تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866254080
.com ::: هم خوشحالم و هم ناراحت
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هم خوشحالم و هم ناراحت جام جم آنلاين: راننده‌اي كه با ازخودگذشتگي و فداكاري مانع از سقوط اتوبوس مسافربري به دره شد، در گفتگو با «جام‌جم» از لحظات دلهره و اضطراب براي نجات 40 مسافر كه در يك قدمي مرگ قرار داشتند ، گفت. گفتگوي خبرنگار جام‌جم در تبريز را با اين راننده فداكار بخوانيد. خودت را معرفي مي‌كني؟ صابر برخوردار هستم و 48 سال دارم و چندين سال است كه راننده كاميون هستم. چگونه متوجه حادثه براي اتوبوس شدي؟ حوالي غروب در محور سقز- سنقر در حال رانندگي بودم كه متوجه شدم يك دستگاه اتوبوس ولوو كه از سنندج در حال عزيمت به تبريز بود، از پشت سر با يك دستگاه تريلي كه بار سنگ داشت برخورد كرد. با شنيدن صداي برخورد، از آينه خودرو متوجه انحراف اتوبوس از مسير اصلي و داد و فرياد مسافران شدم و در همان حال مي‌شنيدم كه راننده اتوبوس با صداي بلند فرياد مي‌زند: «اتوبوس ترمز بريده» در آن لحظه به تنها چيزي كه فكر مي‌كردم، نجات جان مسافران اتوبوس بود. در پي اين ماجرا، اولين اقدامي كه انجام دادي؟ با توكل به خدا و حفظ آرامش سرعت ماشين را كنترل كرده و با قرار دادن عقب كاميون در مقابل اتوبوس، نگذاشتم از مسير خود منحرف شود. زيرا هر لحظه به دره‌اي كه بيش از 20 متر تا سقوط اتوبوس فاصله نداشت، نزديك مي‌شد. با اين اقدام به فكر جان و مال خود نبودي؟ در آن لحظات فقط به فكر نجات جان مسافراني كه بشدت وحشت كرده و از خودروهاي عبوري درخواست كمك مي‌كردند بودم، چرا كه آنها با مرگ يك گام بيشتر فاصله نداشتند، در آن لحظات احساس مي‌كردم همه 40 مسافر اتوبوس از بستگان من هستند، لذا تمام تلاشم را به كار گرفتم تا آنها را نجات دهم. اكنون چه احساسي داري؟ هم خوشحال هستم و هم ناراحت. چرا ناراحت؟ بعد از اين حادثه علاف شده و از كار و زندگي افتاده‌ام، چرا كه كاميونم پس از اين حادثه در پاسگاه خوابيده و راننده اتوبوس هم به اين مركز مراجعه نمي‌كند تا تكليف را روشن كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]
-
گوناگون
پربازدیدترینها