واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: اوباما و تلاش براي مشروع جلوه دادن فشارها بر ايران
با ورود نومحافظه كاران به كاخ سفيد به رهبري جورج دبليو بوش، تيم او اقدام از راه اتحادها را سودمند نمي دانست؛ چرا كه از نظر آنها قدرت ايالات متحده را محدود مي كرد و به توافقات غيرضروري مي انجاميد.

گروه بين الملل «خبرگزاري دانشجو»:با ورود نومحافظه كاران به كاخ سفيد به رهبري جورج دبليو بوش، تيم او اقدام از راه اتحادها را سودمند نمي دانست؛ چرا كه از نظر آن ها قدرت ايالات متحده را محدود ميكرد و به توافقات غير ضروري مي انجاميد. پيامد چنين ديدگاهي ورود ايالات متحده به يك استراتژي يك جانبه گرايانه و انجام اقدامات مستقل بود. اما به دنبال جنگ آمريكا در افغانستان و عراق و حوادث متعاقب آن، در سال 2006 انتقاد از يكجانبهگرايي آمريكا بهگونهاي افزايش يافت كه منجر به كاهش حقانيت و مشروعيت سياسي دولت آمريكا شد و در انتخابات كنگره آمريكا، حزب جمهوري خواه شكست را پذيرا شد.
با بالا گرفتن انتقادات نسبت به يكجانبه گرايي بوش، باراك اوباما در انتخابات نوامبر 2009، اين موضوع را مورد تأكيد قرار داد كه سياست خارجي و امنيتي خود را براساس چندجانبهگرايي تنظيم ميكند و بدين ترتيب آمريكا در مسيري گام نهاد كه بازگشت به چند جانبه گرايي مدنظر جهان گراياني چون بيل كلينتون را تداعي نمود.
در حقيقت دكترين اوباما بر اين ايده پايه گذاري شده كه براي كسب منافع ملي هر گونه ابزاري را كه منجر به جنگهاي منفور مي گردد از دستور كار خارج و از اقدام به جنگهاي يك جانبه گرايانه معطوف به اهداف باريك بينانه و مشكوك پرهيز گردد. در اين راستا ايالات متحده آمريكا استراتژي «چند جانبه گرايي راهبري»، را به مفهوم بهره گيري اين كشور از چندجانبه گرايي براي تامين اهداف خود در قالب موضوعاتي كه به امنيت جهاني مربوط مي شود، در پيش گرفت.
اما در داخل ايران، زماني كه اوباما به عنوان رئيس جمهورآمريكا روي كار آمد، نگاههاي خوش بينانه و بدبينانه استنباط هاي متفاوتي مطرح مي كردند. نگاه خوشبينانه اين بود كه اوباما بهدنبال تغيير سياست يكجانبهگرايي جرج بوش و بازي برد- برد مبتني بر نفع متقابل با ايران خواهد بود.
در مقابل نگاه بدبينانه معتقد بود كه روي كار آمدن اوباما براي ايران حتي يك چالش جديد است و او با استفاده از اهرم زمان و ايجاد اجماع در سطح جهاني و همراه كردن افكار عمومي با خود، مرحله به مرحله ايران را بيشتر در تنگنا قرار ميدهد و از اين طريق براي فشارهاي اعمالي بر ايران ميزان حمايتي در نزد افكار عمومي جهاني دست و پا مي كند و اين دقيقاَ به اين معني مي باشد كه چندجانبه گرايي ظاهري اوباما عليرغم اينكه فشارهاي بيشتري را بر ايران تحميل مي كند، از اين مزيت نيز برخوردار است كه به دليل مشروع جلوه دادن آنها از طريق صحبت از چندجانبه گرايي و دعوت ايران به مذاكره، با مخالفت چنداني در سطح جهان روبه رو نمي شود.
به اين ترتيب كه آمريكا و حتي اتحاديه اروپا از يكسو به اعمال فشار بر ايران مي پردازند و از سوي ديگر از تمايل خود به مذاكره با ايران دم مي زنند و از آنجا كه مي دانند ايران در شرايط نابرابر حاضر به گفتگو نخواهد بود، در نزد افكار عمومي القا مي كنند كه چاره اي جز فشار بيشتر بر ايران وجود ندارد و اقدامات عليه ايران مشروع مي باشد. بنابراين در زمان حاضر اگرچه ادامه ديپلماسي فشار عليه ايران، نماد اعاده سياستهاي يكجانبهگرايي دوران بوش محسوب ميشود اما اين امر نبايد ما را نسبت به تفاوتهاي سياست خارجي اوباما نسبت به دوران جرج بوش بويژه در مورد ايران غافل سازد.
به اين ترتيب كه سياست خارجي اوباما در برابر ايران مبتني بر يكجانبه گرايي (شباهت با سياست خارجي بوش)، اما با استفاده همزمان از اهرم هاي مذاكره و فشار با نيت تحميل فشار مشروع شده بر ايران از طريق همراه كردن افكار عمومي با خود (وجه افتراق آن از دوران بوش)، مي باشد.
در چنين شرايطي ايران بايد رهيافت مبتني بر تعامل ضدنظام سلطه را در دستور كار خود قرار دهد. ضرورتهاي تعامل گرايي ايجاب ميكند كه تحرك ديپلماتيك به موازات اقداماتي ازجمله متقاعدسازي افكار عمومي در دستور كار قرار گيرد. بنابراين ايران ميتواند از طريق ديپلماسي سازنده مبتني بر تعامل گرايي منطقهاي و بينالمللي با چنين سياستهايي مقابله نمايد. ديپلماسي سازنده ميتواند فرايند مقابله با سياست فشار آمريكا عليه ايران را كنترل و بياثر نمايد. ديپلماسي تعاملي ايران ميتواند الگوي مبتني بر ديپلماسي فشار از سوي آمريكا را از طريق چندجانبهگرايي كنترل نمايد.
در نهايت بايد توجه داشت كه زمزمه هايي را كه در روزهاي اخير پيرامون تقاضاي اوباما از ايران براي مذاكره مستقيم و يا اعلام كاترين اشتون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا در مورد آمادگي 1+5 براي از سر گيري مذاكرات با ايران مطرح شده است، بايد با ديده ترديد و تلاش اين مجموعه براي اعمال فشارهاي بيشتر بر ايران نگريست كه تلاش دارند با دستاويز قرار دادن اين ادعاها و تلقين اين امر به افكار عمومي كه ايران حاضر به مذاكره نمي باشد، مشروعيتي هر چند خيالي را براي اقدامات خصمانه خود دست و پا كنند.
جمعه|ا|14|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]