واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: دايره المعارف آموزش عالي
تحولات جمعيتي ايران
(قسمت بيستم )
تحولات جمعيتي كشور در دهه هاي آينده از مهم ترين موضوع هايي است كه در فرايند توسعه پايدار بايد مورد توجه قرار گيرد .برنامه ريزي توسعه بايد پاسخ گوي نيازهاي جامعه آينده باشد وشرايط زندگي نامناسب را براي همگان فراهم آورد .رشد شديد جمعيت در اويل دهه 1360گشتاور جمعيتي ايجاد نموده است كه در دو دهه آينده نيروي آماده به كار بيشتري را عرضه مي نمايد . افزايش جمعيت اگر چه نيازهاي بيشتري را مطرح خواهد نمود ،ولي جمعيت جوان را مي توان با آموزش وبرنامه ريزي صحيح به عامل مهم توسعه تبديل نمود . جمعيت ايران در 1400 با روند فعلي كنترل جمعيت حدود 97 ميليون نفر خواهد بود .
چالشها ونقش دانشگاه :
تحولات آينده در جهان وتحولات جمعيتي ايران هر دو نشان دهنده چالشهاي مهمي است كه براي توسعه پايدار ايران بايد مورد توجه قرار گيرد .افزايش سهم دانش در كليه امور توسعه چشم گير بوده وامكان توسعه در دنياي آينده بدون اتكاي وسيع وگسترده بر دانش وجود نخواهد داشت . توليد ،توزيع وسهولت دسترسي به دانش بخشي از فرايند به كار گيري دانش در توسعه است .جذب ،اشاعه دستاوردها و بهره برداري از نتايج دانش نيز بخش دوم فرايند به كارگيري دانش است كه در سازمانها وساختارهاي توليدي در جامعه صورت گيرد .
نقش دانشگاهها به عنوان مراكز اصلي علمي در كشور در فرايند توليد وبه كار گيري دانش اهميت ويژه اي دارد وبا توجه به تحولات آينده در جهان و وضعيت جمعيتي كشور فعاليت هاي دانشگاهي و اولويتها بايد بازنگري شود .
در برنامه سوم توسعه كشور در فصل علوم جهت گيريهاي مهمي براي توسعه علمي واصلاح فرايند تصميم سازي مبتني بر مبناي علمي مطرح گرديده است كه محمل خوبي براي شروع تحولات علمي در كشور خواهد بود . دانشگاهها ومراكز علمي كشور علاوه بر نقشهاي فعلي كه در آموزش وتحقيقات به عهده دارند ،محورهاي زيرا مي توانند مورد توجه قرار دهند .
مديريت دانش : يكي از تحولات مهم در دانشگاهها ايفاي نقش مديريت دانش است . امروزه به علت وجود اطلاعات ودانش گسترده در مراكز علمي داخل وخارج كشور ،دانشگاهها به عنوان مراكز علمي و آگاه مي توانند نقش مدريت دانش را براي سهولت دسترس به دانش .پردازش آن ايفا نمايند . ايفاي چنين نقشي به خصوص در كشورهاي در حال توسعه كه دانش به كار گرفته نشده در آنها بسيار زياد است،مي تواند جهش مهمي در فرايند توسعه داشته باشد .
اشاعه دانش : در حال حاضر اشاعه دانش از سوي دانشگاهها بيشتر از طريق تربيت نيروي انساني صورت مي گيرد . دانش زيادي در مراكز علمي دانشگاهها وجود دارد كه با مديريت مناسب علاوه بر دانشجويان كه در زمان تحصيل به آن دسترسي پيدا مي كنند .مي توان در معرض استفاده عموم وعلاقه مندان قرار داد .ايجاد پايگاههاي اطلاعاتي با حضور مشاوران علمي (كه مي توان از دانشجويان نيز بهره برد ) در جوار دانشگاهها كه قابليت دسترسي فيزيكي ويا مجازي داشته باشد ،مي تواند قشر مهمي از جامعه كه براي حل مشكلات نياز به اطلاعات ودانش دارند همراه با مشاوره علمي عرضه نمود . علاوه بر دسترسي متخصصان به اين گونه اطلاعات براي تحقق جامعه فراگير ،نقش مراكز علمي در روان سازي ،فارسي سازي ، پيش بيني موتورهاي جست وجو با نيازهاي خاص جامعه ايراني وعلاقه مندان نقش بسيار مهمي در اشاعه دانش در سطح جامعه خواهد داشت . طراحي نظامهاي نيمه اينترنتي كه اطلاعات را در شبكه داخلي تا نقاط ترمينال در اقصي نقاط ايران برسانند واز آن مكانها (كه بيشتر مراكز علمي وتحقيقاتي يا سازمانها ومدارس ممتاز كشور خواهند بود. ) به صورت حضوري ،اقشار مردم به اطلاعات دسترسي پيدا كنند .همراهي ساير مراكز دولتي وخصوصي در ارائه اطلاعات مورد نياز جامعه از طريق چنين شبكه هايي افزايش شتاب رشد وتوسعه جامعه وكاهش هزينه ها را به همراه خواهد داشت .
آموزش مادام العمر وآموزش براي همه ،سرعت تحولات محيطي در جامعه ودرجهان به ميزاني است كه كسب دانش در يك دوره كوتاه تحصيلي قادر به پاسخ گويي نياز در زمان اشتغال فرد نخواهد بود . ايجاد جامعه پويا وتوانا براي پاسخ گويي به نيازها احتياج به آموزش مادام العمر دارد . بخش آموزش عالي بايد سهم مناسبي در آموزش عالي مادام العمر داشته باشد . در گذشته آموزش ضمن خدمت در سازمانها به همين منظور طراحي شده بود . حضور مراكز علمي در اين گونه برنامه ها وارائه مستقيم دوره هاي آموزشي مطابق با آخرين دستاوردهاي علمي جهان ،ابداع ونوآوري در روش علمي آموزش براي سهولت دسترسي همه اقشار جامعه در چنين برنامه هايي مي تواند آموزش مادام العمر را از حرف به عمل تبديل كند . آموزش براي همه نيز در افزايش سطح آگاهي جامعه بسيار مهم است .اصولا آموزش عالي ،دانش وآگاهي سطح عالي ،دستاوردي است كه نياز فراهم نموده و كليه اقشار مردم كه علاقه مند هستند ،بايد بتوانند به آن دسترسي داشته باشند .آموزش عالي در چند دهه اخير به عنوان يك حق اجتماعي ونه يك امتياز تلقي شده است وكشورهاي مختلف جهان برنامه هاي جدي را براي تحقق اين هدف مورد توجه قرار داده اند .توامند سازي نيروي انساني براي برخورد كارا با مسائل محيطي جز» اهداف كليدي كشور است .
مراكز مطالعات وتحقيقات آينده نگر :
درنگرش توسعه پايدار ،شناخت وپيش بيني آينده ومال انديشي در برخورد با تحولات آينده اهميت بسيار دارد .در جامعه علمي وآگاه مراكز متعددي براي مطالعات آينده مورد نياز خواهد بود . در كشورهاي در حال توسعه به علت محدود بودن نيروهاي علمي خارج از دانشگاهها ومراكز علمي ضروري است دانشگاهها سهم مناسبي از فعاليت هاي خود را به مطالعات آينده نگر اختصاص دهند .شكل سازمان يافته اين گونه فعاليت ها علاوه بر تحقيقات ومطالعاتي كه در درون گروههاي علمي صورت مي گيرد قالب مراكز مطالعات وتحقيقات تخصصي نظير اقتصاد ،توسعه پايدار ، سياست ، امور مختلف اجتماعي وفرهنگي بخشهاي مختلف صنعتي وكشاورزي ،اطلاعات وارتباطات صورت پذيرد .اين گونه مراكز يا مراكز علمي مشابه خويش در جهان ارتباط داشته وآخرين تحولات وپيشرفتها در جهان را به كشور منتقل مي نمايند .يكي از فعاليت هاي اين گونه مراكز شناخت جهت گيريهاي كلان در زمينه هاي مختلف علوم وشناسايي فرصتهاي آينده است .
زمينه هاي ميان رشته اي و تلفيق دانشها :
به كار گيري دانش در جامعه ،به خصوص در زمينه هاي اجتماعي وفرهنگي نياز به تلفيق موضوعها در زمينه هاي مختلف علمي دارد .در برخي كشورها تلفيق زمينه هاي علمي را در سطح دانشگاهها واز طريق تاسيس رشته ها و دانشكده هاي ماموريت گرا انجام مي دهند .
تحولاتي كه در برخي مسائل اتفاق افتاده است نيازهاي جديد ميان رشته اي را مطرح نموده است .به عنوان نمونه آب در قرن بيست ويكم ميلادي تنها مسئله هيدرو لوژيك (آب شناسي )نيست وبا ساير ابعاد اجتماعي و سياسي وفناوري ارتباط زيادي پيدا نموده است وحل آن نياز به تلفيق رشته هاي فوق دارد .
(ادامه دارد ...)
دوشنبه|ا|14|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]