واضح آرشیو وب فارسی:قدس: پرسپوليس، اسير آستانه پايين اشباع ايرانيان؛ فوتبال از سر شكم سيري !
* رسول بهروش
1 ) حال و روز دو قطب اول فوتبال ايران اين روزها تفاوت فاحشي با يكديگر دارد. در حالي كه استقلالي ها با اقتدار هر چه تمام تر در حال جولان دادن هستند، پرسپوليس در شرايط بسيار اسفباري به سر مي برد. آرامش مطلق آبي پوشان را شديدترين حواشي هم مخدوش نمي كند، اما كوچكترين نسيمي كافي است تا آشيانه متزلزل قرمزها از هم بپاشد. چرا روزگار استقلال اين قدر خوش و خرم است، اما پرسپوليس روي سير خسران و بطلان گام بر مي دارد؟
2 ) عوامل فراواني را مي توان در چرايي دوگانگي كه اين روزها در فوتبال ايران رخ داده، دخيل دانست. با اين همه گمان مي كنيم يك فاكتور اساسي در تحليل و تبيين اكثر كارشناسان از قلم افتاده است. اينكه بازيكن ذخيره استقلال، جان مي دهد براي پيروزي تيم، اما ستاره فيكس پرسپوليس از راه رفتن معمولي هم مضايقه مي كند، شوخي نيست. اين موضوع ريشه هاي خاص خودش را دارد و به شدت قابل تأمل و بررسي است.
3 ) در گامهاي واپسين هشتمين ليگ حرفه اي فوتبال ايران به سر مي بريم. فوتبال برتر ايران تا به حال سيماي هفت قهرمان را ديده، اما شگفت انگيز است كه از اين جامداران هفتگانه، هيچ كدام شان فصل بعد از موفقيت را به عنوان مدافع قهرماني با موفقيت پشت سر نگذاشته اند! پرسپوليس ليگ دوم يك مجموعه كم رمق است، چونان كه سپاهان ليگ سوم يا پاس و فولاد ليگهاي چهارم و پنجم خسته نشان مي دادند. استقلال ليگ ششم به غايت بي مايه ظاهر مي شود و البته همين قصه در مورد سايپاي فصل قبل هم صادق بود. امسال هم كه پرسپوليس به چنين روزي افتاده است؛ آيا مي توان از كنار اين موضوع به سادگي عبور كرد؟ !
4 ) اساساً علم، ريشه در تكرار دارد. طلوع و غروب خورشيد قابل تبيين علمي است، چون ميليونها سال است كه تكرار مي شود. جوشيدن آب در 100 درجه را مي توان آناليز كرد، چون هميشه همين اتفاق رخ مي دهد. با سقوط اجسام به سمت زمين نيز مي توان تئوري بافي كرد، زيرا قانون جاذبه از ديرباز در تكرار بوده است. درست بر همين اساس است كه معجزه و خرق عادت را نمي توان به علم منتسب دانست؛ چه اينكه فقط يك مرتبه رخ مي دهد و خارج از چرخه قانوني طبيعت است.
حكايت افول قهرمانان ليگي در فوتبال ايران نيز به همين منوال است. از آنجا كه چنين موردي تقريباً هر سال در حال تكرار است، نمي توان به آن به چشم اتفاق عادي و بدون پشتوانه منطقي نگاه كرد. قطعاً لازم است در اين حوزه كاوشها و تفحصهاي دقيقي صورت بگيرد تا معلوم شود چرا «آستانه اشباع» تيمهاي ليگي ما تا اين اندازه نازل است؟
5 ) ضرورت حضور روان شناس در كنار تيمهاي فوتبال، در چنين شرايطي بيش از گذشته احساس مي شود. حقيقت آن است كه بيشتر مردم سرزمين ما به اندازه كافي براي كسب موفقيت حريص نيستند. شايد اگر اولين رگه هاي پيروزي و كاميابي ملت ما را سير آب نمي كرد، با اين همه ظرفيت عظيم از نقطه نظر نيروي باهوش انساني، هم اكنون در جايگاهي بسيار رفيع تر از نقطه فعلي مي ايستاديم. همين موضوع به نوعي در ورزش هم صادق است. تيمهاي ما بلافاصله بعد از قهرماني در ليگ سراسري، گمان مي كنند كه به نقطه پايان آرزوهايشان رسيده اند، بنابراين نيازي به تلاش براي تداوم موفقيت نيست. درست از همين نقطه است كه اختلافها كليد مي خورد و جنگها آغاز مي شوند. بازيكنان تيم قهرمان از آنجا كه طمع كافي را ندارند، از ريزترين مشكلات هم عبور نمي كنند و با اتكا به حلاوت جامي كه فتح آن هنوز داغ است، دليلي براي فدا شدن در راه مجموعه، احساس نمي كنند. اين دقيقاً نقطه مقابل اتفاقي است كه براي تيمهاي تشنه قهرماني رخ مي دهد. استقلال امروز از لحاظ روحي و رواني همان پرسپوليس پارسال است؛ تيمي كه بازيكن ناراضي اش پس از گل، سرمربي تيم را به آغوش مي كشيد و اشك مي ريخت! آن وحدت و يكپارچگي آرماني اما زير سايه كسب تنها يك جام به محاق فراموشي سپرده شد تا مجموعه مزبور به كانون تنش هاي فعلي تبديل شود.
چه بسا اگر آبي پوشان نيز با همين قدرت قهرمان ليگ هشتم شوند، در فصل آتي با سنگيني ناشي از شكم سيري گام به ميدان بگذارند !
6 ) حقيقت اين است كه به اندازه كافي تشنه كسب پيروزي نيستيم و همين كارمان را دشوار مي كند. شايد در كنار فعاليت براي بهبود اوضاع فني، لازم است كه از نقطه نظر روحي نيز بازيكنان ايراني تحت آموزشهاي لازم قرار بگيرند. اين دنيا فقط روي شاخ گرسنه ها مي چرخد؛ هميشه گرسنه ها !
دوشنبه|ا|14|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 197]