واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > مختاباد، سید ابوالحسن - از سال 1995 به این سو سازمان یونسکو، روز 23 آوریل(چهارم اردیبهشت) را روز جهانی کتاب و حقالتالیف نام نهاده است و در 16 سالی که از این نامگذاری گذشته است،هر سال شهری از یک کشور این توفیق را پیدا میکند که پایتخت جهانی کتاب شود. در این سالها برخی شهرهای کشورهای آسیایی از جمله دهلینو از هند و بیروت از لبنان این توفبق را داشتند که پایتخت جهانی کتاب شوند، امسال هم آنگونه که از خبرهای برمیآید بوینوسآیرس آرژانتین برای این کار انتخاب شده و سال بعد هم شهر ایروان ارمنستان. در این سالها برخی از دستاندرکاران فرهنگی و سیاسی در ایران تلاش کردند تهران را پایتخت جهانی کتاب کنند و چند بار هم نامزد این کار شدند،اما در عمل این کار میسر نشد و ما ایرانیان و شهروندان تهرانی همچنان پشت خط یونسکو ماندهایم.مسئله مهم و قابل توجه این است که در این سالها در ایران در چنین روزی کمتر تحرکی را شاهد بودهایم که مسئولی دولتی و یا نهادی دولتی یا حتی خصوصی برنامهای را برای این روز تدارک ببیند و اعلام کند. نمایندگان یونسکو در ایران هم که فشل و ناکارآمدتر از گذشتهعمل میکنند و تنها کاری که از آنها بر میآید ترجمه و انتشار پیام دبیرکل یونسکو روی سایتشان است که باز هم باید بابت همین کار از آنها قدردانی کرد. در کشورهای دیگر اما اینگونه نیست،برای نمونه در انگلیس و به ابتکار تونیبلر نخست وزیر وقت انگلیس به چندین میلیون کودک انگلیسی در چنین روزی کتاب یک پوندی هدیه داده میشود، و یا در فرانسه ،مردم فرانسه در روز جهانی کتاب 24 ساعت بیوقفه رمان بینوایان ویکتور هوگو را مطالعه میکنند. همچنانکه در دیگر کشورها هم وضعیتی مشابه برقرار است. در ایران اما تا کنون مراسم خاصی برای چنین روزی تدارک دیده نشده است و این پرسش مطرح است که چرا دستاندرکاران امور فرهنگی در ایران برای چنین روزی تدارک نمیبینند و با مقولهای به نام کتاب، همانند دیگر روزهایی که یونسکو برای مشاهیر ایران،همانند مولوی و سعدی و ... نامگذاری کرده ، برخورد یکسانی نمیکنند. در هر حال برای گسترش هر امری تبلیغ درست و نه افراطی و شعارزده،میتواند موثر باشد و افراد را به آن سمت و سو سوق دهد،و سیاستگذاران فرهنگی مترصد چنین بهانههایی هستند تا بتوانند بخشی از فرهنگ خواندن را در شهروندانشان نهادینه سازند. نکته قابل اعتنا در این ماجرا، بحث کپیرایت و حقمولف است که در ایران تقریبا در نقطه صفر یا منفی آن قرار داریم. سالهاست که حقوق ناشران و اهل قلم و فرهنگ و هنر از سوی نهادها و افراد خصوصی و دولتی تضییع میشود،اما کسنمیگوید که این جماعت نیاز به حمایت و پشتیبانی دارند و هنوز که هنوز است قوانین 40 سال پیش هم اجرا نمیشوند. شاید یکی از دلایل عدم توفیق ایران در کسب پایتختی کتاب جهان، به وضعیت نه چندان مناسب رعایت حقمولف باز گردد که قوانین آن در ایران چندان شفاف نیست و روزی نیست که نشنویم و نخوانیم برخی رندان به غارت و چپاول سرمایههای معنوی اهل قلم و فرهنگ روی آوردهاند. اگر چه در سالهای اخیر تلاشهای چندی از سوی برخی ناشران بخش خصوصی صورت گرفت که با مذاکره با ناشران و نویسندگان خارجی به نوعی رضایت آنها را در چاپ و ترجمه کتابشان جلب کنند،اما در کلیت ماجرا بیش از 95 درصد کتابهایی که در ایران ترجمه میشود، بدون رعایت حق رایت یا همان حقوق مولف و مصنف منتشر میشود و این آسیبی جدی و بزرگ است برای اعتبار کشوری که بر تارک آن نام بزرگانی چون سعدی و حافظ و فردوسی و عطار میدرخشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]