واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: قلب ايران فرودگاه هواپيماي امام (ره)
قلب ايران فرودگاه هواپيماي امام (ره)
رضا پاكنواز
يكي از صحنه هاي باشكوه و به ياد ماندني در تاريخ انقلاب اسلامي ايران به بازگشت امام خميني (ره) از تبعيد بازمي گردد. تصويري كه در آن پس از سال ها فراق ، جدايي ميان امام و امت برداشته مي شود و ملت ايران حضور نوراني و پربركت خميني كبير را در كنار خود احساس مي كنند.
12 بهمن ماه سال 1357 نقطه اي بي بديل در تاريخ ايران محسوب
مي شود و براي آناني كه در آن استقبال با شكوه حضور داشته اند خاطره اي فراموش نشدني است. خاطره اي كه پر از شادي و عبور از تلخي هاست. خاطره اي كه نمايانگر آزادي و به محاق رفتن استبداد ، ظلم و خفقان است. امام با ورود خود به فرودگاه مهرآباد عملا پايان حكومت شاهنشاهي در ايران را رقم زد و در نهايت نيز تنها در 10 روز بعد انقلاب اسلامي به پيروزي دست پيدا كرد.امام خميني(ره) از سيزده آبان سال 1342 تا دوازده بهمن سال 1357، يعني حدود چهارده سال در تبعيد به سر برد و در سال 1343 ابتدا به تركيه و پس از مدتي به عراق تبعيد شد و اوقات پاياني دوري از وطن را در فرانسه و در دهكده اي به نام نوفل لوشاتو گذراند. نوفل لوشاتو در روزهاي اوج نهضت، به قلب تپنده انقلاب ايران تبديل شده بود. وقتي امام را به تركيه تبعيد مي كردند، شاه و آمريكا هيچ گاه پيش بيني نمي كردند كه او روزي پيروزمندانه به ايران باز گردد و رژيم شاهنشاهي را از بن بركند.پس از خروج شاه در 26 دي 1357، امام در پيامي كوتاه خطاب به خبرگزاري هاي جهان اعلام كرد: «خروج شاه از ايران، اولين مرحله پايان يافتن سلطه جنايت بار پنجاه ساله رژيم پهلوي مي باشد كه به دنبال مبارزات قهرمانانه ملت ايران صورت گرفته است. من اين پيروزي را به ملت تبريك مي گويم.» همچنين ايشان اعلام كرد كه در اولين فرصت به ايران باز مي گردند.
تاريخ نويسان جزئيات متعددي را از حضور باشكوه مردم در مراسم استقبال از امام ثبت و ضبط كرده اند. حضور ميليوني مردم كه صف مستقبلين را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا امتداد داده بود، حاكي از عشق و علاقه بينظير آنها به رهبر خويش بود. دوازدهم بهمن ماه سال 1357هواپيماي ايرفرانس حوالي 9 صبح در فرودگاه مهرآباد مي نشيند و امامخميني (ره) پس از 15 سال هجرت، پا به خاك ميهن اسلامي ميگذارد.جمعيت استقبالكننده در طول 33 كيلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا كه مقصد بعدي امام بود، در انتظار هستند تا بزرگترين استقبال تاريخ را رقم بزنند.پس از 15 سال تبعيد و دوري از وطن بايد استقبالي شايسته از امام خميني (ره) ميشد اما ايشان قبرستان پايتخت را براي سخن گفتن در جمع ميليوني مشتاقان برمي گزينند؛ همانجايي كه يادگار رژيم پهلوي است و فرزندان وطن كه براي اسلام برخواسته و جاويد شده بودند در آنجا آرام گرفته بودند.
عده زيادي از مردم، خود را به تهران رسانده بودند تا در مراسم استقبال از امام شركت كنند. تقريبا در ساعت شش صبح، خيابان ها سرشار از جمعيت بود. اول صبح، ميليون ها نفر در دو طرف خيابان هاي مسير امام خميني رحمه الله ايستاده بودند و پنجاه هزار نيروي انتظامي مردمي مشغول منظم كردن آنها بودند. مردم با تاق نصرت و گل، خيابان ها را تزئين كردند و در قلب استقبال كنندگان، دريايي از اضطراب و شادي موج مي زد. در ساعت نه و سي دقيقه صبح، محبوب ملت و پرچمدار آزادي به وطن برگشت. چند لحظه پس از گشوده شدن در خروجي هواپيما، امام در حالي كه دستشان در دست مهماندار فرانسوي بود، در مقابل ديدگان مشتاقان ظاهر شد. همه اشك شادي مي ريختند. فرياد «الله اكبر» به هوا برخاست. در ميان نشاط و هيجان و ازدحام، امام وارد صحن فرودگاه شد و پس از شنيدن آيات قرآن كريم، پيام محبت آميز فداييان خود را كه از اعماق جان هر ايراني
برمي آمد، از زبان گروه سرود شنيد:حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پيامي خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشكر از آنها خداحافظي كردند. امام خميني (ره) پس از اقامه نماز در كف هواپيما، روي دو پتو با آرامش خوابيدند. اين در حالي بود كه همه علاقه مندان، دوستداران و نزديكان ايشان، نگران انجام اين پرواز بودند. خطر انهدام هواپيما و يا ربودن آن در آسمان چيزي بود كه همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود. با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فرياد «الله اكبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلين با خواندن سرود «خميني اي امام»، اشكهاي مشتاقان را بر گونههايشان جاري كردند. حضرت امام طي بياناتي در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر ميكنم. عواطف ملت ايران به دوش من بارگراني است كه نميتوانم جبران كنم. ايشان ضمن اشاره به اينكه طرد شاه از كشور قدم اول پيروزي بود، همگان را به وحدت كلمه و ادامه مبارزه تا قطع كامل ريشههاي فساد ترغيب كردند. ايشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند. حضرت امام در اولين سخنراني خود در ميان انبوه مستقبلين مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: بسم الله الرحمن الرحيم ما در اين مدت مصيبت ها ديده ايم، مصيبت هاي بسيار بزرگ و بعضي پيروزي هاي حاصل شد كه البته آن هم بزرگ بوده،
مصيبت هاي زن هاي جوان مرده، مردهاي اولاد از دست داده، طفل هاي پدر از دست داده. من وقتي چشمم به بعضي از اينها كه اولاد خودشان را از دست داده اند مي افتد، سنگيني در دوشم پيدا مي شود كه نمي توانم تاب بياورم. من نمي توانم از عهده اين خسارات كه بر ملت ما وارد شده است برآيم، من نمي توانم تشكر از اين ملت بكنم كه همه چيز خودش را در راه خدا داد، خداي تبارك و تعالي بايد به آنها اجر عنايت فرمايد. من به مادرهاي فرزند از دست داده تسليت عرض مي كنم و در غم آنها شريك هستم. من به پدرهاي جوان داده، من به آنها تسليت عرض مي كنم. من به جوان هايي كه پدرانشان را در اين مدت از دست داده اند تسليت عرض
مي كنم....ما مي گوييم كه خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اينها غير قانوني است واگر ادامه به اين بدهند اينها مجرمند و بايد محاكمه بشوند و ما آنها را محاكمه
مي كنيم. من دولت تعيين مي كنم، من تو دهن اين دولت مي زنم، من دولت تعيين مي كنم، من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي كنم.
سه|ا|شنبه|ا|11|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]