تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804289494




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز اينجا دمشق است، به روايت الجزيره!


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز اينجا دمشق است، به روايت الجزيره!
جام جم آنلاين: روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «به روز رساني محاسبات غرب درباره ايران»،«آنچه از ارقام مهم‌تر است»،«اينجا دمشق است، به روايت الجزيره!»،«مجلس نهم‏ ‏ صالح، قوي و سالم»،«آرمان هاي انقلاب فراموش نشود»،«دلار و اقتصاد ايراني»،«نقش تبليغات در افكار عمومي»،«ضرورت توجه به مبادلات ارز»،«رتبه‌بندي شركت‌هاي برتر ايران ضرورت، آثار و كارويژه‌ها»و...كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.


كيهان:به روز رساني محاسبات غرب درباره ايران

«به روز رساني محاسبات غرب درباره ايران»عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن مي‌خوانيد؛سخنان روز جمعه رهبر معظم انقلاب به دقيقترين معناي كلمه سخناني كدگذاري شده بود. هر سطر و فرازي از آن پاسخي بود دقيق و كاملا نكته سنجانه به پيام هايي كه در ماه هاي اخير غربي ها سعي در رساندن آن به ايران داشته اند. بازتاب بسيار وسيع و گسترده اين سخنان در محافل غربي و صف كشيدن تقريبا همه مقام هاي دست اندركار امور ايران در اروپا و آمريكا براي اظهارنظر درباره آن نشان مي دهد همه پيام هايي كه بايد منتقل مي شد، منتقل شده و همه آنها كه بايد پاسخ پالس هاي ارسالي شان را دريافت مي كرده اند، پاسخ ها را گرفته اند. وضع اكنون به گونه اي است كه مي توان گفت در نظام تصميم سازي غربي ها درباره ايران جايي براي «اشتباه محاسباتي» باقي نمانده است.

ايران يك دور با زباني كاملا راهبردي و عميق محاسبات خود را براي غرب تشريح كرده است. اكنون دورنماها روشن است و غرب مي داند كه بابت هر گزينه اي كه انتخاب كند و هر سناريويي كه در پيش بگيرد، با چه پاسخي مواجه خواهد شد. بنابراين مي ماند اينكه آيا طرف غربي هم در محاسبات خود بازنگري خواهد كرد يا نه.

اين نوشته تلاش مي كند به نحو اجمالي بخشي از اين فرآيند شفاف سازي محاسباتي را كه بدون ترديد جز رهبر معظم انقلاب اسلامي كسي قادر به انجام آن نبود، مرور كند.

يكم- نخستين هدف غرب از تجميع فشار بر ايران در چند ماه گذشته اين بود كه ايران را نسبت به تحولات منطقه منفعل كند. اگر دقيق تر باشيم، در واقع هدف غربي ها اين بوده است كه از تبديل شدن وضعيت ژئوپلتيكي منطقه خاورميانه به يك موقعيت كاملا ايرانيزه جلوگيري كنند.

آنچه غربي ها در سر داشتند اين بود كه با تجميع انواع فشارها بر ايران در زماني كوتاه، ايران به ناچار به مديريت اين فضا مشغول خواهد شد و علاوه بر اينكه بردهاي راهبردي خود در منطقه را فراموش مي كند، امكان استفاده از ضعف تاريخي آمريكا و اسرائيل در منطقه و جهت دهي به فوران اسلام گرايي را هم از دست خواهد داد. فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامي در خطبه هاي نماز جمعه تهران به وضوح نشان داد كه هيچ نوعي از اعمال فشار بر ايران قادر نخواهد بود ايران را از تمركز بر برتري راهبردي اش در منطقه، سرمايه گذاري روي بسط اسلام گرايي و استفاده از فرصت منحصر به فرد موج ضد اسرائيلي و آمريكايي در منطقه غافل كند.

كاملا برعكس، ايران به خوبي دريافته است كه هدف همه اين فشارها وارد كردن ايران به دوراني از غفلت است آن هم با اين هدف كه شايد غربي ها بتوانند خود را جمع و جور كنند و با خريد زمان، مسكن هايي براي دردهاي عميق منطقه اي خود بيابند.

وقتي ايران مي داند هدف غرب دقيقا چيست، چرا بايد به برآورده شدن آن كمك كند؟ غرب به دنبال آن است كه هر طور شده ضعف خود را بپوشاند و ايران را درست در زماني كه فرصت بسط كامل مدل خود به منطقه را دارد، با مشغول كردن به پروژه هاي فرعي از اين كار بازدارد. اكنون اين اشتباه محاسباتي بايد تصحيح شده باشد. غرب هر چه هم كه فشار را بر ايران تشديد كند -كه البته توانش در اين زمينه از ادعايش بسيار كمتر است- قادر به متوقف كردن پروژه هاي منطقه اي ايران نخواهد بود و صحنه منطقه را كاملا باخته است.

دوم- دومين هدف غرب بويژه آمريكايي ها ازفعال كردن بي سابقه ابزارهاي فشار بر روي ايران اين بوده است كه ايران را آنطور كه خود مي خواهد و با دستور كاري كه از قبل طراحي كرده پاي ميز مذاكره بكشاند. آمريكايي ها مدت هاست تلاش مي كنند يك مسير مذاكراتي با ايران باز كنند و نياز خود به اين موضوع را هم آشكار و پنهان انكارنكرده اند.

باراك اوباما نامه اخير خود به ايران را با عبارتي با اين مضمون به پايان برده است كه آمريكا آماده نشست بر سر ميز مذاكره با ايران در هر زمان و مكاني است كه ايران بخواهد. اينكه چرا آمريكايي ها چنين به مذاكره با ايران نيازمندند خود بحثي ديگر است ليكن پيداست كه خروج از منطقه در اثر تنگناهاي اقتصادي و ناتواني از متوقف كردن برنامه هاي هسته اي و موشكي ايران و در نتيجه نياز به مذاكره درباره آينده اين برنامه ها، اصلي ترين عوامل تشديد اين نياز در ماه هاي گذشته بوده است.

آمريكايي ها بسيار اميدوار بودند كه تحت فشار قرار دادن ايران برخي گروه هاي داخلي را به گسترش دادن لابي خود براي تن دادن نظام به مذاكره با آمريكا وادار كند و نهايتا در زماني كوتاه ايران مقابل نشستن با آمريكايي ها را بپذيرد. سخنان روز جمعه رهبر معظم انقلاب اسلامي نشان داد اين طرح ريزي بسيار ساده دلانه بوده است و ايران در اثر مواجهه با فشارها به جاي اينكه به اين نتيجه برسد كه بايد با آمريكا مذاكره كرد اتفاقا به اين نتيجه رسيده است كه هيچ فايده اي در مذاكره با آمريكا نيست و با غربي ها بايد با همان زباني سخن گفت كه خود عادت به استفاده از آن در سخن گفتن با ديگران دارند.

سوم- سومين هدف غربي ها در ماه هاي اخير اين بوده است كه با تشديد بحث ها درباره احتمال قريب الوقوع بودن درگيري نظامي با ايران يا آنطور كه خود دوست دارند بگويند با معتبرسازي تهديد عليه ايران، اين دورنما را به ايران منتقل كنند كه اگر در مقابل تحريم ها كوتاه نيايد آن وقت با گزينه اي دهشتناك تر يعني درگيري نظامي مواجه خواهد شد.

اين سر جاي خود بحثي مفصل است كه اساسا هدف طرح بحث «ايجاد تهديد معتبرنظامي عليه ايران» كه ابتدا اسرائيلي ها آن را مطرح كردند اين بوده است كه با جدي كردن گزينه جنگ براي ايران، آن را وادار به كوتاه آمدن كنند نه اينكه واقعا خود را براي درگيري با ايران آماده سازند. تعبير بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي اين است كه كه اگر مي خواهيد ناچار به جنگ با ايران نشويد، حرف زدن از جنگ را متوقف نكنيد.

فرمايشات روز جمعه حضرت آقا ثابت كرد اين بار هم غربي ها به كاهدان زده اند. اولا، مهم نيست كه غربي ها چه در سر داشته اند؛ آنچه اكنون به واقع مهم است اين است كه ايران تهديدهاي نظامي عليه خود را جدي نمي داند و در نتيجه اين گزينه آنطور كه غربي ها مي خواسته اند معتبر نشده است.

ثانيا، دقيقا بر خلاف آنچه آمريكايي ها تصور مي كنند، ايران راهبرد ايجاد تهديد معتبر نظامي را به ضرر خود نمي داند. رهبر بصير انقلاب اسلامي روز جمعه فرمودند تهديد به جنگ به ضرر غربي هاست. اين پاسخي مستقيم به راهبرد ايجاد تهديد معتبر نظامي است.

فقط كافي است نگاهي به قيمت هاي جهاني نفت بيندازيد تا عمق اين موضوع معلوم شود. و ثالثا، روز جمعه روشن شد كه ايران اگر ضرورت پيدا كند نه فقط هراس و ابايي از ورود به درگيري نظامي با غربي ها ندارد بلكه با اتخاذ نوعي راهبرد پيش دستانه تصميم دارد از هر كشور و گروهي كه وارد مبارزه با اسرائيل شود رسما و علنا پشتيباني كند. جداگانه خواهيم گفت كه اين يك فاجعه راهبردي عظيم براي آمريكا و اسرائيل است چرا اين وعده صادق حضرت آقا حتما به بسياري از گروه ها انگيزه اي مضاعف و تواني غير قابل محاسبه براي درگيري با اسرائيل خواهد داد. به مصر به پاخاسته نگاه كنيد...

چهارم- چهارمين هدف غربي ها از فشارهاي اخير بر ايران آن چيزي است كه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي همواره آن را پروژه غرب براي جلوگيري از الگو شدن ايران در منطقه ناميده اند . مسلم است كه آمريكايي ها از اينكه الگوي حكومتي و الگوي رفتار ايران در بقيه نقاط منطقه كپي شود و ايران در مسير مبارزه با آمريكا و اسرائيل شركايي جديد بيابد بسيار هراسانند .

محتواي كنفرانس اخير هرتزليا در اسرائيل هم همين را ثابت مي كند. مكانيسمي كه غربي ها براي رسيدن به اين هدف انتخاب كرده اند اين است كه با وارد كردن فشار شديد بر ايران به بقيه كشورهاي منطقه پيغام بدهند كه الگوي ايران يك الگوي منزوي، شكست خورده و تحت فشار است و بنابراين تقليد از آن عاقلانه نيست. رهبر انقلاب روز جمعه با استدلالي بسيار قابل توجه بي اثر بودن اين مكانيسم را نشان دادند. آقا فرمودند درست است كه غرب فشار مي آورد ولي اين روشن است كه ايران در مقابل اين فشارها كوتاه نخواهد آمد و مقاومت خواهد كرد و همين مقاومت ايران باعث الگو شدن آن در منطقه و ترغيب ديگر كشورها به ايستادن در مقابل زورگويي هاي آمريكا و اسرائيل خواهد شد.

در واقع درست عكس آنچه غربي ها مي پندارند فشار آوردن بر ايران به جاي اينكه باعث از سكه افتادن الگوي آن شود، الگوي ايران را جذاب تر خواهد كرد آن هم براي مسلماناني كه باز به فرموده رهبر انقلاب هم از تحجر و خشك سري خسته شده اند و هم از غربگرايي روشنفكرانه.

پنجم- و نهايتا اينكه براي آمريكايي ها اين حياتي است كه با ترساندن ايران از عاقبت رويارويي با خود، از فعال كردن گزينه هاي پاسخ ايران در مقابل فشارهايي كه اخيرا توليد كرده اند جلوگيري كنند. غرب مي خواهد هم به ايران فشار بياورد و هم ابتكار عمل پاسخ دهي را از ايران بگيرد. رهبر معظم انقلاب روز جمعه به صراحت گفتند ايران در مقابل تهديد به حمله نظامي و تحريم نفتي غرب تهديدهايي در اختيار دارد كه آنها را در موقع مناسب اعمال خواهد كرد.

استفاده از اين ادبيات در مقابل فشارهاي غرب نشان دهنده آن است كه ايران به جاي اينكه از ارائه پاسخ صرف نظر كند، بيشتر ترغيب شده پاسخ هاي مناسب فراهم آورد و آمريكاييها خوب مي دانند وضع ايران براي رويارويي با آنها از هر زمان ديگري در طول تاريخش بهتر است.

خراسان:اينجا دمشق است، به روايت الجزيره!

«اينجا دمشق است، به روايت الجزيره!»عنوان يادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سيد محمد اسلامي است كه در آن مي خوانيد؛21 سال پيش. دوربين خبرنگار روي تانك آمريكايي "چلنجر2" كار گذاشته شده است. اين چنين "سي ان ان" جنگ اول خليج فارس (1991) را مستقيم براي مردم آمريكا پخش مي كند. اين شبكه آمريكايي تنها مرجع گزارش خبرهاي حمله آمريكا به عراق، براي نجات كويت، شده است. تصاوير 24 ساعته "سي ان ان" آنچنان متحير كننده است كه برخي آنها را باور نمي كنند. هيچ رسانه ديگري به جز "سي ان ان" نتوانسته در كارزار جنگ حاضر شود.

شايعه مي شود كه گزارش هاي تصويري سي ان ان در يك استوديو تهيه شده است و حتي برخي از اين جنگ، به "جنگ سي ان ان" ياد مي كنند. با پايان جنگ اول خليج فارس، يك مفهوم جديد به مفاهيم ارتباطات افزوده مي شود: "اثر سي ان ان" (CNN Effect). حالا همه مي دانند كه در جنگ هاي نوين، رنگ واقعيت با رنگين كماني كه رسانه ها براي مخاطبانشان مي سازند، متفاوت است.

رسانه ها داستاني را تعريف مي كنند كه مردم آنچه صاحبان قدرت مي خواهند، خواب ببينند. اين همان گزاره اي است كه مي گويد: رسانه هاي بين المللي، سياست خارجي دولت هايشان را ترويج مي كنند. آنها براي سياست گذاران، در افكار عمومي "توليد رضايت" مي كنند.

كنفرانسي خبري كه براي برخي، "ارزش خبري" ندارد

ماه هاست كه تحولات سوريه، از مهم ترين خبرهاي رسانه هاي جهاني است. رويترز، بي بي سي، الجزيره، سي ان ان، فرانس 24 و ... لحظه به لحظه اخبار اين كشور را دنبال مي كنند. اما همه آنها چند روز است كه يك خبر را ناديده گرفته اند. 5 شنبه اي كه گذشت، ژنرال مصطفي احمد الدابي، رئيس گروه ناظران اتحاديه عرب، كنفرانسي خبري برگزار كرد.

آقاي "مصطفي الدابي" مديريت بيش از 300 ناظر بين المللي از كشورهاي مختلف عربي را بر عهده دارد كه به سوريه سفر كردند تا بر اجراي مراحل طرح اتحاديه عرب براي پايان دادن به بحران سوريه نظارت كنند.

گفته هاي پيشين الدابي حدود 40 روز گذشته بارها عنوان يك بسياري از روزنامه ها و خبرگزاري هاي منطقه و جهان شده بود. در اين مدت بسياري از روزنامه هاي منطقه مانند الاهرام، الخليج، الشرق الاوسط و ... صف بسته بودند تا با او گفت و گو كنند. اما اين بار وي حرف هايي زده كه بيشتر به افشاگري شبيه است و رسانه ها علاقه اي به انعكاس آنها ندارند. نگاهي به سرخط گفته هاي الدابي، علت ديده نشدن اين خبر را روشن مي كند:

* شورشيان مسلح مسئول خشونت ها در سوريه اند.

* ارتش سوريه از مردم در برابر شورشيان دفاع مي كند.

* دولت سوريه جلوي تظاهرات مسالمت آميز را نمي گيرد.

* مخالفان بشار اسد در حمص، حتي به ناظران هم حمله كرده اند.

* آنها از برخي ناظران به عنوان سپر براي حمله به نيروهاي نظام سوريه استفاده مي كردند.

* كمپين رسانه اي براي مخالفت با فعاليت ناظران پيش از آغاز به كار آنها شروع شده بود.

* مردم سوريه به دنبال راه حل مي گردند و «مي خواهند در صلح زندگي كنند.»

گفته هاي الدابي، بسياري از خبرهايي را كه در ماه هاي گذشته از رسانه هاي متعارف منتشر شده است تكذيب مي كند. در "سوريه به روايت الدابي" ماهيت خشونت ها و خونريزي ها معناي ديگري دارد، اما در "سوريه به روايت الجزيره و العربيه" مردم هر روز در ماشين كشتار جمعي بشار اسد از بين مي روند. براساس گفته هاي الدابي، دولت سوريه به تعهداتش با اتحاديه عرب عمل كرده است، اما براساس خبرهاي رسانه ها، شوراي امنيت بايد مجوز مداخله خارجي را در اين كشور صادر كند. بنابراين واضح است كه چرا از "كنفرانس خبري" مصطفي الدابي، در "خبر"هاي رسانه هاي همسو اثري يافت نمي شود.

"بلندگوي دستي" به جاي "مذاكره"

در سكوت رسانه اي جريان هاي مخالف با سوريه، گفته هاي الدابي را "سودان تريبيون" منتشر كرد. مصطفي الدابي، در ميان گفته هايش از عبارت "كمپين رسانه اي" استفاده كرد. اين عبارت، خبر از يك تلاش همه جانبه و هماهنگ براي ايجاد تصويري از تحولات سوريه، مطابق ميل مخالفان بين المللي بشار اسد دارد. "فراكسيون شوراي همكاري خليج فارس" در اتحاديه عرب، سياستي اتخاذ كردند كه با تعليق عضويت سوريه در اين اتحاديه و بسته شدن مجاري متعارف ديپلماتيك، رسانه ها جاي ديپلمات ها را بگيرند.

الجزيره و العربيه، هماهنگ با رسانه هاي غربي، ابزار قطر و عربستان در پياده كردن "ديپلماسي بلندگوي دستي" (Megaphone Diplomacy) در مواجهه با دمشق شده اند. مجريان در اين سبك از ديپلماسي، فراتر از دستيابي به مصالحه حركت مي كنند و امتيازهاي اضافي (Points Scoring) مي خواهند. اين چنين است كه امروز روايت رسانه اي از اتفاقات سوريه با هدف كنترل افكار عمومي، زمينه ساز چانه زني ها در مذاكرات بين المللي، از جمله نشست هاي شوراي امنيت، شده است.

گفته هاي رئيس گروه ناظران اتحاديه عرب نشان مي دهد دست يافتن به واقعيت هاي سوريه، دشوارتر از آن است كه تصور مي شود. اين واقعيات به سادگي دست يافتني نيست و جدل رسانه اي ميدان دار تحولات بين المللي درباره اين كشور شده است. شب گذشته چين و ر وسيه قطعنامه غربي - عربي عليه سوريه را وتو كردند. بازي جديد رسانه اي آغاز شد. منتظر گزارش هاي الجزيره و العربيه باشيد...

جمهوري اسلامي:آنچه از ارقام مهم‌تر است

«آنچه از ارقام مهم‌تر است»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛اين روزها همزمان با ارائه لايحه بودجه سال 91 به مجلس شوراي اسلامي،‌ از تأخير دولت در ارائه اين سند مهم مالي، بسيار گفته مي‌شود. اين واقعيت نيز گوشزد مي‌شود كه با توجه به در پيش بودن انتخابات مجلس، بررسي و تصويب بودجه سال آينده تا پايان امسال ممكن نيست حتي اگر نمايندگان مجلس به توصيه رئيس‌جمهور كه پس از 57 روز تأخير در ارائه بودجه آنان را به دو شيفته كار كردن، فرا خواند! عمل كنند.

با اين حال، مروري بر آنچه دولت در قالب سند مالي سال آينده براي كشور تدارك ديده است مي‌تواند تا حدود زيادي تصويري از رويكردهايي كه دولت در سال 91 دنبال مي‌كند، ارائه نمايد.

نخستين مسئله شايد به بودجه عمراني پيشنهاد شده در لايحه بودجه سال 91 معطوف باشد. دولت بودجه عمراني سال آينده را با حدود 5/93 درصد افزايش براي سال آينده حدود 38 هزار ميليارد تومان پيشنهاد كرده است.

در ادبيات اقتصادي به هزينه‌هايي كه دولت‌ها براي ساخت طرح‌هاي زيربنايي، زيرساختها و سازه‌هاي توليدي انجام مي‌دهند، بودجه عمراني گفته مي‌شود. افزايش حجم بودجه عمراني در بودجه‌هاي سنواتي علاوه بر اينكه نشانه و علامتي براي رويكردهاي دولت است مي‌تواند تحت شرايطي خاص، پيامدهايي نيز براي اقتصاد كشور داشته باشد.

در شرايط فعلي اقتصاد ايران در واقع دولت مي‌خواهد با افزايش چشمگير بودجه عمراني اين پيام را به جامعه و كارشناسان منتقل كند كه طي سال 91، منابع مالي بيشتري به حوزه زير ساختي تزريق خواهد شد و در يك وضعيت معمول اين افزايش منابع عمراني به معناي تسريع در طرح‌‌هاي زيربنايي، كاهش بيكاري و رشد توليد ناخالص داخلي است. در كنار اين علامت، كاهش 6/5 درصدي بودجه عمومي از سوي دولت هم گوياي پايبندي دولت به كوچك سازي است گرچه رشد بودجه شركت‌هاي دولتي اين انگاره را تضعيف مي‌كند. اما همانگونه كه تأكيد شد، اين روابط در وضعيتي صادق خواهد بود كه دولت در سال‌هاي قبل به الزامات افزايش بودجه عمراني پايبند بوده باشد كه متأسفانه كمتر شاهد چنين تعهدي بوده ايم.

كافي است نگاهي به وضعيت سال جاري داشته باشيم. بنابر آمارهايي كه نمايندگان مجلس ارائه كرده‌اند طي نيمه نخست امسال تنها 30 درصد از كل بودجه 35 هزار ميليارد توماني سال 90 تخصيص يافته است يعني رقمي در حدود 5/10 هزار ميليارد تومان.

علت اين عقب ماندگي و عدم تخصيص اعتبار هرچه باشد با توجه به شرايط امروز و فرداي كشور و استمرار برخي مشكلات اقتصادي، نمي‌توان چندان اميدوار بود كه موانع تخصيص بودجه عمراني در سال 90 در سال آينده برطرف شده باشند.

با اين تفاصيل حال اين پرسش مطرح مي‌شود كه تدوين كنندگان بودجه سال 91 با چه استدلالي و با استناد به كدام تحليل، بودجه عمراني كشور را در سال آينده حدود 5/39 درصد بالا برده اند؟ بودجه‌اي كه امكان تخصيص آن در خوشبينانه‌ترين حالت 30 تا 40 درصد است، چگونه مي‌تواند در سال آينده محقق شود و اختصاص يابد؟

حتي اگر بخواهيم نگاهي سختگيرانه داشته باشيم، عملكرد دولت طي سال‌هاي اخير در مورد بودجه‌هاي عمراني اين پاسخ را در برابر پرسش فوق قرار مي‌دهد كه دولت با علم به عدم امكان تخصيص بودجه عمراني، ارقام بالاتري را براي اين سرفصل پيشنهاد مي‌دهد كه در پايان سال و در صورت اتمام بودجه عمومي و جاري، بتواند بدون نياز به متمم، صرفاً با تغيير و جابجايي رديف‌ها از بودجه عمراني تخصيص نيافته، براي كسر بودجه جاري خود استفاده كند.

اين شيوه علاوه بر اينكه باعث مي‌شود حجم بودجه جاري كم شود، با تكيه بر افزايش بودجه عمراني، امكان تبليغاتي خوبي نيز براي قوه مجريه فراهم مي‌آورد. در اين ميان از اين نكته غفلت شده است كه حتي در صورت تخصيص كامل بودجه عمراني، فاصله زماني ميان بهره‌برداري از زيرساخت‌هاي بودجه عمراني با زمان تخصيص اعتبار و بودجه براي آنها، اقتصاد با حجم قابل ملاحظه‌اي از نقدينگي مواجه مي‌شود كه توليدي در برابر آن وجود ندارد و همين واقعيت، مشكلات تورم پولي را بوجود مي‌آورد.

از اين رو به نظر مي‌رسد بايد در تدوين و پيشنهاد بودجه از سوي دولت واقع گرايانه‌تر عمل شود و مجلس هم عليرغم موكول شدن بررسي لايحه بودجه سال 91 به ماه‌هاي ابتدايي همان سال، وسواس كارشناسي و دقت نظر لازم را در بررسي و تصويب لايحه بودجه اعمال كند.

رسالت:مجلس نهم‏ ‏ صالح، قوي و سالم

«مجلس نهم‏ ‏ صالح، قوي و سالم»به قلم صالح اسكندري است كه در آن مي‌خوانيد؛انتخابات دور نهم مجلس شوراي اسلامي 12 اسفندماه سال‌جاري برگزار مي‌شود. اكنون گردونه رقابت بين احزاب و جريانات سياسي در حال چرخيدن است. پيش‌بيني اينكه مردم كدام گوي اقبال را از گردونه بيرون مي‌كشند برخلاف عقلانيت سياسي است اما بديهي است نتيجه انتخابات آتي متاثر از فاكتورها و عوامل مختلفي است كه به طور مستقيم و غيرمستقيم مي‌توانند نقش تعيين كننده‌اي در فرماسيون و نحوه اولويت بندي سياست گذاري ها در مجلس آينده ايفا كنند. رهبر معظم انقلاب طي بيانات مهمي در خطبه هاي نماز جمعه تهران فرمودند:«مشاركت مردم مي‌تواند آينده‌ كشور را تأمين و تضمين كند.

يك مجلس صالح و سالم و قوي مي‌تواند بر عملكرد همه‌ دستگاه‌هاي كشور اثر بگذارد؛ بر عملكرد دولت، بر عملكرد قوه‌ قضائيه، حتّي بر عملكرد نيروهاي مسلح مي‌تواند اثر بگذارد. مجلس قوي، مجلس صالح، مجلس سالم، يك چنين وضعي دارد. خب، اين مجلس را كي مي‌ تواند تشكيل بدهد، جز مردم؟ دشمن اين را نمي‌خواهد. الان دو سه ماه است بوقهاي تبليغاتي دشمن دارند تلاش مي‌كنند كه مردم را نااميد و مأيوس كنند تا در انتخابات شركت نكنند؛ بعضي هم در داخل بدون اينكه بفهمند چه كار دارند مي‌كنند، متأسفانه با آنها همصدا مي‌شوند! آنها مغرضند، اينها غافلند.»

مجلس شوراي اسلامي اگر چه بر اساس اصول 62 تا 97 قانون اساسي يك ساختار تصميم‌گيري است اما به شدت متاثر از فضاهاي گفتماني اي است كه دردوره‌هاي مختلف بر آ‌ن غالب مي‌شود . شايد يكي از دلايل اين موضوع وجهه انتخابي آن باشد. صلاحيت، قوت و سلامت مجلس نهم مفاهيمي است كه مي تواند به انسجام گفتماني و تامين و تضمين آينده كشور منجر شود.

تاريخ نشان داده كه هر زمان مجالس فاقد صلاحيت، قوت و سلامت بوده اند كاري از پيش نبرده و هر جا داراي اين شاخصه ها بوده اند به دستاوردهاي بزرگي رسيده اند. از زمان صدور فرمان مشروطيت توسط مظفرالدين شاه در 14 مرداد 1285 نزديك به 105 سال مي گذرد. يعني بيش از يك قرن است كه ما در ايران مجلس داريم. نظام پارلمانتاريستي به منظور تحديد استبداد متكي بر پايه هاي اصيل شريعت مقدس از همان ابتدا مستظهر به حمايت علما، روحانيت و روشنفكران بود.

البته پارلمان در مقاطع مختلف تاريخي در 15 سال آخر دوره مشروطه يعني فاصله سالهاي بين 1285 تا 1299 ( كودتاي رضاخان)، دوران پهلوي اول و دوم و در نهايت در دوران جمهوري اسلامي تغييرات كمي و كيفي بسياري پيدا كرده است. مجالس 15 سال آخر دوران 151 ساله قاجار عملا به پايگاه فراماسون ها، انگلوفيل و روسوفيل ها تبديل شده بود و تنها معدودي از نمايندگان مثل آيت الله شهيد مدرس درد كشور و مردم را داشتند و همين دردمندي و تعهد باعث شد كه بتوانند مقابل مطامع استعمارگران قد علم كنند و به عنوان نمونه اجازه ندهند تا قرارداد ننگين 1919 تصويب شود.

قراردادي كه مالكيت و سرقفلي ايران را در حوزه هاي مالي و نظامي يك جا به استعمار پير انگلستان واگذار مي كرد. ايادي استعمار در پوشش نمايندگان ملت درمجلس اول قانون اساسي نوشتند كه 51 اصل آن رونويسي از قوانين اساسي كشورهايي نظير فرانسه، بلغارستان و بلژيك بود كه همان زمان مورد اعتراض نمايندگان و منتخبين علما و روحانيت قرار گرفت و در نهايت منجر به تدوين متمم قانون اساسي مشتمل بر 105 اصل در سال 1286 شد. در دوران اختناق و ديكتاتوري پهلوي اول نمايندگان به شدت تحت فشار بودند و در همين دوران بود كه رضاخان قلدر نقش و حضور پر رنگ مرحوم مدرس را تاب نياورد و تحت حمايت و هدايت مستقيم انگليسي ها دستور شهادت اين روحاني بزرگوار را صادر كرد.

در دوره پهلوي دوم به جز در فاصله سالهاي 1320 تا 1332 مجلس نقش چندان پررنگي نداشت. در همين 12 سال كه رضاخان از كشور تبعيد شده بود و ديكتاتوري محمدرضا هنوز مستقر نشده بود.

مجلس سرمنشا خدمات بزرگي به كشور شد كه از آن جمله مي‌توان به مخالفت با اعطاي امتياز نفت شمال به روسها بر اساس تعهدي كه قوام السلطنه به آنها داده بود تا راضي شوند بعد از جنگ جهاني دوم خاك ايران را ترك كنند، مخالفت با قرارداد الحاقي و استعماري گس- گلشائيان، و يا تصويب قاطع طرح ملي شدن صنعت نفت در 29 اسفند 1329 اشاره كرد كه در نهايت منجر به روي كار آمدن دكتر مصدق شد.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي مجلس قانونگذاري در ايران به جايگاه رفيع خود در فرهنگ سياسي كشور رسيد تا جايي كه با توجه به تئوري متمايز و عنايت ويژه مردمسالاري ديني به ضرورت اداره كشور بر مبناي اراده ملت فصل جديدي در نظام پارلماني ايران بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي در باره اين قوه فرمودند:«مجلس در راس همه امور است.» در ادوار مختلف مجلس شوراي اسلامي پس از پيروزي انقلاب اسلامي برخي فراز و نشيب ها وجود داشته اما قدر متيقن اينجاست كه ساختار مجلس در ايران روز به روز در حال تكامل است و مايه بركات زيادي براي فرهنگ سياسي ايران شده است. در يك عكس فوري گفتمان حاكم بر مجلس هشتم چيزي جز مردم‌گرايي علوي در سايه اصولگرايي نبود.

مجلس كنوني به لحاظ بلوغ سياسي و علمي نمايندگان جزء پيشرفته‌ترين مجالس در تاريخ انقلاب است كه ضمن پايبندي به وظيفه نمايندگي و حفظ شان مجلس شوراي اسلامي تجربه قابل قبولي از قانونگذاري را به يادگار گذاشت . روحيه عدالت محوري،توجه به مشكلات واقعي مردم ، توجه به مباني اسلامي نظام و قانون اساسي، تاكيد بر عزت جمهوري اسلامي در عرصه‌هاي بين‌المللي، برقراري ارتباط منطقي با دستگاه‌هاي دولتي براي كمك به حل مشكلات مردم تاكيد بر استقلال مجلس در برابر دولت، نقد درون گفتماني و ... تنها بخشي ازنشانه‌هاي گفتمان حاكم بر اين دوره مجلس بود.

مجلس هشتم يك تبيين صحيح از مطالبات اقتصادي، اجتماعي و سياسي جامعه ارائه داد و با تصويب قانون هدفمندسازي يارانه ها و همچنين نظارت بر حسن اجراي آن در جهت تاليف منافع كلان نظام و مردم حركت نمود. البته اين كه مجلس هشتم چقدر توانست مطالبات مردمي را به فاكتورهاي حمايتي تبديل نمايد بسته به قضاوت نهايي شهروندان در 12 اسفند است .

به تعبير مقام معظم رهبري «مجلس مظهر حكومت مردمي است جايگاه تعيين مسير حركت دولت و ملت است مظهر خواست‌هاي مردم در زمينه‌ سياست‌هاي گوناگون ، چه داخلي وخارجي است، اميد مردم است، معتمد مردم است، پشتيبان دولت است، راهگشاي كارهاي اساسي براي مسئولان نظام وكارگزاران كشور است.» مجلس هشتم تا كنون نشان داده كه مي‌تواند ترجمان ومعناي مناسبي از تعابير رهبر معظم انقلاب باشد.

اين مجلس براي اولين بار با حذف ملاحظات جناحي در بررسي صلاحيت وراي اعتماد وزرا نمونه كاملي از نقد درون گفتماني را به نمايش گذاشت. علي‌رغم همسويي دولت ومجلس وتعلق آنها به بدنه اصولگرايي كشور معيارهاي سياسي و جناحي تاثير چنداني در وظايف نمايندگي منتخبين مردم نداشت.

اقدام انقلابي اخير مجلس شوراي اسلامي در كاهش سطح روابط با دولت انگليس و اخراج سفير روباه پير استعمار يكي از آن نمونه هايي است كه هر ناظر بي طرفي را اميدوار مي كند كه هنوز خون مدرس در رگ هاي نمايندگان مجلس مي جوشد. پيگيري نمايندگان براي قطع فروش نفت به اروپا يكي ديگر از اقدامات مثبت مجلس هشتم است كه مي تواند تهديدات جمهوري اسلامي را در برابر تحريم هاي دشمنان عملي نمايد.

چنين بيلان كاري در سابقه مجالس بعد از انقلاب علي‌الخصوص در تصويب قوانين جدي و مستحكم بي‌نظير است. هر چند نبايد برخي از نقايص مجلس هشتم را نيز مانند قانون نظارت بر نمايندگان، يا موضوع دانشگاه آزاد و .... ناديده گرفت اما به نسبت دوره‌هاي گذشته مجلس كنوني مجلس موفقي بوده است. اين موضوع در درجه اول مرهون گفتمان اصولگرايي حاكم بر فضاي اين مجلس است. ساختار ثابت است اما اين گفتمان است كه چنين كارنامه مطلوبي را مي‌تواند به همراه داشته باشد.

درآستانه انتخابات مجلس نهم به اذعان بسياري از دلسوزان نظام و مردم، تداوم گفتمان اصولگرايي راهگشاي تشكيل مجلسي سالم، صالح و قوي است. دراين بين برخي سعي دارند با خرده‌گيري و ذره‌بيني موفقيت‌هاي چشمگير اصولگرايان در اداره كشور را به حاشيه برانند. مجلس نهم مجلسي بايد باشد كه نمايندگان آن صلاحيت در اختيار داشتن كرسي هاي نمايندگي را داشته باشند.

مجلس نهم بايد مجلسي قوي و مقتدر باشد تا در برابر زياده خواهي هاي استكبار جهاني واهمه به خود راه ندهد و در عين حال نمايندگان آن از سلامت اقتصادي، سياسي و فرهنگي برخوردار باشند تا فارغ از حاشيه ها متن گفتمان خدمت و پيشرفت در كشور پيگيري گردد.‏

حمايت:تحريم‌هاي بين‌المللي و نقض حقوق ملت ايران

«تحريم‌هاي بين‌المللي و نقض حقوق ملت ايران»عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت است كه در آن مي‌خوانيد؛طي روزهاي اخير، دور جديد تحريم‌هاي تحميلي برخي كشورها عليه ايران به خبر اول بسياري از رسانه هاي جهان تبديل شده است. اين فضاسازي‌هاي رسانه اي حكايت از يك جنگ رواني تمام عيار عليه كشورمان در آستانه سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي و انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي دارد.

در عين حال، ماهيت حقوقي اين اقدامات و ضرورت اتخاذ واكنش‌هاي حقوقي سنجيده در قبال آن، موضوعي است كه وراي مباحث رسانه اي بايد مورد توجه و تأمل قرار داد. نظر به اهميت اين موضوع، چند نكته در اين خصوص به شرح زير تقديم مي‌شود با اين اميد كه براي ارتقاي آگاهي‌هاي عمومي و اتخاذ تدابير شايسته از سوي هر يك از ما شهروندان جمهوري اسلامي ايران مفيد واقع شود.

نكته اول، توجه به اين جنبه حقوقي است كه در عرصه موازين بين‌المللي، امكان اعمال تحريم‌هاي سياسي و اقتصادي عليه كشورها از جمله اختيارات شوراي امنيت سازمان ملل است كه برابر فصل هفتم منشور ملل متحد و به طور خاص ماده 41 مذكور در اين فصل عليه كشوري مي‌تواند اعمال شود كه حسب داوري شوراي مزبور، تهديدي عليه صلح و امنيت جهاني محسوب مي‌شود.

صرف نظر از اينكه اغلب تصميم گيري‌هاي شوراي امنيت مبتني بر خواست و اراده سياسي اعضاي دائم شورا (آمريكا، انگليس، فرانسه، روسيه، چين) اتخاذ مي‌شود و همين امر يكي از نقاط ضعف اساسي منشور ملل متحد در حفظ نظم و امنيت بين‌المللي است، به هر حال شوراي مزبور تا به حال چندين قطعنامه به استناد ماده مربوطه منشور ملل متحد و به بهانه برنامه هاي صلح آميز هسته اي ايران به تصويب رسانده است كه نتيجۀ اين قطعنامه ها اعمال برخي محروميت‌ها و موانع فراروي تعاملات اقتصادي ايران با جهان بوده است.

آنچه طي هفته هاي اخير عليه ايران مشاهده مي‌شود از اين نوع تحريم‌ها نيست بلكه برخي كشورها خصوصاً آمريكا و كشورهاي اروپايي به صورت يك جانبه تحريم‌هايي را هم به بهانه برنامه هاي صلح آميز هسته اي جمهوري اسلامي و هم به بهانه حقوق بشر اتخاذ كرده‌اند.

ملت ايران با تحريم‌هاي يك‌جانبۀ دولت‌هايي مثل آمريكا، سال‌هاست كه آشنا مي‌باشد و از اين رو اقدامات جديد نيز در ادامه تلاش‌هاي زورگويانه سه دهه گذشته دولتمردان آمريكا و برخي دولت‌هاي غربي دنباله رو آمريكا محسوب مي‌شوند.

طيف تحريم-هاي آمريكايي‌ها عليه ايران از تنوع موضوعي مختلفي برخوردار هستند كه شامل تحريم‌هاي اقتصادي، انرژي، فعاليت‌هاي هسته اي، موشكي و تسليحاتي، و حقوق بشر و دموكراسي مي‌شوند. نكته دوم توجه به اين واقعيت است كه از حيث حقوقي اين گونه تحريم‌ها خلاف موازين مختلف بين‌المللي هستند.

در موازين بين‌المللي، مستندات مشخصي از جمله نظر ديوان بين‌المللي دادگستري يا نظر تفسيري كميته حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ملل متحد وجود دارد كه صراحتاً اعلام داشته‌اند حتي تحريم‌هاي بين‌المللي مبتني بر اعمال اختيارات شوراي امنيت سازمان ملل نبايد قواعد بنيادين حقوق بشر را نقض كنند. بدين معنا كه اگر تحريم‌ها موجب نقض برخي از حقوق اساسي شهروندان تحت تحريم، از جمله حق حيات آنان شود، اقدامات تحريمي مشروعيت حقوقي ندارند. وقتي دست شوراي امنيت سازمان ملل به عنوان مسئول حفظ صلح و امنيت بين‌المللي برابر منشور ملل متحد، باز نيست كه هر كاري را انجام دهد به طريق اولي اين محدوديت در مورد اقدامات يك جانبه كشورها اعمال مي‌شود.

اعمال محدوديت‌هاي مختلف در مبادلات مالي جمهوري اسلامي ايران با كشورهاي مختلف جهان، اعمال محدوديت بر رفع نيازهاي دارويي و آزمايشگاهي كشور و يا امور آموزشي و توسعه ايران به روشني حقوق ملت ايران را نقض مي‌كند و باعث مزاحمت در مسير پيشرفت كشورمان مي‌شود. از اين رو قطعاً خلاف موازين حقوقي است.

نكته سوم اينكه در قبال اين تحريم‌ها و اقدامات گستاخانه، به جز تدابير سياسي و اقتصادي و فرهنگي و رسانه اي لازم است تدابير حقوقي دقيقي اتخاذ نمود تا در درجه اول، ابعاد حقوقي خلاف دولت‌هاي زورگو به بهترين وجه در سطح جهاني تبيين شود و ثانياً از ظرفيت‌هاي مختلف بين‌المللي براي مقابله حقوقي با اين گونه زورگويي‌هاي در نقاب تصميم گيري حقوقي، استفاده مناسب به عمل آيد.

سخن آخر
اقدامات حقوقي در عرصه جهاني در هم تنيده با متغيرهاي متعددي خصوصاً سياسي، اقتصادي و امنيتي است. اقدامات مختلفي كه در پوشش حقوقي عليه كشورمان اتخاذ مي‌شود در بسياري موارد لايه‌ها و پشتوانه هاي سياسي امنيتي و اقتصادي و حتي فرهنگي مشخصي دارند. اين هدف گذاري‌ها را بايد به درستي شناخت و براي خنثي ساختن آن‌ها از تدابير شايسته بهره‌مند شد. از مراجع رسمي و غيرسمي كشورمان كه مسئوليت‌هاي حقوقي بر عهده دارند انتظار مي‌رود سهم خود در تبيين ابعاد مختلف حقوقي تحريم‌ها و روش‌هاي مقابله حقوقي با آن را به خوبي ايفا كنند.

كميسيون حقوق بشر اسلامي ايران، مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي و مركز حقوقي بين‌المللي رياست جمهوري طي ماه هاي گذشته تا كنون توليدات نظري و گزارشات مشخصي در اين حيطه تهيه و منتشر كرده‌اند اما نيازها و ابعاد فني فراتر از اين سطح است فلذا اميد است مراكز ياد شده و هم ديگر نهادهاي حقوقي و دانشكده هاي ذيربط، حضوري فعال را در اين حيطه از خود نشان دهند.

آنچه روشن است اينكه زورگويان عالم، جنگي همه جانبه عليه منافع و كيان كشورمان در ابعاد مختلف را پيگيري مي‌كنند و در اين جنگ كه ظاهراً توپ و تانك و موشك حضور ندارند، همبستگي و وفاق و همدلي همانند مقابله با جنگ نظامي آن‌ها در طول 8 سال دفاع مقدس مورد نياز است. مبادا فقط به فكر خود و رفع خواسته هاي خود باشيم و منافع ملت را ناديده بگيريم. با اميد به آنكه به مدد الهي اين فشارهاي فراملي همانند گذشته موجب باروري خودباوري ملت و تكيه بيشتر به منابع و ظرفيت‌هاي داخلي و تاثير گذاري روزافزون پيام عدالت‌خواهانه ملت ايران به سراسر جهان شود.

مردم سالاري:آرمان هاي انقلاب فراموش نشود

«آرمان هاي انقلاب فراموش نشود»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم منصور فرزامي است كه در آن مي‌خوانيد؛درست 33 سال پيش، در چنين روزهايي بود كه بنيان حكومت شاهنشاهي و كبر شاهانه و ظلم هزار فاميل، زيرگام هاي مصمم ملت با اراده ايران سخت مي لرزيد و آخرين نفس هاي خود را برميآورد.

ايراني، اراده كرده بود تا زنجير استعمار و استثمار غرب و شرق را بگسلد و از يوغ خود و ديگران ساخته ابرقدرتهاي بيروني و قدرت هاي پوشالي دروني رهايي يابد. عزمش جزم بود كه فاصله هاي طبقاتي را در هم بريزد.

خواست كه دستش براي دهان ديگران لقمه نگيرد. خواست كه خود بسازد و ببافد و بكارد و از ساخته ها و بافته ها و كاشته هاي بيگانه بپرهيزد كه گذشتگان حكيمش بدو آموخته بودند كه كرباسش لطيف تر از حرير ديگران است.

بدو آموخته بودند كه غير براي راهش چراغ نخواهد گرفت. بدو آموخته بودند كه منت «دونان» نبرد كه نياز به غير، شيران را روباه زبون خواهد ساخت و چنين كرد و «يد واحده» شد و اساس كاخ ظلم را در هم پيچيد و آغوش كشور براي مغزهاي از وطن رميده و نخبگان و فرهيختگان و عالمان تاثيرگذار ترك ديار كرده باز شد، تا از رنج غربت وارهند و به دامن ايران بازگردند تا همه با هم ايراني را بسازيم كه بايسته و شايسته شان ايران است; آن كنيم كه جوهر انساني ماست; آن كنيم كه اصالت ايراني ماست; تا دنيا از ما بياموزد كه : بزرگ فلسفه شاه دين حسين اين است كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است و كاخ هاي ستم فرعون مابانه را فروريزد و بندگي غير خدا را رها كند و بري از دود و دم و انحراف و بداخلاقي، رهرو صراط مستقيم باشد تا به سعادت برسد.

آن گاه كه دنيا اين شيوه نو را نخواست و گرفتار نبرد نابرابرمان كرد، مردانه ايستاديم و 8 سال به رزمش برخاستيم و سخن امام علي (ع) را به ياد آورديم كه فرمود: «برترين مومنان، آن كسي است كه بيش از ديگران از خود و خانواده و مال خود ، مايه بگذارد» و همه در جبهه و پشت جبهه، ايثارگرانه در مقابل درفشش، مشت برآورديم و فرزند سيزده ساله را به پيشواز تانك هايش فرستاديم و هستي خود را يك جا، سودا كرديم و كارها كرديم كارستان كه واقعه كربلاي حسين را مي دانستيم تا كيان ما حفظ شد و آرزو كرديم كه هماني باشيم كه خون شهيدانمان مي خواست. همان ايمان; همان اخلاص; همان از خودگذشتگي; همان يار و غمخوار هم بودن و مردن براي زنده ماندن و زندگي ديگران ! آرمان اين بود: انسان شدن و انسان ساختن .

حال بايد پرسيد كه آيا ما به آرمان هاي خود همچنان وفاداريم؟ آيا ما مقصريم كه به عهد خود در دوران انقلا ب وفا نكرديم؟ آيا گناه از ماست كه به آرمان هاي 34 سال پيش، با زراندوزي، راحت طلبي، دنيا دوستي، با به خود انديشي، پشت كرده ايم؟ آيا حب مال و مقام ، ما را از راه به در برده؟ آيا بر كرسي اي تكيه زده ايم كه جاي ما نيست؟ آيا طالب چيزي هستيم كه در خور ما نبوده است؟ آيا مسئولان ما حد خود و جامعه را مي شناسند و توان ما و دنيا را مي دانند؟ آيا بايد با آن همه توانمندي، آن همه ذخايرخدادادي، به قولي با ذخيره 900 تن طلا و 120 ميليارد دلار، با آن همه مواهب طبيعي و جايگاه خاص جغرافيايي كه هر گامش نعمت بي بديلي است، آن همه جوان تحصيلكرده بيكار داشته باشيم و ديگران از فرار مغزهاي ما بهره ها برگيرند و هزار اما و آياي ديگر كه مثنوي هفتاد من كاغذ شود كه اگر گويم زبان سوزد!

تهران امروز:دلار و اقتصاد ايراني

«دلار و اقتصاد ايراني»عنوان ياداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم محسن بهرامي است كه در آن مي‌خوانيد؛وزير امور اقتصادي و دارايي درحالي عنوان مي‌كند كه نرخ دلار 10 هزار توماني بر اقتصاد كشور تاثيرگذار نيست كه از مسئولان اقتصادي كشور بيان چنين جملاتي بعيد به نظر مي‌رسد. در حال حاضر نرخ دلار يك هزار و 800 توماني در بازار نيز موجب شده است كه اقتصاد كشور بسيار آسيب‌پذير باشد كه يكي از نقاط اين آسيب‌پذيري، گراني‌هاي ايجاد شده در بازار است. بايد به اين نكته توجه داشت كه نرخ واقعي دلار را قيمت آن در كف بازار تعيين مي‌كند و اگر با وجود تامين دلار مورد نياز واردكنندگان با قيمت مرجع باز هم بازار آشفته و پرالتهاب است، بنابراين بسياري از اقلام مصرفي و مورد نياز مردم در بازار از طريق قاچاق و تهيه ارز آن از بازار آزاد، تامين مي‌شود.

گمرك ايران، ارزش واردات 10 ماهه سال جاري را حدود 50‌ميليارد دلار اعلام كرده است.

طبق آمارهاي ارائه شده از سوي اين سازمان بيش از 60 درصد از واردات مربوط به كالاهاي سرمايه‌اي و حدود 20 درصد آن، كالاي واسطه‌اي و تنها 12 تا 13 درصد از واردات كالاي مصرفي است اين درحالي است كه حجم كالاي مصرفي در بازار به صورت ساليانه بيش از 20 ميليارد دلار است و اين موضوع نشان مي‌دهد كه بخش عظيمي از كالاهاي مصرفي كشور توسط قاچاق تامين مي‌شود بنابراين افزايش قيمت دلار تا حد 10 هزار تومان، روند قاچاق را به‌شدت مختل كرده و آن را متوقف مي‌كند كه پس از آن بايد منتظر انفجار قيمت در بازار بود، پس تاثيرگذاري قيمت دلار بر اقتصاد و بخصوص بازار، يك واقعيت غيرقابل انكار است.

البته مي‌توان سخنان وزير امور اقتصادي و دارايي را يك نوع فرافكني براي عدم توانايي دولت در كنترل بازار ارز تلقي كرد درحالي كه اين چنين موضع‌گيري‌اي تنها پاك كردن صورت‌مسئله و نه حل كردن آن است.

اگر اين عقيده وزير است بنابراين بايد اجازه داد كه قيمت ارز، تابع عرضه و تقاضا باشد و در چنين موقعيتي نبايد از انتظامي كردن بازار سخن گفت. اما اواخر هفته گذشته، رئيس‌كل بانك مركزي از تك نرخي كردن ارز ظرف 48 ساعت به نرخ يك هزار 226 تومان خبر داد درحالي كه با گذشت بيش از يك هفته، بازار همچنان در حال نوسان قيمت است. اين موضوع نشان مي‌دهد كه نرخ ارائه شده توسط اين بانك، يك نرخ تعادلي پايدار نيست و بنابراين نگاه داشتن بازار در چنين نرخي، بسيار مشكل است. دولت يا بايد ارز را به حد كافي به بازار عرضه كند تا قيمت اعلامي‌اش حفظ شود و يا در صورت نداشتن ارز كافي، سياست‌هاي كنترلي دهه 60 را اجرايي كند. نكته قابل توجه نيز اين است كه دولت بايد بر اساس برنامه چهارم و پنجم از سال 80 به وظيفه قانوني خود مبني بر تعديل نرخ ارز حداقل به اندازه مابه‌التفاوت تورم داخلي و خارجي اقدام مي‌كرد‌ اما طي چند سال گذشته، نرخ ارز تقريبا از يك الگوي تثبيتي تبعيت كرده و دولت‌ها به كمك دلارهاي نفتي، اجازه تعديل نرخ را نداد.

همچنين طي سال‌هاي 1380 تا 1390، تورم اسمي قيمت‌ها بيش از 3.5 برابر شده و نرخ دلار هم در اين مدت از 800 تومان سال 80 به يك هزار و 120 تومان قبل از تك نرخي كردن، حدود 40 درصد افزايش يافته كه به اين معني است كه كالاهاي خارجي در ايران به يك سوم قيمت واقعي عرضه مي‌شود و بسياري از توليدات داخلي، بيش از اين تحمل رقابت با كالاي مشابه خارجي را ندارند،

در حالي كه اگر به جاي 2.5 درصد در سال، حداقل سالانه 10 درصد، نرخ ارز افزايش مي‌يافت، امروز شاهد بي‌ثباتي و نوسانات مخرب نبوديم. همچنين طي سي سال پس از انقلاب هر 10 سال يك بار، دولت مجبور به تنظيم تعديل مثبت نرخ ارز، شده كه اين تعديل قيمت همواره بالاتر از قيمت كف بازار بود اما در سال جاري، دولت بسيار كمتر از نرخ بازار، قيمت را تعيين كرد كه همين موضع باعث شد، سياست اجرايي از سوي بانك مركزي، سياست موفقي نباشد. بنابراين اين بانك بايد به‌شدت از تجربه‌هاي ناموفق در اين حوزه دوري كند تا بيش از اين، اثرات التهاب نرخ ارز بر اقتصاد را شاهد نباشيم.

آفرينش:نقش تبليغات در افكار عمومي

«نقش تبليغات در افكار عمومي»عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن مي‌خوانيد؛نقش رسانه و تبليغات رسانه به حدي درزندگي و افكار عمومي تاثير دارد كه مي توان يك امر بسيار مهم را غير ضروري و يك موضوع بدون اهميت را به امري بسيارحساس و حياتي تبديل كرد. اما يكي ديگر از شاخص هاي تبليغاتي، ايجاد شور و هيجان و زنده نگه داشتن يادها ، مناسبت ها، وقايع مهم، تحولات حساس و ... مي باشد. در اين زمينه متصديان امربايد طوري عمل كنند كه مخاطب جذب زيبايي ها و ارزشهايي شود كه در زمان گذشته شيريني خاصي داشته است . در واقع هنر و جادوي تبليغات آنجاست كه مخاطب در حالتي قرار گيرد كه خود را در فضاي تداعي شده بيابد.

تبليغات امري است كه فقط وفقط به ذوق و ذكاوت بستگي دارد و لازم است تا افرادي در اين زمينه وارد شوند كه زمينه وجودي و خميرمايه اوليه آن را داشته باشند. ميلي به مقايسه و تشخيص درستي يا نادرستي مطلب زير را نداريم و فقط به عنوان نمونه به آن اشاره مي كنيم:

جشن عروسي نوه ملكه انگليس يكي از پر سروصدا ترين و پرمخاطب ترين برنامه هايي بود كه به سبب هزينه





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن