واضح آرشیو وب فارسی:ايپنا: بازيكن «زايد» دنيزلي، پرسپوليس را نجات داد
دربي 74 پاياني بود بر كابوسهاي 2 سال اخير پرسپوليسيها. آنها استقلال را به يكي از قشنگ ترين شكلهاي ممكن بردند و نوار پيروزيهاي متوالي تيم مظلومي (بدون در نظر گرفتن تساوي در جام ولايت) را پاره كردند.
همانطور كه همه ديديم اين پيروزي بزرگ در حالي رقم خورد كه استقلال با 2 گل از سرخها پيش بود و پرسپوليس 10 نفره توانست با درخشش و هت تريك ايمون زايد بازي را به سود خود خاتمه دهد.
در مورد اين پيروزي خاص، مطالب متنوعي مي توان نوشت. يك بازي زيبا كه حرفهاي زيادي براي گفتن داشت و مسايل بيشتري براي پرداختن و تحليل كردن اما آنچه در اين بين بيش از هر چيز ديگري ذهن مرا به خود مشغول كرده بررسي پاسخهاي احتمالي چند سوال كليدي است. سوالهايي از قبيل اينكه مظلومي چقدر در شكست تيمش مقصر بود؟ سهم دنيزلي از اين برد چقدر است؟ آيا زايد مهاجم خوبي است و اگر هست چرا دنيزلي او را نميخواست و با تحميل باشگاه از وي استفاده كرد؟ چرا شيرازه خط دفاع استقلال بهيك باره از هم پاشيد؟ آيا اخراج هنكه تاثيري بر افت يك باره استقلال داشته است؟
در ادامه به بررسي برخي عوامل تاثيرگذار بر روند دربي 74 مي پردازم:
دنيزلي باز هم اشتباهش را تكرار كرد
همانطور كه پيش بيني مي شد دنيزلي تيمش را با سيستم 3-3-4 در زمين آرايش كرد كه اتخاذ اين سيستم كاملا هجومي براي پرسپوليسي كه خط دفاع بسيار آسيب پذير و شكننده اي دارد اشتباه محضي بود كه مي توانست شكست ديگري را براي اين تيم رقم بزند كه اينطور هم شده بود اگر درخشش زايد و اشتباهات فاحش منتظري و عمران زاده نبود.
بر خلاف آنچه دنيزلي در نشست خبري عنوان كرد همه مي دانيم كه سيستمها فقط يك عدد نيستند كه اگر تاثيرشان در اين حد بود ديگر كسي از سيستم استفاده نمي كرد و هر مربي همين طور كيلويي بازيكنانش را ميريخت وسط زمين!
سيستمها چارچوب تاكتيكي هر تيمي را مشخص مي كنند. تيمي كه 3-3-4 چيده مي شود از 2 گوش چپ و راست استفاده مي كند و يك مهاجم بلند زن دارد يعني 3 عنصر صرفا هجومي. تيمي با اين سيستم فقط از يك هافبك دفاعي استفاده مي كند، يعني ميانه ميدانش خلوت تر است و قدرت جنگندگي اش محدود به يك نفر ميباشد. حال آنكه تيمي مثلا با سيستم 1-3-2-4 از 2 بازيكن با مشخصات هافبك دفاعي استفاده مي كند، يعني ميانه ميدان شلوغ تر با قدرت جنگندگي بيشتر. پس مي بينيم كه سيستمها فقط عدد نيستند. يك سيستم مي تواند در حين بازي به سيستمهاي ديگري تغيير كند اما اينطور نيست كه فقط عدد باشد و بي تاثير. دنيزلي اين بهانه را تراشيد تا از زير بار مسئوليت اشتباهش شانه خالي كند.
جانشين جباري گل كاشت
حالا كه استقلال بازي را باخته كمتر كسي به نقش سازنده "فريدون زندي" در اين مسابقه اشاره مي كند حال آن كه اگر استقلال برده بود او به جاي ايمون زايد ستاره ميدان لقب مي گرفت. حقيقت هم اين است كه زندي عالي بازي كرد و جانشين فوق العاده اي براي جباري بود البته در اين بين بايد از كيانوش رحمتي هم ياد كرد كه بر خلاف سالهاي گذشته و حتي روزهاي قبل از مصدوميت تيموريان بي نقص بازي مي كند، كم نقص هم نه حتي، بي نقص. در صورتي كه او پيش از اين بسيار پر اشتباه ظاهر مي شد.
كابوس استقلال؛ اخراج هنكه
شك نكنيد اخراج ميشاييل هنكه دستيار آلماني مظلومي از روي نيمكت بدترين اتفاق ممكن براي استقلال در حوزه تاكتيك و جريانات فني بود. با توجه به ضعف مفرط مظلومي در بازيخواني و اتخاذ تصميمات تاكتيكي درست، وجود هنكه يك برگ برنده هميشگي روي نيمكت آبي ها بوده و هست. اخراج او باعث شد استقلال تدبير درستي در قبال تعويضهاي دنيزلي نداشته باشد و در نهايت قافيه را ببازد.
يك تعويض خوب، يك تعويض بد
الونگ يك بار ديگر فرصت بازي بدست آورد و نتوانست عملكردي در حد استاندارد داشته باشد. او بدترين بازيكن استقلال در ميدان بود كه با يك تعويض خوب و تاثيرگذار جايش را به يوسفي داد كه اگر چه در پست غير تخصصي اش بازي كرد اما خوب كار كرد و باعث افزايش فشار حملات استقلال شد. مظلومي يك تعويض دير هنگام و بد هم داشت. استفاده از يركوويچ نه چندان تاثيرگذار به جاي ميداودي كه بازيكن كامل تري است اشتباه به نظر مي رسيد.
اخراج اولادي؛ استارت پيروزي پرسپوليس
اخراج مهرداد اولادي از زمين مسابقه شروع افت رواني استقلالي ها بود. يكي از حساس ترين مقاطعي كه مظلومي بايد نقشش را به عنوان سرمربي ايفا كرده و مانع رخوت رواني تيمش مي شد جوري كه بازيكنان فكر نكنند كار تمام شده است اما او اين كار را نكرد، مي دانيد چرا؟ به 2 دليل. اول اين كه هنكه نبود تا رهنمود درستي به سرمربي استقلال بدهد و بدتر از آن اينكه خود مظلومي هم كار را تمام شده مي دانست و اين واقعا تاسف آور است. كسي كه به جاي تمركز بر روند فني و رواني تيمش مدام برمي گشت و براي هواداراني كه انواع و اقسام لقبها را به وي مي دادند دست تكان مي داد در نهايت باخت تا ياد بگيرد پيروزي در زمين مسابقه بدست مي آيد نه روي سكوها. جالب اينكه بخش كوچكي از همانها كه مظلومي را تشويق مي كردند در پايان بازي شعار «حيا كن، رها كن» سر داده بودند.
تعويضهاي معمولي، تعويضيهاي عالي
يكي از معايب سيستمهاي كاملا هجومي مثل 3-3-4 اين است كه وقتي تيم عقب مي افتد ديگر نمي توان عناصر هجومي بيشتري به تيم اضافه كرد چون از لحاظ ساختار سيستمي چنين پتانسيلي وجود ندارد. مثلا نمي توان تنها هافبك دفاعي تيم را بيرون كشيد و مهاجم اضافه كرد. در چنين موقعيت تنها قدرت مانوري كه سرمربي دارد جايگزين كردن عناصر هجومي با يكديگر است تا شايد بر اساس كارايي بيشتر نفرات تعويضي نتيجه جبران شود. جالب اينكه دنيزلي خوش شانس بود كه دقيقا همين اتفاق افتاد. يعني مهدوي كيا و زايد يكي از بهترين بازيهايشان را ارائه دادند و كار را در آوردند.
مي خواهم بگويم هر مربي ديگري هم به جاي دنيزلي بود همين تعويضها را مي كرد و انتخاب ديگري وجود نداشت. اين طور نبود كه بگوييم افندي خلاقيت و هوش! به خرج داده است؛ نه، اشتباه نكنيم. اين تعويضهاي دنيزلي نبود كه بازي را برگرداند، بلكه نفرات تعويض شده چنين قابليتي داشتند.
بازيكن زايد
جالب است بدانيم "ايمون زايد" مهاجمي كه يكي از اتفاقات نادر تاريخ دربي يعني هت تريك در كمتر از 10 دقيقه را رقم زد بازيكني است كه دنيزلي از خريداري شدنش توسط باشگاه پرسپوليس انتقاد و اعلام كرده بود حق و حقوق وي را بپردازند و او را راهي كشورش بكنند.
بله، دنيزلي، زايد را اصلا به عنوان فوتباليست قبول نداشت و اگر با فشار و اعمال نظر مستقيم رويانيان نبود او مقابل ذوب آهن و بعد استقلال به ميدان نمي رفت. زايد پس از بي توجهي هاي دنيزلي پيش از بازي با ذوب آهن اعلام كرده بود كه اگر قرار است به او بازي نرسد بهتر است اجازه بدهند او برود كه اين مساله با موافقت دنيزلي مواجه شد اما باشگاه روي استفاده از او اصرار كرد و ديديم كسي كه دنيزلي او را حتي به عنوان فوتباليست قبول نداشت هت تريك كرد، اينست مي گويم دنيزلي كمترين سهم را در فتح دربي داشت سهمي حتي كمتر از رويانيان كه بنا به توصيه اطرافيانش (و نه درك فني خودش) و طي يك فرايند مديريتي درست به دنيزلي اعلام كرد حاضر نيست قرارداد زايد را فسخ كند.
2 فاجعه به نامهاي منتظري و عمران زاده
پژمان منتظري و حنيف عمران زاده 2 مدافع مياني استقلال روي هر 3 گل زايد مقصر صد در صد بودند و اين عجيب است، چرا عجيب است؟ چون اين 2 نفر تا دقيقه 70 بازي عملكرد خوب و قابل دفاعي داشتند اما به يك باره اشتباهات فجيعي داشتند كه تيم را به ورطه باخت كشانيد.
براي مظلومي فقط بايد متاسف بود
"پرويز مظلومي" در نشست خبري و در پاسخ به اين سوال كه چرا ايمون زايد دست كم بعد از گل اولش توسط مدافعان استقلال پوشش داده نشد عنوان كرد كه چون اين بازيكن تا به حال بازي نكرده بوده در نتيجه او شناختي از مهاجم پرسپوليس نداشته و ضمنا مدافعان استقلال خودشان بايد او را مهار مي كردند.
جاي افسوس و دريغ دارد. بايد بگويم به عنوان يكي از اهالي رسانه اي ورزش سرافكنده شدم از فوتبالي كه در آن افرادي با چنين تفكرات آماتوري و زننده اي سرمربيگري بزرگترين تيمهاي باشگاهي كشور را صاحب مي شوند.
آقاي مظلومي! اگر قرار باشد بازيكني بعد از بازي كردن شناخته شود پس فرق شما با كسي كه تخمه به دست پاي تلويزيون مي نشيند چيست؟ تماشاگر عادي فوتبال هم بعد از اين هت تريك زايد حالا از اين بازيكن شناخت دارد. سوال اينست كه فرق شما با دريافتي چند صد ميليوني با يك چنين كسي چيست؟ مگر استقلال باشگاه نيست؟ مگر سيستم جمع آوري اطلاعات ندارد؟ مگر آناليزور ندارد؟ مگر شما قبل از بازي با يك تيم نفرات و تاكتيكهاي آن تيم را بررسي نمي كنيد؟ مگر شما در رسانه ها مطالعه نكرديد كه زايد صاحب ركورد سريعترين هت تريك فوتبال جهان است؟ مگر در باشگاه استقلال اينترنت پيدا نمي شود كه جستجو كنيد و سوابق اين بازيكن را در ليگ ايرلند بررسي نماييد؟ آقاي مظلومي اگر قرار است مدافعان خودشان يك بازيكن را انتخاب و كاور كنند پس نقش شما به عنوان سرمربي چيست؟ براي چه روي نيمكت مي نشينيد شما؟ افسوس و صد افسوس هر چند شما مقصر نيستيد، مقصر هنكه است كه اخراج شد!
* جمشيد محبي
شنبه|ا|15|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايپنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]