تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815726056




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

.com ::: يك پرونده جنايي نادر: ماجراي قتل خواهرزاده


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
يك پرونده جنايي نادر: ماجراي قتل خواهرزاده
موشكافي در يك پرونده جنايي نادر : در زندگي بچه‌ها خاله معمولا جايگاه ويژه‌اي دارد و مادر معنوي محسوب مي‌شود. خواهرزاده‌ها هم براي خاله‌ها جايگاه ويژه‌اي دارند اما چه شده است كه سينا به دست خاله‌اش به قتل رسيد و خانواده‌اش ‌تحت‌تاثير اين قتل قرار گرفت؟ موشكافي در يك پرونده جنايي نادر ماجراي قتل خواهرزاده قتل خواهرزاده به دست خاله از اتفاقات نادر دنياي حوادث است. در زندگي بچه‌ها خاله معمولا جايگاه ويژه‌اي دارد و مادر معنوي محسوب مي‌شود. خواهرزاده‌ها هم براي خاله‌ها جايگاه ويژه‌اي دارند اما چه شده است كه سينا به دست خاله‌اش به قتل رسيد و خانواده‌اش ‌تحت‌تاثير اين قتل قرار گرفت؟ خاله قاتل علي عطار نماينده دادستان تهران در اين باره مي‌گويد: 2 سال قبل ماموران پليس جنوب تهران در جريان درگيري بين زن و مردي قرار گرفتند كه به گفته شاهدان منجر به قتل مرد جوان شده بود. ماموران در اولين اقدام پس از حضورشان جسد پسر جوان را به پزشكي قانوني انتقال دادند و متوجه شدند عامل اين قتل رعنا، خاله مقتول است. عطار مي‌گويد: ما افراد زيادي را مورد بازجويي قرار داديم. شاهدان ماجرا همگي تاييد كردند كه رعنا ضربه چاقو را به سينه سينا وارد كرده است. همسايه‌ها همگي اين موضوع را شهادت دادند. البته رعنا خيلي مقاومت مي‌كرد و مي‌گفت كه او قاتل نبوده است. رعنا در نهايت چطور به قتل اعتراف كرد؟ نماينده دادستان تهران در اين باره مي‌گويد: بعد از چندين جلسه بازجويي و زماني كه رعنا ديد همه چيز عليه اوست و شواهد پليس آنقدر زياد است كه ديگر نمي‌تواند انكار كند اعتراف كرد. او گفت كه به‌خاطر اختلاف مالي دست به اين كار زده است. البته ما هم بر اين باوريم كه رعنا در يك نقشه طراحي شده اين كار را نكرده، اين قتل اتفاقي بوده است و زماني كه درگيري بين آنها به‌وجود آمده رعنا يكباره خواهرزاده‌اش را به قتل رسانده است. اين به آن معنا نيست كه او قصد كشتن نداشته است. رعنا با خود چاقو حمل مي‌كرده است و اين نشان مي‌دهد كه او مي‌دانسته امكان درگيري بين آنها وجود دارد. اختلاف بين خاله و خواهرزاده چطور به وجود آمد؟ نماينده دادستان تهران در اين‌باره توضيح مي‌دهد: اعضاي اين خانواده همگي در كار قاچاق مواد مخدر هستند و مسلما افرادي كه قاچاق مواد مي‌كنند مانند انسان‌هاي عادي زندگي نمي‌كنند. اختلافات ناشي از 200هزار تومان اختلاف حساب بوده كه رعنا به طور كامل در پرونده توضيح داده است. متاسفانه مواد مخدر سر تا پا آسيب است و همه جور آسيبي به افراد وارد مي‌كند. در اين پرونده هم همين موضوع اتفاق افتاده است. در واقع اختلاف بين رعنا و خواهرش بوده و موضوع به فرزندان آنها كشيده شده و در نهايت اين اتفاق افتاده است. رعنا مي‌گويد كه به عمد اين كار را نكرده و يك حادثه باعث اين ماجرا شده است، اما نماينده دادستان عمد بودن اين موضوع را تاييد مي‌كند و حرف‌هاي رعنا را قبول ندارد. او مي‌گويد: اين حرف‌ها اصلا درست نيست. رعنا به عمد چاقو را وارد سينه خواهرزاده‌اش كرده است. مطابق نظريه پزشكي قانوني، جوان مقتول قدبلند و درشت‌اندام بوده است بنابراين امكان اين‌كه چاقو خودبه‌خود وارد بدن او شده باشد امكان نداشته و قطعا كسي چاقو را وارد بدن او كرده و سينه‌اش را هدف گرفته، چرا كه اگر قرار بود او اتفاقي روي چاقو بيفتد چاقو به سينه‌اش برخورد نمي‌كرد، بلكه به قسمت پايين‌تر بدنش برخورد مي‌كرد. اين اتفاق نيفتاد و شواهد نشان مي‌دهد چاقو به عمد وارد بدن او شده است. آنچه در اين باره گفته شد نظريه علمي است كه پزشكي قانوني آن را گفته، نه اين‌كه نظر من نماينده دادستان باشد. حتي شاهدان نيز ضمن تاييد اين موضوع كه رعنا و سينا دعوا مي‌كردند و سينا بود كه درگيري را آغاز كرده، گفته‌اند كه رعنا به عمد خواهرزاده‌اش را زده است، بنابراين نمي‌توان حرف رعنا را پذيرفت. عفونمي‌كنم روي ديگر اين سكه خواهر رعنا يعني مادر سينا است او مي‌گويد حاضر نيست خواهرش را ببخشد و براي گرفتن انتقام پسرش حاضر است تمام دارايي‌اش را بدهد. اين زن مي‌گويد: پسرم كاري نكرده بود و مرگ حق او نبود. او ‌24 ساله بود و آرزوهاي زيادي داشت كه هنوز به آن دست نيافته بود. من مي‌خواهم خواهرم مجازات شود تا بداند معناي آدم‌كشي چيست . اين زن مي‌گويد: من مي‌خواستم پول خواهرم را بدهم اما او قبول نمي‌كرد و مي‌گفت هر آنچه نزد من دارد بايد بدهم. او به دخترم بدهكار بود و من مي‌خواستم از حق دخترم دفاع كنم. به هر حال 200 هزار تومان پولي نبود كه او بخواهد به خاطرش فرزندم را از من بگيرد. حالا كه او اين كار را كرده است من هم همه زندگي‌ام را مي‌دهم تا زندگي‌اش را بگيرم. اين زن نمي‌خواهد به گذشت فكر كند و از اين‌كه شوهرش رضايت داده است هم چندان راضي نيست. او مي‌گويد: تصميم گرفتم تمام دارايي‌ام را بفروشم و سهم ديه شوهرم را بپردازم، سهم ديه نوه‌ام را هم مي‌پردازم و قاتل فرزندم را قصاص مي‌كنم. من از شوهرم خواستم كه رضايت ندهد اما او حرفم را قبول نكرد و گفت كه چون ما و رعنا عضو يك خانواده هستيم پس بايد از او بگذريم. اگر رعنا هم خودش را عضو خانواده مي‌دانست پسرم را نمي‌كشت من از اين كار او اصلا گذشت نمي‌كنم و به انتقام فكر مي‌كنم. قتل غير عمد رعنا ‌در دفاعياتش موضوع را طور ديگري ‌مطرح مي‌كند و تاكيد دارد كه به عمد اين كار را نكرده است بلكه اين سينا بود كه خودش را روي چاقو پرت كرد. موضوع اختلاف تو و خواهرزاده‌ات چه بود؟ ما با هم اختلافي نداشتيم. من در واقع با خواهرم اختلاف داشتم و موضوع ربطي به خواهرزاده‌ام نداشت. او در حمايت از مادرش اين كار را كرد. چرا او را كشتي ، مي‌توانستيد با هم صحبت ‌و موضوع را حل كنيد؟ من اصلا با سينا كاري نداشتم. من او را دوست داشتم. او مثل پسر من بود و دلم نمي‌خواست آزارش دهم يا اين‌كه او را از بين ببرم. من فقط مي‌خواستم كاري كنم كه به اين درگيري پايان دهد و همه چيز را تمام كند اما اين اتفاق نيفتاد. چرا روي خواهرزاده‌ات چاقو كشيدي؟ شما خيلي راحت اين جمله را به كار مي‌بريد. من چاقوكش نيستم و اين كار را هم نكردم. سينا به سمت من حمله كرد. او مرا زد و چون مرد بود و قدرت بدني‌اش از من بيشتر ‌من نمي‌توانستم زير دست او دوام بياورم. براي اين‌كه خودم را نجات دهم چاقويي را كه در كيفم بود بيرون آوردم و به او گفتم كه عقب برود، فكر مي‌كردم اگر او چاقو را ببيند كنار مي‌رود اما اين كار را نكرد. او به سمت من يورش آورد و من كه چاقو را مستقيم گرفته بودم وارد بدنش شد. من تاكيد مي‌كنم كه خواهرزاده‌ام را دوست داشتم. خواهرزاده‌ات همسر و فرزند داشت، چرا بدون توجه به اين موضوعات به سمت او حمله كردي و او را زدي؟ من هم مثل ساير اعضاي خانواده نگران فرزند كوچكش هستم. باور كنيد نمي‌خواستم اين اتفاق بيفتد. نمي‌دانم بعد از اين چه اتفاقي مي‌افتاد. من نمي‌خواستم كاري بكنم كه همه چيز اين طور خراب شود. اختلاف تو و خواهرت بر سر چه مساله‌اي بود؟ من مستاجر خواهرم بودم. بعد از مدتي تصميم گرفتم كه خانه او را ترك كنم و پول پيشي كه به او داده بودم را خواستم. اما خواهرم 200 هزار تومان به من كمتر از قبل داد ، من هم قبول نكردم و درگيري بين من و او و در نهايت خانواده‌هايمان شروع شد. چرا خواهرت پول تو را نمي‌داد؟ پسر من 200 هزار تومان از دختر خواهرم پول قرض كرده بود. خواهرم هم مي‌گفت كه اين پول را از پولي كه من به عنوان پول پيش به او دادم كم مي‌كند و مابقي پول را هم به من جنس مي‌دهد. من قبول نمي‌كردم و اين موضوع باعث اختلاف بين ما شده بود. منظور از جنس كه مي‌گويي چيست؟ او مي‌خواست مابقي پول را به من مواد مخدر بدهد تا آن را بفروشم، من هم قبول نمي‌كردم. مگر خواهرت مواد فروش بود؟ بله، ما همگي مواد مي‌فروختيم. شغل ما اين بود. پول و كاري نداشتيم و اين كار را مي‌كرديم تا بتوانيم زندگي‌مان را تامين ‌كنيم. خواهرزاده‌ات چطور وارد اين دعوا شد؟ او به تحريك مادرش وارد اين درگيري شد. مي‌خواست من را بزند من هم جلوي او را گرفتم اما متاسفانه به قيمت جانش تمام شد. چرا بعد از مجروح شدن خواهرزاده‌ات او را به بيمارستان نرساندي؟ مي‌خواستم اين كار را بكنم اما از ترس فرار كردم. خواهرزاده‌ام معتاد بود، وقتي روي زمين افتاد من فكر كردم به خاطر اعتيادش بي‌حال شده است و اصلا فكر نمي‌كردم كه ضربه خورده باشد. اگر مي‌دانستم او چاقو خورده سعي مي‌كردم كمكش كنم. شوهر خواهرت تو را بخشيده اما خواهرت اين‌كار را نمي‌كند فكر مي‌كني چرا؟ شوهر خواهرم مي‌داند كه من مقصر اصلي نيستم. ضمن اين‌كه ما سال‌ها با هم زندگي كرديم و همديگر را بخوبي مي‌شناسيم. او مي‌داند من چقدر از اين ماجرا ناراحتم و عذاب مي‌كشم، به همين خاطر هم من را بخشيده است. اما خواهرم حاضر به گذشت نيست. خواهرت براي تو تقاضاي قصاص كرده است آيا حرفي داري كه با او بزني؟ من فقط به خواهرم مي‌گويم كه نمي‌خواستم پسرش را بكشم و سينا مانند فرزند خودم بود. من هم به اندازه او داغدارش هستم و از خداوند مي‌خواهم كه من را ببخشد و از خواهرم هم طلب بخشش دارم. عليرضا رحيمي‌نژاد http://www.jamejamonline.ir/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 415]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن