واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: توليد محتواي بدون محتوا
برخي صاحب نظران از ناماسب بودن محتواي فارسي براي كاربران مي گويند و برخي ديگر از غفلت در توليد و انتشار آن گلايه مي كنند .
سروش عليخاني –پس از آن كه سازمان بازرسي كل كشور اعلام كرد كه تصميم دارد طرح ساماندهي محتواي الكترونيكي را مورد بازبيني قرار دهد، موضوع توليد محتواي فارسي در فضاي ديجيتال به يكي از موضوعات مورد علاقه و جذاب براي كارشناسان و محافل خبري مبدل شده است.
به همين دليل هم هركس به فراخور موقعيت ، تخصص و مسئوليت خود در اين باره اظهار نظر مي كند و به واكاوي مساله مي پردازد كه البته در جاي خود مفيد و موثر و بسيار ضروري است . اما آنچه كه در اين ميان مورد غفلت قرار گرفته و به نظر مي رسد توجه چنداني به آن نشده است دلايل واقعي كمبود محتواي فارسي در محيط وب است .
برخي صاحب نظران از ناماسب بودن محتواي فارسي براي كاربران مي گويند و برخي ديگر از غفلت در توليد و انتشار آن گلايه مي كنند .اما هيچكس به اصل موضوع يعني ؛ علت واقعي اين مساله نمي پردازد.
آنچه مسلم است، محتواي الكترونيكي دربرگيرنده طيف وسيعي از اطلاعات مختلف علمي ، پژوهشي ، تحليلي ، آماري و غيره است كه به طبع هركدام از آنها مولدها و رسانه هاي خاص خود را دارند و فرايند توليد و پردازش و انتشار آنها متفاوت است. اطلاعاتي كه بايد در يك اسلوب استاندارد و مشخص گردآوري و سپس فراوري شوند تا بتوان به عنوان محتواي فارسي آن را در فضاي ديجيتال منتشر كرد و به كاربران فارسي زبان محيط وب امكان داد تا از اين اطلاعات استفاده كنند.
واقعيت اين است كه ، دسترسي به اطلاعات اوليه و ضروري براي توليد محتوا در هر شاخه و موضوعي در ايران ، كاري است كه به سادگي ممكن نيست و علت آن هم تضاد ذاتي نظام فرهنگي كشور مان با شفافيت اطلاعاتي است . به زبان ساده تر اگر يك محقق يا دانشجو و يا هركس ديگري كه تصميم به انجام چنين كاري داشته باشد، براي گردآوري اطلاعات اوليه و مورد نياز خود با هزاران مانع و انواع مقاومت ها مواجه مي شود كه در عمل باعث خواهد شد تا اطلاعات جمع آوري شده اطلاعاتي ناقص ، بلااستفاده و بعضا غير واقعي باشد.
بديهي است گذر از خوان اول كه دسترسي به اطلاعات شفاف در حوزه هاي مختلف است ، به اين سادگي ميسر نيست و حاصل آن نيز نمي تواند پاسخگوي نياز كسي باشد كه در حوزه توليد محتوا فعاليت مي كند. خوان دوم نيز چندان سهل تر و ساده تر از خوا اول نيست.
به عنوان نمونه يك محقق اقتصادي در صورتي كه موفق به گرداوري اطلاعات واقعي و صحيح از بخش اقتصادي مورد نظر خود شود، پس از فراوري اين اطلاعات نيازمند رسانه اي است كه بتواند نقش حامل آن را ايفا كند. رسانه اي كه بدون شك مي تواند دسترسي به اين اطلاعات را براي تمام مخاطبان خود فراهم كند، حداقل در كشور ما از فيلترهاي متععدي عبور خواهد كرد كه ملاك و معيار هركدام از آنها متفاوت از ديگري و در عين حال متناقض هم هستند. برخي اطلاعات در زمره اطلاعات خاص تجاري و اقتصادي هستند كه بي شك انتشار عمومي آنها به دليل عدم سازگاري فرهنگ اقتصادي و تجاري كشورمان و ديدگاه هاي سنتي مبتني بر عدم شفافيت ، با واكنش هاي متعددي مواجه خواهد شد. اين موضوع در مورد اطلاعات سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي و در برخي موارد علمي هم مصداق دارد كه در عمل باعث مي شود تا آنچه كه در نهايت به عنوان محتواي الكترونيكي بر روي رسانه اي به نام وب يا هر رسانه دجيتال ديگر قرار مي گيرد ، محتوايي بسيار كم مايه و به شدت مغاير با اطلاعات واقعي باشد.
با اين وصف ، آيا مي توان بدون ايجاد بسترهاي فرهنگي و قانوني لازم براي دسترسي به اطلاعات و انتشار آنها دست به كار توليد محتوا در ايران شد؟ اين سئوالي است كه بسياري از كارشناسان و توليدكنندگان محتوا پاسخ آن را مي دانند و ترديدي ندارند كه تا تصويب قانون آزادي اطلاعات به شكل واقعي ، هر فعاليتي در اين زمينه مي تواند پيامدهاي حقوقي بسياري داشته باشد.
واقعيت اساسي و فراموش در اين خصوص اين است كه ، براي توليد و توسعه محتواي الكترونيكي در محيط ديجيتال نيازمند قوانين توسعه مدار و آزادي گرايانه است كه قيد و بندهاي در هم تنيده در مسير حركت توليدكنندگان محتوا را برداشته و مسيري روشن و شفاف پيش روي آنها قرار دهد.
اگر مساله محتوا صرفا با توليد متون علمي و آموزشي محض برطرف مي شود ، به طور نسبي مي توان گفت كه مشكل چنداني وجود ندارد و اگر سطح علمي نه چندان مطلوب در محيط هاي آكادميك را ناديده بگيريم و از موضوع انتقال دانش به كشور نيز با اغماض عبور كنيم ، صرفا مي توانيم در اين خصوص اندكي حرف براي گفتن داشته باشيم. اما مساله اين است كه اطلاعات وابستگي شديدي به واقعيات موجود دارد و بدون دسترسي آسان و سريع به آمار و اطلاعات واقعي در حوزه هاي مختلف نمي توانيم مدعي توليد محتوا باشيم.
سئوال اين است كه چند درصد از توليدكنندگان محتوا مي توانند به آمار صحيح و به روز شده حوزه هاي مختلف دسترسي داشته باشند ؟ به عنوان نمونه اگر بر روي موضوع صادرات و واردات متمركز شويم تا محتواي قابل عرضه اي در اين خصوص توليد كنيم ، وزارت صنايع ، بازرگاني و گمركات كل كشور تا چه اندازه مي توانند پاسخگوي نيازهاي اطلاعاتي و آماري چنين پروژه اي باشند ؟ آيا پيش از آن كه در پي ايجاد طرح و پروژه هاي هزينه بر و بي حاصل براي كاري باشيم كه صرفا عنوان توليد محتوا را يدك مي كشد، لازم نيست تا منابع دسترسي و بسترهاي حقوقي آن را فراهم كنيم ؟
آمار حمايت از توليد محتوا در ايران
اميت و نقش موضوع «محتواي ديجيتالي» در جامعه اطلاعاتي، آن را به عنوان يكي از چالشهاي مهم جوامع در حال توسعه تبديل نموده است.
كشورهاي توسعه يافته با سرمايهگذاريهاي فراوان در اين زمينه، توانستهاند ضمن انتشار و اشتراك دانش و فرهنگ خود با ديگر نقاط دنيا، جايگاه شايان توجهي براي خود در شبكههاي اطلاعرساني و شبكه جهاني اينترنت بدست آورند.
اهميت اين موضوع در جامعه اطلاعاتي به قدري مورد توجه قرار گرفته كه مطابق برخي نظريهها، هر كشور به ميزان محتوايي كه توليد و برروي شبكه ارائه نموده، عملا هويت خود را به اثبات رسانده و ابراز وجود ميكند، و از اين ديدگاه، جايگاه موضوع محتوا، مسئلهاي اساسي و تامين كننده منافع ملي كشورها محسوب ميگردد.
در كشور ما نيز با ورود فناوريهاي نوين و به ويژه فناوريهاي اطلاعات و ارتباطي، مقوله محتوا به تدريج مطرح گرديد، اما به نظر ميرسد چندانكه بايد نتوانسته جايگاه مهم و تاثيرگذار خود را بيابد.
اين ضعف بخصوص با عنايت به سابقه تمدن و فرهنگ ايراني، و نقشي كه ميتواند در شبكه بهم پيوسته جهاني ايفا نمايد، بارزتر ميگردد.
مسئله توليد محتوا در ايران، علاوه بر مشكل اساسي عدم درك جايگاه مهم موضوع، از معضل موازيكاري آسيب ميبيند كه به نظر ميرسد لزوم چارهانديشي را جديتر ميكند.
چهارشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]