان هشت كودك به چشم مي‌خورد، كشته و 150 تن نيز زخمي شدند. «ديختر» گفت: تنها فكر ما پس از اتمام موفقيت‌آميز هر عمليات، گام بعدي است.

عليرغم ديدگاه‌هاي دوگانه «ديختر» در قبال حقوق بشر و ارزش‌هاي دموكراتيك، وي نقش بسزايي را در حفظ روابط ميان نيروي امنيتي اسرائيل و نهادهاي آمريكايي اجراي قانون، ايفا مي‌كند. در سال 2006 هنگامي كه «ديختر» به عنوان وزير امنيت عمومي فعاليت مي‌كرد، پيش از حضور در گردهمايي سالانه رؤساي پليس بين‌الملل، در «بوستون» و «ماساچوست» سخنراني كرد.

در اين سخنراني «ديختر» كه در كنار «رابرت مولر» رئيس ‏FBI‏ و دادستان كل «آلبرتوگنزالس» نشسته بود، در جمع 10 هزار نفري افسران پليس آمريكا اظهار كرد كه رابطه‌ تنگاتنگي ميان مبارزه با جنايتكاران و مبارزه با تروريسم وجود دارد. «ديختر» اذعان كرد كه پليس آمريكا حقيقتا با تروريست‌هاي جنايتكار مبارزه مي‌كند.

«آسوشيتد پرس» در گزارش خود خاطر نشان كرد كه در ميان تشويق شديد حضار، «مولر»، «ديختر» را در آغوش گرفته و او را الگوي خود در مبارزه با تروريسم معرفي كرد!

ادامه دارد

يکشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]

[مشاهده در: www.ettelaat.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]