واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نقش احزاب در ثبات سياسي
وجود احزاب از ابزار توسعه و ثبات سياسي و تقويت امنيت واقعي است و مشاركت مدني، نهادمند، نظمطلبانه و تشكيلاتي را در فضاي رقابتي سالم، همراه با قبول قواعد بازي درپي خواهد داشت.
امروزه بسياري براين باورند كه طريق درست در تبديل يك مشاركت تودهاي به مشاركت سياسي كه در حقيقت هدايت مجموعه فاقد انضباط از مسير تخريبي كه حتي به خود افراد عضو مجموعه هم آسيب وارد ميكند به مسير اصلاح و تقويت اموري كه منفعت عمومي در آن نهفته است، مستلزم تاسيس احزاب ميباشد و آن را مرحلهاي از مراحل تكميل انقلاب به شمار ميآورند و خواه ناخواه توصيه چنين راهكاري در جهت تضمين تعادل نظام سياسي در ذهن خطور ميكند.
احزاب و ساير تشكلهاي سياسي، زمينه رقابت مسالمتآميز را فراهم ميكند تا بدين طريق تقاضاهاي مشاركت سياسي سطوح مختلف جامعه در چارچوبي قانوني تجميع و احصا شود تا از حالت التهابي و انفجاري، به پتانسيل موثر در مسير تحقق منافع عموم مورد استفاده قرار گيرد. به عبارت ديگر، ميتوان تهديد را به فرصت مبدل كرد.
احزاب به مثابه روزنه و دريچه اطمينان، مجاري خشونت را به عامل سازندگي تبديل كرده و هيجانات فردي از طريق روندهاي اطمينان بخش احزاب جذب ميشوند. مسلما با اين روش، نظام سياسي ديگر شاهد خشونتهاي مخرب و ويرانگر نخواهد بود و ثبات سياسي و امنيتي را استمرار خواهد بخشيد.
امروزه مسئولان بلندپايه نظام مقدس جمهوري اسلامي از جمله رهبر فرزانه انقلاب، همواره وجود فعاليت آزاد و قانونمند احزاب و جريانهاي مختلف سياسي را مورد تائيد قرار داده و حيات و تعامل آنها را موجب بقاي بانشاط نظام و پويندگي سياسي جامعه دانستهاند.
براين اساس بدون ترديد تاسيس احزاب عاملي تقويتكننده براي ثبات سياسي و امنيت كشور است، به شرطي كه موانع تحزب برطرف شده و با آفات و آسيبهاي محتمل با هوشياري تمام برخورد شود؛ زيرا تجربه تاريخي جوامع گوناگون به ويژه در عصر حاضر آشكار ميكند كه صرف وجود احزاب، جريانها و گروههاي متعدد سياسي در يك جامعه، نشانه پويايي، بالندگي و نشاط سياسي نيست. آنچه باعث ميشود كه حضور و عمل اين گروهها و جريانها در عرصه ميدان سياست و در بطن جامعه مقبول و پذيرفتني شود، نحوه عمل و شكل و شيوه فعاليت آنان است. از اين رو تحزب و تكثر سياسي را زماني ميتوان يك ارزش و عامل ثبات و توسعه به شمار آورد كه به تشتت سياسي نينجامد و بايد دانست كه صرف حضور احزاب، باعث توسعه و ثبات همه جانبه و پايدار نيست.
در نتيجه ميتوان اذعان كرد كه حزب راهحل نيست، بلكه خود نيازمند زمينههايي است كه حصول آن نيازمند برنامهريزي است. پس ميطلبد با ايجاد تعامل در همه سطوح جامعه و اعتلاي فرهنگ عمومي اين موضوع به عنوان ضرورت مورد توجه قرار گيرد. زيرا در واقع بين تحزب و امنيت و ثبات، رابطه دوسويهاي برقرار است و هر دو لازم و ملزوم و مكمل يكديگرند و از سوي ديگر، رقابت مسالمتآميز شرط بقا و عملكرد صحيح احزاب در تامين توسعه است.
در اين راستا رهبر معظم انقلاب در تاكيدات صريحي فرمودند: «دشمن روي جنگ جناحها با يكديگر محاسبه ميكند. بنابراين جناحهاي سياسي نبايد رقابت درچارچوب اختلاف سياسي و اقتصادي را به خصومت و دشمني و كينهورزي در مقابل هم تبديل كنند». اين رهنمود به مثابه منشوري براي تعيين رفتار و چگونگي رقابت سالم جناحها و احزاب سياسي خواهد بود تا كشور را به سمت توسعه و ثبات رهنمون سازد.
عليرضا نادري فارساني
سه|ا|شنبه|ا|11|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]