واضح آرشیو وب فارسی:فارس: رضا نجفي:سوررئاليسم فرانسوي بود و فرانسوي باقي ماند
خبرگزاري فارس: رضا نجفي گفت: سوررئاليسم كلاً يك جريان فرانسوي بود و فرانسوي باقي ماند. دوران سوررئاليسم خيلي طولاني نبود و خيلي زود افول كرد ولي راه را براي پست مدرنيسم باز كرد.

به گزارش خبرنگار فارس، رضا نجفي مترجم و نويسنده زبان آلماني در نشست آشنايي با مكتبهاي ادبي درباره مكتب سوررئاليسم با نگاهي به اثر لافونته اظهار داشت: سوررئاليسم در لغت به معناي فراواقعگرايي است، سوررئاليستها خود و ادبيتشان را جدا از واقعيت نميدانند. سوررئاليست تا حدودي واكنش عليه ناتوراليسم بود و زماني اين مكتب به وجود آمد كه پايان بحث ناتوراليسم بود. ناتوراليستها تخيل را تحقير كرده بودند و سوررئاليستها ميخواستند دوباره تخيل را وارد ادبيات كنند.
نجفي ادامه داد: كساني كه عضو جنبش دادائيسم بودند و داشتند كمكم از آن فاصله ميگرفتند، مكتب سوررئاليست را بنيانگذاري كردند. آندرو برتون با تشريح و بسط دادن يك رؤيا يك قطعه سوررئاليستي را به وجود آورد و كمكم به نگارش خودكار روي آورد و تا مدتها سوررئاليسم يك شگرد نگارشي خودكار يا تشريح رؤيا بود سوررئاليست خيلي شبيه خواب و رؤيا است و خيلي معلوم نيست چه ميگويد ولي جذابيت دارد.
وي بيان داشت: يكي از مهمترين منابع سوررئاليستها رؤيا و نگارش خودكار است كه نگارش خودكار را اين طور توصيف كردهاند: بدون مزاحمت هيچكس، شبيه يوگا و مديتيشن و خالي كردن ذهن از همه چيز، نوشتن بدون فكر از لحاظ دستوري، اخلاقي و...، نوشتن بدون سانسور.
آندره برتون و فيليپ سوكو كه به اين نتيجه رسيده بودند دفتر شعري را بر اساس نگارش خودكار به نام «ميدانهاي مغناطيسي» نوشتند. سوررئاليست جزو مكتبهايي است كه خيلي سر راست و روشن نيست و به علت مبهم بودنش در اين مكتب درگيري و اختلاف نظر وجود دارد.
رضا نجفي در ادامه افزود: ما آئوراي فوئنتس را به عنوان يك كار سوررئال معرفي كرديم ولي در معرفي اين اثر به عنوان يك كار سوررئال اختلاف نظر وجود دارد. استدلال كساني كه ميگويند آئورا سوررئال نيست اين است كه ميگويند ويژگي كار سوررئال اين است كه پيرنگ، به معني داستان داستان ندارد. پيرنگ حاصل كار انديشيده شده است و اگر داستاني پيرنگ داشته باشد سوررئال نيست. هر گونه نگارشي كه فاقد نظارت عقل و خودآگاهي باشد يك ماده خام براي سوررئاليست است. مثل ديوانگي، ماده مخدر، هيپنوتيزم، كه ميتوانند منبعي براي سوررئال باشند.
وي ادامه داد: هم فرنگيها و هم خوديها بوف كور را سوررئال ميدانند. اما بوف كور پيرنگ دارد و اتفاقاً خيلي شبيه آئورا است ولي همه اتفاق نظر دارند كه بوف كور اثري سوررئال است.
نجفي سوررئاليسم را يك نوع تلاش براي آزادي از نظارت عقل دانست و تصريح كرد: سوررئاليسم يك جور عصيانگري عليه فرهنگ و هنر و... بود. سوررئال رمان، رمان هنر پورژوازي است بنابر اين سورئاليستها عليه رمان زياد صحبت كردهاند و گرايش ضد رمان در آنها وجود داشت. «ناديا» اثر آندره برتون نيز از جمله معدود رمانهاي سورئال است. از منابع تأثيرگذار بر مكتب سوررئال ميتوان به دادائيست، سمبوليسم، فلسفه افلاطون، رمانهاي سياه بوتيك و كلاً ادبيات وهمي و... ميتوان نام برد.
سوررئالها خودشان را مانند بهلول به ديوانگي ميزدند و به رمانهاي پرنو علاقه زيادي داشتند و يكي از منابع مهم آنها بود. سوررئالها به نوشتههاي «ماركي دوساد» علاقه داشتند.
رضا نجفي در پايان نشست آشنايي با مكتبهاي ادبي اشعار مولانا را به سوررئال بسيار نزديك دانست.
انتهاي پيام/
دوشنبه|ا|14|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]