تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى‏شود
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816847429




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتگو با كامران شرفشاهي، شاعر و پژوهشگر ادبيات پايداري، پويا و ستم ستيز


واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: گفتگو با كامران شرفشاهي، شاعر و پژوهشگر ادبيات پايداري، پويا و ستم ستيز
اشاره:

كامران شرفشاهي - شاعر، محقق و روزنامه‌نگار در ارديبهشت ماه سال 1340 در تهران چشم به جهان گشود و تحصيلات خود را تا اخذ درجه‌ كارشناسي در رشته ارتباطات در همين شهر سپري كرد. شرفشاهي سال‌ها به عنوان سردبير، مدير اجرايي و دبير سرويس ادب و هنر با نشريات معتبر و كثيرالانتشار همكاري داشته است و مطالب فراواني از او در مطبوعات به چاپ رسيده است كه برخي از اين آثار در شمار مقالات برگزيده كنگره‌هاي علمي و فرهنگي است.

از شرفشاهي كتاب‌هاي متعددي در زمينه شعر، داستان و پژوهش منتشر شده است. حضور و دبيري‌ همايش‌هاي ادبي دفاع مقدس از ديگر فعاليت‌هاي كارنامه ادبي اوست. مجموعه شعر "سبز و سپيد و سرخ"، "نخل‌هاي سرخ"، "سرزمين ستاره و زيتون"، "سايه سياه سقوط" و ... از جمله آثار او در قلمرو ادبيات پايداري است. آنچه مي‌خوانيد ماحصل گفتگو با اين شاعر و پژوهشگر متعهد است؛

تعريف شما از "ادبيات پايداري" چيست؟

ادبيات پايداري مفهومي بسيار عميق و گسترده است كه تاكنون تعاريف بسياري ازآن ارائه شده است. برخي از اين تعاريف جنبه رمانتيك و مبتني بر احساس داشته و برخي ديگر از تعاريف از ديدگاهي علمي و آكادميك در اين باره عرضه شده است كه در هر دو رويكرد شاهد تمجيد و تحسين و اهميت اين‌گونه ادبي هستيم.

البته گفتني است كه در تعاريف موجود غالبا هر يك از جهاتي به ادبيات پايداري پرداخته و ابعاد ديگري از آن مغفول واقع شده به عبارت ديگر در بين انبوه تعاريف موجود، تعريفي كه جامع و مانع باشد كمتر ديده مي‌شود، به همين سبب يافتن تعريفي در اين زمينه كه مورد اتفاق نظر اهل فن باشد، بسيار اندك است.

در مجموع مي‌توان ادبيات پايداري ‌را ادبياتي پويا، باورمند، ضد سلطه،‌
حركت آفرين، ستم ستيز، آرمانگرا، متعهد، شورانگيز، ارزشي، آموزنده، ثمربخش، متعالي و متكي بر اخلاق به شمار آورد كه داراي جايگاهي مردمي است. ادبيات پايداري در واقع روايتگر صادق مبارزات و مجاهداتي است كه آدمي در جهت حفظ آزادي،‌عزت، كرامت و شرافت خويش بر مي‌گزيند و در اين طريق تا پاي جان ايستادگي مي‌كند.

خود جوش بودن، اصالت و حقانيت از جمله‌ عوامل مهمي است كه سبب تمايز و ماندگاري ادبيات پايداري است و حتي مرزها را در هم مي‌نوردد.

چه قالب‌هايي را براي شعر مقاومت مناسب‌تر مي‌دانيد؟

پاسخ اين پرسش را بايد به عهده خود شعر گذاشت، در شكل طبيعي يا به قول معروف "جوششي"، اين شعر است كه به سراغ قالب مي‌آيد و به دلخواه، مناسب‌ترين قالب را براي ارائه مضموني انتخاب و آن را تسخير مي‌كند. تنها شرطي كه در اينجا وجود دارد اين است كه شاعر توانايي سرودن شعر در تمامي قالب‌ها را داشته باشد و از اشراف و احاطه‌ ادبي كافي بي‌بهره نباشد.

البته به لحاظ آماري، مي‌توان گفت كه سهم قالب‌هاي آزاد تاكنون در سرودن شعر مقاومت بيشتر بوده اما پرسشي كه اينجا مطرح است اين است كه به راستي چه تعداد از اين آثار را مي‌توان "شعر" به شمار آورد؟

با بررسي اكثر آثاري كه در اين زمينه ارائه شده است اين واقعيت آشكار مي‌شود كه خيلي از كساني كه به سراغ قالب شعر سپيد رفته‌اند، شناخت صحيح و كاملي از اين قالب نداشته‌اند و به لحاظ ساده پنداري از اين قالب به آن مراجعه كرده‌اند.

در ميان شاعراني كه به اين قالب روي آورده‌اند كم نبوده‌اند شاعراني كه بسيار در عالم شعر مدعي هستند و حتي به صراحت به شعر شاعران ديگر نمره بد و خوب مي‌دهند اما اثرشان در اين زمينه يا به بيانيه‌هاي سياسي شبيه است و يا اينكه حتي از دلنوشته‌ها و قطعه‌هاي ادبي كودكان و نوجوانان- اگر نگوييم در سطح نازل‌تري قرار دارد- همسطح است و از جوهره شعري بهره چنداني نبرده است. به عنوان مثال خيلي از اين شاعران در آثاري كه به عنوان شعر سپيد ارائه كرده‌اند، اصلا به مقدمات اين قالب بي‌اعتنا هستند، يعني حتي "ايجاز و تعليق" عناصر ناپيداي آثارآنان است كه حكايت از ناآشنايي آنها بااين قالب شعر دارد و صاحبان اين‌گونه آثار خيال مي‌كنند هرحرفي را كه ظاهرا به شكل زير هم يا پلكاني بنويسند، شعر سپيد محسوب مي‌شود، به اين اعتبار مي‌توان گفت كه مظلوم‌ترين قالب شعر مقاومت همين قالب شعر سپيد است كه بسيار مورد سوء استفاده متشاعران و شاعران نام‌‌آشنا قرار گرفته است.
تا جايي كه بعضي‌ها يك شبه يا
چند روزه يك كتاب شعر سپيد براي چاپ به ناشر سپرده‌اند و يا داراي چندين كتاب شعر در اين زمينه‌اند و از اين راه، در اين آشفته بازار شهرتي به هم زده‌اند. به هيچ وجه قصد ناديده گرفتن محسنات و ظرفيت‌هاي شعر سپيد را ندارم، بلكه معتقدم شعر سپيد داراي قابليت‌هاي خاص و ارزنده‌اي است كه به شاعر كمك مي‌كند تا انديشه و احساس خود را گاه به بهترين شكل ممكن عرضه كند و در قلمرو شعر مقاومت آثار ارزشمندي نيز در اين قالب خلق شده است كه در شمار آثار مطلوب و ماندگار محسوب مي‌شوند و گذشت زمان از حلاوت و ارزش آنها نكاسته است.

ارزيابي شما از پيشينه و جايگاه ادبيات پايداري ايران چگونه است؟

بي‌ترديد در قلمرو ادبيات پايداري،‌ايران سهم بزرگ و غير قابل انكاري دارد،‌هرچند كه بخشي از اين آثار به زبان‌هاي ديگر جهان ترجمه شده و مورد ستايش و تمجيد قرار گرفته و بخش قابل ملاحظه‌اي نيز متاسفانه به دلايل گوناگوني هنوز با چنين اقبالي روبه‌رو نشده است.

يكي از شاخص‌هاي تمدن آثار بزرگ و شاهكارهايي است كه در زمينه حماسي خلق شده باشد و سرزمين ما به سبب آثار ارزشمندي همانند شاهنامه حكيم توس از چنين ويژگي‌ مهمي برخوردار است و جهانيان ادبيات پايداري ما را همواره با ديده تحسين و احترام نگريسته‌اند و حتي اين آثار را در شمار گنجينه‌هاي بشريت ارج نهاده‌اند.

با بررسي تاريخ ادبيات ايران اين نكته به روشني قابل درك است كه ادبيات پايداري در اين سرزمين ريشه‌هاي عميق و گسترده‌اي دارد و حتي نمي‌توان طليعه‌ آن را به آثاري مانند شاهنامه دقيقي محدود و منحصر كرد.

جلوه ديگري از ادبيات پايداري ايران، اشعار آييني است كه با الهام از آيات قرآن كريم،‌احاديث و روايات سروده‌ شده است و در نهاد اين آثار دعوت به عدالت، ستم‌ستيزي، كرامت و عزت انسان و قدردانستن نعمت آزادي و بسياري ار ارزش‌ها، موج مي‌زند بويژه شعر عاشورايي كه در طول قرون و اعصار با زندگي مردم ما عجين بوده است. در بيش از سه دهه اخير ادبيات پايداري ايران با جنبش‌ها و نهضت‌هاي آزاديبخش جهان هم‌آوا و همنوا شد و رويكرد چشمگيري در اين عرصه پديد آمد كه برخاسته از فضاي انقلابي و
ضد امپرياليستي كشورمان بود.

وقوع جنگ تحميلي رخداد بزرگ و الهام‌بخشي بود كه به ادبيات حماسي ما جان تازه‌اي بخشيد و موجب شد تا شاعران متعهد كشورمان در استقبالي شگفت از اين حماسه شكوهمند بسرايند كه سرشار از گفتني‌ترين گفتني‌هاست و پس از هشت سال دفاع مقدس و صدور قطعنامه 598 گرچه جنگ تحميلي به پايان رسيد اما در عرصه فرهنگ و ادبيات،‌شاهد حضوري زلال‌تر در اين عرصه هستيم.

بي‌گمان تلاش‌هاي فراواني در عرصه ادبيات پايداري به وقوع پيوسته، و صد البته كاستي‌هايي نيز در اين زمينه وجود داشته است كه مانع از آن شده است كه صداي رساي اصحاب قلم مقاومت آن‌طور كه شايسته است در اقصي نقاط دنيا و در گوشه و كنار سرزمين عزيز ما به گوش همگان برسد كه اين امر ايجاب مي‌كند كه اين حوزه مورد آسيب شناسي جدي قرار گرفته و با شناسايي خادمان و خائنان و كاهلان در اين عرصه، زمينه رشد و شتاب افزونتري مهيا شود.

در خصوص نقد و پژوهش ادبيات پايداري چه گام‌هايي برداشته شده است؟

در مقايسه با انبوه اشعاري كه تاكنون در اين باره آفريده شده است جاي دريغ و تاسف دارد كه گفته شود در حوزه نقد و پژوهش هنوز جاي كار بسيار است و به عبارتي مي‌توان گفت اين حوزه هميشه به گونه‌اي در سايه قرار گرفته و مغفول واقع شده است.

شايد مهمترين دليل اين موضوع اين بوده كه مسئولان و متوليان اين عرصه غالبا ارزش و اهميت چنداني براي آن قائل نبوده و يا از ورود به حيطه آن واهمه داشته‌اند.

از سويي ديگر در بين شاعران و اهل قلم كساني كه اهل نقد و نگارش باشند و با آگاهي از روش تحقيق بتوانند در اين زمينه قلم بزنند شمار قابل ملاحظه‌اي نبوده و حتي در حاشيه‌ كنگره‌هاي شعر دفاع مقدس نيز - به جز چند دوره- به اين موضوع به طور جدي پرداخته نشده و مورد حمايت قرار نگرفته است.

در باب پژوهش‌هاي انجام شده در اين وادي نيز به استثناي چند اثر بقيه آثار چندان چنگي به دل نمي‌زند و گويي از روي يكديگر كپي شده‌اند، يعني حال و هواي اكثر تحقيقات تقريبا يكسان است و حوزه پژوهش اكثر مقالات به چند شاعر ختم مي‌شود، آن‌گونه كه اگر كسي خارج از مجموعه بخواهد درباره ادبيات پايداري ما مطالعه‌اي داشته باشد، فكر مي‌كند كه ادبيات پايداري ما فقط همين چند شاعر را داشته است!

علي‌رغم حضور شاعران بسيار در اين عرصه كه از برخي از آنان مجموعه شعر مستقل در زمينه ادبيات پايداري چاپ و منتشر شده است عموما محققان در پي نام‌ها،‌موضوعات و فضاهاي تكراري و غير ضروري هستند و حتي در آثار محققان آكادميك ما نشاني از نوجويي و نوگويي ديده نمي‌شود و انگار اكثر پژوهشگران در سال‌هاي نخست دهه شصت "فريز" شده‌اند و نتوانسته‌اند به جلو گام بردارند و يا ديگران را هم ببينند. از جانب ديگر در گردآوري وچاپ همين مقالات و آثار پژوهشي نيز از سوي نهادها و ارگان‌هاي متولي و مدعي كوتاهي رخ داده است و لذا بسياري از اين تحقيق‌ها حالت پراكنده‌اي دارد كه دسترسي به آن دشوار است و چه بسا به دليل همين پراكندگي اين تصور هميشه وجود داشته است كه در زمينه نقد و پژوهش ادبيات پايداري دچار فقر و كمبود منابع هستيم.

آيا آفرينش‌هاي ادبي در اين زمينه انعكاس مناسبي داشته است؟

با وجود لزوم بازتاب فعاليت‌هايي كه در حوزه ادبيات پايداري به انجام رسيده است و نظر به اهميت اين موضوع بايد گفت كه شعاع اين فعاليت‌ها هنوز در حد انتظار نيست و علت اين امر در درجه نخست به همان حلقه مفقوده مديريت فرهنگي باز مي‌گردد يعني مديراني كه يا از دانش و احاطه كافي در اين زمينه برخوردار نيستند و يا شور و انگيزه و تعهد و اخلاص كافي را ندارند.

اكنون سال‌هاست كه نهادها، سازمان‌ها و ادارات مختلفي كه خود را متولي اين امر مي‌دانند، همچنان با بودجه‌هاي قابل ملاحظه‌اي روزگار مي‌گذرانند و سال به سال بر تعداد كاركنان اين ادارات و ميز و صندلي‌هاي آن افزوده مي‌شود در حالي كه خلاء ترجمه آثار و ارائه برنامه‌هاي خلاقانه كه از اين مجموعه‌ها انتظار مي‌رود همچنان احساس مي‌شود.

بعضي از اين دستگاه‌ها با اينكه از امكانات بالقوه مناسبي برخوردار هستند اما ترجيح مي‌دهندكه از كنار بسياري از مناسبت‌ها و طرح‌ها، بي‌تفاوت عبور كنند و يا به شكل شعاري و تشريفاتي مراسمي را به راه بيندازند كه هزينه‌هاي غير ضروري و نامتعارف بالايي دارد. آن هم صرفا به لحاظ پر كردن فرم‌هاي گزارش عملكرد و رفع تكليف، در حالي كه يك مدير هوشمند و با اخلاص مي‌تواند با شناخت صحيح از موقعيت و امكانات،‌ نقش بسيار موثر و تعيين‌كننده‌اي در رونق و توسعه كمي و كيفي فعاليت‌ها و انعكاس آنها داشته باشد به عنوان مثال در زمينه ترجمه آثار و جلب نظر ديگران سرمايه‌گذاري كند.

بي‌ترديد نگاه منتقدانه و نظارت آگاه و هوشمند بر عملكرد مديران و فعاليت‌هاي چنين دستگاه‌هايي مي‌تواند مثمر ثمر واقع شود. آيا پايين آمدن تيراژ كتاب‌هايي كه در زمينه ادبيات پايداري چاپ و منتشر شده است نمي‌بايد نگراني ما را بر انگيزد و در خصوص علل آن كنكاش كنيم؟ يا اگر نهادي علي‌رغم نام و آوازه‌ عالمگيرش در نهايت فقط با خريد صد نسخه از يك كتاب بخواهد پشتيباني‌اش را از شاعر، نويسنده، محقق و ناشر در اين زمينه به نمايش بگذارد،‌تكليف چيست؟

بعضي از مديريت‌ها از آنجا كه شناخت روشني از رسانه و جامعه نداشته‌اند، غافل از اهميت آمار و ارقام و نگرش اجتماعي، با صرف هزينه‌هاي گزاف اقداماتي را به انجام رسانده‌اند كه نتيجه معكوسي داشته و به جاي كسب حيثيت و احترام براي ادبيات پايداري ما به آن لطمه زده است. به عنوان مثال پديده ناشران دولتي كه بهانه‌اي شده است تا عده‌اي ادبيات پايداري و تمامي كساني را كه در اين راه قلم مي‌زنند مورد حمله قرار دهند، همين اشاره سربسته كافي است كه گفته شود امكانات و توانايي‌هاي موجود گاه در جهت وارونه مورد استفاده قرار گرفته و صدمات جبران‌ناپذيري به بار آورده و عجبا كه بر خلاف آشكار بودن اين همه خسارت، هنوز هم اراده‌اي در جهت توقف اين روند ديده نمي‌شود.

ضرورت پرداختن به ادبيات پايداري در زمانه ما تا چه ميزان الزامي است؟

ادبيات پايداري حافظه تاريخي ما را تقويت مي‌كند و روحيه استقامت مردم ما را در مواجهه و مقابله با دسيسه‌هاي دشمنان ما ارتقاء مي‌بخشد و به ما يادآور مي‌شود كه از سرنوشت تلخ گذشته خود و ملل ديگر عبرت بگيريم و نسبت به سرنوشت و مصائب ملل ديگر جهان در برابر قدرت‌هاي زورگو و سلطه‌جو بيگانه نباشيم زيرا سرنوشت همه انسان‌ها به يكديگر گره خورده است. بعضي‌ها مدام از تئوري "توهم توطئه" سخن مي‌گويند، در حالي كه اگر چشمان خود را خوب باز كنيم مي‌بينيم چنين مفاهيمي در جاي ديگري ساخته و پرداخته شده است و به قول ژان پل سارتر به كشورهايي نظير كشور ما صادر شده است تا روشنفكران ما چنين مفاهيمي را طوطي‌وار نقل كنند، غافل از آنكه در پشت هر يك از مفاهيم به ظاهر شيك و زيبا، نقشه‌هاي پيچيده جهنمي نهفته است و اين واژه‌هاي زيبا و خيال‌انگيز وسيله‌اي است براي عصب‌كشي و ايجاد رخوت. به همين سبب وقتي مفهوم شعر صلح در مقابل شعر دفاع مقدس يا ادبيات پايداري علم مي‌شود، نمي‌بايست در درجه اول مقهور مفهوم رمانتيك واژه صلح شد و بايد جستجو كرد كه اين مفهوم از كجا پيدا شده چه كساني پشت سر آن قرار دارند.

استعمار هميشه زير پوشش دموكراسي، حقوق بشر، صلح و واژه‌هاي فريبنده‌اي از اين قبيل نفوذ خود را آغاز مي‌كند و دست به غافلگيري ساده لوحان مي‌زند.

در شرايطي كه در هر لحظه شاهد اجراي دسيسه‌اي در گوشه و كنار كشورمان و يا كشورهاي همسايه هستيم آيا اين همه دليل و نشانه و برهان براي حفظ آمادگي و لزوم هشياري كافي نيست؟ آن هم در سرزميني كه در موقعيتي استراتژيك قرار گرفته و با انبوه منابع و ذخاير سرشار و امكانات غني خود، به گواه تاريخ هميشه مورد طمع بيگانگان قرار داشته است.

در چنين اوضاعي، ادبيات پايداري بي‌ترديد سرمايه‌اي عظيم براي امروز و ميراثي گرانبها براي نسل‌هاي آينده ماست.

سه|ا|شنبه|ا|11|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رسالت]
[مشاهده در: www.resalat-news.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن