واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: فرهنگ و تفكر مهدوي مبتني بر التزام به تولي و تبري است
انديشه > دين - همشهري آنلاين:
تولي (ولايتورزي) و تبري (برائتجويي) اساس تفكر مهدوي را شكل ميدهد و كسي كه ميخواهد در عصر غيبت مبتني بر تفكر مهدوي زندگي كند، بايد ولايتورزي و برائتجويي در همه مناسبات فردي و اجتماعي او جاري باشد.
ابراهيم شفيعي سروستاني، مديركل خدمات رسانهاي مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما و دبير تحريريه مجله «موعود»، در گفتوگو با خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) در بيان نسبت فرهنگ جامعه ما با فرهنگ مهدويت و انتظار اظهار كرد: يكي از مباني تفكر مهدويت و انتظار، بحث تولي(ولايتورزي) و تبري(برائتجويي) است و براي شكل دادن فرهنگ خودمان بر اساس مباني مهدويت و انتظار بايد به اين موضوع توجه داشته باشيم.
تولي و تبري؛ «اصليترين فروع»
وي افزود: بنده چند سال پيش در مقالهاي با عنوان «اصليترين فروع» آوردهام كه اگرچه موضوع تولي و تبري در آموزههاي ما به عنوان فروع دين برشمرده شده، اما بايد توجه داشت كه اساس تولي و تبري در اصل در اصول دين ماست و كلمه شريفه «لا اله الا الله» در اصل مفهوم و معناي ولايتورزي و ولايتجويي را بيان ميكند.
عضو هيئت علمي دانشكده علوم حديث با تأكيد بر اينكه در واقع مباني تولي و تبري در حوزه اصول دين ما مطرح است، با اشاره به ضرورت تولي به ولايت الله و تبري از ولايت طاغوت، عنوان كرد: همچنان كه در آية الكرسي نيز مطرح شده، دو ولايت در جهان وجود دارد كه عبارت از ولايتالله و غيرالله(طاغوت) است؛ كساني كه به ولايتالله متمسك شوند، خداوند آنان را از ظلمات به سوي نور خارج ميكند و كساني كه به ولايت طاغوت متمسك شوند، در واقع از نور به سوي ظلمات رهسپار ميشوند.
دبير تحريريه مجله «موعود» ادامه داد: در حوزه ولايت الله تنها با يك منبع نوراني واحد مواجه هستيم، اما حوزه ولايت طاغوت، همراه با تكثر و تشتت است و از آن به ظلمات ياد ميشود. موضوع تولي و تبري اساس تفكر مهدوي است و كسي كه ميخواهد در عصر غيبت، مبتني بر تفكر مهدوي زندگي كند، بايد ولايتورزي و برائتجويي در همه مناسبات فردي واجتماعي او جاري باشد.
وي تصريح كرد: اين سخن بدان معناست كه انسان مهدوي با شناخت ولي امر و حجت عصر خود، در حوزه زندگي فردي و اجتماعي خود به ولايت او متمسك شده و چنگ ميزند. وي بايد در زندگي فردي و اجتماعي خود از ولايت طاغوت تبري بجويد و آنگونه زندگي كند كه با مشي، منش و روش ارزشها و هنجارهاي نظام طاغوت فاصله داشته باشد و بتواند برائتجويي خود را در عالم عين متجلي كند.
تولي و تبري در حوزه علوم انساني
شفيعي سروستاني يكي از موارد تولي و تبري را در حوزه علوم انساني دانست و تصريح كرد: علوم انساني در عصر حاضر پايه و اساس زندگي مدرن را شكل ميدهد؛ يعني دوران مدرن زندگي بشر، بر پايه مباني علوم انساني غربي شكل گرفته است. علوم انسانيي كه بر مبناي ماترياليسم، اومانيسم و سكولاريسم شكل گرفته و مولود اين تفكر، فرهنگ ليبراليسم غربي بوده است.
وي اضافه كرد: اين تفكر كه امروز در واقع پايه و اساس زندگي مدرن و عصر امروز را تشكيل ميدهد، پيامدها و آثاري داشته و وجوه تمدني دنياي غرب در زمينه علوم تجربي و زيستي، علوم رياضي، فني و مهندسي نهايتاً همه برخاسته از همان مباني علوم انساني است؛ يعني در همه علوم غربي اين مباني به گونهاي دقيق درج شده و در واقع همه علوم از مباني انساني و فرهنگي آنان ريشه ميگيرند.
دبير تحريريه مجله «موعود» اظهار كرد: بنابراين يكي از پايههاي اساسي اين مدعاي ما كه درصدديم تا در عصر غيبت مؤمنانه زندگي كنيم و از ولايت طاغوت تبري جسته و به ولايت الله و ولايت اولياء الله چنگ بزنيم، تولي و ولايتورزي در حوزه علوم ـ بهويژه علوم انساني ـ است؛ يعني ما بايد در حوزه علوم انساني و با استفاده از ابزار استنباط و اجتهاد، به جايي برسيم كه در هر يك از حوزههاي علوم انساني، بر اساس نيازهاي اصيل بشر و با الگو گرفتن از شيوه و سيره اهل بيت(ع) و اولياي خداوند و حركت كرده و زندگي خود را سامان دهيم.
مدير كل خدمات رسانهاي مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما با تأكيد بر اينكه بايد علوم انساني خود را بر اساس مباني و منابع ديني برگرفته از سخنان معصومين(ع) و وحي الهي سامان دهيم، خاطرنشان كرد: تنها در اين صورت است كه ميتوانيم جامعهاي بر اساس علوم وحياني بنيان نهيم و از علوم مبتني بر مباني كفرآميز غربي(ماترياليسم، اومانيسم و سكولاريسم) تبري بجوييم.
نويسنده كتاب «انتظار، بايدها و نبايدها» افزود: آنچه كه در عصر حاضر براي ما مهم است و ميتواند آثار گسترده و راهبردي در مناسبات فردي و اجتماعي ما داشته باشد، بازنگري علوم انساني، بازگشت به علوم انساني اسلامي، بررسي مبادي و مباني و منابع علوم انساني موجود و اصلاح اين علوم انساني براساس مباني و مبادي و منابع ديني است و اگر اين اتفاق در كشور ما بيفتد، آنگاه ما ميتوانيم اميدوار باشيم كه مناسبات فردي و اجتماعي ما با اين آموزههاي ديني شكل گرفته است.
وي با بيان اين كه اصلاح و بازنگري در علوم انساني ميتواند مقدمهاي براي اصلاح و بازنگري در ساير حوزههاي علوم و مناسبات اجتماعي ما شود، بيان كرد: بنابراين همانگونه كه مقام معظم رهبري نيز بارها تأكيد كردهاند، ما در حوزه علوم انساني كاملاً نيازمند تفكر، تأمل و بازنگري هستيم و حركتي كه با تأكيدات امام راحل(ع) تحت عنوان انقلاب فرهنگي در سي سال اخير در كشور ما دنبال شده، عملاً نتايج مناسب خودش را نداشته و هيچگاه بهطور كامل محقق نشده است و از همين روست كه در دو سال اخير، مجدداً مقام معظم رهبري بر بحث بازنگري در علوم انساني تأكيد كردهاند.
ابتناي علوم انساني بر مباني وحياني؛ از لوازم فرهنگ مهدوي
نويسنده كتاب «معرفت امام زمان (ع) و تكليف منتظران» ادامه داد: زندگي معنوي و مؤمنانه و زندگي همراه با فرهنگ انتظار در عصر غيبت بدون توجه به مباني علوم انساني و مباني مناسبات اجتماعي در عصر حاضر امكانپذير نيست، تا زماني كه اين بازنگري صورت نگيرد و ما نتوانيم مباني علوم انساني خود را بر پايه مباني وحياني استوار كنيم، نميتوانيم مدعي ابتناي جامعه خود بر پايه مباحث و مباني معنوي باشيم.
وي درباره ميزان تناسب فرهنگ مهدويت موجود در جامعه كنوني ما با نيازهاي جامعه و ميزان ايفاي نقش كليدي و راهبردي اين فرهنگ تصريح كرد: گرچه ما در حوزه معارف مهدوي در سالهاي اخير به رشد و توسعه خوبي دست يافتهايم و به هرحال در ترويج فرهنگ مهدويت، به لحاظ كمي دستاوردهاي خوبي داشتهايم، اما در حوزه تعميق و نهادينهسازي فرهنگ مهدويت در جامعه چنانكه بايد و شايد كار نكردهايم.
نويسنده كتاب «پرسش از موعود؛ مهمترين پرسشهاي جوانان درباره امام مهدي(ع)» با اشاره به اينكه معارف مهدوي در جامعه ما به طور كامل و تمام، مورد توجه قرار نگرفته است، خاطرنشان كرد: زماني ما ميتوانيم از پيادهسازي كامل فرهنگ مهدويت و انتظار در جامعه خود سخن بگوييم كه به همه وجوه فرهنگ مهدوي توجه داشته باشيم. فرهنگ مهدوي سه وجه دارد: نخست وجه شناختي، دوم وجه عاطفي و سوم وجه رفتاري.
وجه عقلاني و شناختي فرهنگ مهدوي
شفيعي سروستاني افزود: كسي كه ميخواهد با فرهنگ مهدويت و انتظار آشنا شود، در درجه نخست بايد به مقدمات شناختي مجهز باشد؛ يعني به يك شناخت عقلاني مستدل و مستند از معارف مهدوي دست يابد و پايههاي تفكر مهدوي وي بر پايه استدلال عقلي مستحكم شود.
وي تصريح كرد: در جامعه ما به وسيله انتشار كتابها و آثار مكتوب متقن بر اين جنبه تفكر مهدوي كه از آن ميتوان به دانشافزايي تعبير كرد، توجه خوبي ميشود؛ گرچه در اين زمينه نيز با نقصانهايي مواجهيم، زيرا بسياري از كساني كه از مهدويت سخن ميگويند، شناختشان مقياس دقيق و عميقي ندارد و نيازمند كار و مطالعه بيشتري است.
وجه عاطفي و شورآفرين فرهنگ مهدوي
عضو هيئت علمي دانشكده علوم حديث در تشريح وجه دوم فرهنگ مهدوي يعني مرحله پيوند عاطفي يا به تعبير ديگر بحث شورآفريني ادامه داد: در حوزه مهدويت، افزون بر شناخت عقلي معارف مهدوي، نيازمند پيوند عاطفي با امام عصر(عج) خود هستيم. تفكر شيعه همواره با پيوند عاطفي با اهل بيت(ع) عصمت و طهارت پايدار و زنده مانده و تحمل فشارها و سختيها در در طول اعصار از سوي شيعيان تنها بهواسطه شناخت عقلي نبوده است.
وي با بيان اين كه آنچه باعث شده شيعه در طول اين قرون با وجود تمام فشارها پايدار بماند، بحث پيوند عاطفي آنها با اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و امام عصر خويش بوده است، اظهار كرد: بنابراين در ترويج فرهنگ مهدوي بايد به اين موضوع نيز توجه كنيم كه مخاطبان در اثر تبليغات ما به پيوند عاطفي مناسبي با امام عصر(ع) دست پيدا كرده و از نظر عاطفي نيز متأثر از فرهنگ مهدويت باشند؛ به بيان ديگر پيوند قلبي آنان نيز با حضرت امام عصر(عج) برقرار شود. اين پيوند قلبي است كه ميتواند شيعيان منتظر را در همه سختيها و مشكلات حفظ كند، آنان را از فتتههاي عصر غيبت به سلامت خارج كند و به دوران سراسر نور و سرور ظهور برساند.
وجه عملي و رفتاري فرهنگ مهدوي
اين محقق و پژوهشگر مرحله آثار رفتاري تفكر مهدويت را سومين و مهم ترين مبحث مرتبط با فرهنگ و تفكر مهدويت خواند و خاطرنشان كرد: دو مرحله نخست يعني بحث شناخت عقلي و پيوند قلبي مقدمه همراهي عملي است؛ يعني زماني يك شيعه منتظر به درستي فرهنگ مهدويت را درك كرده و با آن با فرهنگ خو گرفته كه رفتارش چه در حوزه فردي و چه در حوزه اجتماعي متأثر از فرهنگ مهدويت باشد.
دبير تحريريه مجله «موعود» در تشريح اين مطلب گفت: اين سخن بدان معناست كه زندگي عملي يك شيعه منتظر،بايد آنگونه باشد كه امام عصرش ميخواهد، ميپسندد و از او انتظار دارد و از هر آنچه كه امام عصرش دوست ندارد، دوري كند. در اين شرايط است كه در واقع ميتوانيم بگوييم كه شيعه منتظر به همراهي عملي با امام عصر خود رسيده است.
مدير كل خدمات رسانهاي مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما اظهار كرد: ما براي رسيدن به يك فرهنگ جامع و كامل مهدوي نيازمند اين هستيم كه اين هر سه سطح از معارف(شناختي، عاطفي و رفتاري) را در جامعه خود پياده كنيم تا در نهايت منتظران از شناخت عقلي و پيوند قلبي به همراهي عملي با امام عصر(ع) دست پيدا كنند.
ضرورت نظارت مناسب بر انتشار آثار مهدوي
وي با تأكيد بر ضرورت نظارت كافي و مناسب بر انتشار آثار مهدوي گفت: براي پاسخ دادن به نياز مردم به فرهنگ مهدويت از طريق كتابها، مجلات و آثار مكتوب و غيرمكتوب، نيازمند نظارت كافي و مناسب بر انتشار آثار مهدوي هستيم؛ چه آثاري كه از طريق كتاب و نشر مكتوب و چه آثاري كه از طريق رسانههاي ديداري و شنيداري ارائه ميشود و صرف گفتوگوي كتاب يا برنامهاي رسانهاي از حضرت امام زمان(ع) براي مطلوب و مناسب بودن آن كفايت نميكند.
عضو هيئت علمي دانشكده علوم حديث بيان كرد: بايد به اتقان اثر، سطح علمي اثر و نيز مستند بودن آن توجه و از نشر آثار ضعيف و آثاري كه انديشههاي همراه با جهل و خرافه و وهمآلود را گسترش مي دهند، جلوگيري شود تا مردم به يك ارتقاي شناختي و معرفتي دست يابند؛ يكي از ضعفهاي موجود در حوزه مهدويت، فقدان يا كمبود آثاري است كه با نگاههاي راهبردي به موضوع مهدويت نگاه ميكنند و آن را به عنوان چراغ راه و استراتژي و راهبرد شيعيان در دوران غيبت تلقي ميكنند.
شفيعي سروستاني در پايان سخنان خود تصريح كرد: متأسفانه اغلب آثار اين حوزه سطح نازلي از معارف را ارائه ميدهند و بسياري از آنها كپيبرداري از آثار قبلي هستند و نيازهاي جدي و كلان فكري جامعه را چندان كفاف نميدهند. ما نيازمند آن هستيم كه تفكر مهدوي را به عنوان پايه و اساس راهبرد استراتژي جامعه اسلامي در عصر غيبت مطرح كنيم و هنوز تا رسيدن به اين مرحله فاصله بسيار داريم.
پنجشنبه|ا|13|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 152]